۲۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۳
کد خبر: ۶۱۹۵۸۲
نوشتاری از امام جمعه بجنورد؛

الفبای انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب

الفبای انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب
آنچه این انقلاب را در یک چله پرافتخار نگه داشت و توفان‌ها و تندبادها نتوانست به این درخت تنومند و تناور آسیب برساند، ریشه عمیق و استوار آن بود.

باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، ابوالقاسم یعقوبی

بیانیه گام دوم را می‌توان در یک نگاه کلان «دایرة‌المعارف» انقلاب اسلامی نامید؛ زیرا در این بیانیه اهم حوادث و رخدادهای پیش از انقلاب و شکل‌گیری آن و رخدادهای پس از آن و تحولات تاریخی و تأثیرگذاری آن در ایران و جهان و نیز معجزات این پدیده بزرگ و برکات و دستاوردهای آن سخن به میان آمده است.

این حقیر بر آن شدم تا با استخراج واژه‌ها و سرفصل‌های این منشور حکیمانه و شرحی اندک بر آن‌ها از این زاویه توجه همگان را به محتوای سرشار از نکته‌های حکیمانه و رهنمودهای راهگشای این بیانیه جلب نمایم.

ازاین‌رو در قالب حروف الفبا به شکل موضوعی به موضوعات گوناگون بیانیه اشاره‌ای گذرا خواهم داشت، امید است در ادامه بخش اول نوشتار که با عنوان «بیانیه گام دوم؛ همت‌ها، برکت‌ها و غفلت‌ها» تقدیم شد، این تکمله نیز مورد استفاده و توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد.

«الف»

انقلاب اسلامی و آرمان‌های انقلاب

آغاز این واژه را با نام زیبای «انقلاب اسلامی» شروع می‌کنم آن‌گونه که رهبر کبیر انقلاب بیانیه را با آن آغاز نموده‌اند: «از میان همه ملّت‌های زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همت می‌گمارد؛ و در میان ملّت‌هایی که به پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومت‌ها، آرمان‌های انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه پُرافتخار را بدون خیانت به آرمان‌هایش پشت سر نهاده {است}».

در این فراز امام و رهبر حکیم انقلاب به دو نکته اساسی اشارت دارند:

  • پدیده انقلاب اسلامی و همت والای ملت بزرگ ایران
  • پایداری و به نتیجه رساندن آن و حفظ آرمان‌های انقلابی در طول چهل سال فراز و فرود و کارشکنی و تهاجم‌های دشمنان.

اندیشه بزرگ امام خمینی(ره)

بی‌تردید این انقلاب بدون نام امام خمینی (ره) ناشناخته است، آنچه این انقلاب را در یک چله پرافتخار نگه داشت و توفان‌ها و تندبادها نتوانست به این درخت تنومند و تناور آسیب برساند، ریشه عمیق و استوار آن بود که رهبر حکیم انقلاب از آن با عنوان «اندیشه بزرگ امام خمینی (ره)» یاد کرده‌اند:

«انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه بزرگ امام خمینی، به دست نیامد؛ و این نخستین درخشش انقلاب بود.»

و در جای دیگر به استواری ملت ایران و رهبری آسمانی آن اشاره کرده‌اند: «و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده امام عظیم‌الشأن ما، تاب آوردن در برابر آن همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمی‌شد.»

قوم بی رهبر تن بی‌سر بود

نقش رهبری بی‌بدیل امام خمینی (ره) در این زمان، پدیده‌ای نوظهور و شگفت‌آور بود، ولوله و زلزله‌ای سنگین در عالم سیاست و در افکار جهانیان ایجاد کرد، بسیاری از تحلیلگران از شناخت شخصیت امام (ره) عاجز و درمانده شدند، چگونه یک پیرمرد در گوشه‌ای از نجف بدون هیچ‌گونه امکانات رسانه‌ای و تشکیلات مرسوم، توانست هدایت و رهبری میلیون‌ها انسان زیر سلطه طاغوت و اربابانش را به عهده بگیرد و آنان را در گام به گام خیرخواهانه و آرام به سمت نهضتی اعجازگونه بکشاند و قدرت دو هزار و 500 ساله را به زباله‌دان تاریخ بیفکند.

آری در بینش ما مسلمانان خداوند همواره برای حفظ دین و ایمان مردان ابرمردانی که ریشه در آسمان دارند را در ذخیره کرده است که به هنگام مصلحت و آمادگی یک ملت آن‌ها را محبوب دل‌ها می‌سازد و مردم را به سمت آن‌ها می‌کشاند.

رسول خدا (ص) فرمود: «إن لله عبادا لیسوا بأنبیاء لیغبطهم النبوة»(1)؛ خداوند بندگانی دارد که پیامبر نیستند اما پیامبری بر آن‌ها رشک می‌برد.

امیرالمؤمنین (ع) نیز می‌فرماید: «وما برح لله عَزَّت آلاوهُ فی البرهَةِ بَعدَ البُرهَةِ و فی اَزمانِ الفَتَراتِ عبادٌ ناجاهم فی فِکرِهِم و کلَّمَهم فی ذاتِ عُقُولهم»؛ خداوند در هر برهه‌ای از زمان و در زمان‌هایی که پیامبری نبوده است، بندگانی داشته و دارد که در سرّ ضمیر آن‌ها با آن‌ها راز می‌گوید و از راه عقل‌های آن‌ها با آن‌ها تکلم می‌کند. (2)

و در روایتی دیگر در اصول کافی از رسول خدا (ص) نقل شده است: «هنگامی که دین در معرض خطر بدعت‌گذاران قرار گیرد خداوند بندگانی را با این ویژگی‌ها به فریاد دین می‌رساند:

  • مدافع دین و دیانت می‌شوند.
  • سخنانشان الهام گونه است.
  • حق و حقیقت را آشکار و شفاف مطرح می‌کنند.
  • نقشه مکاران را نقش بر آن می‌نمایند.
  • از ضعیفان و مستضعفان حمایت می‌کنند.»(3)

آری، چه خوب سروده است شاعر انقلاب در بحبوحه نهضت اسلامی:

جهان شده ز وجود سه بت‌شکن آگاه/ کز آن سه در سه زمان جلوه کرد وجه الله

یکی ظهور به بابل نمود و بت بشکست/ که نام او به جهان خوانده شد خلیل‌الله

دوم کسی که حرم پاک کرد از بت‌ها/ فراز دوش نبی بد علی ولی‌الله

سوم کسی که قیامش بدین زمان افتاد/ ز نسل موسی جعفر خمینی روح‌الله

امام خمینی (ره) ابراهیم بت‌شکن قرن بود که در جهان محاصره‌شده در آتش نمرودیان، گلستانی به نام ایران به روی جهانیان گشود که چهل سال او و امام خامنه‌ای آن را به زیبایی باغبانی کردند و ثمرات شیرین و دل‌نشین آن را مستضعفان چشیده و می‌چشند.

باش که صبح دولتش بدمد/ که این هنوز از نتایج سحر است.

استکبار جهانی

در برابر این اندیشه بزرگ و این انقلاب سترگ که قدرتی نوپدید در عصر جدید بود، استکبار جهانی جبهه گرفت و تقابل دوگانه بین «اسلام و استکبار» شکل یافت:

«آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌برد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه انقلاب و چهل دهه فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار می‌دهند، دست و پنجه نرم می‌کند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش می‌رود».

تقابل دوگانه جدید اسلام و استکبار پدیده برجسته جهان معاصر و کانون توجه جهانیان شد، اسلام غبارگرفته و به حاشیه رفته چهره نمود و به متن زندگی مردم راه یافت، از چهره کریه استکبار پرده‌برداری شد و نیت‌های شوم و اقدامات وحشیانه آنان برملا گشت و در این گیرودار در ادبیات ایران و اسلام عبارت «اسلام ناب محمدی» درخشید و هیمنه استکبار و به ویژه آمریکا فروریخت و با جمله پیامبرگونه امام که فرمود: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» دو جبهه جدی و دو قدرت در برابر هم صف‌آرایی کردند.

«از سویی نگاه امیدوارانه ملّت‌های زیر ستم و جریان‌های آزادیخواه جهان و برخی دولت‌های مایل به استقلال و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله انقلاب، فرعون‌های در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه شدّت آغاز شد».

اصالت شعارها و پایبندی به اصول

شعارهای هر ملتی رمز شناخت شعور آن ملت است که میزان پایبندی به اصول آن‌ها را به نمایش می‌گذارد. ملت رشید ایران از همان روزهای آغازین انقلاب شعارهای اصیل و جهت‌دار خود را مطرح کرد و بر اصول و باورهای خود پایبندی مثال‌زدنی را رقم زد.

فراز و فرودها، عربده‌کشی‌ها و زوزه کشیدن ستمکاران و قلدران ذره‌ای از پایبندی و استقامت مردم نکاست و روزبه‌روز شعارها شفاف‌تر و اصالت و پایبندی به آن‌ها بیشتر شد تا آنجا که مردم بزرگ و با ایمان ایران در پای شعارها و اصول خویش هشت سال جانانه و قهرمانانه ایستادگی کردند و آرزوی عقب‌نشینی از اصول و فراموشی از شعارها را بر دل دشمن نهادند.

«تنها انقلابی است که یک چلّه پُرافتخار را بدون خیانت به آرمان‌هایش پشت سر نهاده و در برابر همه وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر می‌رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده است».

انقلاب اسلامی در عین پایبندی بر اصول از آفت تحجر و دفاع غیرمنطقی و غیرعقلانی نیز به دور است. «جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیت‌های نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود به شدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان به شدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمی‌کند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند.»

در منابع دینی ما نیز بر این نکته مهم و کلیدی اشاره شده و رمز و راز بقا و فنای انقلاب‌ها و دولت‌ها به زبانی گویا و روشن تبیین شده است.

امام علی (ع) می‌فرماید: فرمود: «یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ (بالغرور) وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تأخیر الاَفاضِلِ»(4)؛ دلیل شکست و عقب گرد و پس رفت دولت‌ها چهار چیز است:

  • پایبند نبودن بر اصول و خطوط اصلی.
  • مطرح کردن فروع و برجسته کردن حاشیه‌ها (و یا گرفتار غرور شدن).
  • پیش انداختن و گزینش نااهلان در مدیریت‌ها
  • عقب راندن و کنار نهادن شایستگان از بر عهده گرفتن مدیریت‌ها و امور حکومت.

اعتماد به نفس و اراده ملی

این دو واژه در بیانیه با عبارت‌های گوناگون به کار رفته است.

الف: اعتماد به نفس، استقلال و خودکفایی

ب: اراده ملی و انگیزه عمومی

اعتماد به نفس عصاره همه پیشرفت‌ها است، تکیه بر خود و داشته‌های خود و باور به این که «ما می‌توانیم» زیربنایی‌ترین عامل ترقی و رویش و پیشرفت به شمار می‌رود. مردم اگر بر آنچه از ظرفیت‌های طبیعی و انسانی دارند تکیه کنند و آن‌ها را به فعلیت درآورند نخستین گام خودکفایی و استقلال را بر خواهند داشت.

«انقلاب ... در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و عنصر اراده ملّی را که جان‌مایه پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریت کرد؛ روحیه و باور «ما می‌توانیم» را به همگان منتقل کرد».

قرآن می‌فرماید: «وَلَا تَرْکنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکمُ النَّارُ»(5)؛ به ستمگران اعتماد قلبی هم نکنید (تا چه رسد به عملی) زیرا آتش عذاب الهی شما را فرا می‌گیرد.

ای دوست، دزد حاجب و دربان نمی‌شود/ گرگ سیه درون، سگ چوپان نمی‌شود

دانش چو گوهریست که عمرش بود بها/ باید گران خرید که ارزان نمی‌شود

«مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند می‌توانند با فعّال کردن و بهره‌گیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی‌نیاز و به معنی واقعی دارای اعتماد به نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند.»

رهبر معظم انقلاب در بیانیه فهرستی طولانی از فرصت‌های مادی کشور را مطرح نموده‌اند که مایه‌های خودکفایی و استقلال و اعتماد به نفس را با خود دارند:

ایران اسلامی با یک درصد جمعیت جهان دارای:

  • 7 درصد ذخایر معدنی جهان است.
  • منابع عظیم زیرزمینی.
  • موقعیت استثنایی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب.
  • بازار بزرگ ملی.
  • بازار بزرگ منطقه‌ای با داشتن 15 همسایه با 600 میلیون جمعیت.
  • سواحل دریایی طولانی.
  • حاصلخیزی زمین با محصولات متنوع کشاورزی و باغی.
  • اقتصاد بزرگ و متنوع.

این‌ها بخش‌هایی از ظرفیت‌های کشور است و بسیاری از ظرفیت‌ها دست‌نخورده مانده است.

گفته شده که ایران از نظر ظرفیت‌های استفاده‌نشده و طبیعی و انسانی در رتبه اول جهان است.

در حکومت ایده آل و مطلوب حضرت مهدی (عج) و در دوران تمدن اسلامی این ظرفیت‌ها از دل زمین بیرون کشیده می‌شود و در اختیار مردم قرار می‌گیرد و اوج اعتماد به نفس و اراده ملی به منصه ظهور می‌رسد.

امام علی (ع) به گوشه‌ای از آن اشاره می‌کنند: «أَلا وَ فِی غَد ــ و سَیأْتی غَدٌ بِما لا تَعرِفوُن ــ یأخُذُ الْوَالِی مِن غَیرِها عُمَّالِها عَلی مَساوِیءِ أَعْمَالِها و تُخرِجُ لَهُ الأَرضُ أَفالِیذَ کبِدِها و تُلقِی إِلَیهِ سِلماً مَقالیدَها، فَیریکم کیفَ عَدلُ السِّیرةِ، وَ یحیی مَیـتَ الکتابِ و السُّـنَّةِ»(6)

آگاه باشید به سوی شما می‌آید فردایی که شما از آن هیچ شناختی ندارید، زمامداری حاکمیت پیدا می‌کند که غیر از خاندان حکومت‌های امروزی است (حضرت مهدی عج) و کارگزاران حکومت‌ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد، زمین میوه‌های دل خود (معادن طلا و نقره) را بیرون می‌ریزد و کلیدهایش را به او می‌سپارد، او روش عادلانه در حکومت حق را به شما می‌نمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) را زنده می‌کند./9314/ی702/س

منابع

1- مجموعه آثار شهید مطهری، ج 3، 171.

2- همان مدرک.

3- کافی، جلد یک/54، الشافی، جلد یک، ص 110.

4- غررالحکم، آمدی، چاپ دانشگاه، ج 6/ 450.

5- هود، آیه 113.

6- نهج‌البلاغه، خطبه 138.

هادی رحیمی
ارسال نظرات