رفتار غرب در قبال کرونا در چین و ایران دو رویانه است
به گزارش خبرگزاری رسا، در شرایطی که شمار بیماران مبتلا به ویروس کرونا در کشور ترکیه به 6 نفر رسیده و موجی از نگرانی، مردم، افکار عمومی و رسانههای این کشور را در بر گرفته است، تحلیلگران ترکیه سراغ این موضوع رفته اند که مواجهه دنیای غرب با ویروس کرونا به چه شکلی بوده است؟
تحلیلگر روزنامه جمهوریت معتقد است که رفتار دولت دونالد ترامپ و اروپاییها در قبال ویروس کرونا در در زمانی که چین و ایران گرفتار شده بودند، با واکنشهای بعدی آنها قابل مقایسه نبوده و کاملاً دورویانه است.
یادداشت مصطفی ک. اردم اول، از تحلیلگران روزنامه جمهوریت چاپ ترکیه، حاوی نکات جالبی است.
کرونا، چین، ایران و دورویی آمریکا و اروپا
جنگ تجاری عظیمی که بین آمریکا و چین وجود دارد یک واقعیت غیرقابل کتمان است. در چنین شرایطی چه کسی میتواند بگوید که دونالد ترامپ به خاطر برخورداری از برتری قدرت در برابر اقتصاد بزرگ چین، از انتشار ویروس کرونا خوشحال نشده و این موضوع را در محاسبات خود لحاظ نکرده است؟
از دیگر سو فراموش نکنیم که آمریکا برای به زانو در آوردن ایران، دست به اقدامات گسترده ای زده است. اما هر کاری کرد نتوانست کشورهای مختلف دنیا را برای اعمال فشار بر ایران اقناع کند.
در چنین شرایطی چه کسی میتواند بگوید که دونالد ترامپ دلخوش و امیدوار به این نیست که ایران به خاطر کرونا به زانو بیفتد؟
در شرایطی که هنوز پای ویروس کرونا به آمریکا و اروپا نرسیده بود، گروه موسوم به فشار حداکثری، تمام توان خود را به کار گرفت تا از راههای مختلف بر دونالد ترامپ اعمال نظر کند.
آنها به دنبال ان بودند که ترامپ، ایران را از هر نظر تحریم کند. یکی از این تحریمها موضوع دارو بود و در شرایط سخت و دشوار، فروش هرگونه دارو به ایران را ممنوع کردند و تجارت کالاهای طبی و پزشکی ایران دچار مشکل شد. آن هم در شرایطی که در ایران نزدیک به 200 نفر به خاطر ابتلا به کرونا جان خود را از دست داده و 4000 نفر نیز به بیماری مبتلا شده بودند.
اندکی پس از آن که به شکل تدریجی ویروس کرونا از چین به کشورهای دیگر رسید آمریکا بازهم قصد نداشت این موضوع را جدی بگیرد و دونالد ترامپ با ادبیات طنزآمیز خود یک بار دیگر این موضوع را به شوخی گرفت و اعلام کرد که ویروس کرونا چیزی در حد یک آنفولانزا و سرماخوردگی ساده است و با یک معجزه کوچک همه چیز برطرف میشود.
اما شواهد نشان میداد که دونالد ترامپ و طرفداران او با آن که کرونا را جدی نگرفتهاند و وانمود میکنند که از آن ترس و واهمه ای ندارند، اما در عین حال به این امید بسته اند که این ویروس خطرناک به اقتصاد چین لطمات بزرگی بزند.
در مورد ایران هم باید چنین گفت که تیم سیاسی دونالد ترامپ در تمام نظریات سیاسی و امنیتی خود در ارتباط با این کشور، موضوع کرونا را نیز همچون یک فرصت تلقی کردهاند.
اما حالا ظاهراً این مسئله برای خود آمریکا هم تبدیل به یک معضل شده و آن را جدی گرفته اند. به همین خاطر وضعیت اضطراری ملی در آمریکا اعلام شده و تیم دونالد ترامپ نیز از این وحشت دارد که آمریکا به شکل جدی دچار مشکل شود.
اما در عین حال انتقادات جدی از این مسئله مطرح شده که چرا دونالد ترامپ در آغاز، مسئله را به عنوان یک ویروس بی اهمیت تلقی کرد و به آن اهمیت نداد؟
در پاسخ به این سوال آندره سالیوان در یکی از مقالات انتقادی خود سیاستهای تیم ترامپ را به چالش کشیده و اعلام کرده است: دونالد ترامپ، حتی در این مسئله مهم و حیاتی، ترجیح میدهد مانند یک رهبر نژادپرست و خودپسند عمل کند و چنین تصوری را به مردم القا کند که گویی فقط چین دچار مشکل میشود و راهی پیدا کند تا به زعم خود، چین را تحقیر کند.
اما در وصف حرکت زشت اروپاییها نیز باید به این نکته اشاره کرد در زمانی که آمریکا در برابر چین به شکل جدی جنگ تجاری و گمرکی را آغاز کرده بود، ایتالیا نیز در کنار آمریکا ایستاده و علیه چین موضعگیری کرد.
اما زمانی که ایتالیا دچار ویروس کرونا شد، فقط چین به داد ایتالیا رسید. در آن شرایط سخت، چین به شکل سخاوتمندانه، دست یاری دراز کرده و همراه با یک اکیپ 9 نفره، ده ها تن دارو و کالای بهداشتی به کشور سالمند ایتالیا فرستاد.
از دیگر سو، تحلیلگری به نام گابریل آندراده، در مورد رویکرد آمریکا به ویروس کرونای چین بر این باور است که آمریکا به دنبال آن است تا مسئله کرونا را به یک فرصت تاریخی برای تحقیر چین تبدیل کند.
این تحلیلگر معتقد است که چنین خطای بزرگی میتواند پیامدهای خطرناکی به دنبال بیاورد چرا که چین به عنوان یک غول بزرگ شرق آسیا بر تمام کشورهای اروپایی و آمریکا تاثیر میگذارد و اگر بخواهند چین را به زانو در بیاورند، چنین چیزی به معنی ضرر و خسارت در بازارهای جهان است. در نتیجه باید در چنین ماجرایی از هرگونه تفکر تاریخی نژادپرستی دوری کرد و به فکر آسیا ستیزی و چین ستیزی نباشیم.
این تحلیلگر همچنین به یک مسئله سیاسی فرهنگی مهم اشاره کرده و معتقد است که آمریکا از توسعه فرهنگی مکتب آشپزی و غذایی چینی در جهان نگران است و به همین خاطر میخواهد در ماجرای کرونا، انتشار و ابتلای این ویروس را به آشپزی چینی و غذاهای چینیها ربط دهد که چنین چیزی کاملاً غیر منطقی است.
سازمان بهداشت جهانی نیز اعلام کرده مسئله انتشار ویروس و بیماریهای واگیردار و اپیدمیک، نباید به ابزاری برای تقویت تفکرات نژادپرستانه بدل شود.
این سازمان با اشاره به نوع فعالیت برخی از رسانههای آمریکایی و اروپایی در مورد پوشش اخبار کرونا، به این مسئله اشاره کردهاند که نامیدن کرونا به عنوان یک ویروس چینی یا ربط دادن آن به قاره آسیا، نوعی از نژادپرستی است که از خود ویروس، خطرناک تر است.