۲۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۵
کد خبر: ۶۳۵۹۷۹

معمای چند مجهولی مدعیان «قهر از سیما»

معمای چند مجهولی مدعیان «قهر از سیما»
هفته گذشته تراکم حواشی حوزه فرهنگ و هنر به‌گونه‌ای بود که تلویزیون هم از آن بی‌بهره نماند؛ در این میان معمای قهر برخی بهره‌مندان از مواهب حضور در سیما همچنان بی‌پاسخ است!

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژه‌ای است که هر پایان هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته می‌پردازد.

در این بسته خبری هفتگی در نظر داریم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامه‌سازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانه‌ای و حتی شایعاتی که به‌رغم غیررسمی بودن می‌توانند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.

چهره هفته؛ محمدحسین رنجبران

تلویزیون این هفته به‌واسطه انتشار مجازی چند بریده کوتاه از اظهارات مجریان و کارشناسان شبکه تلویزیونی «افق»، یکی از پرحاشیه‌ترین هفته‌های خود را پشت‌سر گذاشت. حاشیه‌هایی که هر چند بخش‌هایی از آن‌ها ریشه در فضای احساسی حاکم بر جامعه هنری کشور داشت اما نمی‌توان تأثیر بی‌سلیقگی صورت گرفته در طرح برخی عبارات و اظهارات از آنتن زنده یک شبکه تلویزیونی را به‌عنوان جرقه اولیه این حواشی نادیده گرفت.

اظهارات محمدصادق کوشکی در مقام کارشناس و زینب ابوطالبی در مقام مجری شبکه تلویزیونی «افق» در دو زمینه کاملاً متفاوت، زمینه‌ساز شکل‌گیری هجمه‌هایی علیه رسانه ملی شدند. موضع‌گیری منتقدانه کوشکی علیه شیطنت‌های سیاسی برخی چهره‌های هنری، با به‌کار بردن یک عبارت توهین‌آمیز و غیرقابل دفاع، زمینه‌ساز یک دلخوری میان خانواده سینما و رسانه ملی شد و اظهارنظر ابوطالبی در تحلیل بدرقه ملی سردار قاسم سلیمانی هم، سوءتفاهمی همگانی نسبت به رویکرد کلان صداوسیما نسبت به گروه‌های مختلف فکری و سیاسی را به همراه داشت.

هرچند در جریان اعتراض به این دو اظهارنظر برخی چهره‌های تلویزیونی اعم از مدیران شبکه‌ها و مجریان دیگر برنامه‌ها هم تلاش کردند از موضع رسانه ملی حمایت کنند اما در مقابل تلاش بسیاری شد تا به‌واسطه یک تعمیم مغلطه‌آمیز، فرصتی برای تسویه حساب با «رسانه ملی» فراهم بیاورند و ماهی خود را از این آب گل‌آلود شکار کنند.

موضع‌گیری محمدحسین رنجبران در مقام مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی اما تا حدود زیادی این بازی رسانه‌ای را برهم زد. رنجبران در یک موضع‌گیری صریح هم اظهارات کوشکی را محکوم کرد و هم از تذکر به مدیریت شبکه «افق» به واسطه این حواشی خبر داد.

رنجبران توضیح داد: «بارها اعلام کرده‌ایم در برنامه‌های زنده، مسئولیت حرف‌هایی که کارشناسان می‌گویند، برعهده خودشان است و سازمان صدا وسیما نه تنها چنین اظهارنظر سخیفی را قبول ندارد، بلکه آن را خلاف موازین اخلاقی و در شرایط فعلی کشور، سمی مهلک برای وحدت میان قشرهای مختلف می‌داند.» وی با بیان اینکه مدیرشبکه افق بعد از این اظهارنظر، حین برنامه به کارشناس مربوط تذکر داده است، افزود: «متاسفانه بعد از تذکر مدیر شبکه هم این کارشناس اظهارات خود را اصلاح نکرد و جهت‌گیری خود را تغییر نداد و بعد از برنامه هم به تماس‌های متعدد مسئولان برنامه برای توضیحات بیشتر و عذرخواهی از این حرکت پاسخ نمی‌دهد.»

مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی همچنین در پاسخ به سوالی درباره ویدئوی منتشر شده از مجری خانم شبکه افق در فضای مجازی نیز گفت: «خانم ابوطالبی با تواضع و متانت از این بخش کوتاه عذرخواهی کرد و توضیح داد که این سی و هشت ثانیه برشی از یک برنامه شصت دقیقه‌ای است که متأسفانه منظور او را به خوبی نمی‌رساند.» رنجبران با بیان اینکه دراین برنامه شصت دقیقه‌ای بحث برسر سبک زندگی مسئولان کشور و لزوم الگو قراردادن سردارحاج قاسم سلیمانی برای همه مسئولان بوده است، تاکید کرد: «مجری این برنامه خطابش در آن بخش خاص، برخی مسئولان بوده است که شعار و عملشان یکی نیست، نه مردم؛ البته همان طور که خودش هم گفت بهتر بود چنین مطلبی را روی آنتن بر زبان نمی‌آورد.»

حاشیه هفته؛ ما قهریم، البته بعداً!

حواشی اظهارات دو کارشناس شبکه «افق» اما متأثر از فضای هیجانی حاکم بر جامعه طی هفته گذشته، خیلی زود پای چهره‌های شناخته شده را هم به میدان باز کرد؛ عده‌ای از کارشناسان و مجریان سیما خود از در انتقاد درآمدند و عده‌ای دیگر نیز دست به قلم شدند و در نقد آنچه از زبان کارشناسان سیما مطرح شده بود، نکاتی را طرح کردند. در این میان اما شاهد پدیده‌ای عجیب هم بودیم؛ قهر اعتراضی برخی چهره‌های تلویزیونی!

البته این جریان اندکی قبل‌تر از حواشی مربوط به شبکه افق و به واسطه آنچه «هم‌دردی با داغ دیدگان حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی» عنوان می‌شد از سوی برخی مجریان درجه چندم برنامه‌های خانوادگی سیما کلید خورده بود و با جبهه‌گیری اعتراض اهالی سینما به اظهارات یکی از کارشناسان شبکه افق، پای چهره‌های شناخته شده تر را هم به میان کشید.

شاخص‌ترین افراد در این میان محسن تنابنده و احمد مهران‌فر بودند؛ همان تقی معمولی و ارسطو عامل سریال تلویزیون «پایتخت» که اتفاقاً این روزها مشغول تصویربرداری فصل ششم این مجموعه هستند و این به معنای همکاری نزدیک، فشرده و اتفاقاً پرسود از نظر اقتصادی میان آن‌ها و رسانه ملی است.

نکته جالب اینکه این دو بازیگر در متن اعتراضی خود هم قهر اعتراضی خود را مشروط به پایان این همکاری کرده و آن را مستثنا دانسته‌اند! یعنی اعلام کرده‌اند دیگر بنای همکاری با تلویزیون را ندارند، البته بعد از پایان فصل ششم «پایتخت»! به تعبیر دیگر تنابنده و مهران‌فر از رسانه‌ای اعلام برائت کرده‌اند که تا چند ماه دیگر قرار است از قاب آن دیده شوند!

همین جنس اعلام برائت را چندی پیش‌تر هم یکی از مجریان سیما داشت که ترجیح داد موفق‌ترین کار خود در سال‌های اخیر یعنی صداپیشگی یکی از عروسک‌های مجموعه «کلاه قرمزی» را به امید تکرار همکاری با گروه تولید آن، در اعلام انصراف خود از همکاری با رسانه ملی، مستثنا کند!

تصمیم برای قطع همکاری هر فرد با هر مجموعه‌ای طبیعتاً یک تصمیم‌گیری شخصی است و صدالبته در جای خود می‌تواند قابل احترام هم باشد؛ اما اقداماتی که بیشتر سروشکل موج‌سواری به خود می‌گیرد و از همین آغاز معلوم است که با وزیدن یک باد مخالف می‌تواند ۱۸۰ درجه تغییر کند، بیش از آنکه به کار «اعتراض» بیاید، اعتبار افراد را زائل می‌کند! مانند مجری سرشناسی که حدود ۷ سال پیش اعلام کرده بود حتی اگر باد کلاهش را به «جام‌جم» بیاندازد، سراغش را نمی‌گیرد اما ۵ سال بعد از آن تبدیل به پرکارترین مجری یکی از کلیدی‌ترین شبکه‌های تلویزیونی شد!

اتفاق ویژه؛ مرهم‌های رسانه‌ای

در میان تراکم برنامه‌های خبری و تحلیلی رسانه ملی در دو هفته اخیر، هرچند برخی گاف‌ها و بدسلیقگی‌ها به مدد فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بیشتر به چشم آمد اما واقعیت این است که نمی‌توان روزنه‌های امید را هم نادیده گرفت و به آن‌ها اشاره‌ای نکرد.

یکی از مهمترین چالش‌های رسانه ملی در ایام بحرانی، رسیدن به یک توازن میان «اصول حرفه‌ای» و «سرعت تصمیم‌گیری» است. اتفاقی که به‌ویژه در حوزه «خبر» و «اطلاع‌رسانی» بیشتر بروز و نمود دارد و به همین دلیل معمولاً «جا ماندن از یک جریان خبری» در رسانه ملی، خیلی زود زیرذره‌بین منتقدان قرار می‌گیرد.

هفته گذشته از واکنش مناسب و به موقع شبکه‌های مختلف رسانه ملی نسبت به حادثه تلخ ترور سردار حاج قاسم سلیمانی نوشتیم و اینکه برنامه‌سازان این رسانه در حداقل زمان توانستند، کنداکتور شبکه‌ها را متناسب با انتظار و احوالات مخاطب به روز کرده و صورت ویژه به‌خود بگیرند. از صبح شنبه هفته گذشته و درست همزمان با انتشار اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح درباره واقعیت حادثه تلخ و غیرمنتظره سقوط هواپیمای اوکراینی اما ناگهان تلویزیون نیز دچار یک شوک و رکود شد و اندکی زمان برد تا بتواند رویکرد محتوایی خود را منطبق بر مطالبه و انتظارات مخاطب، به‌روز کند.

در این میان حتی برخی گزارش‌ها و تولیدات رسانه‌ای مرتبط با این حادثه، آنقدر عجله‌ای و به‌دور از اصول رسانه‌ای تولید شد که در مواردی کارکرد عکس هم پیدا کرد و با انتقاداتی مواجه شد. با این همه اما بازهم برنامه‌سازان کاربلد در حد وسع خود آبروداری کردند.

اب سینما و رسانه، از چهره‌های سرشناس است. دبیر فرهنگی شبکه خبر سیما که بیشتر عهده‌دار پوشش و انعکاس تحلیلی رویدادهای مرتبط با سینمای ایران در قاب شبکه خبر بوده اما در نخستین روز هفته گذشته در قاب برنامه «گفتگو ۱۸:۳۰» به‌عنوان کارشناس رسانه حاضر شد و به بهانه «آسیب‌شناسی عملکرد رسانه‌ها در حادثه هواپیمای اوکراین» به طرح موضوعاتی کلیدی، کاربردی و البته غیرکلیشه‌ای پرداخت.

یکی دیگر از این دست اتفاقات ویژه تهیه و پخش یک گزارش خبری ویژه بود. گزارشی که محمود عزیزی خبرنگار خبرگزاری صداوسیما از حال و روز بازماندگان و خانواده‌های درگذشتگان سقوط هواپیمای اوکراینی تهیه کرد و از بخش خبری شبانگاهی شبکه سه سیما روی آنتن رفت. گزارشی غیرکلیشه‌ای و استاندارد که به معنای واقعی کلمه می‌توانست حکم التیام برای زخم بازماندگان و داغ‌دیدگان داشته باشد.

سینما در سیما؛ دوقطبی‌سازی به سبک «خانه سینما»

«به همه همکاران خود پیشنهاد می‌دهد که با خودداری از حضور در برنامه‌های به اصطلاح سینمایی و تحلیلی این رسانه، همدل و همراه در این اعتراض حرفه‌ای مشارکت کنند تا این رسانه گمان نبرد که به اتکای قدرت و بودجه وافرش می‌تواند هر تهمت و توهینی را نثار سینمای ایران و چهره‌های فرهنگی این سرزمین کند.» این جملات عجیب، بخش پایانی بیانیه‌ای است که در هفته گذشته و در واکنش به اظهارات کارشناس مدعو شبکه «افق»، به‌صورت رسمی از سوی «خانه سینما» منتشر شد!

درباره کلمات عصبی و متن غیرمنتظره این بیانیه گفتنی‌ها کم نیست اما در این بخش مشخصاً به دو نکته می‌توان اشاره کرد؛ یکی زاویه نگاه جامعه اصناف سینمای ایران به ظرفیت برنامه‌های سینمایی سیما و دیگری تلاش عجیب نویسندگان این متن برای تعمیم اظهارات یک «فرد» به یک «سازمان» و سپس قطب‌بندی در برابر آن!

برنامه‌های سینمایی تلویزیون، حتماً قابل نقد است. کمااینکه در همین بسته خبری-تحلیلی هفتگی، تا کنون بارها به نقاط ضعف و حتی برخی انحرافات آن‌ها پرداخته‌ایم، اما به کار بردن عبارتی همچون «برنامه‌های به اصطلاح سینمایی» در این بیانیه بی‌تردید نمی‌تواند نسبتی با «نگاه حرفه‌ای» و یا لااقل «انصاف» داشته باشد. به‌خصوص که سکان‌دار بسیاری از برنامه‌های سینمایی سیما، از سال‌های دور خود اصحاب سینما بوده‌اند و در حال حاضر هم دو برنامه شاخص تلویزیون در حوزه سینما، یکی «هفت» با محوریت محمدحسین لطیفی و دیگری «نقد سینما» با اجرای بهروز افخمی است و بعید است اعضای «خانه سینما» به‌راحتی بتوانند این دو چهره را هم چهره‌هایی «به اصطلاح سینمایی» خطاب کنند!

مورد دیگر اما تلاش برای تعمیم یک جز به کل است. هیأت مدیره خانه سینما در حالی اظهارات محمدصادق کوشکی در یک برنامه زنده تلویزیونی آن هم در شبکه «افق» را به رویکرد کلان صداوسیما گره زده‌اند که گویی علاقمند به ایجاد یک مرزبندی کاذب میان دو عرصه «سینما» و «سیما» هستند. انگیزه پشت این اصرار برای یک قطب‌بندی که استمرارش تبدیل به یک «شکاف» خواهد شد، چه می‌تواند باشد؟ آیا جز این است که با محروم ماندن سینمای ایران از تریبون‌های فراگیر در رسانه ملی بیش از هر چیز به زیان اهالی این هنر خواهد بود؟

تأکید می‌کنیم که نفس صدور بیانیه اعتراضی نسبت به اظهارات غیرقابل دفاع کارشناس شبکه «افق» از سوی یک نهاد صنفی، هیچ جای ابهام و ایرادی ندارد، اما ادبیات بیانیه و عجیب‌تر از آن فراخوان مستقیم آن به یک «تحریم صنفی» قطعاً حکم «بیراهه» را داشته‌است.

و چه خوب که در این مورد هم روابط عمومی رسانه ملی به جای مقابله به مثل، ترجیح داد، دست بر روی اشتراکات بگذارد و در واکنش رسمی به این بیانیه با اشاره به اینکه همه اهالی سینما از خانواده رادیو و تلویزیون هستند، گفت: «رسانه ملی در سال بیش از یازده هزار ساعت از آنتن خود را به صورت رایگان به تبلیغ تولیدات همین دوستان اختصاص داده و می‌دهد و حتی فیلم‌هایی را که به لحاظ محتوا به آن‌ها ایراد دارد، بازهم تبلیغ می‌کند تا چرخ صنعت سینما بچرخد. این خود نشان می‌دهد که صداوسیما اهالی سینما را از خود می‌داند.»

رنجبران البته هوشیاری همکاران سینمایی کشور را برای حفظ مرزبندی میان خانواده سینما با دشمنان قسم خورده این مرز و بوم خواستار شد و افزود: توقع این است که خانواده بزرگ سینمای ایران به معنای واقعی حافظ منافع مردم ایران باشد و اجازه ندهد عده‌ای معدود در درون این خانواده با پول‌دشمنان این مرزوبوم، ضد امنیت مردم ایران طراحی‌های گوناگون داشته باشند. /882/ 102/

ارسال نظرات