خاطرات یک آزاده به زبان ساده از سالهای اسارت
«عشق شیرین» خاطرات شفاهی قاسم زیباییپور است که به قلم میرعمادالدین فیاضی نگارش شده است.
به گزارش خبرگزاری رسا، تاریخ شفاهی جنگ و انقلاب اسلامی از چندی پیش در کشور ما مورد توجه واقع شده است. وقتی این خاطرهها سینه به سینه و زبان به زبان نقل میشوند فرهنگ و تاریخ زنده و پویایی را شکل میدهند که میتواند منبع مستندی باشد برای کسانی که میخواهند درباره تاریخ پدران خود به کاوش و پژوهش بپردازند.
ضرورت جمعآوری و تدوین این خاطرهها بیشتر از آن جهت است که در خطر فراموشی و دور شدن از شکل اولیه و اصیل خود قرار دارند، بنابراین تلاش پژوهندگان باید در راستای حفظ و ضبط این آثار به همان صورت اصیل و اولیه باشد تا تصویر درستی از جامعه ترسیم شود.
یکی از این خاطرات که هماکنون به تازگی راهی بازار نشر شده است، خاطرات قاسم زیباییپور است. قاسم زیباییپور از جمله آزادگانیست که روایت جذابی از دوران کودکی و نوجوانی، انقلاب اسلامی، جنگ و دوران اسارت دارد، روایتهایی که بیشک از پنجره جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، سیاست و ... بازتابدهنده چند دهه از تاریخ ایران است.
به اعتقاد نویسنده این کتاب اگرچه زیباییپور به دلیل شتاب فزاینده حوادث جنگ و سختیهای بیش از حد دوران اسارت، برخی رویدادهای این دوران را به خوبی به یاد نیاورده است، اما نامههایی که بین او و همسرش در زمان جنگ رد و بدل شد، بسیاری از مجهولات زمانی را حل کرده است. نامههایی که نشاندهنده سختیها و ناملایماتیست که مردم ایران چه در جبهههای جنگ و چه در دورافتادهترین روستاهای این سرزمین متحمل شدهاند و هرگز در برابر دشمن عقب ننشستند.
در بخشی از خاطرات این رزمنده که به دوران اسارت و آزادی از آن اشاره دارد آمده است: «موقع غذا برایمان یک دیس میآوردند که ده نفر باید در آن غذا میخوردیم. هرکسی یک قاشق داشت. نفری یک لیوان هم به ما میدادند. وقتی لیوان دادند هرکسی سهم برنج خودش را لیوانش میریخت. نان هرکسی را هم به خودش میدادند و هرکسی غذایش را از دیس خارج میکرد و در لیوانش میریخت میخورد؛ این برنامه را خودمان ترتیب دادیم که راحتتر تقسیم غذا صورت بگیرد.
لباس هم دادند و نفری یک کیسه انفرادی داشتیم که وسایلمان را آنجا میریختیم. غذا خوردن سه مرحله شده بود و کمی بنیه ما بهتر شد. آن جمودیت و آن سکوت از بین رفت.
تابستان سال ۱۳۶۹ بالاخره زمزمه آزادی ما بلند شد. شبی که فردایش میخواستیم آزاد شویم به ما لباس دادند که اندازه تنمان کنیم. یک بلوز آستین کوتاه و شلوار تابستانی خاکستری رنگ بود که عراقیها برای تابستان میپوشیدند. لباس اندازه تنمان نبود.»
کتاب «عشق شیرین» خاطرات شفاهی قاسم زیباییپور با گفتگو و نگارش میرعمادالدین فیاضی توسط انتشارات نیکوآفرین در ۳۰۴ صفحه و به بهای ۴۰ هزارتومان منتشر شده است. /۹۹۸/د ۱۰۱/ش
ضرورت جمعآوری و تدوین این خاطرهها بیشتر از آن جهت است که در خطر فراموشی و دور شدن از شکل اولیه و اصیل خود قرار دارند، بنابراین تلاش پژوهندگان باید در راستای حفظ و ضبط این آثار به همان صورت اصیل و اولیه باشد تا تصویر درستی از جامعه ترسیم شود.
یکی از این خاطرات که هماکنون به تازگی راهی بازار نشر شده است، خاطرات قاسم زیباییپور است. قاسم زیباییپور از جمله آزادگانیست که روایت جذابی از دوران کودکی و نوجوانی، انقلاب اسلامی، جنگ و دوران اسارت دارد، روایتهایی که بیشک از پنجره جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، سیاست و ... بازتابدهنده چند دهه از تاریخ ایران است.
به اعتقاد نویسنده این کتاب اگرچه زیباییپور به دلیل شتاب فزاینده حوادث جنگ و سختیهای بیش از حد دوران اسارت، برخی رویدادهای این دوران را به خوبی به یاد نیاورده است، اما نامههایی که بین او و همسرش در زمان جنگ رد و بدل شد، بسیاری از مجهولات زمانی را حل کرده است. نامههایی که نشاندهنده سختیها و ناملایماتیست که مردم ایران چه در جبهههای جنگ و چه در دورافتادهترین روستاهای این سرزمین متحمل شدهاند و هرگز در برابر دشمن عقب ننشستند.
در بخشی از خاطرات این رزمنده که به دوران اسارت و آزادی از آن اشاره دارد آمده است: «موقع غذا برایمان یک دیس میآوردند که ده نفر باید در آن غذا میخوردیم. هرکسی یک قاشق داشت. نفری یک لیوان هم به ما میدادند. وقتی لیوان دادند هرکسی سهم برنج خودش را لیوانش میریخت. نان هرکسی را هم به خودش میدادند و هرکسی غذایش را از دیس خارج میکرد و در لیوانش میریخت میخورد؛ این برنامه را خودمان ترتیب دادیم که راحتتر تقسیم غذا صورت بگیرد.
لباس هم دادند و نفری یک کیسه انفرادی داشتیم که وسایلمان را آنجا میریختیم. غذا خوردن سه مرحله شده بود و کمی بنیه ما بهتر شد. آن جمودیت و آن سکوت از بین رفت.
تابستان سال ۱۳۶۹ بالاخره زمزمه آزادی ما بلند شد. شبی که فردایش میخواستیم آزاد شویم به ما لباس دادند که اندازه تنمان کنیم. یک بلوز آستین کوتاه و شلوار تابستانی خاکستری رنگ بود که عراقیها برای تابستان میپوشیدند. لباس اندازه تنمان نبود.»
کتاب «عشق شیرین» خاطرات شفاهی قاسم زیباییپور با گفتگو و نگارش میرعمادالدین فیاضی توسط انتشارات نیکوآفرین در ۳۰۴ صفحه و به بهای ۴۰ هزارتومان منتشر شده است. /۹۹۸/د ۱۰۱/ش
ارسال نظرات