«قصههای واقعی شیرین کرونا» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، زمستان، نفس های آخرش را می کشید. همه داشتند مقدمه چینی می کردند برای رسیدن بهار و نوروز. بچهها خواب لباس نو و اسکناسهای عیدیشان را میدیدند. مردها، برنامه سفر نوروزی می چیدند و زنان، خانه را برای پذیرایی از بهار، میتکاندند؛ اما روزگار، خواب دیگری برای بهار ۹۹ دیده بود. بلا، بی خبر آمد. بی مقدمه. با مصیبت و حسرت. ترسناک؛ مثل کابوس های نیمه شب بچه ها. سنگین؛ مثل خبرتلخ مرگی که از پشت تلفن، شانههای مردانه یک پدر را تکان می دهد. تکان دهنده؛ مثل زلزله ای که وسط لالایی های یک مادر برای کودکش، خوابشان را زیر آوار مصیبت، ایدی می کند چه فرقی می کند اسمش «کووید ۱۹» باشد یا «کروتاه صدایش بزنند؟
صدای مصیبتش، آن قدر بلند بود که در کمتر از چند هفته، همه دنیا را درگیر کرد. نمودارها و آمارها، روز به رو صعودی تر و ترسناک تر شدند و بلا روزبه روز سنگین تر دیگر جای «لباس نو» و «عطر شکوفه» و «عیددیدنی»، همه جا نقل «ماسک»، «ضدعفونی کننده» بود. سی تی اسکن های ریه های سفید، خیلی ها را سیاه پوش کرد و اعلامیه های ترحیم و خاکسپاری های خلوت و بدون همراه، حجم مصیبت را دوچندان اما این فقط یک روی سکه «کرونا» بود.
اگر سيل مصيبت، زندگی آدم ها را ویران می کند سیل مهربانی هم روح امید را دوباره به جانشان برمی گرداند. «بهار همدی» بعد از زمستان سخت در راه بود. سیل انسانیت، به راه افتاد. خانه و مسجد و مدرسه و دانشگاه و حوزه برایش تفاوتی نداشت. همه تنها یکی شده بودند تا کسی تنها نباشد. آن چه در ادامه می خوانید، تنها قطره ای از این اقیانوس مهربانی است که به همت خبرنگاران و گزارشگران «خبرگزاری فارس» برای ثبت این یادگار ماندگار در تاریخ ایران اسلامی، منتشر شده است.
ساختار مطالب
کتاب «قصههای واقعی شیرین کرونا» که خبرگزاری فارس منتشر کرده است دارای 33 بخش مختلف است. در هر بخش از این کتاب خبرنگاران فارس کوشیده اند قسمتی از فعالیت های جهادی انجام گرفته برای مبارزه با کرونا را به رشته تحریر در آورند.
برخی از عناوین منتشر شده در این کتاب عبارت است از:
پزشکی که از مطبش کرونایی های اروپا را ویزیت می کند، پاکبان هایی که عمامه به سر داشتند، پزشکی که تا آخرین لحظه عمر، خودش را وقف مردم کرد، آتش به اختيارها در محله سیلان چه می کنند؟، آخوندهایی که به خاطر (کرونا) از قم فرار کردند، از خرید تا ضدعفونی کردن منازلتان را به ما بسپارید، ازکرونا نترسیدیم و به کمک سیل زده ها امدیم، آنها که مبتلایان به کرونا را در آغوش می گیرند، این جوان، «مدافعان سلامت» را به «مدافعان وطن» پیوند زد، این جوان های دندانپزشک روزانه 3 هزار ماسک تولید می کنند، بسیجی ها چطور با کرونا می جنگند، تلاش شبانه روزی برای تولید ماسک.
ویژگیهای اثر
کتاب «قصههای واقعی شیرین کرونا» دارای چند ویژگی منحصر به فرد است:
اول: این کتاب جزء اولین کتابها از این دست است که در آن به مسئله کرونا پرداخته شده است.
دوم: این کتاب روی دیگر «ویروس کرونا» را نشان میدهد و در آن به تلخیهای آمدن این ویروس پرداخته نشده بلکه به شیرینیها و اثرات مثبت آن نیز پرداخته است.
سوم: جمع کردن مجموعهای به این شکل یکجا در یک کتاب از فعالیتهای جهادی انجام گرفته برای مقابله با ویروس کرونا برای اولین بار است که منتشر شده است.
جمع بندی
در جمع بندی مطالب این کتاب باید گفت، در این کتاب مجموعهای از کارها و زحماتی آمده که برای مقابله با ویروس انجام شده است؛ زحماتی که ممکن است دیده یا شنیده نشده باشد و ثبت شدن در تاریخ انقلاب نوشته شده است.
برشی از کتاب
در صفحه 17 کتاب «قصههای واقعی شیرین کرونا» چنین آمده است:
یکشنبه 13 رجب مردم یکی از مناطق محروم امیدیه وقتی از خانه بیرون میزدند، با یک صحنه عجیب مواجه میشدند. پاکبان های سیزپوشی که زباله ها را از کف کوچه و خیابان جمع می کردند، عمامه به سرداشتند؛ بعضی هایشان می ایستادند و به پاکبان ها دقیق می شدند تا مطمن شوند درست دیده اند.
جمعی از طلبه های شهر با هم هماهنگ کرده بودند که آن روز را به جای پاکبانها پاکبان ها سر کار بیایند تا آنها بتوانند روز پدر کنار خانواده شان باشند. اتفاقی که به یک شروع خوب برای رفاقت و ارتباط بیشتر طلبه ها با این زحمتکشان دوست داشتنی شهر تبدیل شد.
با یکی از این طلبه ها، «حبیب متاحی»، در مورد این تجربه منحصر به فرد گفت وگو کردیم که در ادامه می خوانید: این حداقل کاری است که از دستمان بر می آید ماجرا از یک گروه رفاقتی طلبه ها شروع شد؛ ده نفر بودند و دور هم جمع شده بودند تا درباره این صحبت کنند که برای روز میلاد امام علی علیه السلام چه کار می توانند انجام دهند. از بین تمام ایده ها، یکی را بیشتر از بقیه پسندیدند؛ اینکه به مناسبت روز پدر، به جای دو نفر از پاکبان های شهر که سنشان از بقیه بیشتر است، وظایفشان را انجام دهند. بعد از برنامه ریزی با شهردار تماس گرفتند و ایده شان را با او در میان گذاشتند. شهردار استقبال کرد و هماهنگ شدند. چند منطقه از امیدیه را برای کار به آن ها پیشنهاد می دهند، از بین آنها، محروم ترین منطقه شهر را انتخاب کردند که تا الان ضدعفونی نشده است، می گویند، حداقل کاری که از دستمان بر می آید همین است که به مردم یک روحیه بدهیم تا امیدوارانه تر با این بیماری بجنگند.
علاقهمندان میتوانند برای تهیه این کتاب به انتشارات خبرگزاری فارس به آدرس اینترنتی: http://book.farsnews.ir/Home مراجعه نمایند./826/ن601/ف