نقش کلیدی نمایهسازی و اصطلاحنامه نویسی در توسعه علوم اسلامی
اشاره: حجت الاسلام محمد هادی یعقوبنژاد، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و سرپرست پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی است و سطح چهار حوزه را در رشته تخصصی تفسیر و علوم قرآن گذارنده است.
وی به همراه گروهی آثار بسیاری در باب اصطلاح نامه نویسی و نمایه سازی کتب فقهی، اصولی، فلسفی، کلامی و علوم اسلامی تألیف کرده که جدیدترین و معروف ترین کار آنها فرهنگ موضوعات و چکیده آثار شهید مطهری است؛ از این رو خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، برای اطلاع از فعالیت پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی و همچنین اهمیت اصطلاح نامه و نمایه سازی با ایشان گفتوگویی انجام داد که ایشان نیز مهربانانه و صمیمانه به سؤالات پاسخ داد؛ این گفتوگو در دو بخش تنظیم شده است که بخش اول آن را مطالعه میکنیم:
رسا ـ چه مدت است که با این پژوهشکده همکاری دارید، چه کارهایی انجام دادهاید و مسؤولیت الان شما چیست؟
بنده از سال 68 یا 69 همکاری خود را با بخش پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم آغاز کردم و از سال 81 به صورت رسمی عضو این مجموعه شدم.
در آن زمان نمایه آثار بزرگان حوزه، مجلات و روزنامههای عمومی تهیه میشد و در بانک اطلاعاتی به صورت الکترونیکی ارائه میشد که طلبهها و دانشجویان نیز از آن استفاده میکردند، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، نخستین جایی بود که نمایه سازی را آغاز کرد و بنده به همراه جمعی از فضلای حوزه، نمایه مطبوعات و آثار علما مانند شهید مطهری، علامه حسن زاده و مرحوم آیت الله فلسفی و آیتالله معرفت و مانند اینها را انجام می دادیم.
بنده از سال 71 مأمور شدم که اصطلاحنامه علوم اسلامی را طراحی کنم؛ در آن زمان تدوین اصطلاحنامه کاری کاملاً ناشناخته بود و هنوز هم خیلی از ابعاد آن مشخص نیست و در جامعه فرهنگی و علمی ما و حوزه های ما جا نیفتاده است، اما در دنیا و در دانشگاهها این مقوله را به طور کامل میشناسند و از ارزش های افزوده آن بهره میگیرند. از این رو پژوهشگران تیمی را تشکیل دادند و بررسیهایی انجام گرفت و خوشبختانه بنده با بعضی از بزرگان دانشگاهی، برخی اساتید معروف دانشگاه مرتبط شدم که هم اهل فن بودند و در این رشته تخصص و اطلاعات کافی داخلی و خارجی داشتند و افراد صاحب نظر و فاضلی نیز بودند.
رسا ـ لطفا فعالیت نمایه سازی را برای ما شرح دهید.
کار نمایهسازی این گونه است که شما یک متن را میخوانید و خلاصه پاراگرافها و اجزای متن را در قالب اصطلاحات، موضوعات و کلید واژهها نمایش دهید. از این جهت کلید واژهها باید کنترل شود؛ یعنی اگر هر کسی بخواهد هر کلیدواژهای بنویسد، نمایهسازی نامنظم میشود و ساختار درستی برای واژهها ایجاد نمی شود؛ مثلاً ممکن است که "امام" را شما "امام خمینی" بنویسید، من "حاج آقا روح الله" و فردی دیگر "آیتالله خمینی" بنویسد، پانزده شانزده شکل ممکن است برای نام "امام" به کار ببرند؛ در این صورت هر نمایهسازی یک کلید و چیزی را ایجاد کند که اینها در حجم انبوه ایجاد مشکل میکند.
پس اول باید در یک ساختار منضبط، ارتباط معنایی و ساختار پیدا کنند که این را در علوم طبیعی، علوم تجربی در دنیا انجام دادند و کاربرد اینها در کارهای رایانهای خیلی مهم است که هر کسی هر چیزی را که میخواهد به کار نبرد و از یک ساختار کنترل شدهای استفاده کند؛ یکی از نوین ترین ساختارها یا زبان های کنترل شده "اصطلاحنامه ها" یا "تزاروس" نام دارد.
اصطلاحنامه، عمومی و تخصصی دارد که به آن نمی پردازم؛ هر حوزه دانشی موضوعاتی دارد، محمول و مسائلی دارد، درختوارهای دارد و هر علمی نظامی دارد؛ در اصطلاحنامه آن نظام به دست میآید و هرکسی هر چه دلش میخواهد را نمیگوید، با حساب و کتاب اصطلاحات را به کار میبرد.
این روش درباره علوم اسلامی پیاده نشده بود که برای نخستین بار در قم، اصطلاحنامه علوم اسلامی طراحی شد، در سال 1375 من کتابی را با عنوان "درآمدی بر مبانی اصطلاحنامه علوم اسلامی" به رشته تحریر درآوردم که هنوز هم ویرایش جدیدی انجام نشده است، اما به شکلی ساختارمند بود که هنوز به عنوان شیوهنامه تدوین اصطلاحنامهها کارآمد است؛ چون اصطلاحنامههای علوم طبیعی و تجربی را که در دنیا تهیه شده است، ترجمه میکنند؛ اما در علوم اسلامی تجربه قبلی نبوده است و آن را خودمان به عنوان یک کار اصلی، بومی و بنیادی انجام دادهایم، لذا شیوهنامهای که تدوین کردهایم با نظر مشاوران و اساتیدی که در دانشگاه صاحب نظر بودند؛ انجام شده و درس نامه قابل قبولی است که به عنوان یک کار استاندارد و قابل توجه می باشد.
در ابتدا مدل کار و چگونگی تدوین اصطلاحنامه را طراحی کردیم و بر آن اساس نگارش اصطلاحنامههای علوم اسلامی در حوزه هایی از علوم قرآنی و فلسفه اسلامی شروع شد و در حال حاضر اصطلاحنامههایی در سیزده حوزه را تدوین کرده ایم؛ اصطلاحنامه علوم قرآنی، فلسفه اسلامی که دو جلد است، علوم حدیث، اخلاق اسلامی، اصلاح الگوی مصرف، کلام جدید، منطق، اصول فقه، معارف مهدوی، راویان حدیث، حقوق، ادیان و هنر اسلامی و ...؛ اصطلاح نامه فقه نیز در سال 1397 در هشت جلد انجام و منتشر شده است، این کارها مبتنی بر همان طرح اولیه است که خوشبختانه الان که در خدمتتان هستم پیش رفته است.
در آغاز یک واحد به نام اصطلاحنامه علوم اسلامی تشکیل شد که بنده مسؤول آن بودم، بعدها همین واحد به مرکز اطلاعات و مراکز اسلامی ارتقا پیدا کرد، در مرحله بعد «پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی» تشکیل شد، که الان شالوده این پژوهشکده همان نمایهسازی و اصطلاحنامه است که به این حد رشد پیدا کرده است.
خوشبختانه این کار از نقطه صفر شروع شده است و الان در حد قابل توجهی نمو کرده است و از افتخارات حوزه علمیه بلکه فراتر در چهلم و یکمین سال انقلاب اسلامی یکی از برکات انقلاب اسلامی همین کار بدیع و نو است که در حوزه علمیه قم طراحی شد و از این جهت خوب است که امروز بیشتر مجموعههایی که در کشور میخواهند اصطلاحنامهای را به صورت اصلی ایجاد کنند به سراغ ما میآیند؛ چون ما تنها مجموعهای هستیم که در این جهت کار تخصصی ویژه انجام دادهایم.
مجموعهای به نام «کاملیس» که اختصار «کنگره کتابداران و اطلاعرسانان مسلمان» است، هرچند سال یک بار تشکیل میشود، بنده در بعضی جلسات اینها که در تهران و ترکیه بود شرکت کردم و گزارش دادم، کاری است که در جهان اسلام انجام نشده است و بعضی از کشورها مانند عراق و لبنان در فهرستنویسیها و نمایههای خودشان از این استفاده میکنند؛ به ویژه در لبنان مؤسسهای هست که بخش علوم عقلی را به صورت عربی به عهده گرفته است و در حوزه عقلی خود از این کار استفاده میکنند.
همچنین، همایشی با حضور جمعی از اندیشمندان از تعدادی کشورهای عربی در لبنان برگزار شده بود که از بخش عربی اصطلاحنامه فلسفه اسلامی در آنجا رونمایی شد؛ یعنی کاری است که فقط در محدوده قم قرار ندارد و فراتر از مرزها رفته است، اما باید این کارها به زبانهای مختلف ترجمه و حتی به عبارتی تدوین شود؛ چون حتی این کار فراتر از ترجمه است.
باید ببینیم اصطلاحی، که در خارج از مرزها و در زبانهای دیگر به کار برده می شود؛ مثلاً انسداد اصول فقه ما آنجا وجود دارد یا نه، اگر ندارد، فکری برای آن شود؛ شاید بسیاری از اصطلاحات ما اختصاصی خودمان باشد و این اصطلاحات را باید ترجمه کرد که در عمل به نوعی فرهنگ خودمان را به دنیا منتقل می کنیم.
رسا ـ توضیحی درباره فواید کلی اصطلاحنامهها و فرهنگ نامهها و مدخل یابیها بفرمایید.
اصطلاحنامهها ابزار مهمی برای نمایهسازی و طبقهبندی درون علمی است؛ اگر ما قصد داریم یک علم را به صورت داخلی، نظم و نسق بدهیم، اصطلاحنامه میتواند کمک کند.
در علمسنجی، بخش بسیار مهمی از فرهنگنامهها و دانشنامههایی که میخواهند بنویسند مدخل یابی است که ما چه مدخلهایی را ذیل آن مقاله بنویسیم. اصطلاحنامهها میتوانند در مدخلیابیها کمک کنند و به ویژه چون با ساختار منظمی تنظیم شدهاند، در سیستم ارجاعات فرهنگنامهها و دانشنامهها خیلی میتوانند کمک کنند. چون ارجاع مهم است؛ مثلاً شما یک موضوعی را جستوجو می کنید؛ بعد خواهید بفهمید که این مدخل آنجا وجود ندارد؛ اما اگر ارجاعات کامل باشد، هر ورودی را در اینجا دارید، این مسأله در مدخل یابیهای اصطلاحنامهها اخیراً کاربردهای زیادی پیدا کرده است.
خوشبختانه بخش پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم این کار را آغاز و به ثمر هم رسانده و از آن استفاده کرده است؛ نمایههایمان هم که در اینجا انجام میشود، بر اصطلاحنامه مبتنی است؛ نمایه پایان کتاب کار جدیدی است که امیدوار هستیم این مدل راه بیفتد؛ چون در حال حاضر نمایه پایان کتاب، کاری لفظی است؛ یعنی با یک سیستم ماشینی، کلید واژههایی را که زیاد در متن تکرار شده است، جدا میکنند، و بعد یک انسان یا محققی مینشیند یا تایپیست حرفهای که متن را بفهمد، مینشیند و اینها را یک طور حذف و اصلاح میکند و این نمایه پایان کتاب میشود.
هر کتابی برای خود نمایهای دارد؛ اینها هیچ ربطی به هم ندارند؛ ما در دفتر تبلیغات اسلامی اخیراً این کار را کردهایم، که نمایه آثار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی را بر اساس اصطلاحنامه در پایان کتب انجام میدهیم و این اتفاق اگر بیفتد اطلاعات ما به نوعی مدیریت میشود؛ یعنی اگر مدیریت اطلاعات اتفاق بیفتد ما میفهمیم چه داریم و تمام نمایههای پایان کتاب با اصطلاحنامه وصل هستند که از این زبان کنترل شده استفاده میشود.
مدیریت اطلاعات یکی از معضلات فرهنگ ما میباشد و ما در این زمینه هیچ فکر خاصی نکردهایم. یکی از زیرساختهای مهم مدیریت اطلاعات همین اصطلاحنامهها هستند که البته غربیها به آن «تزاروس» میگویند، فرهنگستان تزاروس را به اصطلاحنامه ترجمه کرده است و عربها هم تا این اواخر نمیدانستند که چه باید بگویند؛ یک وقت میگفتند، معجم المصطلاحات العلوم الاسلامیه، یعنی اصطلاحنامه علوم اسلامی؛ اخیراً در همایش بین المللی رونمایی اصطلاحنامه فلسفه در لبنان پیشنهاد صاحب نظران کلمه «المکنز» یعنی «گنج واژه» را مطرح کردند.
یکی از ابزارهای اساسی ما برای اینکه اطلاعات خود را مدیریت کنیم، این است که باید تزاروس یا اصطلاحنامه ایجاد کنیم؛ در قم این کار انجام شده است و امیدواریم که بهرهبرداری از این کار زیربنایی در جامعه علمی ما مدل و فرهنگ شود و از این کار استفاده کنند.
رسا ـ تدوین اصطلاحنامهها و نمایهها در پیشبرد اسلامیسازی علوم انسانی چقدر نقش دارد؟
ما اگر قصد داریم که علوم پایه، اسلامی شود، باید تحقیق شود که خودمان چه داریم؛ ما داشتههای خود را درست نمیدانیم؛ یعنی اگر یک موضوعی را به من بگویند، یک طور فکر میکنم و اگر همین را به یک محقق دیگر بگویند، طور دیگری فکر میکند و اگر این را به یک استاد حوزه بگویند طور دیگری برداشت میکند. ما باید در یک سامانه منسجم داشتههای خود را نظم دهیم که اگر بگویند در فلان موضوع چه دارید، دیگر در موتورهای جستوجو به دنبال آن نگردیم. از این رو باید اطلاعات را مدیریت کرد و در مرحله بعد که از داشته های خود مطلع خواهیم شد؛ میتوانیم بگوییم در این بحث خاص که در علوم انسانی مطرح شده، اسلام این مباحث را دارد؛ بنابراین ما باید این علم را با این نگرش جدید اصلاح کرده و تغییر دهیم.
به نظر من یکی از ابزارهای تولید علم و اسلامیسازی علوم و توسعه علوم اسلامی این است که ما باید این ابزار را ایجاد کنیم؛ این به عنوان یک کلید، زیرساخت و زیربنا است؛ یعنی به نوعی شما را از داشتههای خود آگاه میکند، شما را از بحثهای متورم شده با خبر میکند که این بحثها خیلی شده است و دیگر نشود و موضوعاتی را که کم درباره آن بحث شده است، نشان میدهد و بعد موضوعات جدیدی را که باید مطرح شود را عیان میسازد، چون در این سامانه وجود ندارد و پس این کار تازه است. یعنی ما با تدوین اصطلاحنامهها، البته اگر درست انجام شود، بر مرزهای دانش حرکت میکنیم؛ حرکت بر مرزهای دانش یعنی اینکه ما چه داریم و حرف تازه ما چیست؛ حرکت بر مرزهای دانش در توسعه و رشد علوم بسیار مهم است؛ و ما از این جهت واقعاً مشکل داریم.
بسیاری از مقالات ما و حرفهای ما حرف دیگران است، ولی چون ما خبر نداریم که دیگران چه گفتند، فکر میکنیم که حرف تازهای است؛ این ابزارها مهم است؛ یعنی یک ابزار بنیادی علم در تحول و توسعه علوم و تولید علوم و دانش نوین است.
رسا ـ اکنون در اسلامیسازی علوم ما در چه جایگاهی قرار داریم؟
متأسفانه ما در این جهت خیلی کم کاری کردهایم؛ تاکنون در محیطهای آکادمیک مطرح و درباره آنها بحث شده، در حالی که همان علوم غربی است که دیگران برای ما ارمغان آوردهاند و ما ترجمه کردهایم؛ چون در علوم انسانی متداول مطرح است، خود انسان است؛ انسانی که منعزل از خدا است؛ اصلاً اصول انسانی متداول مبتنی بر انسانی است که توحید برای او ملاک نیست، یعنی اگر خیلی خوشبینانه صحبت کنیم میگوییم که انسانی که برایش الحاد و شرک و توحید مهم نیست؛ در حالی که خیلیها که سخت و تند حرکت میکنند، میگویند که اصلاً بنای این علوم بر الحاد است؛ کسانی که این علوم را تنظیم کردهاند، اصلاً دنبال این نبودهاند که خدایی در کنار انسان باشد و انسان به خدا نیاز دارد.
در حالی که وقتی ما از علوم انسانی بحث میکنیم، علومی است که برای انسان مخلوق خدا ساخته شده است و میخواهد برای این انسان راهگشا باشد؛ اما این موضوع در علوم انسانی متداول مطرح نبوده بلکه انسان بدون خدا منظور است؛ از این رو ما در این جهت هم کم کاری داشته ایم یا بهتر بگویم هیچ کاری نکردهایم، و هنوز با تمام تأکیدات مکرر و فراوانی که رهبر معظم انقلاب داشتند، ما کار اساسی نکردهایم و از این جهت واقعاً بعد از چهل سال جز شرمساری چیزی نداریم.
البته این کار یک روز و دو روز و کار من و امثال من هم نیست؛ کاری است که افراد زبده باید به صورت جمعی بنشینند و کار گروهی اساسی انجام دهند و شخصیتهای بزرگ علمی باید در این باره کار کنند، زمان هم خواهد برد؛ آنچه که مهم است، این است که ما باید در این کار نقطه آغاز داشته باشیم.؛ من میگویم، این کاری که ما انجام دادیم، یک نقطه آغاز است، از این جهت میتواند به این جریان کمکی باشد؛ اگر این ابزار را تنظیم و تکمیل کنیم، در کنار این، بزرگانی که در رشتههای علوم اسلامی تبحر دارند نیز به این قضیه به معنای واقعی ورود کنند، به جای اینکه فقط درسهای خارج خود را مهم بدانیم که البته مهم است.
باید لجنههای بزرگی در رأس یک مرجع فهیم و خوش سلیقه و خوش فکر، شکل بگیرد و و او محور شود و هرکدام از اینها یکی از این حوزهها را مدیریت کنند تا یک تحولی در علوم به وجود بیاورند؛ ما این کار را نکردهایم و در این جهت بسیار ضعیف و ناتوان هستیم و هیچ ادعایی نمیتوانیم داشته باشیم./998/گ404/ف
خصوصا این کار از نقطه صفر شروع شده و الان در حد قابل توجهی توسعه پیدا کرده است.
خدا قوت