پشت پرده نگرانی اروپا و آمریکا از حمله به تاسیسات نفتی «آرامکو»

خبرگزاری رسا ـ گروه بین‌الملل: آل‌سعود که پنج سال قبل با حمایت آمریکا، اسرائیل و همراهی حاکمان مرتجع عربی، جنگی تمام‌عیار را علیه ملت مظلوم یمن به راه انداخت، گمان می‌کرد که یمن، لقمه‌ای راحت الحلقوم است که به سادگی بتوان با آن وارد جنگ شد و به سرعت نیز با دستاوردهای بزرگ از آن خارج شد.

موقعیت استراتژیک یمن و سیطره آن بر باب المندب همزمان با آغاز تحولات داخلی در این کشور، عربستان را به طمع انداخت تا به سبک جاهلان دوران پیش از اسلام و با رویای کشورگشایی، ضمن حمله به یمن و غارت ثروت‌های طبیعی آن، قدرت چانه‌زنی خود را در منطقه بالا ببرد اما گویا آل‌سعود گمان نمی‌کرد که این جنگ به ظاهر ساده، تبدیل به نبردی فرسایشی شود که پنج‌سال ثروت‌های نفتی عربستان را بلعیده و تبدیل به باتلاقی شود که خروج از آن برای آنها هزینه بسیاری را به همراه داشته باشد.

جنگی که آل سعود علیه یمن به راه انداخت، نظیر جنگ جهانی است که علیه سوریه و عراق به راه انداخته شد که هدفش در وهله نخست تامین امنیت رژیم نامشروع اسرائیل از طریق برهم زدن وحدت و انسجام امت اسلامی و نشاندن حاکمی مزدور مانند منصورهادی بر یمن برای برآورده ساختن دستورات استکبار است.

رفتار متناقض غرب در قبال یمن
در جنگ‌های فرسایشی اخیر عراق، سوریه و یمن، رویارویی قوای شرارت به رهبری مثلت عبری، عربی و غربی و قوای خیر با محوریت مقاومت مرزبندی‌ها را بیش از پیش مشخص ساخت. این جنگ‌ها سبب شد تا صف‌بندی‌های سیاسی و گروه‌بندی‌های مختلف شکل بگیرد تا امت اسلامی به وضوح بتواند دشمنان خود را از دوستان خویش تشخیص دهد.

طرفداران امپریالیست جهانی با گرفتن دلارهای نفتی سعودی، فریاد وااسلاما و دروغ تعرّض به مقدسات اسلامی به ویژه مراکز حساس دینی در مدینه و مکه را سرداده و در نقطه مقابل، آزادگان عالم و حامیان صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی از ملت مظلوم یمن حمایت کرده‌اند. سکوت مجامع و سازمان‌های مدعی حقوق بشری نیز در برابر کشتار هزاران زن و کودک بیگناه و تخریب زیرساخت‌های یمن و ابراز نگرانی از دفاع برون‌مرزی نیروهای مسلح یمن حاکی از آن است که حقوق بشر نیز تنها ابزاری برای دست صاحبان قدرت است.

به تازگی و پس از آنکه انصارالله، کمیته مردمی و نیروهای مسلّح یمن توانستند با تکیه بر توان داخلی و اعتماد به خدا، موشک‌های دوربرد و پهبادهای جنگی تولید و برای عقب نشاندن متجاوزان و بالابردن هزینه ادامه جنگ، تاسیسات نفتی آرامکو عربستان را مورد هجوم قرار دهند، مدّعیان دفاع از حقوق انسان این اقدام مشروع را به شدت محکوم کردند چه آنکه حقوق بشر، صلح، امنیت و آزادی تنها مفاهیمی است که برای کودتا در کشورهای هدف و به راه انداختن جنگ‌های نیابتی و داخلی در سرزمین‌های اسلامی به کار برده می‌شود.

حمله به آرامکو؛ نقطه عطف جنگ یمن
بی‌گمان باید میان حملات محدود انصارالله به فرودگاه‌ها و زیرساخت‌های نفتی عربستان و حمله اخیر به تاسیسات نفتی آرامکو تمایز قائل شد زیرا با این حمله اولا نشان داد که معادلات جنگ تغییر یافته و کفه ترازو به سود ملت یمن سنگین شده و این آل‌سعود است که می‌باید در برابر شروط مقامات یمنی تمکین کند و دوم آنکه ضعف سیستم دفاعی دشمن و قوت توانایی‌های بالای نظامی نیروهای مسلّح و رشد چشمگیر و پیشرفت تجیهزات نظامی آنان در عرضه چند سال را نشان داده است؛ امری که قطعا نگرانی‌های فراوانی را به اردوگاه آمریکا ـ اسرائیل کشانده است.

عربستان سعودی که با تحریک آمریکا و اسرائیل پا به کارزار نبرد با ملت یمن گذاشت، اکنون بدون هیچ دستاوردی و دریافت ضربات مهلک، در برابر دیدگان افکار عمومی تحقیر شده و برای فرار از این حقارت، ادعای مضحک ایرانی بودن تجهیزات نظامی حمله شده به آرامکو را مطرح ساخته است؛ ادعایی که در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نیز مقبولیت نیافت و برخی کشورها نظیر ژاپن ترجیح دادند که در این ماجرا، با احتیاط سخن بگویند.

در حقیقت آل‌سعود با طرح حمله به زیرساخت‌های نفتی از خاک ایران با هدف نابودی اقتصاد سعودی و تهدید امنیت انرژی جهانی، به دنبال مظلوم نمایی و مجاب کردن واشنگتن و لندن برای حمله نظامی به ایران یا حداقل حمله به مراکز نفتی ایران بوده است اما کمبود شواهد و شکست در همراهی افکار عمومی از یکسو و نیز قدرت بازدارندگی بالای نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران و حمایت قاطع محور مقاومت از ایران و تهدید آمریکا و اسرائیل برای ورود محور مقاومت به جنگ با آنان سبب شده تا چنین حماقتی از آنان سر نزند.

از سویی حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، حاوی این پیام برای اتاق فکر غربی ـ عربی است که اگر جنگ ظالمانه علیه یمن متوقف نشود، ارتش و کمیته‌های مردمی، هزینه جنگ را برای حامیان آن بالا خواهند برد. تنها به عقیده کارشناسان اقتصادی، حمله به تاسیسات آرامکو، قیمت نفت را تا سقف ده دلار افزایش خواهد داد. اگر اینگونه حملات برای چندین‌بار پیاپی تکرار شود، عربستان سعودی به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای صادر کننده نفت جهان، نمی‌تواند به تعهدات خود عمل کند، بدیهی است که در این شرایط، بحران انرژی دامن‌گیر اروپایی‌ها و آمریکا خواهد شد و اقتصاد آسیب‌زای آنان را با بحران جدی روبه‌رو می‌کند. ناآرامی‌های فرانسه به سرعت به دیگر کشورهای اروپایی سرایت پیدا کرده و اروپا و آمریکا با نافرمانی مدنی مواجه خواهدشد. اینها بخشی از عواملی است که سبب شده تا کشورهای استعمارگر غربی، به حمایت از عربستان برخاسته و نسبت به تبعات حملات مشابه ابراز نگرانی کنند.

تکرار سناریوی اتهامه‌زنی به ایران
مسؤولان جمهوری اسلامی ایران چه در سطح دیپلماتیک و چه در سطح نظامی بارها با اعلام حمایت از ملّت مظلوم یمن و محکومیت جنایات آل‌سعود، هرگونه حضور مستشاری، سیاسی و نظامی در یمن را رد کرده‌اند تا آنجا که سلیمان الغولی از رهبران انصارالله یمن در مصاحبه با شبکه روسیا الیوم ادعاهای مطرح شده پیرامون حضور نظامی ایران در یمن را تکذیب کرد. سردار فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران نیز در برنامه میدان انقلاب اعلام کرد که اگر ایران همانند سوریه در یمن حضور داشت الان حوثی‌ها در ریاض بودند و این نشان دهنده آن است که به خلاف لجن‌پراکنی بوق‌های رسانه‌ای غربی و عربی، ‌جمهوری اسلامی ایران حضور نظامی در یمن ندارد.

اتهامه‌زنی امروز عادل الجبیر وزیر مشاور دولت سعودی در امور خارجه به ایران مبنی بر آنکه بیش از 260موشک و 150 پهباد ساخت ایران را که از سوی یمن به عربستان حمله شده، رهگیری کرده‌اند، آنقدر بی‌اساس است که کاربران شبکه‌های اجتماعی واکنش‌های تندی به این سخن نشان داده و تاکید کردند که آل‌سعود همواره ناکامی‌های خود را به گردن این و آن انداخته و هیچگاه حاضر به پذیرش مسؤولیت خود نیست. قطعا این سخنان تنها زمینه را برای دوشیده‌شدن بیشتر عربستان از سوی آمریکا فراهم می‌سازد.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان نیز با توصیه به امارات و عربستان برای پایان دادن به جنگ در یمن و انتقاد از سیاست‌های دوگانه جامعه جهانی در برابر حملات نفتی آرامکو و کشتار ملت یمن گفت: «به سعودی ها توصیه می کنم که به جای خرید سامانه های دفاع هوایی در مقیاس گسترده و پرداخت میلیونها دلار بدون فایده، جنگ را متوقف کنند. کمترین هزینه برای امارات و عربستان برای حمایت از تاسیساتشان توقف جنگ است. توقف جنگ برای عربستان و امارات بهتر از این است که از سوی آمریکا تحقیر شوند.»

دولت، ملّت و نیروهای مسلّح یمن بیش از پیش آماده دفع هرگونه خطر و تهدیدی هستند. تنها راه برای عربستان سعودی و امارات که اقتصادشان وابسته به نفت و در تیررس حملات دفاعی انصارالله است، توقف جنگ و عدم دخالت در امور داخلی این کشور است. ترامپ با وعده حمایت از عربستان به دنبال کسب ثروت بیشتر است و اگر عربستان و امارات با تاخیر توقف جنگ را اعلام کنند، باید هزینه سنگین آن را نیز بپردازند.

محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام