شماره 75 فصلنامه «جامعه شناسی کاربردی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، هفتاد و پنجمین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «جامعه شناسی کاربردی» به صاحب امتیازی دانشگاه اصفهان با مدیر مسؤولی علی هاشمیان فر و سردبیری علی ربانی خوراسگانی ویژه پاییز 98 منتشر شد.
این فصلنامه در 8 مقاله و در 174 صفحه منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تأثیر انواع سرمایه اجتماعی در شبکه های اجتماعی بر انواع مشارکت سیاسی مورد مطالعه: شهروندان 18 سال به بالای سنندج
یعقوب احمدی
چکیده: اثر شبکههای اجتماعی مجازی و فضای سایبر و روابط اجتماعی و تعاملات درون این فضا بر مشارکت مدنی و سیاسی در سالهای اخیر و با وقوع رویدادهایی ازجمله بهار عربی و جشن یکدرصدی (در آمریکا و اروپا) اهمیت بسیاری یافته است. نوشتار حاضر، در همین زمینه و با توجه به نقش مهم شبکههای اجتماعی آنلاین در اعتراضات و فعالیتهای سیاسی و مدنی آشکار و پنهان از اواخر دهه 80 تا به امروز ایران اسلامی، درصدد ارزیابی اثر سرمایه اجتماعی موجود در شبکههای آنلاین و آفلاین بر مشارکت مدنی شهروندان شهر سنندج است. این پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی و پیمایشی انجام شده است. پرسشنامه، تلفیقی از پرسشهای استاندارد درباره سرمایه اجتماعی در فضای مجازی و غیرمجازی دیمیتری ویلیامز و پرسشنامه محققساخته برای مشارکت سیاسی در دو بعد پنهان و آشکار بوده است. پرسشنامه مبتنی بر ضرایب آلفا برای گویهها و اعتبار صوری و اعتبار و پایایی مناسب به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای میان 400 نفر از پاسخگویان توزیع شد. یافتهها نشان دادند اگر چه شکل رایج مشارکت میان پاسخگویان مانند مشارکتهای سیاسی آشکار و سنتی (رأیدادن، کار حزبی و رفتارهای سنتی سیاسی) است، پاسخگویان تاحدودی در مشارکتهای سیاسی پنهان (صرف پول برای امور سیاسی، تمایل به کمک داوطلبانه به اجتماع محلی، امضای طومار، شرکت در اعتراضات و سایر اشکال جدید مشارکت) نیز شرکت داشتهاند و این روند مانند جامعه جهانی در حال پیشروی به سود نوع دوم مشارکت سیاسی است. همچنین نتایج استنباطی نشان دادند بعد برونگروهی سرمایه اجتماعی بر مشارکت مدنی آشکار و پنهان معاصر شهروندان اثر معنادارتری از سایر ابعاد داشته است؛ این در حالی است که سرمایه اجتماعی برونگروهی غیرمجازی (واقعی) اثر معنادارتری بر مشارکت سیاسی آشکار (سازمانیافتگی، رأیدادن و شرکت در احزاب) داشته است.
سرمایهداری مجازی، زایش ستم و ژانوس رهایی: مطالعه انتقادی برساخت ستمدیدگی کردهای ایران در فیسبوک
نریمان محمدی، مسعود کیانپور و احسان آقابابایی
چکیده: پژوهش حاضر درباره چگونگی برساخت ستمدیدگی کردهای ایران در فیسبوک ازنظر انتقادی مطالعه و بررسی کرده است. ایده نظری این مقاله، این است که منطق سرمایهداری مجازی بر فیسبوک کردی حاکم است و ایدئولوژیهای مختلف وضعیتهای گوناگون مرتبط با کردها را به نفع خودشان مصادره میکنند. روش پژوهش، مردمنگاری انتقادی مجازی است و فیسبوک کردی برای میدان مطالعه انتخاب شده است. روش نمونهگیری از نوع نمونهگیری هدفمند (نمونهگیری شبکهای، نمونهگیری گلولهبرفی و نمونهگیری نظری) بوده است. دادههای پژوهش شامل مصاحبههای ساختارنیافته آنلاین و چهرهبهچهره، یادداشتهای میدانی حاصل از مشاهدات مشارکتی و غیرمشارکتی و تصاویر و ویدئوهای فیسبوکی بوده است. برای تحلیل دادهها از روش نظریه مبنایی برساختی استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر ایناند که ستمدیدگی کردها در فیسبوک توسط ایدئولوژی مصادره میشود. ایدئولوژی، شکلی از لذت قومی ازلی را بازتعریف میکند، سرقت آن توسط یک دیگری سیاه را برساخت میکند و درنهایت، ممکنبودن بازپسگیری لذت قومی بهسرقترفته را تنها با پیروی از انگارههای ایدئولوژیک مدنظر خودش تحققپذیر میداند؛ این در حالی است که این ایدئولوژیها به وضعیت ستمدیدگی خاتمه نمیدهند؛ بلکه تولیدکننده شکل جدیدی از ستمدیدگیاند. بهطور کلی، در فیسبوک کردی شاهد زایش ستم و ژانوس رهایی هستیم. این مسئله به معنای وجودنداشتن امکان رهاییبخشی واقعی نیست. فیسبوک کردی مانند هر فضای دیگری، همزمان با سلطه ایدئولوژیک، امکانهای مختلف را برای رهاییبخشی و مقاومت تولید میکند. درون این امکانهاست که میتوان شکلی از رهاییبخشی را جستجو کرد که به جای تمرکز بر ویرانی و مرگ «دیگری»، بر گفتگو و همزیستی مسالمتآمیز تأکید میکند.
مقایسه رفتارهای محیط زیستی بین گروههای قومی مطالعه موردی: اقوام آذری، تالش و گیلک در استانهای گیلان و اردبیل
محبوبه محجوبی دریاکناری، احمد رضایی و صادق صالحی
چکیده: رفتار محیط زیستی از مفاهیم جدید مطرحشده در بررسیهای محیط زیستی جوامع مدرن است که طرح آن در بسیاری از رویکردهای محیط زیستی نشاندهنده اهمیت نقش این رفتارها در محیط طبیعی است. اقوام ایرانی بهدلیل تفاوتهای فرهنگی در رویارویی با محیط طبیعی رفتار زیستمحیطی متفاوتی دارند. این طیف وسیع از برخورد نسبت به محیط زیست، از متغیرها و عوامل بیشماری تأثیر میگیرد که بهطور عمده به محیط اجتماعی فرد مربوط میشود. هدف این پژوهش، مقایسه رفتارهای محیط زیستی بین اقوام آذری، تالش و گیلک است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده و ازنظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری آن شهروندان شهر اردبیل، تالش و رشتاند و از نمونهگیری متناسب با حجم استفاده شده است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفادهشده بهوسیله دانلپ و ونلیر (1978)، صالحی و امامقلی (1391)، مارکل (2013)، چو و کانگ (2016)، عقیلی و همکاران (1388) و صالحی و همکاران (1389) استفاده شده و روایی و پایایی آن محاسبه شده است. همچنین برای تحلیل فرضیهها از فن معادلات ساختاری با استفاده از نسخه 22 نرمافزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان میدهند رفتارهای محیط زیستی بین اقوام آذری، تالش و گیلک متفاوتاند. همچنین بین قومیت آذری و گیلک تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی میانگین رفتارهای محیط زیستی قومیت آذری با قومیت گیلک تفاوت دارد. بهعلاوه بین رفتارهای محیط زیستی قومیت آذری و تالش تفاوت معناداری وجود ندارد. از یافتههای دیگر بین رفتارهای محیط زیستی و قومیت این است که تفاوت معناداری بین میانگین رفتارهای محیط زیستی قومیت گیلک و تالش وجود دارد؛ به عبارت دیگر، رفتارهای محیط زیستی قومیت گیلک در مقایسه با قومیت تالش تفاوت معناداری دارند.
تحلیل تطبیقی - تاریخی تجربه شکست پروژه نوسازی در ایران دوره پهلوی اول (مقایسه با ترکیه در دوره آتاترک با کاربست فن جبر بولی)
آرش حسن پور، وحید حسنپور و مجید کافی
چکیده: موضوع اصلی این مقاله، بررسی دلایل و عوامل شکست پروژه نوسازی در ایران دوره پهلوی است. هدف، مقایسه نوسازی اجتماعی به معنی گسست از جامعه سنتی و ایجاد جامعهای متفاوت بر پایه فناوری پیشرفته و حاکمیت علم ابزاری، نگرشی عقلانی به زندگی و برخورداری از رهیافتی غیردینی در روابط اجتماعی در جامعه ایران پیش از انقلاب و ترکیه در همان دوره است. در این پژوهش براساس فن جبر بولی، فرایند نوسازی در ایران (دوره پهلوی اول) و ترکیه (دوره آتاترک) از نظر تطبیقی – تاریخی تحلیل شده است. در چارچوب تحلیل تطبیقی - تاریخی، از روش اسنادی برای جمعآوری دادهها و از رویه جبر بولی برای مقایسه نوسازی دوره پهلوی اول و دوره آتاترک استفاده شده است. در مجموع یافتههای این مطالعه نشان میدهند واگراییهای نوسازی ایرانی با نوسازی ترکیه عوامل شکست نوسازی در ایران شد. در تجربه ترکیه به فراهمبودن زمینههای اجتماعی برای نوسازی، توسعه سیاسی و درونزا و از پایین بودن نوسازی تأکید شده است؛ اما در ایران مهمترین عوامل واگرا براساس ترکیب شروط علّی، درونزا نبودن نوسازی، وجودنداشتن توسعه سیاسی و فراهمنبودن و مغایرت زمینهای و محتوای پروژه نوسازی با متن و بافت جامعه ایران بود که سبب شکست این پروژه و وقوع انقلاب اسلامی شد. نوآوری این پژوهش در استفاده از روش تطبیقی - تاریخی براساس فن جبر بولی است.
گونهشناسی پوشش زنان شهر همدان و عوامل اجتماعی مرتبط با آن
زهره بخشی نظر، علی محمد قدسی و اسماعیل بلالی
چکیده: پوشش کنشی اجتماعی (همانند کنشهای اجتماعی دیگر) است که از کم و کیف و محتوای جامعه تأثیر میگیرد. گونهشناسی پوشش طیفی است که گونههای مختلف پوشش را در بر میگیرد. این گونهها طبق انگیزههای پوششی افراد در معرض تأثیر و در ارتباط با عوامل اجتماعی شکل میگیرد. در این پژوهش گونههای پوشش زنان شهر همدان و عوامل اجتماعی مؤثر و مرتبط با آنها بررسی شدهاند. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شامل همه زنان 18 تا 50 ساله ساکن شهر همدان است. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اکتشافی برای تعیین گونههای پوشش و انواع آن، مصاحبه با 40 زن بوده است. بعد از مشخصشدن این گونهها پرسشنامهای برای بررسی ارتباط متغیرها با این گونهها ساخته شد. حجم نمونه شامل 335 زن است که با فرمول کوکران محاسبه و با روش نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند گونهشناسی پوشش زنان شهر همدان دربرگیرنده چهار گونه پوششی راحتطلب، عفتطلب، نمایشطلب و همسرطلب است. یافتههای آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهند بین هر چهار گونه پوششی زنان با تأثیرپذیری از گروه همالان، تأثیرپذیری از انتظارات دیگرانِ مهم، اشتهار و اعتباربخشی مالی، میزان اوقات فراغت، وضعیت تأهل، تمایل به جذب جنس مخالف برای ازدواج و پیروی از اعتقادات همسر روابط معنیداری وجود دارد.
مطالعه تجربه ایفای همزمان نقش شغلی - خانوادگی در ماداران شاغل دارای فرزند خردسال
حجیه بی بی رازقی نصرآباد و زینب حسینی
چکیده: این مقاله به تجربه زیسته زنان شاغل از ترکیب نقشهای شغلی- خانوادگی میپردازد. مطالعه از نوع کیفی است و دادهها از طریق مصاحبه عمیق با 28 زن شاغل دارای فرزند زیر ده سال در تهران جمع آوری شده است. یافتههای این پژوهش در قالب دو مقوله هسته، هشت خرده مضمون و 19 مفهوم است که از 580 عبارت استخراج شده است. یافتهها نشان داد مادران شاغل در این مطالعه به دلیل داشتن حداقل یک فرزند زیر 10 سال که نیازمند مراقبت و حمایت بیشتری است، دستیابی به فرصت ها را در عین مواجهه با مشکلات تجربه کرده اند. در بعد محدودیت ها و مسائل، جوهره مشترک تجربه آنها تعارض درک شده کار و خانواده است. در این موقعیت درک آنها از محیط خانواده نسبتا حمایتی، محیط کار بی تفاوتی و تقابلی، محیط اجتماع حمایت اجتماعی پایین بوده است. اقداماتی که زنان برای کاهش تعارض انجام دادهاند، عمدتا فردی بوده که نتیجه ان نوعی سازگاری اجباری نامطلوب با زیر طبقات احساس قربانی شدن خود و یا همسر و فرزند، تلاش مضاعف برای جبران کمکاریها، کاهش باروری و کاهش کنش اجتماعی مسئولانه است. ساختارهای اجتماعی کمتر حمایتی، باعث شده مادران شاغل علی رغم احساس خرسندی از توانمندی و مفید بودن به دلیل انجام نقشهای چندگانه، کمتر از فواید اشتغال در بیرون از منزل به نفع خود بهره ببرند. نتایج مطالعه کاربردهای زیادی در سیاستگزاری برای تسهیل ترکیب کار و امور خانه و افزایش مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی و پیشبرد اهداف توسعه ای کشور خواهد داشت.
ساختار و عملکرد خانوادگی در خانواده های تک همسری و چند همسری
مهناز فرهمند و زهره رضوانی
چکیده: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش ساختار خانواده بر عملکرد آن در خانواده های چند همسری و تک همسری در شهر زاهدان است. روش تحقیق از نوع پیمایش و چارچوب نظری ترکیبی از نظریات بلاد و ولف، بات و الگوی مک مستر است. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های شهر زاهدان است. شیوه نمونه گیری برای خانواده های تک همسر نمونه گیری خوشه ای – چند مرحله ای (250نفر) و برای خانواده های چند همسر روش نمونه گیری گلوله برفی (148نفر) است، که داده ها با ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج بیان گر این است که عملکرد خانواده ها برحسب سن، مذهب، تحصیلات زنان، متفاوت است. خانواده های تک همسر عملکرد بهتری از خانواده های چند همسردارند و بین متغیر ساختار خانواده و عملکرد خانواده رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه به شکل منفی و معکوس بوده است، خانواده هایی که عملکرد بهتری داشته اند ساختار مبتنی بر اقتدار در آنها کمتر مشاهده شده و خانواده هایی که ساختار آنها سنتی است عملکرد ضعیف تری دارند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نیز نشان داد که، مهمترین معرفهای سازهی مکنون ساختار خانواده ابعاد تصمیمگیری و قدرت بودهاند، ضمن اینکه مهمترین معرفهای سازهی مکنون عملکرد خانواده، عملکرد رفتاری و تعاملی بوده است و میزان تأثیر ساختار خانواده بر عملکرد خانواده، 75/0- است که نشاندهندهی رابطهی معکوس و بسیار قوی بین این دو متغیر است؛ یعنی افزایش ساختار سنتی خانواده باعث کاهش عملکرد مثبت در خانواده ها شده است.
سازه های اثرگذار بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی خانوارهای بخش مرکزی شهرستان نجفآباد: کاربرد الگویی ترکیبی
فاطمه سورانی و مصطفی احمدوند
چکیده: پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی و عوامل مؤثر بر آن در خانوارهای ساکن در بخش مرکزی شهرستان نجفآباد انجام شد. براساس جدول بارتلت و همکاران (2001)، 197 خانوار روستایی و 208 خانوار شهری بهمنزله نمونه آماری تعیین و به روش نمونه گیری طبقهای با انتساب متناسب پیمایش شدند. نتایج نشاندهنده نکویی برازش ترکیب دو نظریه فعالسازی هنجار و رفتار برنامه ریزی شده در تبیین رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی است. رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی در نمونههای روستایی و شهری وضعیت مطلوبی داشت. در نمونه روستایی، قصد رفتاری و کنترل رفتاریِ درکشده و در نمونه شهری علاوه بر این دو، نگرش نیز اثر مستقیم و معنیداری بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی داشت. نگرش به ضایعات، هنجار اخلاقی، هنجار اجتماعی، احساس گناه، انتساب درونی و آگاهی از مشکل در هر دو جامعه اثر غیرمستقیم و معنیداری بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی داشتند.