شماره اول فصلنامه «مطالعات علوم قرآن» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، اولین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «مطالعات علوم قرآن» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با مدیر مسؤولی محمدصادق یوسفی مقدم و سردبیری نجف لک زایی منتشر شد.
در این فصلنامه در 7 مقاله و در 177 صفحه منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی
محمد فاکر میبدی و محمدحسین رفیعی
چکیده: مرجعیت علمی قرآن عنوان نوپدیدی در مطالعات قرآنی است و به این معناست که قرآن دارای بالاترین شایستگیهای علمی در رفع نیازها و انتظارات علمی به نسبت دیگر منابع علمی میباشد. اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن تابعی از پذیرش اصل جامعیت قرآن است؛ اما اعتقاد به جامعیت در همه ابعاد آن لزوماً به معنای اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن نیست. بررسی مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی، که موضوع این پژوهش است، پیشینه خاص ندارد. این پژوهش بهروش توصیفی - تحلیلی و کشفی از تفسیر المیزان و دیگر آثار علامه طباطبایی انجام شده است و هدفش بررسی میزان اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی است. از بررسیهای انجام شده در آثار علامه طباطبایی پیرامون مسئله مرجعیت علمی قرآن، به دست میآید که وی به مرجعیت نسبی علمی قرآن کریم معتقد است. در نوشتههای علامه طباطبایی بحث مستقلی در موضوع جامعیت و مرجعیت علمی به چشم نمیخورد، اما اهمیت مسائل و موضوعات مرتبط با جامعیت و پاسخگویی قرآن موجب شده است علامه همچون دیگر مفسران ناگزیر در ذیل برخی مباحث تفسیری، دیدگاه خود را با ادبیات متفاوت دراینباره روشن کند.
مرجعیت قرآن و گستره آن در اندیشه علامه سیدمحمدحسین فضلالله
فرج الله میرعرب
چکیده: قرآن خود را «تبیان کل شیء» خوانده است که ظاهرش مرجعیت قرآن در همه علوم است. مسئله قرآن پژوهان این است که چگونه چنین برداشتی قابل دفاع است و دلایل مرجعیت عام قرآن برای همه علوم چیست؟ بعضی مانند علامه فضلالله با توجه به هدف قرآن که هدایت انسان به مقصد الهی است، قرآن را بینیاز از شمول بر علوم غیرانسانی میدانند. پژوهش به این پرسش که وجود مباحث متنوع اعم علوم طبیعی در قرآن بر خلاف نظر ایشان است پاسخ داده که هدف از آمدن دادههای محدود طبیعی، برانگیختن عقل و رساندن انسان از معلول به علت و تحریک اندیشه برای یافتن نشانههای خدا در جهان است. نوع بیان قرآنی ذیل این دسته آیات برهان ایشان بر صحت نظر است، زیرا در معارف انسانی خدای متعال دستور اطاعت داده و بایدها و نبایدها را آورده است. این پژوهش که پیشینه خاص ندارد، بهروش توصیفی تحلیلی و کشفی انجام شده، هدفش یافتن نظریه علامه فضلالله در مورد محدوده مرجعیت قرآن در علوم است. نتیجه پژوهش این است که نظریه مرجعیت عمومی، قابل دفاع نیست و مرجعیت قرآن محدوده خاصی دارد؛ یعنی فضلالله وحی الهی را مرجع در نیازهای هدایتی انسان، مانند: قانونگذاری، شکلدهی سبک زندگی و منهج حیات (تقلیدها و عادتها) دانسته و معتقد است انسان باید در باورها، گرایشها، وابستگیها و نوع تعلقات، سبک زندگی و روابط انسانی، به قرآن رجوع کند.
بررسی و نقد اثرپذیری قرآن از تورات و انجیل در EQ (دائرةالمعارف قرآن لیدن)
علی خراسانی
چکیده: شبهه اثرپذیری قرآن از تورات و انجیل سابقه دیرینه دارد، ولی در دو سده اخیر(سده نوزدهم و بیستم) که مطالعات قرآنی شرقشناسان گستردهتر شده، این شبهه در آثار فراوانی مطرح شده و حتی آثار پرشماری از مستشرقان فقط به اقتباس قرآن از تورات و انجیل اختصاص یافتهاند. دایرةالمعارف قرآن لیدن(EQ) که مهمترین اثر قرآنپژوهی در هزاره سوم و دوران معاصر است، در مقایسه با دیگر آثار خاورشناسان در این موضوع نسبتاً عملکرد مثبتی دارد و در هیچ مقالهای به اقتباس قرآن از تورات و انجیل تصریح نکرده است و فقط به شباهتهای محتوایی قرآن با آنها در برخی مقالات اشاره و بدون هیچگونه پیشداوری از آن عبور کرده است. این پژوهش با توجه به مقالات دایرةالمعارف قرآن لیدن(EQ) بهروش توصیفی - تحلیلی و کشفی صورت گرفته است. خاورشناسانی که به این موضوع دامن زدهاند با پیشفرض بشریبودن به سراغ قرآن رفتهاند؛ زیرا امیبودن رسول خدا9 و عدم ارتباط آن حضرت با اهل کتاب در مکه و مدینه و نیز تخطئه بسیاری از باورها و رفتار اهل کتاب در قرآن را نادیده گرفته و بر منشأبودن کتاب مقدس اصرار کردهاند. مقالات EQ در مقایسه با آثار دیگر خاورشناسان پیشین از لحن ملایم و نرمی برخوردار است و دستاندرکاران آن کوشیدهاند که از ابراز مواضع صریح علیه وحیانیت قرآن بپرهیزند و وجهه علمی و بیطرفی در مقالات را تقویت کنند، ولی به نظر میرسد این تفاوت رویکرد مبنایی و اساسی نباشد، بلکه روشی برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان خود، بهویژه مخاطبان مسلمان است.
درآمدی بر مبانی علوم قرآنی مرجعیت علمی قرآن از دیدگاه آیتالله معرفت
سیدعلی سادات فخر
چکیده: یکی از موضوعات مرجعیت علمی قرآن کریم، موضوع مبانی آن است. مرجعیت علمی قرآن مبانی متعددی دارد که یک بخش آن، مبانی علوم قرآنی است. برای پیبردن به مبانی علوم قرآنی مرجعیت علمی قرآن با توجه به دیدگاههای آیتالله معرفت، در این مقاله پنج موضوع علوم قرآنی که از کلیدیترین موضوعات علوم قرآنیاند، همراه با میزان تأثیر هریک از آنها در مرجعیت علمی همراه با اشاره به دیدگاههای آیتالله معرفت بررسی میشود. این پنج موضوع عبارتاند از: ظاهر و باطن، تأویل، نسخ، تفسیر با سنت و اعجاز علمی قرآن و تحدی به آن. دیدگاههای آیتالله معرفت در این موضوعات بر گستره مرجعیت علمی قرآن تأثیرگذار است و موجب گسترش قلمرو مرجعیت علمی قرآن کریم میشود. این پژوهش از روش کتابخانهای و به صورت توصیفی تحلیلی و کشفی صورت گرفته است. مرجعیت علمی قرآن نیازمند زیرساختهای نظری در حوزه علوم قرآنی است. مسائلی مانند: ظاهر و باطن، تاویل، نسخ و نسبتسنجی قرآن با سنت از کلیدیترین مسائلی است که تأثیر اساسی بر خروجی مرجعیت قرآن دارد. ظاهرگرایی در تفسیر چالشهای فراوانی برای مرجعیت علمی قرآن ایجاد میکند؛ اما پذیرش تأویل میتواند افقهای گستردهای را پیش روی مفسر باز کند. نظریه نسخ مشروط که آیتالله معرفت ارائه داده است، برخی آیات منسوخ را کارا کرده و اعتبار آنها را در ظرف زمانی و مکانی به شرط وجود شرایط میپذیرد و ظرفیت تطبیق پذیری آموزههای قرآنی را با متغیرهای عصری بیشتر میکند.
بررسی شبهات دکتر سها درباره تعدد زوجات در قرآن کریم
حسین رضایی و فرج الله میرعرب
چکیده: مبارزۀ با قرآن کریم به روشهای مختلفی، از جمله شبههافکنی علیه قوانین و احکام آن از صدر اسلام تاکنون مورد اهتمام دشمنان بوده است. ازدواج یک مرد با چند زن یا «تعدد زوجات» از مسائل مهم و حساسیتبرانگیز مربوط به زنان و خانواده است. قرآن در آیه 3 سوره نساء مجوز تعدد زوجات را در صورت توانایی بر مراعات عدالت میان آنان، صادر میکند و در آیه 129 این سوره ممکن نبودن رعایت عدالت میان زنان را بیان میکند. دکتر سها در کتاب نقد قرآن ضمن القای شبهاتی در مورد «تعدد زوجات» و خلاف حکمت خواندن آن ادعا میکند آیه 129، آیه 3 را نسخ کرده و آورنده حکم از تداوم آن پشیمان شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی باگرایش انتقادی و به روش اسنادی، به بررسی دقیق این شبهه میپردازد. حاصل پژوهش این است که احکام قرآن کریم، از جمله جواز تعدد زوجات، بر مبنای حکمت و نیاز واقعی انسان تدوین شده و دلایلِ ناقد قرآن نمیتواند خدشهای بر آن وارد سازد. همچنین هیچگونه رابطه ناسخ و منسوخی بین دو آیه پیشگفته وجود ندارد.
نقد مغالطات مستشرقان در مطالعات قرآنی
محمدعلی محمدی
چکیده: نقد از روشهای مؤثر برای سنجش کیفیت متن و تشخیص نقاط قوت و ضعف آثار نویسندگان است. با بهرهگیری از این روش میتوان گزارهها را پالایش کرد و سره را از ناسره بازشناخت. در بین روشهای نقد، نقد روشی از اولویت فراوانی برخوردار است؛ زیرا هر پژوهشگری بر مبنای روشی که به آن اعتقاد دارد، تحقیق علمی خود را پیش میبرد. با بررسی روشهای مطالعاتی خاورشناسان درمییابیم آنان در موارد فراوانی به ورطه مغالطات افتادهاند. در این مقاله پس از مفهومشناسی، ضمن تأکید بر خدمات قرآنپژوهان منصف، به ده خطای مغالطهای مستشرقانِ قرآنپژوه اشاره شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای تدوین شده و در پی اثبات این فرضیه است که پژوهشهای مستشرقان، بیش از آنکه بر برهان، جدال احسن و موعظه حسنه استوار باشد، در موارد فراوانی بر پایه مغالطات بنا شده است؛ ازاینرو پذیرش نتایج پژوهشهای مستشرقان، نیازمند ژرفاندیشی افزونتری است. مستشرقان به دلایلی همانند پیشفرضهای نادرست، تفاوت فرهنگی و ناآشنایی با زبان عربی در موارد فراوانی مغالطه کردهاند و مغالطهشناسی در مطالعات قرآنپژوهی مستشرقان، بسیار حائز اهمیت است.
قواعد حاکم بر بهرهمندی از روایات تفسیری
محسن قمرزاده و فاطمه السادات ارفع
چکیده: روایات تفسیری که از مهمترین منابع فهم آیات قرآناند، روایاتی هستند که مراد خداوند در آیه را بیان میکنند یا زمینه فهم آن را فراهم میسازند. بهرهمندی کامل از روایات تفسیری، بر قواعدی استوار است. پژوهشگر وادی تفسیر با رعایت این قواعد و دستورالعملهاست که میتواند در فرایند تفسیر از خطا و اشتباه دور باشد و به مراد واقعی خداوند دست یابد. هرچند برخی از این قواعد مورد توجه پژوهشگران حوزه تفسیر بودهاند و در فرایند پژوهشهای تفسیری از آنها بهره گرفته شده، این قواعد تاکنون به شکل کامل و متقن تدوین نشدهاند. پژوهش حاضر با روش کتابخانهای و به صورت توصیفی تحلیلی به واکاوی قواعد بهرهمندی از روایات تفسیری در دو بخش عقلی و نقلی پرداخته است. در بخش قواعد عقلی به مواردی همچون؛ دوری از افراط و تفریط در کارآمدی روایات تفسیری، توجه به عدم تناقض در روایات تفسیری و... و در بخش قواعد نقلی به مواردی از جمله؛ ضرورت شناسایی روایات ضعیف و ساختگی، آگاهی از تطبیقها و تأویلهای غالیانه، توجه به توسعه معنایی در روایات و... اشاره شده است. قواعد عقلی حاکم بر بهرهمندی از روایات تفسیری، مستقیما از عقل و تحلیلهای آن به دست آمدهاند؛ دوری از افراط و تفریط در کارآمدی روایات تفسیری، ضرورت تمایز میان روایات مبتنی بر تفسیر، تأویل و تطبیق؛ توجه به عدم تناقض درونی روایات تفسیری، ضرورت بهرهمندی از همه روایات تفسیری ناظر به آیه و عدم اکتفا به کتب تفسیری، تطبیق دقیق روایات بر آیات، از مواردی هستند که بهعنوان قواعد عقلی در این پژوهش تبیین کردهاند.