شماره 62 فصلنامه «عرفان اسلامی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، شصت و دومین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «عرفان اسلامی» با مدیر مسؤولی علی اکبر افراسیاب پور و سردبیری قربان علمی ویژه زمستان 98 منتشر شد.
این فصلنامه در 16 مقاله و در 325 صفحه منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
ریشهشناختی «وحدت وجود» در «کشف الحقایق» نسفی
زرین واردی، محمد یوسف نیری و فاطمه معزی
چکیده: نسفی در کتاب «کشف الحقایق»، چونان یک آموزگار مدرسی، به رستهبندی مطالب و موضوعات عرفان اسلامی – به ویژه وحدت وجود- پرداخته است؛ مع الأسف، آموزگاری که کمیت تحلیلش لنگان است. در این راه، آشکار است که، همگام با و پیرو دیگر عرفا، خود را از پیچیدن به استدلالات فلسفی و کلامی دور نگاه داشته است، و مانند فلاسفة عرفانپیشهای چون شیخ اشراق، مخاطب را به گذرگاههای صعب العبور برهان و استدلال نمیبرد. با توجه به منش کتابت او، همچنان که گنجینة موروث عرفانی پیش از خود را به دوش میکشد، -که ریشههای آن را میتوان در فلسفة یونان (به ویژه افلاطون و نوافلاطونیان) و هند باستان باز جست- از برخی از اساتید عرفان، چون ابنسبعین و ابنعربی بیشترها خوشه برچیده است. حتی در انتخاب عناوین فصول و بخشهای مختلف کشف الحقایق، بعید نیست که از آثار ابنسبعین و ابنعربی، به گونهای مستقیم تاثیر گرفته باشد؛ به ویژه در انتخاب دو عنوان اصحاب «نور» و «نار»، که مهمترین آراء نسفی را در باب وحدت وجود، میتوان در پرداخت همین دو بخش به ملاحظه کرد. در این جستار، ریشهنگاری عقاید او در باب وحدت وجود، نشانگر تاثیر بیچون و چرای او از ابنسبعین و ابنعربی است؛ که البته در این ریشهنگاری، آراء ابنسبعین تازگی خاص خود را دارند.
نیایشهای نهان آسمانی در اشعار الکساندر پوشکین
مرضیه یحیی پور، جان اله کریمی مطهر، تاتیانا ولادیمیروونا مالتسِوا و معصومه میرزایی
چکیده: مقاله ابتدا اشارهای کوتاه به خاستگاه نیایش دارد که متأثر از اعتقادات و باورهای فردی و اجتماعی است و سپس به ورود آن در آثار ادبی و چگونگی بیان آن توسط نویسندگان و شاعران فارسی و روسی می پردازد. آثار ادبی نیایشی غالباً متأثر از اعتقادات و باورهای نویسندگان و شاعران آفریده می شوند. پیرامون نیایش در متون ادبی کهن و معاصر سخن فراوان است. نیایش اشکال گوناگون دارد و در ادبیات منثور و منظوم، غالباً حامل پیام خداشناسی و پیوند انسان با عالم ملکوت و درواقع خلوت کردن نویسنده و شاعر با معبود است. نویسندگان و شاعران زیادی از ایران و روسیه، مانند مولوی، سعدی، حافظ، فارابی، عطار، پوشکین، لرمانتف، بونین و دیگران در آثار خود به این موضوع پرداخته اند. برخی بر اساس مضامین کتب مذهبی یا تحت تأثیر شگفتیهای کائنات آثاری از خود بر جای گذاشته اند. ادبیات نیایشی فارسی با ستایش پروردگار آغاز می شود، مانند شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی و دیوان اشعار عطار. در ادبیات روسی سده های گوناگون نیز آثار نیایشی در قالب های گوناگون مشاهده می شود. در پژوهش حاضر به شکل موردی به موضوع نیایش در اشعار الکساندر پوشکین پرداخته می شود که متأثر از اعتقادات دینی او است. نیایش در اشعار پوشکین به شکل تمنای ادبی یا سپاس از خداوند و یاری طلبیدن از مقدسات است. نیایش های او دربارۀ خدا، نزدیکان، وظیفۀ شعر و شاعر است. اوج معنوی اشعار نیایشی پوشکین در ظهور «فعل الهی» است. او با هنر و به کمک انسان شناسی دینی و آنگاه با نیایش جهان مادی را ترک میکند و بهسوی جهان ماورا حرکت میکند.
سیری در تحولات اجتماعی آیین سماع و موسیقی عرفانی ایران با توجه به نگارههای اسلامی
فخرالدین محمدیان، سید رسول موسوی حاجی و عابد تقوی
چکیده: هنر موسیقی در دوره اسلامی همواره متأثر از اندیشههای اسلامی و شرایط اجتماعی و فرهنگی دورههای مختلف بودهاست. جامعه تصوف با ساختار اعتقادی و اجتماعی، در پیوندی معنادار و عمیق با هنر موسیقی، تجلی پیدا کرد. آیین سماع و موسیقی عرفانی در جامعه تصوف، به دلیل نگرشها و شرایط سیاسی و اجتماعی گوناگون به صورت یکنواخت پیش نرفت. این پژوهش در نظر دارد با مطالعه نگارههای عرفانی به چگونگی جایگاه اجتماعی جامعه تصوف و ارتباط آن با سیر تحول موسیقی عرفانی و آیین سماع در سدههای میانی تا دوران اسلامی متأخر، بپردازد. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و توصیفی - تحلیلی انجام شد و یافتهاندوزی دادهها به روش کتابخانهای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات بیانگر این مهم است که دیدگاه جامعه نسبت به آیین سماع و موسیقی عرفانی اغلب متأثر از چگونگی ساختار سیاسی و مواضع حاکمیت نسبت به اندیشههای عرفانی و تصوف بوده است؛ به نحوی که در سدهی پنجم تا اواسط سده نهم هـ.ق، جایگاه اجتماعی ممتاز تصوف، دلیل رونق سماع و موسیقی عرفانی میشود اما در سدههای دهم و یازدهم هـ.ق با توجه به شکل گیری ساختار سیاسی آن دوره، این روند تنزل پیدا میکند. به نحوی که در دورههای بعد نیز نتوانست به دوران طلایی و حیات اجتماعی پیشین خود بازگردد.
کارکرد عرفانی عناصر اسطورهای، دینی و ملّی در غزلهای صائب تبریزی
شهربانو بابایی، عبداله طلوعی آذر و فاطمه مدرسی
چکیده: مضمونپردازی از هنرهای برجستۀ شعر دورۀ صفوی و به ویژه صائب تبریزی است. استفاده از عناصر اساطیری، مذهبی و ملّی نیز در این میان ضمن یاری رساندن به مضمونسازی و خلق مضامین جدید، گاه برداشت های عرفانی صائب را از این عناصر بازتاب می دهد. این مقاله سعی دارد با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، این عناصر و نحوۀ استفاده صائب از آنها را بررسی نماید. ابتدا با یک تقسیم بندی این موارد در سه دستۀ کلّی اساطیری، مذهبی و ملّی جای داده شد و سپس با بررسی اشعار صائب، نحوۀ استفادۀ وی از این عناصر در بیان مضامین عرفانی چون طلب، عشق، استغنا، توحید (وحدت)، فنا و مضامین مرتبط با این مفاهیم با ذکر مثال های شعری بررسی گردید. نتیجۀ این بررسی نشان می دهد که صائب در مضمون سازی از این عناصر، گاه اشارات عرفانی ظریفی را در اشعارش مطرح ساخته و در این میان سهم اساطیر مذهبی (شامل عناصر اسلامی که منبع آن بیشک قرآن کریم بوده ) از سایر عناصر بیشتر و برجستهتر است.
بررسی مؤلفههای قرآنی نمادهای حیوانی در غزلیات شمس (از منظر الگوها)
علی صفایی و رقیه آلیانی
چکیده: افراد برای ابراز معانی به گفتار و نوشتارِ هنجار روی میآورند، اما همیشه این زبان عادی قابلیت القای معانی ذهنی و ماورایی را نداشته؛ و با بالا بردن ظرفیت زبان دست به هنجارگریزی و استفاده از نماد می زنند. با این توضیح مولوی به عنوان یک شاعر و اندیشمند دینی مضامینی در ذهن خود دارد، که این مفاهیم را به واسطة مکانیزم بلاغی نماد به مخاطبان القا می کند و از آنجایی که مضامین قرآنی در ناخوادگاه مولوی جریان داشت -که تنوع استفادة مولانا در لفظ و معنا به احادیث و قرآن نشانگر آشنایی مولوی با معارف اسلامی است - پس نمادها همچنان پشتوانة مذهبی خود را حفظ کردهاند، که در اغلب موارد برای دریافت لایه های ضمنی یک نماد باید به ژرف ساخت های دینی آن نیز توجه داشت. نتایج بررسی ها نشان می دهد که مولوی از گزاره های قرآنی و احادیث برای پردازش الگوهای عرفانی و اسلامی خود از جمله تهذیب نفس، سفر در خویشتن، تجدید حیات و... بهره می گیرد که این الگوها از لایه های متنوع ذهنی و زبانی شاعر به صورت دایره های متداخلی که مرکزیت آن حول محور انسان می چرخد، تشکیل شده است.
جایگاه اعیان ثابته در هستیشناسی ابنعربی با تکیه بر آراء قیصری
علیرضا سمنانی و عبدالرضا مظاهری
چکیده: اعیان ثابته از مهمترین اصطلاحات عرفانی ابنعربی است. هرچند که مفاهیم دیگری قریب به این اصلاح در سنت فکری اسلامی وجود داشته است لیکن ابنعربی خود مبدع این اصطلاح است. شارحان و صوفیان متاثر و به تبعیت از وی آن را بکار بستهاند و از آن در مسائل متعدد در تبیین هستی شناسی عرفانی، بهره بردهاند. داود قیصری را میتوان مهمترین شارح محیالدین خواند که با دقت فکری کم نظیری به شرح و تبیین آراء وی پرداخته است. بنابراین این مقاله با تکیه به شرح قیصری استوار گشته است. در اندیشه ابنعربی اعیان ثابته از لوازم اسماء و صفات الهی و علم ثبوتی حق تعالی است. نقش واسطهای اعیان ثابته در پدیداری عالم کارکردی ویژه به آن میبخشد که بدون پرداختن به آن، فهم عرفان نظری ممکن نیست. لذا از جایگاه مهم هستیشناختی در نظام عرفانی برخوردار است. این مقاله جایگاه هستیشناختی اعیان ثابته در نظام وحدت وجودی که اساس آن بر تجلی الهی استوار است را تبیین میکند و به لوازم وجودشناختی نظریه اعیان ثابته میپردازد.
تجلی اشارات عرفانی و اسطورهای در سرودههای محمد بیابانی
سیده فاطمه مهدوی مرتضوی، سید احمد حسینی کازرونی و عبدالله رضایی
چکیده: شعر فارسی متأثر از پشتوانههای تاریخی، عرفانی و اسطورهای است. تأثیر این عناصر را در اشعار شاعران معاصر، بیش از دورههای دیگر میتوان دید و دلیل آن مردمی بودن شعر امروز است. شعر و اسطوره جدایی ناپذیرند و اسطوره سبب بارور شدن واژه ها و شکوفایی شعر می شود. در قرآن کریم، بخش زیادی از مفاهیم در قالب نماد و تمثیل بیان شده است. وجود این تمثیلها در حقیقت نزدیک کنندة هر چه بیشتر مفهوم به ذهن مخاطب است. داستانهای عرفانی نیز که غالباً صورتی تمثیلی یا تأویلی دارند، از این سبک قرآن بهویژه در تأویل داستانهای قرآنی بهره بردهاند. معروفترین داستانهای رمزی در قرآن کریم، داستان پیامبران است که شاعران در آثار خویش به اشارات آن توجه کرده اند و بهطور صریح یا غیرصریح به رمزگشایی از آن پرداختهاند. هدف اصلی این مقاله، پژوهش پیرامون تجلّی اشارات عرفانی و اسطورهای در آثار محمد بیابانی است. بیابانی در آثارش در عین هنجار گریزی و سنّت شکنی، رگههایی از عرفان را دخیل می سازد. با همۀ اصالت و نجابت و سنّت ایرانی بودن، اشعار وی رنگ و بوی تجدد و مرزشکنی و تازگی به خود می گیرد و مفاهیم، مضامین و پیام هایش حتی با درونمایههای عرفانی رنگ تازگی دارد. این مقاله به روش پژوهشی، توصیفی-تحلیلی، به درونمایههای عرفانی اشعار بیابانی میپردازد.
مقایسۀ مفهومِ «تُهی» در اندیشۀ ناگارجونه با «عدم» در نزد ابن عربی
معصومه فتحاللهی و محمودرضا اسفندیار
چکیده: مفهومِ شونیه یا شونیتا به معنای خلأ و تُهیگی، یکی از مفاهیم بسیار مهم در دین بودایی است. این نظریه در اصل ابتکار ناگارجونه، موسس مکتب مادهیه میکه (راه میانه) است. این مفهوم را میتوان از دو نگاه مورد تحلیل و بررسی قرار داد؛ در وهلۀ نخست، در نگاه به پدیدارهای عالم حس که در این رویکرد، همه چیز خالی و تهی از حقیقتِ وجودی است، زیرا همۀ موجودات جهان و پدیدههای آن به هم وابسته بوده و هیچ یک دارای وجودِثابت، مستقل و قائم به ذات نیستند. این رویکرد با خیالی بودن جهان در عرفان ابن عربی قابل مقایسه است. در وهلۀ دوم، در نگاه به امر مطلق، تُهیّ و خالی بودن، صفت حقیقت مطلقی است که قائم به ذات و ورای این جهان هستی است و به سبب اطلاق و بی حدی اش در هیچ تعریف و توصیفی نمی گنجد، این وجود مطلق و لایتناهی عاری از هر گونه تقیید، تغییر نسبیّت و حد است و از آنجایی که با هیچ زبان و با هیچ صفتی توصیف شدنی نیست، بهترین سخن دربارۀ آن سکوت است. شبیه این رویکرد در عرفان ابن عربی برای اشاره به مرتبۀ ذاتِ حق دیده میشود. ابن عربی معتقد است، حق در مرتبۀ ذات، هیچ گونه احکام، صفت، خصوصیت و امتیازی ندارد و از آنجا که هیچ همسانی و سنخیتی با خلق ندارد قابل شناسایی نیست. در واقع مقام «لااسم و لارسم له» است. نوشتار حاضر به مقایسۀ مفهوم «تُهی» و «عدم» در اندیشۀ دو متفکرِ بزرگ مسلمان و بودایی پرداخته است.
نگاهی به اصطلاحات عرفانی فرقۀ حروفیّه
علی رمضانی
چکیده: فرقۀ حروفیّه یکی از فرقههای تأویل محور بعد از حمله مغول میباشد که شیوۀ تأویل را از اسماعیلیّه آموخته بودند. حروفیان خودشان را اهل تأویل و اهل باطن مینامیدند. آنان انسان گرایانی بودند که همه چیز را به نفع انسان تأویل مینمودند. اندیشۀ حروفیّه نوعی اندیشۀ عرفانی است با چهارچوب تفکّر مشخّص. این شکل اندیشۀ عرفانی خلق السّاعه نبوده بلکه به عنوان پدیدهای تاریخی و اجتماعی از دل اعصار و هزارههای باستان پیدا شده و در بین ملل مختلف به شکلهای گوناگون، در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نقشهایی ایفا کرده است. افکار و اندیشههای این فرقه با اینکه بر بخشی از شعر فارسی سایه انداخته است تاکنون مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار نگرفته است. عدم شناخت اصطلاحات آنان یکی از مهمترین عوامل پیچیدگی آثار این فرقه میباشد. بدان روی در این مقاله به بررسی و شرح مهمترین اصطلاحات عرفانی این فرقه پرداخته شده است.
تحلیل عرفانی - روانشناسی میل خوردن از نظر گاه مولوی
کورس کریم پسندی
چکیده: در نگرش انسانشناسانة مولوی، یکی از امیال اولیه و حیاتی انسان، میل خوردن است. مولوی با توجه به ساحت بیرونی انسان و با نگاه روانکاوانه، از یک طرف میل خوردن را نیاز اصلی و اساسی فیزیولوژیک انسان، زمینه سازِ ظهور امیال دیگر، و موجب رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه آدمی میداند که با چرخة حیات و سیر انسان به سوی کمال مطلوب خویش ارتباط دارد. از طرف دیگر با تّوجه به ساحت درونی انسان و با نگرش عارفانه خود، تمرکز و فرورفتگی در میل خوردن را حجاب راه حق و حقیقت، منشأ امراض جسمانی و روحانی و باعث تیرگی دل و درون انسان میشمارد. این مقاله، به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین نگرشهای معرفتی و روان شناختی مولوی دربارة میل خوردن میپردازد؛ با این برآیند که انسانها، ضمن بهره مندی از انواع خوردنیها در حدّ اعتدال، نیازهای تنانی و جسمانی خود را فراهم آورند؛ و برای پرورش جنبة روحانی خویش، میل خوردن را تصعید ببخشند و در مجاری و کانالهای روحانی به کار گیرند تا به عقل، اندیشه و ایمان تبدیل شود و موجبات صعود آسمانی انسان را فراهم آورد.
تکالیف بیماران روانی ازدیدگاه فقه فریقین و عرفان اسلامی
راضیه فتحعلیزاده و سید محمد مهدی احمدی
چکیده: امروزه وجود بیماران روانی و افزایش روز افزون آن بخصوص در شهرهای بزرگ یکی از معضلات جدی جامعة جهانی به حساب میآید که مورد توجه روانشناسان و جامعهشناسان قرارگرفته است. اگرچه در فقه امامیه، عامه و نیز حقوق موضوعه ایران از بخش از جامعه به عنوان محجورین یاد شده و حقوق و تکالیف آنان بطور کامل بیان شده است اما وضع بیماران روانی که معمولا چنین طیف از جامعه در شرایط غیرطبیعی به سر میبرند و با مشکلات گوناگون دست و پنجه نرم میکنند، از لحاظ حقوقی مبهم است و هیچ حکم فقهی و قانونی در این زمینه وجود ندارد. و اما در حوزه معارف اسلام با توجه به ملاکهای اخلاقی- عرفانی و دغدغه حرمت انسانی که در اسلام وجود دارد، به حقوق بیماران روانی وکسانی که دچار نقایص روحی هستند، بذل عنایت گردیده است. برخی از این بیماران دارای ناهنجاریهای شدیدی روانی هستند به گونهای که مانند دیگر افراد جامعه قادر به زندگی عادی نبوده وبا پدیدههای پیرامون خود واکنش غیر عادی نشان میدهند واز این رو ممکن است خود و اطرافیان خود را مورد تهدید قرار دهند و بر هر انسان متعهد به با ورهای اخلاقی و انسانی لازم است تا با توجه به وضعیت روحی وشأنیت اینگونه افراد رفتار کنند. پژوهش حاضر سعی کرده است تعریف روشنی از بیماران روانی ارائه دهد و نیز به برخی آنها از لحاظ میزان تشخیص ودرک که دارند اشاره کند در این نوشتار نیز ضرورت محجوریت آنان با استناد به دلایل فقهی و حقوقی مورد کنکاش قرار گرفته و به میزان محجوریت آنان اشاره شده است.
بررسی تطبیقی مادر و مادری در اندیشههای سیمون دوبووار و عرفان اسلامی
شیدا صفوت صفایی و سیدفضلالله قدسی
چکیده: «فمینیسم» یکی از جنجال برانگیزترین جنبشهای اجتماعی و فکری قرن بیستم قلمداد میشود. هر چند جنبش فمینیسم در غرب از اوج اقبالِ اجتماعی خود باز ایستاده اما در کشورهای در حال توسعه و از جمله کشورهای اسلامی همچنان به عنوان یک دغدغه ی اجتماعی در حال پیگیری است. فمینیستها برآنند که بین زن و مرد به ویژه در نظام تشریع فرقی نیست؛ اما دین اسلام به تفاوتهای زن و مرد در نظام تکوین اذعان دارد و با تأکید بر جایگاه خانواده و تکریم ِنقش مادری و همسری، بر رعایت حریمها و هنجارها در رفتار جنسی تأکید مضاعف دارد. از سوی دیگر عرفان اسلامی از پرورش انسان ها در محیط خانواده و نقش آفرینی «مادر» در این تربیت سخن گفته و به آن اهمیت ویژهای داده است. نقش زن به عنوان مادر و همچنین همسر در اعتلای انسان و رسیدن به مراحل بالای عرفانی چه برای خود او و چه برای همسر و فرزندان، در عرفان اسلامی و شیعی، انکار ناپذیر است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و براساس مطالعات کتابخانهای تهیه و به انجام رسیده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، که گروهی از فمینیستهای رادیکال «سرکوب زنان» را به موضوع مادری ربط داده و ادعا نمودهاند که رایجترین موانع بر سر راه زنان به واسطه بیولوژی تولید مثل ایجاد شده است.
محبت و معرفت در آثار غزالی
رقیه علوی، محمدعلی گذشتی و فرهاد کاکهرش
چکیده: محبت و معرفت یکی از مهمترین درونمایههای فرهنگ اسلامی و ادبیات عرفانی بوده و در آثار بزرگان ادب و عرفان بازتابهای گوناگونی داشته است. امام محمّد غزالی طوسی، یکی از مشهورترین دانشمندان اسلام و ایران در قرن پنجم است که در آثارخود به ویژه در کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین به خوبی ازآن استفاده کرده و دیدگاههای نوی را ارایه داده است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل جایگاه عشق و معرفت در آثار غزالی با روش پژوهشی توصیفی - تحلیلی نگارش شده است. یافتههای مقاله نشان میدهد که غزالی در باب محبت به ندرت از واژه عشق استفاده میکند و محبت را به عکس اغلب عارفان و طرفداران مکتب عرفانی بر عشق ترجیح میدهد. معرفت در آثار وی اعم ازحسی، عقلی و شهودیست هر چند که تنها راه وصول به کمال و حقیقت را معرفت شهودی میشناسد سو برای رسیدن به معرفت شهودی، تلاش و مجاهدت و تزکیه نفس سالک را ضروری میداند.
جایگاه «نور و حقیقت محمّدی» در دیوان سیّد عمادالدّین نسیمی
نرگس اصغری گوار
چکیده: یکی از مهمّترین و زیباترین ویژگیهای عرفان اسلامی حقیقت محمّدیه است و مراد از آن به اصطلاح متصوّفه و عرفا، ذات احدیّت به اعتبار تعین اوّل و مظهر اسم جامعالله است. این حقیقت به عنوان مبدأ و معاد، شالودۀ نظام آفرینش، نخستین وجود منبسط و تجلّی حقّ، سبب حدوث و بقای عالم، واسطۀ حقّ و خلق و غایت نظام هستی معرفی شده است. سایر اصناف موجودات به دلیل خلقت متمایز با تفاوت مراتب از چکیده و عصارۀ آن نور اعظم به گونهای بهرهمند میشوند. دیگر انبیاء مظاهری از نبوت مطلقۀ حضرت محمّد(ص) بشمار میروند و هر یک از پیامبران در حکم شعاعی از آفتاب دولت احمدی و از شئون و مراتب و فروع آن هستند. نسیمی از این آموزۀ ابنعربی یعنی حقیقت و نور محمّدی استفاده نموده و آن را با نور فضل مطابقت داده است یعنی به جای حضرت محمّد(ص)، فضل الله نعیمی استرآبادی بنیانگذار این فرقه را جایگزین کرده و بدین ترتیب استمرار سلسلۀ انبیا را به نور فضل نسبت داده است. این تحقّیق با نگاهی به دیوان سیّد عمادالدّین نسیمی- موفّقترین شاعر فرقۀ حروفیه - به روش «تحلیل محتوا» به انجام رسیده است و هدف از آن بررسیِ برداشت این شاعر از حقیقت نور محمّدیه است.
حق برخورداری از امنیت روانی با تأکید بر اندیشههای اسلامی - عرفانی امام خمینی(ره)
عاطفه حسینی فرد، سمیه صرامی و نفیسه نکویی مهر
چکیده: امنیت یکی از نیازهای اولیه و غریزی بشر بوده، چنانکه از دیرباز یکی از دغدغههای اساسی بشر، تأمین امنیت در حوزههای مختلف زندگی بوده است. بسیاری از جنگها و صلحها برای تأمین و حفظ امنیت رخداده و میدهد. از بعد اسلامی امنیت در اسلام از لحاظ معنی و مفهوم اصطلاحی، دارای بعد و افق گسترده و فراگیری است. از میان مباحث امنیت، «امنیت روانی» یکی از مهمترین و در عین حال اساسیترین موضوعات زندگی انسانها است که تأمین و توجه به آن ضرورتی اجتنابناپذیر است. همانگونه که انسان موجود پیچیده و شگرفی است، امنیت وی نیز از پیچیدگی خاص و شگرفی برخوردار است. این مسئله به ویژه در بخش امنیت روانی، خود را بیش از پیش نشان میدهد؛ از بعد عرفانی میتوان گفت روان آدمی تحت تأثیر همه علل و عوامل درونی و بیرونی واکنش نشان میدهد. ازاین رو، در بهداشت و سلامت روانی شخص و یا اجتماع باید به همه علل و عوامل توجه خاص شود. امنیت، واژه ای پیچیده و به لحاظ کاربرد از گستردگی وسیعی برخوردار است. از درونی ترین افکار و احساسات بشری گرفته تا مهمترین مسائل بین دولتها در برگیرندۀ مفهوم امنیت است. با توجه به مطالب مطرح شده در این مقاله بر آن شدیم تا با استفاده از آراء و نظرات اسلامی- عرفانی مقام معظم رهبری، راهکارهای ایجاد امنیت روانی و موانع آن را استخراج و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
جلوههایی از پژوهش و عمل در نگاه مولانا
پروین رضایی
چکیده: تامل در اندیشههای مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو میشود و آفرینش تازهای ازآن دریافت میگردد. در دورة معاصر پژوهش کاربردی مورد توجة بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیشههای عرفانی در عملگرایی بحث میشود. ضمن بیان مقدمهای در معرفی مولانا، جلوههایی از اندیشهها ونظریههای جاودان وی در عملگرایی، نشان داده میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد آنچه امروز غرب و نظریه پردازان آنها به عنوان عملگرایی بر زبان میرانند و از آن بحث میکنند در فرهنگ و ادب ایرانی به طور عملی راه خود را پیموده است. مولانا بیماری و رنجهای و ناکامیهای انسانی را بسیار دقیق درک کرده و می دانسته است علاقه و باور انسانی وحتی نسل حاضردر همین آموزه هایی است که با عمل سازگار است.