گزیدهای از تفسیر نور استاد قرائتی (۳)؛
تفسیر آیه هفتم تا یازدهم سوره قمر + صوت
در تمام قرآن یک بار کلمه مغلوب به کار رفته که درباره حضرت نوح است، چنانکه در میان سلامهای الهی بر انبیا نیز فقط یک سلام با جملهی «فِی الْعالَمِینَ» آمده است.
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، سوره قمر در مکه نازل شده و پنجاه و پنج آیه دارد؛ به مناسبت طرح مسأله «شق القمر» در آیه اول این سوره، «قمر» نامیده شده است.
تمام آیات این سوره با حرف «راء» ختم میشود؛ پایان سوره قبل درباره معاد بود، آغاز این سوره نیز سخن از معاد است.
محتوای این سوره، بیشتر مربوط به قیامت، نبوت و ماجرای مخالفان انبیاست؛ همچنین در این سوره، خداوند به سرنوشت شوم پنج گروه یعنی قوم نوح، عاد، ثمود، لوط و فرعون اشاره میکند.
بِسْمِ اللهِ الرحْمنِ الرحِیمِ
خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ «۷»
آنان در حالی که چشم هایشان (از ترس و وحشت) فرو افتاده، همچون ملخهای پراکنده، از قبرها خارج میشوند.
نکته ها:
«اجداث» جمع «جدث» به معنای قبر است.
فروافتادن چشم یا از شدت ترس است و یا شدتِ شرمساری که موجب ذلت و خواری میشود.
تشبیه مجرمان در قیامت به ملخهای پراکنده، بیانگر سردرگمی و حیرت زدگی آنان به هنگام خروج از قبرهاست.
پیام ها:
۱- حالات روحی وروانی انسان در جسم و ظاهر او أثر میگذارد: «خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ»؛
۲- معاد، جسمانی است: «یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ»؛
۳- از شیوههای تربیت، استفاده از مثال و تمثیل است: «کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ». بهترینِ مثال ها، ملموسترین آنهاست.
تمام آیات این سوره با حرف «راء» ختم میشود؛ پایان سوره قبل درباره معاد بود، آغاز این سوره نیز سخن از معاد است.
محتوای این سوره، بیشتر مربوط به قیامت، نبوت و ماجرای مخالفان انبیاست؛ همچنین در این سوره، خداوند به سرنوشت شوم پنج گروه یعنی قوم نوح، عاد، ثمود، لوط و فرعون اشاره میکند.
بِسْمِ اللهِ الرحْمنِ الرحِیمِ
خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ «۷»
آنان در حالی که چشم هایشان (از ترس و وحشت) فرو افتاده، همچون ملخهای پراکنده، از قبرها خارج میشوند.
نکته ها:
«اجداث» جمع «جدث» به معنای قبر است.
فروافتادن چشم یا از شدت ترس است و یا شدتِ شرمساری که موجب ذلت و خواری میشود.
تشبیه مجرمان در قیامت به ملخهای پراکنده، بیانگر سردرگمی و حیرت زدگی آنان به هنگام خروج از قبرهاست.
پیام ها:
۱- حالات روحی وروانی انسان در جسم و ظاهر او أثر میگذارد: «خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ»؛
۲- معاد، جسمانی است: «یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ»؛
۳- از شیوههای تربیت، استفاده از مثال و تمثیل است: «کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ». بهترینِ مثال ها، ملموسترین آنهاست.
مُهْطِعِینَ إِلَی الدّاعِ یَقُولُ الْکافِرُونَ هذا یَوْمٌ عَسِرٌ «۸»
با گردنهای کشیده، سراسیمه به سوی دعوت کننده میدوند. کفار میگویند: این، روزی بسیار سخت است.
نکته ها:
«مُهْطِعِینَ» از «اهطاع» به معنای کشیدن سر به طرف بالا از روی نگرانی یا خیره نگاه کردن و یا به سرعت دویدن است.
کافران با انواع سختیها در قیامت مواجه اند، از جمله:
سختی ناتوانی، سختی طولانی بودن مدت، سختی تشنگی و گرسنگی، سختی هم جواران نااهل، سختی رسوایی، سختی حسرت ها، سختی حساب و کتاب، سختی تحقیرها، سختی نداشتن شفیع، سختی جدا شدن از خوبان، سختی نداشتن زاد و توشه و سختی شکایات دیگران.
در حالی که بر اهل ایمان، در آن روز نه خوف و ترسی از گذشته است و نه حزن و هراسی بر آینده: «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ».
پیام ها:
۱- شتاب مردم در خروج از قبرها، برای اجابت منادی قیامت است: «مُهْطِعِینَ إِلَی الدّاعِ»؛
۲- حضور در عرصهی قیامت، از طریق ندا و دعوت منادیانی خواهد بود: «إِلَی الدّاعِ»؛
۳- قیامت، برای کفّار سخت است نه مؤمنان: «یَقُولُ الْکافِرُونَ هذا یَوْمٌ عَسِرٌ».
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ «۹»
پیش از این (کفّار که پیامبر را تکذیب میکنند) قوم نوح، بندهی ما را تکذیب کردند، و (علاوه بر تکذیب) گفتند: او دیوانه است و از (راه صحیح) بازمانده است.
فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ «۱۰»
پس نوح پروردگارش را (چنین) خواند که من مغلوب شده ام، پس (به دادم برس و) یاریم کن.
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «۱۱»
پس ما درهای آسمان را با ریزش باران باز نمودیم.
نکته ها:
کلمهی «فَانْتَصِرْ» به جای «فانصر» آمده است؛ یعنی خداوندا! برای دین خودت مرا یاری کن! نصرت من نصرت راه تو است.
«مُنْهَمِرٍ» از «همر» به معنای فرو ریختن اشک و آب است.
امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت نوح نه صد و پنجاه سال آشکارا و پنهانی مردم را به راه راست دعوت کرد، ولی، چون آنان را سرکش دید، دست به دعا برداشت و گفت: «رب انی مغلوب».
در تمام قرآن یک بار کلمهی مغلوب به کار رفته که درباره حضرت نوح است، چنانکه در میان سلامهای الهی بر انبیا نیز فقط یک سلام با جملهی «فِی الْعالَمِینَ» آمده که آن هم درباره حضرت نوح علیه السلام است. «سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ»
پیام ها:
۱- خداوند از پیامبر اسلام دلجوئی میکند که نگران نباش، سایر انبیا نیز مشکلات تو را داشته اند: «کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ»؛
۲- مطالعه تاریخ گذشتگان، مایه دلگرمی صبر و مقاومت است: «کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ»؛
۳- آغاز شدن سخن الهی درباره اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط با جملهی «کَذَّبَتْ»، نشانهی خطر تکذیب است: کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ ... و کَذَّبَتْ عادٌ ...؛ و کَذَّبَتْ ثَمُودُ ... کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ که در آیات بعد خواهد آمد.
۴- مهمترین ویژگی پیامبران، عبودیت و بندگی خدا بود: «عَبْدَنا»؛
۵- خلافکاران، با تهمت و افترای به دیگران کار خود را توجیه میکنند: «فَکَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ»؛
۶- انبیا در اوج گرفتاری به لطف الهی امیدوارند: «فَدَعا رَبَّهُ»؛
۷- مغلوب و ضعیف بودن، نشانه باطل بودن نیست: أَنِّی مَغْلُوبٌ ...؛
۸- دعای انبیا مستجاب است: فَدَعا ... فَفَتَحْن أَبْوابَ السَّماءِ؛
۹- دعا و قطع امید از مردم، زمینه رهایی و استجابت دعا است: أَنِّی مَغْلُوبٌ ... فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ؛
۱۰- عوامل طبیعی همچون یاران الهی هستند: «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»؛
۱۱- مظاهر رحمت، گاهی وسیله عذاب میشوند: «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»؛
و نوح را بر (کشتیای که) دارای تختهها و میخها بود، سوار کردیم. کشتی (حامل نوح و پیروانش) زیر نظر ما به حرکت در آمد. (این امر) پاداش پیامبری بود که مورد تکذیب و کفر قرار گرفت. /۹۹۸/ن ۶۰۲/ش
ارسال نظرات