«هواپیمای اوکراینی»؛ تسویهحساب سیاسی آمریکا در پاسخ به حمله نظامی
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: دهه دوم دیماه 98 را میتوان در زمره تراژیکترین روزهای تاریخ پرفراز و نشیب جمهوری اسلامی ایران دانست؛ ایامی تلخ که با ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و همرزمانشان در نیمههای شب جمعه از سوی آمریکا آغاز و اندک زمانی بعد در کمال بهت و حیرت، با ضایعه دردناک سقوط هواپیمای اوکراینی به دلیل اشتباه انسانی همراه شد.
در نخستین ساعات صبح چهارشنبه ۹۸/۱۰/۱۸ و در بحبوحه تهاجم موشکی سپاه پاسداران به پایگاه عین الأسد آمریکا، خبر سقوط یک فروند هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ خطوط هوایی کشور اوکراین در نزدیکی فرودگاه امام خمینی به سرعت به صدر اخبار داخل و خارج تبدیل شد. فارغ از تلاش رسانههای غربی برای به حاشیه کشاندن ضربات موشکی سپاه به آمریکا، انتشار تصویری از کلاهک یک موشک که بنابر ادعای رسانههای خارجی در نزدیکی سقوط هواپیمای اوکراینی پیدا شده است، موجی از انتقادات را به راه انداخت.
به دنبال فضاسازی غربیها، مقامات اوکراینی در گفتوگو با متحدان، خواستار شفافسازی پیرامون این حادثه شدند تا آنکه سرانجام ستاد کل نیروهای مسلح پس از بررسی و تحقیقات صورت گرفته، با صدور بیانیهای، اصابت یک فروند موشک به هواپیمای اوکراینی از سوی پدافند مستقر در یکی از مراکز نظامی نزدیک تهران را علت سقوط هواپیما اعلام کرده و فرمانده هوافضای سپاه پاسداران نیز با حضور در رسانه ملّی، ضمن عذرخواهی از این ضایعه دردناک، به توضیح چگونگی این رخداد پرداخت.
بیشک این حادثه دردناک، داغی عظیم بر دل ملت شریف ایران و خانوادههای داغدار ایرانی و اوکراینی گذاشته و همگان را غرق در اندوه و حزن ساخته است اما نباید از شیطنت رسانههای بیگانه برای آغاز پروژه ایجاد شکاف و تفرقه در جامعه ایران غافل بود.
موج سواری بر حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی
غروب شنبه، تعدادی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر برای ابراز همدردی با دانشجویانی که در سقوط هواپیمای اوکراینی به شهادت رسیدند، در دانشگاه جمع شده و برای ادای احترام، شمع روشن کردند. همزمان برخی افراد به بنر شهید سپهد سلمیانی حمله و با پاره کردن آن، اقدام به سردادن شعارهای هنجارشکنانه علیه نظام، رهبری، شهید قاسم سلیمانی و سپاه کرده و فضای آرام دانشگاه را به سمت و سوی التهاب کشاندند. در این بحبوحه، سفیر انگلستان که به طور ناشناس اقدام به تحریک دانشجویان و ضبط فیلم و تصویر برای خوراک رسانهای دشمنان میکرد از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و با رایزنی مقامات عالیرتبه آزاد شد.
ماجرا اما به اقدامات ساختارشکنانه شنبه شب ختم نمیشود. شبکه ماهوارهای العربیه، رسانه رسمی آلسعود، در دخالتی آشکار، با انتشار فراخوانی از مردم سراسر کشور خواسته تا عصر امروز به خیابانها بیایند. پرسش مهم آن است که رسانههای بیگانه با اهرم فشار قرار دادن حادثه سقوط هواپیما به دنبال تحقق چه هدفی هستند؟ پاسخ به این سوال در یک جمله خلاصه میشود: «ایجاد ناامنی، تضعیف نهادهای قدرت و سقوط حکومت».
پس از مطالبهگری مردم از نیروهای نظامی کشور برای پاسخ قاطع به ترور شهید سلیمانی، سپاه پاسداران با حمله به پایگاه آمریکا، انتقام سختی از رژیم ایالات متحده گرفت تا آنجا که رییس جمهور آمریکا که تا پیش از پاسخ موشکی ایران، همواره مقامات رسمی کشوری را به حمله نظامی تهدید میکرد، پس از مشاهده قدرت بالای نظامی جمهوری اسلامی ایران، با عقبنشینی از رویکرد گذشته خویش، دست دوستی و مذاکره به سمت ایران دراز کرد.
آمریکا از جنگ روانی به دنبال چیست؟
حمله سپاه پاسداران به مواضع آمریکاییها، هیمنه و قدرت پوشالی آمریکا را به شدت درهم شکست. کشورهایی که تا روزهایی نه چندان دور از تهدیدات آمریکا وحشت داشتند، اکنون به ضعف قدرت آمریکا پی برده و فهمیدند که آمریکا به لطف جنگ رسانهای است که توانسته از خود اقتداری نمادین در دنیا به تصویر بکشد. این آگاهی برای مقامات آمریکایی و همپیمانان آن به معنای زنگ خطر زوال قدرت آمریکا در مناسبات و معادلات جهانی است از این رو رسانههای وابسته به مثلث شوم عبری ـ عربی ـ غربی به عنوان افسران جنگ نرم استکبار جهانی، به سرعت پروژه ایجاد ناامنی در ایران را در دستور کار قرار دادند تا از این رهگذر بتوانند اذهان را از این شکست متوجه حوادث داخلی کنند.
حضور دیشب سفیر انگلستان در تجمعّات دانشجویی حاکی از کلید خوردن پروژه ایجاد آشوب و ناامنی در ایران است. در این میان سلبریتیها نیز ناخواسته در دام بازی از پیش تعیین شده افتادهاند. آمریکا، اسرائیل و کشورهای مرتجع عربی به سقوط حاکمیت در آبانماه 98 امید داشته و در محافل مختلف نیز مدعی پایان دوره جمهوری اسلامی شدند اما اعتراضات آبانماه با هوشیاری و بصیرت مردم به سرعت پایان یافت.
تشییع میلیونی شهید سلیمانی و وحدت و انسجامی که این شهید والامقام در میان گروههای محور مقاومت ایجاد کرد، لرزه بر اندام استکبار جهانی افتاد. آمریکا، اسرائیل، کشورهای مزدور غربی و سران مرتجع عربی دریافتند که سیل عظیم اتحاد امت اسلامی، کاخ آمال و آرزوهای آنان در سیطره بر خاورمیانه را ویران خواهد ساخت از این رو با سوء استفاده از حادثه سقوط هواپیمای اوکراین، نوک پیکار را متوجه نظام کرده و با دعوت از مردم به دنبال ایجاد تفرقه و ناامنی هستند.
دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا، در توئیتی به زبان فارسی با اعلام مجدد حمایت خود از اعتراضات در ایران، خواستار نظارت نهادهای حقوق بشری برای اعتراضات در ایران و ممنوعیت قطع اینترنت یا کشتار معترضان شده است و این در حالی است که وی در ماجرای ترور شهید سلیمانی، تهدید کرد که 52 مرکز فرهنگی ایران را خواهد زد. این رفتارها و حمایتهای شتابزده نشان دهنده آن است که آمریکا به دنبال تبدیل ایران به لیبی دوم است.
مثلث عربی ـ عبری ـ غربی، اگر حامیان ملت ایران بودند، فرمانده سپاه قدس را در خاک کشور ثالث ترور نکرده و شدیدترین تحریمها را علیه ملت ایران وضع نمیکردند. این پارادوکس در رفتار به وضوح تاکید میکند که آمریکا خواستار تبدیل شدن ایران به عراق، افغانستان، لیبی، سوریه و ... است. آمریکا مدتها است که ایده حکومت بدون دولت را در کشورهای مسلمان دنبال کرده است که نتیجه آن کشتار هزاران مسلمان و نابودی زیرساختها و ویرانی اماکن فرهنگی بوده و اکنون نیز با درک قدرت حکومت دینی، خواستار نابودی جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند به سادگی اهداف شوم خود را در منطقه دنبال کند.
از روزهای آغاز انقلاب تا به امروز، نیروهای مسلّح با جانفشانی در برابر توطئههای داخلی و خارجی، امنیت این مرز و بوم را حفظ کردهاند و استکبار جهانی با دریافت این نکته که از راه نظامی امکان به زانو در آوردن این ملت نیست، دست به کارزار فشار حداکثری زده است. «تحریم خارجی» و «آشوب داخلی» دو بال آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی برای نابودی ایران است. با وضع تحریم خارجی، اکنون نوبت به پروژه آشوب و ایجاد ناامنی است. بیشک تا زمانی که نیروهای نظامی مقتدر در کشور وجود داشته باشد، این پروژه نیز به شکست خواهد انجامید از این رو تمام تلاش رسانههای بیگانه آن است تا با تحریک مردم و تخریب چهره نیروهای مسلّح، مولفه قدرت را از دستان جمهوری اسلامی خارج و سپس با ناامن ساختن شرایط داخلی، در چشم برهم زدنی جمهوری اسلامی را ساقط کنند.
رویکرد نابودی مولفههای قدرت و سپس ایجاد تفرقه، تجزیه و سقوط دولتها، پیشتر در عراق، افغانستان، لیبی و ... به آزمایش گذاشته شد. آمریکا در سال 2003م با حمله به عراق و نابودی مولفههای قدرت و زیرساختهای آن، توانست زمام این کشور را در اختیار گرفته و با کشتار هزاران نفر، ناامنی را برای مردم عراق به ارمغان بیاورد. تاسیس پایگاه نظامی و دخالت آشکار در امور داخلی عراق در کنار سرقت منابع نفتی و انرژی، بخشی از اقدامات آمریکا در عراق است. در افغانستان و لیبی نیز به دلیل فقدان دولت مقتدر و ضعف نیروی نظامی، آمریکاییها توانستند با فتنهانگیزی و ایجاد جنگهای داخلی بدون هیچگونه مزاحمتی، ثروتهای ملّی افغانستان و لیبی را به یغما ببرند. اکنون نیز همین پروژه را برای غارت ثروت ایران در دستور کار قرار دادهاند.
همانگونه که مقامات مسؤول در این مدت تکرار کردند، با خاطیان حادثه سقوط هواپیمایی اوکراین طبق ضوابط حقوقی و قانونی برخورد به عمل خواهد آمد اما نباید فراموش کرد که در طول بیش از چهار دهه از عمر ایران، همین نظامیان ارتشی، سپاهی، نیروی انتظامی و بسیج بودند که با جانفشانی و از خودگذشتگی، امنیت کشور را تامین کردند. بار دیگر تاکید میشود که هرچند باید برخورد قاطع با مسببان این ضایعه اسفناک صورت گیرد، با اینحال اکنون وظیفه ملت ایران است که نباید اجازه سوء استفاده از این حادثه را به دشمنان دهند. مسؤولان مربوطه با تفقد و دلجویی از خانوادههای قربانیان حادثه هواپیمایی اوکراینی، به وظیفه خود عمل کنند، مردم نیز با حمایت و پشتیبانی از نهادهای نظامی و با ایستادگی در برابر توطئهها، اجازه سوء استفاده از این شرایط را به دشمنان ندهند.