۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۹
کد خبر: ۶۲۲۵۰۷
به همت دانشگاه الزهرا(س)؛

شماره 42 فصلنامه علمی - پژوهشی «تاریخ اسلام و ایران» منتشر شد

شماره 42 فصلنامه علمی - پژوهشی «تاریخ اسلام و ایران» منتشر شد
چهل و دومین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تاریخ اسلام و ایران» با 8 مقاله و در 197 صفحه منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، چهل و دومین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تاریخ اسلام و ایران» به صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا (س) و با مدیر مسؤولی اسماعیل حسن زاده و سردبیری علیمحمد ولوی منتشر شد.

این فصلنامه در ۸ مقاله و در ۱۹۷ صفحه منتشر شده که عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات مذکور به شرح ذیل است:


صورت بندی تأثیرات معروف و منکر در تاریخ سیاسی معتزله

علی اقاجانی

چکیده: جایگاه راهبردی معروف و منکر در کلام سیاسیِ معتزله به گونه‌ای که امامت ذیل آن قرار می‌گیرد و تأثیرات ژرفی بر تاریخ سیاسی این گروه گذاشته است. مقاله حاضر با بهره‌گیری از چارچوب نظری مبتنیِ بر گونه‌شناسی مبارزه مثبت، منفی و مشارکت در قدرت، این تأثیر را کاویده است و در پاسخ به این پرسش که جایگاه و سطوح تأثیرگذاری معروف و منکر در تاریخ معتزله چیست، فرضیه خود را مبنی بر ظرفیت و گستردگی اصل پنجم معتزله نسبت به کنش اجتماعی فرهنگی و کنش سیاسی در گستره تاریخ به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در قالب سه رهیافتِ مبتنی بر چارچوب نظری به آزمون گذاشته است. بر این اساس، مقاله بر آن است که سه رهیافتِ تاریخی هم‌زمان در مواجهه با معروف و منکر در میان معتزله هویداست: رهیافت مبارزه مثبت، که درصدد مبارزه رویارو با حاکمان نامشروع است و به اِعمال آخرین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر یعنی قیام بالسیف دست می‌زند؛ نمونه آن شرکت در قیام حسنیان و مشارکت در قیام علیه ولید بن یزید است. رهیافت مبارزه منفی، که تا پایه خروج و قیام پیش می‌رود، اما از آن پیش‌تر نمی‌رود و به اقدام عملی دست نمی‌زند که نمونه آن اقدامات واصل بن عطا و عمرو بن عبید است. رهیافت شرکت در قدرت که دست‌یابی به مراکز سلطه را وسیله لازمی برای نشر عقاید خود و امر به معروف و نهی از منکر می‌شمرد که نمونه آن ابن ابی‌دؤاد و ثمامه بن اشرس است. این سه رهیافت سه صورت‌بندیِ انقلابیون، اصلاحیون و منفعلان را در کنارِ دولت شبه‌ایدئولوژیک و اقتدارگرا در تاریخ سیاسی معتزله برمی‌سازد.


بازاندیشی فلیفه تاریخ در تفکر علم الأسمایی تاریخی؛ تبیین حکمت تاریخ از منظر فردید

محمد مسعود آقایی، ابوالحسن فیاض انوش و سید اصغر محمودابادی

چکیده: فردید فلسفه تاریخِ مدنظرِ خود را علم ­الاسماء تاریخی نام می­نهد. در تفکر فردید اندیشه تاریخی که حاصل تجلّی و غیاب اسماءالله در عرفان ابن‌عربی ــ آن­گونه که در کتاب فصوص‌الحکم و در آثار شارحان او آمده است ــ به همراه حوالت تاریخی در فلسفه هیدگر، فیلسوف شهیر قرن بیستم آلمان است درهم‌آمیخته می‌شود و با نوآوری­‌هایی به صورت علم­الاسماء تاریخی درمی‌آید. بسیاری از اندیشمندان، جمعِ اندیشه تاریخی ابن‌عربی و هیدگر را که متعلق به دو سنت تاریخی متفاوت هستند کاری مهمل و بی‌معنی، و حاصل آن را ملغم ه­ای بی‌مبنا و بنیاد دانسته ­اند. نگارندگان هرچند به فلسفه تاریخِ مدنظر فردید انتقاداتی را وارد دانسته، ولی معتقدند کار فردید بازاندیشی دو سنت متفاوت در شرق و غرب جهان و جمع­آوری آن در دستگاه فکریِ مخصوص به خود است. پرسش اصلی تحقیق، این است که تفکر علم‌الاسماء تاریخی فردید دارای چه بصیرت‌هایی برای محققان رشته تاریخ دارد؟ مدعای این پژوهش آن است که هرچند می ­توان ایراد‌هایی به اندیشه تاریخی فردید وارد کرد، ولی برای کسانی که تاریخ را به‌صورت حرف ه­ای مطالعه می­ کنند، بصیرت­‌های بنیادین و اساسی دارد که تاکنون در میان دانشگاهیان رشته تاریخ مغفول مانده و این مقاله سعی بر تبیین و وصفِ این نحوه تفکر دارد.


واکاوی مناسبات علی اکبر داور با پهلوی اول

یعقوب تابش

چکیده: به‌کارگیری کارگزاران آشنا با ساختار‌های حکومتی جدید یکی از نیاز‌های مبرم حکومت پهلوی اول بود. یکی از کارگزارانی که نقش مهمی در دگرگونی‌های ساختاری در این زمان داشت، علی­اکبر داور بود، تکاپو‌های پانزده‌ساله داور در شکل‌گیری و تداوم حکومت پهلوی سرانجام خوشایندی برای او نداشت. مدعای این پژوهش این است که خودکشی داور ریشه در روابط او با رضاشاه دارد. از آنجا که تاکنون پژوهش روشمندی در تبیین خودکشی داور و روابط رضاشاه با او انجام‌نشده، این پژوهش درصدد است برای اولین بار، با بهره‌گیری از مدل «تیپ بندی شخصیت» به این کار مبادرت ورزد. روابط میان رضاشاه و داور در بلندمدت بر اساس نیاز‌های متقابل و ویژگی‌های شخصیتی هر دو بناشده بود. مادامی که رضاشاه نیاز به مهارت‌های تخصصی داور داشت و داور نیازمند یک حامی قدرتمند بود، همدیگر را تأیید می‌کردند؛ اما ماهیت شخصیت پهلوی اول پس از بهره‌برداری از مهارت‌های مدیریتی داور در زمان تصدی وزارت عدلیه، نمایان‌تر شد. رضاشاه که برخلاف داور ازنظر تیپ‌شناسی «حسی» و «قضاوت‌تگر» به شمار می‌رفت و به گزاره‌های عینی و نتایج فوری علاقۀ بیشتری داشت مدام داور را به خاطر نتیجه ندادن پروژه‌های اقتصادی‌اش در زمان تصدی پست وزارت دارایی تحت‌فشار قرار می‌داد. داور که برخلاف رضاشاه ازنظر شخصیتی «شهودی» بود و به طرح‌های بلندمدت برای حل مشکلات اقتصادی باور داشت نتوانست در مقابل فشار‌های مداوم شاه مقاومت کند و سرانجام دست به انتحار زد.


تأملی در مفهوم جغرافیایی ایالت و شهر جیرفت در دوران اسلامی؛ از سده‌های نخستین تا اوایل سده هشتم هجری

میثم شهسواری

چکیده: در منابع و متون کهن اعم از تاریخی و جغرافیایی به شهر جیرفت اشاره ­هایی اندک، اما معتنابه شده است. اگر چه این مقدار به درک کامل و حتی ناقصی از اوضاع و شرایط این شهر در گذشته نمی­انجامند، اما دربر دارنده نکات مهمی هستند که در مسیر درک هر چه کامل ­تر اوضاع و احوال سرزمین جیرفت در گذشته تعیین کننده هستند. در مقاله پیش­رو اطلاعات به شیوه کتابخانه ­ای و مراجعه به متون دست اول گردآوری شده و روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی از نوع «تحلیل محتوا» هستند. نتایج این پژوهش به طور کلی چنین هستند: شهر جیرفت پیش از حمله عرب نیز وجود داشته است. این شهر تا سده ششم هجری همچنان اهمیت خود را حفظ کرد و همواره از کانون­‌های مهم تحولات منطقه جنوب شرق ایران بود. اما از این زمان به بعد رفته رفته و نه یکباره جیرفت، اهمیت خود را به عنوان یک مرکز شهری از دست داد و با اینکه این نام (جیرفت) ـ بنا به متون ـ همچنان مورد استفاده قرار می­گرفت، اما در همان متون هیچگاه نشانی از شهر جیرفت وجود ندارد؛ در حقیقت منظور از جیرفت در این متون نه یک شهر یا مرکز شهری که یک ناحیه جغرافیایی وسیع در جنوب ایالت کرمان بوده است.


بررسی نظری مفهوم «هنر شیعی» با تأکید بر مطالعه رویکرد‌های شیعی در معماری عصر تیموری

وحید عابدین پور و معصومه سمائی

چکیده: سیاست تسامح‌گرایانه دولتمردان تیموری، پیوند تشیع با جریان تصوف و تلاش شیعیان به ویژه بعد از سقوط خلافت عباسی زمینه‌ای را فراهم ساخت تا مذهب تشیع در عصر تیموریان (۷۷۱- ۹۱۳ ق) در ابعاد مختلف رشد پیدا کند. این موضوع سایر مؤلفه‌های هویت ایرانی و ازجمله هنر و معماری را هم تحت تأثیر قرار داد و از اسباب گسترش تدریجی رویکرد‌های شیعی در هنر و معماری ایرانی از این زمان گردید. در این ارتباط، تعریف و چگونگی شکل‌گیری این هنر به طور کلی و ارتباط معماری با مذهب تشیع در دوره تیموریان به صورت خاص، پرسش اصلی تحقیق حاضر است که به روش توصیفی - تحلیلی و با بررسی میدانی و استناد به منابع کتابخانه‌ای به آن پرداخته شده است. یافته‌های مبتنی بر فرضیاتِ تحقیق مؤیدِ رواج مستمر و افزایش کاربرد نماد‌های (بصری و نوشتاری حاوی مضامین و درونمایه‌های) شیعی در بنا‌هایی نظیرِ بقاع امامزادگان، حرم امام هشتم (ع)، مساجد جامع، آرامگاه‌ها و دیگر بنا‌ها در قرن نهم ق بوده است. به عبارتی دیگر، تعریف هنر (معماری) شیعی در این زمان عمدتاً شامل مضامینِ مذهبیِ متبلورشده در کالبد هنر (معماری) اسلامی است.


بررسی و تبیین عوامل مؤثر در شیوع قحطی و بحران نان در عصر مظفری

محمد عباسی، عبد الرفیع رحیمی، حجت فلاح توتکار و حسین آبادیان

چکیده: این مقاله با استفاده از روش تحلیلی ـ تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای در پاسخ به پرسش‌های متنوع دربارة علل بروز قحطی و بحران نان در دوره مظفری، این فرضیه را مطرح می‌نماید که علاوه بر خشکسالی و بلایای طبیعی، مهم‌ترین عاملِ بروز بحران نان عوامل سیاسی و اجتماعی و ناتوانی حکومت در مدیریت صحیح بازار داخلی و سوءاستفاده بعضی از حکومتگران از شرایط به وجود آمده بود. این مسئله خود پیامد‌های ناگواری ازجمله رکودِ دادوستد و تجارت، کاهش شدید کشت و زرع، شیوع بیماری‌های واگیردار، مهاجرت، مرگ‌ومیر و ناامنی را درپی داشت. به همین دلیل شاهد اعتراض‌های شهریِ گوناگون و مستمری در دوره مظفری هستیم. دستاورد‌های پژوهش نشان می­ دهد که مشکلات اقتصادیِ عصرِ مظفری اساس جامعه و حکومت وابسته به آن را با چالش شدید و تغییرات بنیادین مواجه ساخت.


الکسی پترویچ یرملوف و مدیریت استعمار تزاری د رجنوب قفقاز (۱۲۳۱/۱۸۱۶-۱۲۴۲/۱۸۲۷)

جواد مرشدلو

چکیده: اشغال نظامی تفلیس و ولایات ایرانیِ آن سوی ارس در ربع نخست سده سیزدهم/نوزدهم گام نخست روسیة تزاری در جهت تأسیس یک نظم جدید استعماری در جنوب قفقاز بود. این نظم جدید استعماری، زمینه‌ای فراهم کرد که در بستر آن روندِ تغییر نظام سیاسی، اداری و اجتماعیِ حاکم بر اراضی تصرف‌شده و الحاق ساختاری آن به امپراتوری تزاری مدیریت شود. در پژوهش پیشِ‌رو کوشش شده است ماهیت راهبرد استعماریِ روسیه تزاری در قبال حوزه مسلمان‌نشین جنوب قفقاز و سازوکار عملیاتی آن در مراحل آغازین، بر محور رفتار و اقدامات یک چهره محوری آن یعنی الکسی پترویچ یرملوف بررسی شود. پرسشِ محوری تحقیق ناظر بر تبیین رابطه‌ای است که می‌توان میان اقدامات یک فرماندار نظامی و سیاست کشور متبوع وی جهت ایجاد یک ساختار استعماری تشخیص داد. این بررسی با رویکرد تاریخ سیاسی و اداری و با تکیه بر اطلاعات موجود در گزارش‌ها و اسناد آرشیوی به زبان‌های مختلف از جمله روسی انجام شده است. مقاله در سه بخش تنظیم شده است: بخش نخست به اقدامات سیاسی و نظامی یرملوف اختصاص یافته، بخش دوم، سیاست وی در جهت پی ریزی یک ساختار اداری جدید را می‌کاود و در بخش سوم، تدابیر اقتصادی وی بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می‌دهد که نظم استعماری روسی در جنوب قفقاز، به‌ویژه در مراحل نخست تأسیس آن، سرشتی نظامی، دستوری و شخصیت‌محور داشت. به بیان دیگر، فرماندهان نظامی روس و اقدامات شخصی آن‌ها در شکل‌گیری و توسعه این نظم استعماری نقشِ محوری داشت.


سیاست هاس نوگرایانه دولت پهلوی در ساختار شهری و تأثیر آن بر بافت تاریخی بین سال‌های ۱۳۰۴-۱۳۴۰ شمسی (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر یزد)

مهدی وزینی افضل

چکیده: به چالش کشیده‌شدن چارچوب‌های قدرت سیاسیِ کهن در انقلاب مشروطه، منجر به تحولات عدیده در ساختار‌های اجتماعی و اقتصادی ایران شد که بخشی از نوگرایی و نوزایی آن، تشکیلات شهری را نشانه رفت. این پژواکِ تجددگرایی، شهرسازی قدیم را نماد عقب‌ماندگی می‌دانست که در هماهنگی با بخش‌های دیگر جامعه، می‌بایست ظاهری نو به خود می‌گرفت. اندیشه‌های تجددگرایانه در دوره رضاشاه، سنت‌زدگی را ترویج، و جایگزینی انگاره‌ها و طرح‌های نوین شهرسازی را دنبال می‌کرد. وجود زیرساخت‌های مدیریت شهری همچون بلدیه‌ها برای اجرای چنین طرح‌هایی الزام آور بود؛ بنابراین با تشکیل بلدیه شهر یزد در سال ۱۳۱۰ شمسی، طرح‌های نوسازیِ شهری، که نماد آن خیابان‌های صلیب شکل بود، در نقاط مختلف شهر یزد اعمال شد که نمونه آن ساخت دو خیابان پهلوی و شاه و گذر این خیابان‌ها درست از وسطِ بافتِ تاریخی بود. شتابزدگی در پیاده‌سازی طرح‌های شهرسازی بخش مهمی از آثار تاریخی را از میان برد، کالبد تاریخی را مورد اهانت قرار داد و باعث چیرگیِ عناصر جدید در برابر هویت اجتماعی شد. این تحقیق سعی کرده است اقدامات دولت پهلوی در توسعة فیزیکیِ بافت تاریخی شهر یزد را با استفاده از اسناد تاریخی در قالب نرم‌افزار جغرافیایی GIS مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. /۸۲۲/ن ۶۰۳/ش
مهدی فلاحی
ارسال نظرات