۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۹
کد خبر: ۶۴۹۳۰۰
تاریخ‌نگاری غرب‌گرا در ایران (8) | استاد قاسم تبریزی مطرح کرد:

محوریت آثار آدمیت نفی روحانیت و نهضت‌های اسلامی بود

محوریت آثار آدمیت نفی روحانیت و نهضت‌های اسلامی بود
کتاب «غرب‌زدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکرانِ» جلال، در واقع علیه همین جریانی بود که آدمیت یکی از آن‌هاست.

 

اشاره

استاد قاسم تبریزی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران و مسئول کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی کتابخانه مجلس شورای اسلامی در سلسله گفتگوهایی با خبرنگار خبرگزاری رسا به جریان شناسی تاریخ نگاری در ایران معاصر پرداخته و 5 جریان غالب تاریخ نگار در ایران را معرفی و تحلیل کرده است. این 5 جریان تاریخی عبارتند از: تاریخ‌نگاری کمونیستی در ایران، تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی در ایران، تاریخ‌نگاری غرب‌گرا در ایران، تاریخ‌نگاری شرق‌شناسی در ایران و تاریخ‌نگاری اسلامی در ایران.

این تاریخ‌پژوه معاصر در قسمت هشتم از مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری رسا در موضوع معرفی جریان تاریخ نگار غرب گرای ایرانی، مروری گذرا به چند اثر مکتوب فریدون آدمیت دارد؛ آثاری مانند:

شورش بر امتیازنامه رژی: درباره نهضت تنباکو

اندیشه ترقی و حکومت قانون (عصر سپهسالار): درباره تحول اندیشه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران با تکیه بر مبانی ماسونی و غرب‌گرایی سپهسالار

اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی: درباره میرزا آقاخان کرمانی از بابیان ازلی

فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت: درباره اندیشه سوسیال دموکرات در ایدئولوژی نهضت مشروطه

مجلس اول و بحران آزادی: درباره شرایط اجتماعی شکل گیری مشروطه

ایدئولوژی مشروطه: درباره ضدیت با ملاصدرا و شیخ فضل‌الله نوری

اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده: درباره ضدیت آخوندزاده با اسلام

اندیشه های طالبوف تبریزی: درباره ضدیت طالبوف با اسلام از منظر علوم تجربی

آشفتگی در فکر تاریخی: درباره انحطاط تاریخ نگاری در ایران

استاد تبریزی در این مصاحبه مدعی است جلال آل احمد کتاب «غرب‌زدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکرانِ» را بر علیه جریان غربگرایی نوشته بود که آدمیت یکی از آن‌هاست. با هم متن گفتگوی هشتم استاد تبریزی با خبرنگار خبرگزاری رسا را در موضوع تاریخ‌نگاری غرب‌گرا در ایران مرور می کنیم.

محوریت آثار آدمیت نفی روحانیت و نهضت‌های اسلامی بود

مروری بر چند اثر فریدون آدمیت

یکی از آثار آدمیت، «شورش بر امتیازنامه رژی» است. این کتاب درباره نهضت تنباکو است. حرکتی که ما نهضت تنباکو می‌گوییم، او، «شورش» می‌نامد. در ادبیات سیاسی، نهضت و قیام با شورش تفاوت دارد. در این کتاب به میرزای شیرازی اسائه ادب می‌کند. او می‌گوید مسئله تنباکو ربطی به میرزای شیرازی نداشت و حرکتی بود که تجار و بازرگانان شروع کردند و میرزا را در یک موقعیت قرار دادند. بعد علیه برخی از علمایی که وارد قضیه شدند، می‌نویسد. فریدون آدمیت این کتاب را در سال 1960 نوشته است؛ درست زمانی که انقلاب ما به دست روحانیت پیروز شد. جالب است که پس از انقلاب، در سال 60، انتشارات پیام (از بچه‌های چپ) این کتاب را منتشر کرده است. تفکر، مبانی فکر و نوشته‌های او عمدتاً این‌چنین است و چنان او را تبلیغ می‌کنند که به‌ عنوان یک مورخ برجسته در اذهان برخی مطرح است؛ چون کتابش چاپ‌های متعددی شده است! او سال ۱۳۸7 زنده بود. به لندن رفت‌وآمد داشت، ولی سکونتش در تهران بود.

او در مورد شروع نهضت علیه روحانیت می‌نویسد و نقش روحانیت و شخصیت‌های بزرگی که در نهضت تنباکو یا قیام تنباکو نقش داشتند را نادیده می‌گیرد. او تجار را عامل اصلی نهضت تنباکو می‌داند که وضعیت به‌گونه‌ای شد که میرزای شیرازی مجبور می‌شود چیزی بنویسد که آن هم ربطی به تنباکو نداشت!

«اندیشه ترقی و حکومت قانون (عصر سپهسالار)» یکی دیگر از کتاب‌های فریدون آدمیت است. انتشارات خوارزمی (تهران) در سال 1351 این کتاب را در 515 صفحه منتشر کرده است. تحول اندیشه‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ایران، مجلس مصلحت، مجمع فراموشخانه، شکست اصلاحات در فلسفه شرقی در حکومت قانون در قانون اساسی، رابطه سپهسالار[1] با حاکم و محکوم، سپهسالار و عامه مردم و بحران سیاسی، (سپهسالار، زیر نظر و همدست ملکم‌خان در جریان قرارداد رویتر بود؛ که مرحوم ملاعلی کنی با او آن برخورد را کرد) بحران سیاسی، بحران ترقی، اندیشه سفر فرنگ در پیشرفت اقتصادی، بانک و صنعت، سرمایه‌گذاری خارجی از جمله موضوعاتی است که آدمیت در این کتاب به آن پرداخته است.

«اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی» یکی دیگر از کتاب‌های آدمیت است، که در سال 57 آن را در 316 صفحه نوشته است. میرزا آقاخان کرمانی از بابیان ازلی، و علیه اسلام و روحانیت است و ایران باستان را مطرح می‌کند. آدمیت از آخوندزاده به‌خاطر این ویژگی‌ها و همچنین کسی که فلسفه اروپایی را ترویج می‌کند و یک ناسیونالیسم علیه مذهب است، خیلی تجلیل می‌کند.

 

آدمیت نتوانست به‌صراحت از ملکم‌خان دفاع کند، اما در کتاب‌های «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت» و «مجلس اول و بحران آزادی» مبانی فکری ملکم‌خان را آورد؛ چون ملکم‌خان در جامعه ما از سه جهت منفور است؛ یک، فراماسون و مروج فرهنگ غرب بودن؛ دو، داشتن تشکیلاتی به نام فراموشخانه، چون مدیریت فراماسون‌ها یا جواسیس انگلستان به نام او خورد؛ سه، در تاریخ ما عاقد قراردادهای ننگین است؛ به‌خاطر همین  آدمیت، بحث از ملکم‌خان را در حاشیه آورد. بعضی افراد که در دوران بعد تحت تأثیر آدمیت قرار گرفتند نقدهایی نیز بر ملکم‌خان داشتند، ولی او به‌عنوان مدافع سعی می‌کرد که در حاشیه از ملکم‌خان دفاع کند و بگذرد.

«ضدیت با اسلام و دین»، «ضدیت با روحانیت و جریانات اسلامی» و «ترویج مبانی تفکر فراماسونری» مانند تفکر میرزا ملکم‌خان، در نوشته‌های آدمیت برجسته است. او با این مبانی وارد تاریخ‌نگاری شد.

او همان‌طور که گفتیم از سال 40 و 41 شروع می‌کند به تدوین زندگی‌نامه و اندیشه سیاسی رجالی که علیه اسلام، دین و روحانیت، و مروج ناسیونالیسم، سوسیالیسم و غرب‌گرایی بودند. او در این راه آثاری مانند «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت» را بر مبنای همان اندیشه‌های ملکم‌خان منتشر می‌کند. «اندیشه ترقی و حکومت قانون» را با تکیه بر مبانی ماسونی و غرب‌گرایی سپهسالار می‌نویسد. میرزا محمدحسین سپهسالار نیز عاقد قرارداد رویتر بود. زمانی که با ملکم‌خان به انگلستان می‌روند و قرارداد رویتر را می‌بندند، تمامی معادن، آب‌ها، راه‌ها و جنگل‌های ایران را در اختیار انگلستان قرار می‌دهند.

این بیانیه در کتاب مکاتبات آورده شده است. وقتی آن‌ها به ایران می‌آیند و وارد بندر انزلی می‌شوند، ملاعلی کنی طی بیانیه‌ای برای شاه می‌نویسد: «با این قراردادی که شما بستید، در حقیقت مملکت را در اختیار اجنبی گذاشته‌اید؛ شرکت هند شرقی با اجاره یک ساختمان در شبه قاره هند تمام هندوستان را بلعید، آیا شما نگران نیستید که با واگذاری تمام آب‌ها، رودها، معادن، جنگل‌ها و راه‌ها مملکت به تسلط اجنبی در آید؟ اگر تو نگران مملکت نیستی، من، هم نگران مملکت هستم و هم مسلمین».[2] در همان بیانیه آمده است که ملکم‌خان و سپهسالار حق ورود به مملکت را ندارند و باید برگردند. به شاه نیز (البته با ادب) می‌گوید اگر تو هم می‌خواهی می‌توانی برگردی؛ که سپهسالار و ملکم‌خان از همانجا از ایران می‌روند. البته استعمار می‌داند چگونه عمل کند؛ آن‌ها کنسول ایران در استامبول می‌شوند و بعد همان را احیاء می‌کنند.

ملاعلی کنی همچنین با تعطیلی فراموشخانه، جلوی یک بدعت علنی را گرفت. وقتی بدعت جای سنت را بگیرد، همه چیز را از بین می‌برد. اگر فراموشخانه تعطیل نمی‌شد، این بدعت فراگیر و علنی می‌شد و بعدا یک تشکیلات در مشهد، یکی در قم، یکی در شیراز و... تأسیس می‌کردند و آن را گسترش می‌دادند. درست است که استعمار کار خود را به شکل و روش دیگری ادامه می‌دهد، اما جلوی بدعت علنی را باید گرفت و برای مقابله با توطئه‌های بعدی استعمار، برنامه داشت. اگر درِ مشروب‌فروشی را ببندیم و مشروب‌فروشی به‌طور مخفی و زیرزمینی باب شود، دلیل نمی‌شود پس مشروب‌فروشی، علنی و آزاد باشد. برای رشد جامعه باید جلوی فساد علنی را گرفت و درِ مشروب‌فروشی را بست و برای مقابله با فروش زیرزمینی آن، برنامه و وظایف دیگری لازم است.

ملاعلی کنی واقعاً قدرتمند بود؛ به خاطر همین همیشه مورد هجمه جریان فراماسونری و غرب‌گرایی بود؛ به او تهمت می‌زدند که زمین‌دار و ثروتمند است و غلات احتکار می‌کند. به دلیل همین مسائل، به عمد شخصیت او را در تاریخ خدشه‌دار کردند. میرزاحسن مجتهد و شیخ فضل‌الله نوری نیز مانند ملاعلی کنی قدرتمند بودند.

محوریت آثار آدمیت نفی روحانیت و نهضت‌های اسلامی بود

آدمیت، کتاب دیگری دارد به نام «ایدئولوژی مشروطه». در آنجا به دلیل ضدیتی که با اسلام دارد علیه ملاصدرا و شیخ فضل‌الله نوری می‌نویسد و آن‌ها را مورد هجمه قرار می‌دهد. مقالات تاریخی دارد که از نوع تاریخ‌نگاری خودش تعریف می‌کند.

یکی دیگر از آثار آدمیت، «اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده» است. این کتاب را انتشارات خوارزمی در سال 49 در 290 صفحه چاپ کرد. در این کتاب غیر از مسئله گرایش به ناسیونالیسم، درباره ضدیت آخوندزاده با اسلام و دین نیز آورده است. آخوندزاده علیه اسلام بود و به پیامبر اسائه ادب می‌کرد و معتقد به تغییر الفبا بود. او از ماسون‌های قفقاز، و جزو ارتشی‌های روسیه تزار بود. اما آثار او به‌صراحت علیه اسلام و پیامبر اسلام می‌نویسد و مدافع بازگشت به ایران باستان است. آدمیت در نوشته‌هایش آخوندزاده را به عنوان یک نماد ایرانی و متفکر مطرح می‌کند. وقتی این کتاب منتشر می‌شود، ساواک می‌گوید جلوی این کتاب را بگیرید؛ چون باعث می‌شود آخوندها استفاده کنند. بعد از آن، فرح نامه‌ای به ساواک می‌دهد که این کتاب منتشر شود. آن کتاب، صددرصد علیه دین است و ناشر آن، انتشارات خوارزمی بود که با شراکت حیدرزاده توده‌ای، عبدالرحیم جعفری امیرکبیر و فرانکلی کتاب را منتشر کرد. خوارزمی، یکی از ناشرین فعال بود که کتاب‌های سیاسی چاپ می‌کرد.

کتاب دیگری درباره طالب‌اف دارد: « اندیشه های طالبوف تبریزی». طالب‌اف، ضد اسلام نبود، ولی مانند روشنفکران ملی مذهبی نوعی غرب‌گرایی داشت. با آخوندزاده تفاوت می‌کرد، ولی معتقد به علوم تجربی بود. اگر مسائل اسلامی با علم سازگار بود، به اعتقاد او اصل، علم بود بعد اسلام.

 

آدمیت کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکرانِ» جلال را برنتابید

آدمیت، حدود پانزده جلد کتاب دارد و رویکردش در تمام این کتاب‌ها نفی دین و روحانیت و نهضت‌های اسلامی است و از مبانی اومانیسم یا فراماسونری و چهره‌هایی که علیه اسلام و دین بودند، دفاع می‌کند. آثاری که ایشان منتشر کرد تا آخر در این چارچوب بود و هیچ وقت از اندیشه و تفکر خود برنگشت. مطالب کتاب «غرب‌زدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکرانِ» جلال، در واقع علیه همین جریانی بود که آدمیت یکی از آن‌هاست؛ به‌خاطر همین آدمیت در کتاب «آشفتگی فکر تاریخ‌نگاری» مطالبی آشفته و پراکنده را سر هم کرد و به جلال آل احمد حمله نمود؛ که جلال آدم بی‌سوادی بود و اصلاً تاریخ نمی‌فهمید؛ نه غرب را می‌شناخت و نه غرب‌زدگی را. او علیه جلال انتقاد می‌کند، اما وقتی متن این کتاب و دیگر آثاش را می‌خوانید، متوجه می‌شوید غیر مستقیم جریانات اسلامی را نقد می‌کند. اوایل نیز به‌صراحت شیخ فضل الله را نقد می‌کرد. او در یکی از فصل‌های کتابِ ایدئولوژی مشروطه، با عنوان مشروطه مشروعه، علیه شیخ فضل الله نوری می‌نویسد.

 

گفتگو از: محمد مهدی زارع

ویرایش: سید مجتبی رفیعی

 

[1] میرزا حسین خان سپهسالار، صدر اعظم وقت. (ویراستار)

[2] ر. ک: موسی نجفی، اندیشه تحریم و خودباوری در تاریخ سیاسی ایران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ص 79 به بعد. (ویراستار)

 

محوریت آثار آدمیت نفی روحانیت و نهضت‌های اسلامی بود

محمد مهدی محققی
ارسال نظرات