۰۹ آبان ۱۳۹۸ - ۰۶:۵۰
کد خبر: ۶۲۵۴۲۹
به همت دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)؛

شماره 37 فصلنامه «لسان مبین» منتشر شد

شماره 37 فصلنامه «لسان مبین» منتشر شد
سی و هفتمین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «لسان مبین» به صاحب امتیازی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) با مدیرمسؤولی فرشید ترکاشوند و سردبیری نرگس انصاری ویژه پاییز 98 منتشر شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سی و هفتمین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «لسان مبین» به صاحب امتیازی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) با مدیر مسؤولی فرشید ترکاشوند و سردبیری نرگس انصاری ویژه پاییز 98 منتشر شد.

این فصلنامه در 6 مقاله منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

                       

روانکاوی شخصیّت ابن فارض در پرتو نظریّه ژاک لکان

پریسا امیری و یحیی معروف                       

چکیده: متون ادبی بالقوّه دارای مضامینی هستند که آن مضامین با یک‌بار خواندن آشکار نخواهد شد. بکار گیری ابزارهای دیگر علوم، امکانی است برای راه یافتن به دستاوردهای جدید متنی و در این میان روانکاوی بیش از همه راه‌گشا است. «ژاک لکان» روان‌کاو فرانسوی در تحلیل شخصیّت‌ها و روایت‌های ادبی ما را به نتایج جالب توجّه‌ای می‌رساند. این مقاله، کوششی است در استفاده از نظریّۀ «ساختمان نفسانی انسان» لکان جهت تحلیل شخصیّت ابن فارض. لکان در این نظریّه وجود آدمی را به سه ساحت تقسیم می‌کند: «حیث خیالی» که همان دنیای جذّابیّت‌های ظاهری و فریبندگی با عملکرد پرده‌پوشی ضمیر ناآگاه است، «ساحت رمز و اشارت» ساحت آرزومندی آدمی است و «حیث واقع» که گویای آن است که ذات آدمی در ضمیر ناآگاه و در ماورای وجود او است و لکان به این ماوراء عنوان «غیر» می‌دهد. زندگی ابن فارض در طی انقلاب‌های روحی که بر وی عارض شده، چند دوره‌ای بوده است. پرسش اصلی این مقاله هم دقیقاً در همین نقطه شکل می‌گیرد: چگونه می‌توان با استفاده از نظریّه لکان تحوّل روحی ابن فارض را در ساختاری نظام‌مند توضیح داد. راهبرد تحقیقاتی این پژوهش بر اساس مبانی تئوریک نظریّه ژاک لکان و زندگی و اشعار ابن فارض است، از این‌رو ضمن تشریح نظریّۀ «ساختمان نفسانی انسان» به چگونگی زندگی و اشعار ابن فارض نیز استناد نموده و بر اساس این نظریه شخصیت ابن فارض را مورد روانکاوی قرار داده‌ایم. دستاورد این پژوهش نیز بیانگر مطابقت سیر تحولات و تکامل روانی ابن فارض، با نظریّه «ساختمان نفسانی انسان» لکان است.

 

تحلیل و بررسی طرحواره‌های استعاری - تصوری در دو سینیه بحتری و احمد شوقی

روح الله صیادی نژاد، عباس اقبالی و الهام بابلی          

چکیده: استعاره در رویکرد قدیمی و کلاسیک خود لفظ محور است و کارکردی زیبایی شناختی و هنری دارد و حضور آن فراتر از زبان ادبی نیست، درحالی‌که نگاه به استعاره در زبانشناسی شناختی نگاهی مفهوم محور و نه لفظ محور است. جورج لیکاف و مارک جانسون آن را وسیله‌ای برای تفکر و اندیشه به شمار می‌آورند که در رفتارهای انسان از جمله رفتار زبانی وی جاری است. مقاله حاضر می‌کوشد با توجه به مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به واکاوی و تحلیل است استعاره‌های تصوری در دو سینیه بحتری و احمد شوقی بپردازد. نتایج بررسی حاکی از این است که دو شاعر با به کارگیری طرحواره‌های تصوری سه گانه (حجمی، قدرتی و حرکتی) به خوبی توانسته‌اند، مفاهیم انتزاعی و مجرد را از طریق مفاهیم عینی، مفهوم سازی نمایند. با تامل در دو سروده چنین استنباط می‌شود که الگوهای فرهنگی مشترکی مبنای طرح استعاره‌های مفهومی – تصوری آنان است، به طوری‌که هر دو شاعر با استفاده از تجربیات روزانه و حوادثی که در پیرامون خود شاهد بوده‌اند، مفاهیمی غیر قابل لمس یا انتزاعی را توانسته‌اند به خوبی به تصویر بکشند. همچنین به کارگیری طرحواره‌ های سه گانه در سینیه بحتری علی رغم حجم پایین آن در مقایسه با سینیه احمد شوقی بیشتر و دقیق‌تر است.

 

خوانشی سوررئالیستی از مجموعه «حامل الفانوس فی لیل الذئاب» اثر سرکون بولص

امید جهان بخت لیلی، نجات غیبی پور حاجی ور و فرهاد رجبی               

چکیده: شعر معاصر عربی به‌طور عام با استفاده از تجربه‌های غربی توانست سازوکارهای گسترده‌تری را برای بیان مفاهیم مورد‌نظرش به‌کار گیرد. یکی از این شگردها استفاده از شیوه فرا‌واقع‌گرایی در ارتباط با معانی و پدیده‌های هستی است که به‌طور ویژه در شعر شاعرانی همچون سرکون بولص مورد توجه قرار گرفته‌است. سرکون بولص، شاعر معاصر عراقی (1944- 2007) از جمله شاعران متأثر از سبک سوررئالیسم است که با مطالعه آثارش می‌توان تبلور شناسه‌های سوررئالیستی را در دو بخش سوررئالیسم غربی و نسخۀ بومی‌شده شاهد بود. او در برخی از اشعار به‌ویژه در عناصر «نگارش خودکار»، «تصاویر سوررئالیستی» و «امر شگفت» رو‌نوشتی از نسخه غربی به‌کار می‌گیرد و با اهتمام به این معیارها غالباً به بُعد درونی خود می‌پردازد و با ذکر مشاهیری از ادبیات عربی، اشارات نمادین و تشبیهات بلاغی به سوررئالیسم، قالبی بومی می‌بخشد و دیگر عناصر را نیز در جهت اصلاح شرایط نابسامان اجتماعی به‌کار می‌گیرد. همچنین وی توانسته با استناد به اندیشه‌هایی چون آزادی زندگی از قید‌و بندها، برانگیختن خیال و خواسته‌های خیالی، ریسک‌کردن در مسیرهای بی‌انتها، گذر از مادیات و رسیدن به حقیقت هستی به شعر خود رنگ و جلای سوررئالیستی ببخشد. جستار حاضر با توجه به ظرفیت‌های سوررئالیستی آثارش ضمن به‌کارگیری روش تحلیل محتوایی به واکاوی مجموعه «حامل الفانوس فی لیل الذئاب» پرداخته و در‌صدد است تا از واقعیت ورای دنیای ظاهر در شعر بولص پرده بردارد.

 

بررسی تکنیک کولاژ در شعر سوزان علیوان با تکیه بر دیوان "رشق الغزال"

علی قهرمانی و معصومه قهرمان پور             

چکیده: در شعر معاصر عرب، شاعران عامدانه و آگاهانه از تکینک‌ها و شگردهای سایر فنون وهنرها چون سینما، نقاشی، موسیقی و غیره بهره می‌گیرند و شعر، ساختار خود را تعمداً بر مبنای اینگونه شگردها پی‌ریزی می‌کنند. یکی از شاعران مشهور و پسامدرن عربی که اصول و قوانین شعر جدید را سر لوحه کار خویش قرار داده، شاعر معاصر لبنانی، سوزان علیوان است که اشعارش بسان تافته‌ای جدابافته از شاعران نسل قبل خویش یا شاعران مدرنیستم عربی چون سیاب، بیاتی، نازک الملائکه و غیره است. این شاعر زن لبنانی مختصات و ویژگی‌های سبکی و محتوایی شاعران دهه نود میلادی را مورد اعتنا قرار داده که از مهمترین آنها تداخل و به کارگیری سایر فنون و هنرها به ویژه کولاژ در شعر است. کولاژ که نشان دهنده بی‌سامانی و بی‌نظمی جهان معاصر است، توسط نقاشان کوبیسم به کار رفت. شاعر معاصر با پیروی از این رویکرد و با توجه به اقتضاء جریان نوگرایی و پست مدرنیسم به چنین سبک کولاژگونه روی آورد که این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در صدد بررسی و تحلیل آن در دیوان "رشق الغزال" سوزان علیوان است. نتیجه نشان می‌دهد سوزان علیوان آشکارا از این فن در شعر استفاده نموده و اشعار او جُنگی از تصاویر مجزا و متفاوت، با رعایت اصل تکه چسبانی و سرشار از القاء مفاهیمی چون آشفتگی، بی‌نظمی، تقابل، گسست و دارای قدرت و ظرفیت نمایشی بالایی است.

 

ابعاد دلبستگی مکانی در رمان «سوئیس، وطن و تبعیدگاه» (سویسرا الوطن والمنفی) از سناء أبوشرار

نسرین کاظم زاده، کبری روشنفکر و فرامرز میرزائی

چکیده: دلبستگی مکانی به عنوان یکی از سطوح حس مکان به معنای ارتباط عاطفی مثبت میان شخص و مکان تعریف شده است. این پیوند حاصل تعاملات عاطفی، شناختی و رفتاری عمیق افراد با مکان می‌باشد که در طول زمان، عمق و گسترش می‌باید. از آنجا که مکان یکی از عناصر مهم و تأثیرگذار رمان به شمار می‌رود، دلبستگی به مکان می‌تواند به عنوان شاخصی مهم برای بررسی مکان و نقش آن در دلبستگی شخصیت‌ها مورد بررسی قرار گیرد. رمان «سوئیس وطن و تبعیدگاه» سناء أبوشرار دارای قابلیت‌های مکانی فراوانی برای بیان دلبستگی مکانی می‌باشد. هدف از این پژوهش آن است تا به شیوه تحلیلی - توصیفی ابعاد دلبستگی مکان و به تبع آن مراحل حضور فرد در مکان را که منجر به ایجاد دلبستگی می‌شود با استفاده از متون ارائه شده در روان‌شناسی محیطی مورد کنکاش قرار دهد. نتایج نشان می‌دهد دلبستگی به مکان در این رمان متأثر از ابعاد کالبدی، اجتماعی، فردی و زمانی شکل گرفته است، همچنین حضور افراد در مکان طی مراحلی از حضور فیزیکی تا تعهد کامل به مکان در دراز مدت منجر به دلبستگی می‌شود.

 

خوانشی هگلی از تنِ پسین عایشه در شعر عبدالوهاب بیاتی

فاطمه یوسفی، حسین سیدی، احمد رضا حیدریان شهری و بهار صدیقی

چکیده: جریان دیالکتیکی دستگاه اندیشگانی هگل، با حرکت وجودیِ هر موجود متناهی، اندیشه‌ی سوق از متناهی به نامتناهیِ برتر است. این جریان، آشکار‌کننده‌ی حضور زنده‌ کل در جز و در ماوراء جز است. در برآیند مذکور، عنصر داده شده، به لحظه‌ ای از کل تبدّل‌پذیر است. تنِ پسین، نمایش گذار چنین حرکت هگلی است، یعنی حرکتِ گذار روح از خویش به خویش. "عایشه" در شعر بیاتی به آگاهی از خویش همچون موجودی جداباش از روح کلی می‌رسد یعنی کلی، در فراروی جزئی، عینی می‌شود و در فرجام در همنهادی یگانه همچون جزئی کرانمند به کلیّت بیکران رجوع می‌کند تا این جداماندگی و بیگانه گشتگی زائل آید و پس آن‌گاه به روح خودآگاه بی‌کران برسد. در این جستارمایه، سعی نمودیم با روش تحلیلی - تطبیقی و با تکیه بر سه پایه‌ مطرح در دستگاه فلسفی هگل (هستی، نیستی، گردیدن) کارآمدی دیالکتیک هگل در برآیند گذار روح عایشه از خویش به خویش را در شعر عبدالوهاب بیاتی بررسی و تبیین نماییم. بدین ترتیب با تطبیق تنِ پسین عایشه با پایه‌ های دستگاه فلسفی هگل نشان دادیم که تنِ پسین عایشه، به حکم دیالکتیک هگل، به مفاهیمی چون خودآگاهی و آزادی روح در بالاترین حد خود دست می‌یازد و این آزادی جز از طریق رسیدن به خودآگاهی از وحدت متناهی و نامتناهی حاصل نمی‌آید بدین سان عایشه - که شخصیتی نمادین در شعر عبدالوهاب بیاتی است - در جهان نمادین یعنی جهان هستی شاعرانه میانجی وجود کلی و جزئی می‌گردد، لذا نه نماینده‌ کلی است و نه نماینده‌ جزئی، بلکه نماینده‌ هر دو است در وحدت و یگانگی آن دو.

دفتر فصلنامه «لسان مبین» در قزوین، دانشگاه بین المللی امام خمینی «ره»، دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی واقع شده است؛ علاقه‌مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://lem.journals.ikiu.ac.ir/ مراجعه کنند و یا با شماره ۳۳۹۰۱۶۳۴، ۰۲۸ تماس بگیرند. /۸۲۲/ن ن ۶۰۲/ش
مهدی فلاحی
ارسال نظرات