سفرسرخ؛ روایت کربلای هویزه روی پله بیست و نهم قرارگرفت
زندگینامه شهید علمالهدی با عنوان «سفر سرخ» که نصرتالله محمودزاده آن را نوشته است برای بیست و نهمین مرتبه تجدید چاپ شد.
به گزارش خبرگزاری رسا، چاپ بیست و نهم کتاب «سفر سرخ» زندگینامه شهید حسین علمالهدی اثر نصرتالله محمودزاده از سوی نشر شهید کاظمی منتشر شد.
۱۶ دی ۱۳۵۹، صحرای با برکت هویزه، «همه جا کربلاست» را باور کرد. ۳۹ سال قبل، علی اکبرهای خمینی، ندای «هل من ناصر؟» حسینی را با بذل جان، لبیک گفتند.
عصر ۱۶ دی، جای اسبها با تانکها عوض شده بود. جای «نعل»ها را شِنیهای سخت و سنگین گرفته بودند تا سیدمحمدحسین علم الهدی و یاران عاشورایی اش را پاره پاره از کربلای هویزه بر سفره اباعبدالله الحسین (ع) مهمان کنند.
این کتاب زوایای مختلف زندگی شهید علمالهدی را از کودکی تا آغاز مبارزات انقلاب، از حلقههای مطالعاتی تا فعالیت در منطقه و نقش آفرینی به عنوان یک هسته فرهنگی اجتماعی و تا مبارزات دانشجویی در مشهد و سخنرانی در خوزستان و در نهایت جهاد و شهادت در هویزه را برای خواننده بازگو کرده است.
صحنه پردازیهای دقیق از شکنجه یک کودک خردسال در زندان ستمشاهی تا محیط خانوادگی روحانی تا لحظههای حساس نظامی که ویژگی عموم نثرهای محمودزاده است در این کتاب نیز نمود عینی دارد و خواننده را در طول فصلهای مختلف کتاب بدون وقفه برای به پایان بردن داستان هدایت میکند.
در مقدمه کتاب آمده است: «شناخت این افراد بستری است برای ورود به نقاط عطف تاریخ جامعه، زیرا اراده آنها است که تاریخ را رقم زده است و سمت و سوی جامعه را تعیین میکند.»
نصرتالله محمودزاده درباره آشناییاش با این شخصیت نوشته است: «آشنایی با سیدحسین علم الهدی در جبهه سوسنگرد به ویژه هویزه در اوایل حمله عراق به ایران فرصتی شد تا ژرفنگری این جوان را کنجکاوانه دنبال کنم. مقاومت او در برابر تانکهای سرمست عراقی در دشت هویزه نقطه عطف این آشنایی بود. هنگامی که در غروب ۱۶ دی ۱۳۵۹ با جسد آغشته به خونش مواجه شدم فهمیدم این مرد برگ زرینی از تاریخ این دیار خواهد شد.»
برشی از کتاب:
حسین گاه این بیابان را در فردایی پرآشوب تصور میکرد و خود را در قلب میدانی میدید که رگبارش امان #دشمن را بریده است.
گاه خود را در محاصره انبوهی از تانکهای دشمن تصور میکرد که هیچ راه گریزی برایش متصور نیست. شاید به همین دلیل بود که در نظرش غم و شادی در هم آمیخته بودند و او را به وجد میآوردند.
اولین بار بود که جنگ را با تمام معنایش در ذهن مرور میکرد.
«خداوند هرگونه جنگ را به جز جهاد علیه کفار ممنوع ساخته است. تنها جنگی مشروع است که هدف نهایی آن جهاد باشد. فردا چه خواهد شد؟ آیا افکار شوم صدام مسلمین عراق را در صف قار کفار داده است؟» با صدای مهیب توپخانه به خود آمد.
یاد شمشیر ذوالفقار امام علی ع افتاد که چگونه ناکثین را از دم تیغ میگذراند.
آن چه از دوران سکوت امام علی ع خوانده بود، در نظرش مجسم شد و تفسیر هرچه که چند دقیقه قبل مرور کرده بود، در نظرش تغییر کرد.
رفته رفته به آرامش رسید...
کتاب «سفر سرخ» در چاپ بیست و نهم در ۳۲۰ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان از سوی نشر شهید کاظمی منتشر و روانه کتابفروشیها شده است.
علاقهمندان برای تهیه کتاب میتوانند از طریق سایت من و کتاب (manvaketab.ir) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با پست رایگان دریافت نمایید. /۹۹۸/د ۱۰۱/ش
۱۶ دی ۱۳۵۹، صحرای با برکت هویزه، «همه جا کربلاست» را باور کرد. ۳۹ سال قبل، علی اکبرهای خمینی، ندای «هل من ناصر؟» حسینی را با بذل جان، لبیک گفتند.
عصر ۱۶ دی، جای اسبها با تانکها عوض شده بود. جای «نعل»ها را شِنیهای سخت و سنگین گرفته بودند تا سیدمحمدحسین علم الهدی و یاران عاشورایی اش را پاره پاره از کربلای هویزه بر سفره اباعبدالله الحسین (ع) مهمان کنند.
این کتاب زوایای مختلف زندگی شهید علمالهدی را از کودکی تا آغاز مبارزات انقلاب، از حلقههای مطالعاتی تا فعالیت در منطقه و نقش آفرینی به عنوان یک هسته فرهنگی اجتماعی و تا مبارزات دانشجویی در مشهد و سخنرانی در خوزستان و در نهایت جهاد و شهادت در هویزه را برای خواننده بازگو کرده است.
صحنه پردازیهای دقیق از شکنجه یک کودک خردسال در زندان ستمشاهی تا محیط خانوادگی روحانی تا لحظههای حساس نظامی که ویژگی عموم نثرهای محمودزاده است در این کتاب نیز نمود عینی دارد و خواننده را در طول فصلهای مختلف کتاب بدون وقفه برای به پایان بردن داستان هدایت میکند.
در مقدمه کتاب آمده است: «شناخت این افراد بستری است برای ورود به نقاط عطف تاریخ جامعه، زیرا اراده آنها است که تاریخ را رقم زده است و سمت و سوی جامعه را تعیین میکند.»
نصرتالله محمودزاده درباره آشناییاش با این شخصیت نوشته است: «آشنایی با سیدحسین علم الهدی در جبهه سوسنگرد به ویژه هویزه در اوایل حمله عراق به ایران فرصتی شد تا ژرفنگری این جوان را کنجکاوانه دنبال کنم. مقاومت او در برابر تانکهای سرمست عراقی در دشت هویزه نقطه عطف این آشنایی بود. هنگامی که در غروب ۱۶ دی ۱۳۵۹ با جسد آغشته به خونش مواجه شدم فهمیدم این مرد برگ زرینی از تاریخ این دیار خواهد شد.»
برشی از کتاب:
حسین گاه این بیابان را در فردایی پرآشوب تصور میکرد و خود را در قلب میدانی میدید که رگبارش امان #دشمن را بریده است.
گاه خود را در محاصره انبوهی از تانکهای دشمن تصور میکرد که هیچ راه گریزی برایش متصور نیست. شاید به همین دلیل بود که در نظرش غم و شادی در هم آمیخته بودند و او را به وجد میآوردند.
اولین بار بود که جنگ را با تمام معنایش در ذهن مرور میکرد.
«خداوند هرگونه جنگ را به جز جهاد علیه کفار ممنوع ساخته است. تنها جنگی مشروع است که هدف نهایی آن جهاد باشد. فردا چه خواهد شد؟ آیا افکار شوم صدام مسلمین عراق را در صف قار کفار داده است؟» با صدای مهیب توپخانه به خود آمد.
یاد شمشیر ذوالفقار امام علی ع افتاد که چگونه ناکثین را از دم تیغ میگذراند.
آن چه از دوران سکوت امام علی ع خوانده بود، در نظرش مجسم شد و تفسیر هرچه که چند دقیقه قبل مرور کرده بود، در نظرش تغییر کرد.
رفته رفته به آرامش رسید...
کتاب «سفر سرخ» در چاپ بیست و نهم در ۳۲۰ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان از سوی نشر شهید کاظمی منتشر و روانه کتابفروشیها شده است.
علاقهمندان برای تهیه کتاب میتوانند از طریق سایت من و کتاب (manvaketab.ir) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با پست رایگان دریافت نمایید. /۹۹۸/د ۱۰۱/ش
ارسال نظرات