۰۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۸:۲۳
کد خبر: ۶۵۵۸۷۷
به صاحب امتیازی جامعه المصطفی العالمیه؛

شماره ۴ دوفصلنامه «کلام حکمت» منتشر شد

شماره ۴ دوفصلنامه «کلام حکمت» منتشر شد
چهارمین شماره دوفصلنامه تخصصی «کلام حکمت» به صاحب امتیازی جامعه المصطفی العالمیه با مدیر مسؤولی فاطمه کبری متولیان و سردبیری معصومه گل گلی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، چهارمین شماره دوفصلنامه تخصصی «کلام حکمت» به صاحب امتیازی جامعه المصطفی العالمیه با مدیر مسؤولی فاطمه کبری متولیان و سردبیری معصومه گل گلی منتشر شد.

در این فصلنامه در 5 مقاله و در 91 صفحه منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

 

مبانی فکری و عقیدتی الحوالی در توحید و نقد آن

معصومه محمدی؛ محمود احمدی میانجی

چکیده: الحوالی از شخصیت­ های معاصر نوسلفیان است که با فعالیت­ های خود در محیط­ های علمی و انتشار کتب و مقالاتش باعث تبلیغ عقاید وهابیت و جنبش ­های تکفیری شده است. عمده این عقاید در زمینه توحید است. بنابراین، لازم است که مبانی فکری - عقیدتی این فرد در زمینه توحید با روش توصیفی - تحلیلی نقد و بررسی شود. در این نوشتار مبانی فکری الحوالی در سه حیطه هستی­ شناسی، معرفت­ شناسی و روش­ شناسی بررسی می­ شود. الحوالی  در هستی­ شناسی معتقد است که امور غیبی وجود دارد و ایمان به آن واجب است. در معرفت­ شناسی معتقد است که منابع استنباط علوم دینی، قرآن، سنت و اجماع سلف است. در روش­ شناسی قائل به ظاهر­گرایی و نفی تأویل و حجیت فهم سلف است. در نهایت این نتیجه به دست می­ آید که اینها همه ریشه در جایگاه عقل نزد سلفیه دارد. در زمینه عقاید دینی، الحوالی دیدگاه وهابیت را دارد و توحید را به سه نوع تقسیم می­ کند: توحید در صفات، توحید در ربوبیت و توحید در الوهیت. در قسم اول برای خداوند صفاتی را اثبات کرده است. در قسم دوم آن را توحید در خالقیت معرفی می­ کند و اینکه تمام انسان­ ها حتی مشرکان به طور فطری آن را قبول دارند. قسم سوم را توحید عبادی می­ داند و اینکه رسولان به خاطر همین قسم مبعوث شده­ اند و آمده­ اند تا انسان­ها را متعبد کنند و آنها را از پرستش خدایان دروغین برحذر دارند. از نظر الحوالی مهمترین نوع توحید، توحید عبادی است و یک مسلمان واقعی باید مواظبت کند که در زمینه عبادت دچار شرک نشود. طبق نظر وهابیت از نتایج توحید عبادی است که توسل، شفاعت، زیارت و بسیاری از اعمال دیگر مسلمانان از مصادیق شرک شمرده می­ شود.

 

بازگشت روح به بدن تناسخ یا معاد

فاطمه حسینی

چکیده: یکی از دغدغه ­های دیرینه بشر فرجام انسان پس از مرگ است. بسیاری از انسان­ ها به بازگشت روح پس از مرگ معتقد هستند، اما در اینکه روح چه زمانی و به چه جسمی برمی­ گردد، اختلاف دارند. تناسخ و معاد دو باور پویا در این زمینه هستند و این نوشتار این دو باور را در بستر هندوئیزم و اسلام بررسی می­ کند. بر اساس تناسخ، روح انسان در چرخه­ مرگ ­ها و تولدهای مکرر دنیایی گرفتار است تا وقتی که به حقیقت مطلق بپیوندد، اما براساس معاد روح انسان پس از مرگ به عالم برزخ می ­رود و در نشئه آخرت به بدن خاکی احیا شده­ اش بازمی ­گردد. در مقایسه دلایل تناسخ و معاد مشخص می­ شود که قدمت دلیل نقلی تناسخ به ابتدای هندوئیزم نمی­ رسد. دلیل عقلی آن خالی از اشکالات اساسی نیست. شهود عرفانی تناسخ نیز دلیل معتبری نیست. ادعای یادآوری زندگی­ های پیشین نیز با کریپتومنسیا قابل تبیین است. بنابراین، دلیل قانع­ کننده ­ای برای تناسخ وجود ندارد، اما معاد دلایل نقلی و عقلی معتبری دارد و شواهد بر احیای مردگان این باور را تقویت می ­کند. شهود پیامبر (ص) در معراج نیز دلیل دیگر حقانیت آن است. بنابراین، معاد در درجه ­ای از اعتبار است که باور تناسخ هرگز به آن نمی ­رسد.

 

جایگاه نفس در کرامت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی

شریفه فهیمی؛ صدیقه محمدی

چکیده: در پژوهش حاضر جایگاه نفس در کرامت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی تبیین و بررسی می­ شود. با توجه به اهمیت مسئله کرامت انسان و جایگاه ویژه نفس در آن هدف از این پژوهش تبیین جایگاه نفس در رسیدن انسان به کرامت برای اصلاح و ارتقای سطح بینش پژوهش­گر و دیگر افراد جامعه نسبت به این موضوع از دیدگاه علامه طباطبایی یکی از برجسته­ ترین اندیشمندان حکمت متعالیه در عصر حاضر است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی - توصیفی و با بهره­ گیری از آثار علامه طباطبایی و برخی آثار حکمت متعالیه ابتدا سیر نزولی و صعودی نفس در رسیدن به کرامت، حرکت استکمالی نفس در سیر صعودی و جامعیت وجودی نفس در عوالم وجود را بررسی می ­کند و سپس حقیقت کرامت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی را بیان می­ کند. نتیجه این پژوهش نشان می­ دهد که از دیدگاه علامه طباطبایی حقیقت نفس از عوالم بالای تجرد است که در کمال ­پذیری و تکامل به بدن وابسته است و از کرامت جامعیت وجودی عوالم سه ­گانه وجود برخوردار است، یعنی نفس می­ تواند با حرکت اشتدادی خود همه کمال­ های مادون و کامل­تر از آن را به دست آورد‌ و کرامت­ های وجودی شدیدتری به­ دست آورد. بالاترین مرتبه کرامت نفس رسیدن به تجرد عقلی و فوق عقلی است و حقیقت کرامت نفس رسیدن آن به کمال نهایى خود است که همان فناى ذاتى، وصفى و فعلى در حق تعالی است و انسان برای رسیدن به آن می ­تواند با علم و عمل از مرحله قوه و استعداد درآمده و به مرحله فعلیت برسد.

 

حکومت اسلامی از دیدگاه ماوردی، ابن تیمیه، سید قطب و عبدالسلام فرج

زهرا محمدی

چکیده: اندیشه سیاسی در اسلام قدمتی مانند دین اسلام دارد و از دیرباز با مشخص ­شدن عناصر اصلی و اولیه این دین مسلمانان به تفکر درباره جایگاه حاکم، نوع رابطه میان زمامدار و مردم، نوع حکومت و ... پرداختند. مقاله حاضر با بیان اندیشه چهار تن از اندیشمندان اهل سنت و سلفی، یعنی ماوردی در احکام السلطانیه، ابن تیمیه در السیاسه الشرعیه، سید قطب در معالم فی الطریق و عبدالسلام فرج در الفریضه الغائبه نوع نگاه ایشان را به حکومت، خلیفه و ویژگی­های حکومت و حاکم اسلامی مشخص می­ کند. نوشته حاضر به شیوه ­ای توصیفی - تحلیلی و با نگاهی از درون به مسئله حکومت از دیدگاه این اندیشمندان پرداخته است تا سیر تطور این بحث در میان ایشان و نقاط اشتراک و اختلاف دیدگاه­ های شان را بیان کند. مقاله حاضر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی، اهداف حکومت اسلامی، ویژگی­ های حکومت اسلامی، ارکان حکومت اسلامی، چگونگی تعیین حاکم اسلامی، شرایط حاکم اسلامی و وظایف حاکم اسلامی را از دیدگاه اندیشمندان فوق بررسی می­ کند. به نظر می­ رسد با وجود تعلق این اندیشمندان به اهل تسنن مسئله حکومت اسلامی مسیر یکسانی را نپیموده و در مسائلی مانند ادله ضرورت حکومت اسلامی، چگونگی تعیین حاکم اسلامی، ارکان حکومت اسلامی، شرایط حاکم اسلامی و ... اختلافاتی دیده می­ شود.

 

روش شناسی گفت وگوی ادیان در قرآن و سنت

صدیقه حمیدی؛ سعید ارجمندفر

چکیده: پژوهش حاضر در راستای اخذ شیوه ­های مقبول گفت­ و گو از قرآن، سیره نبوی و ائمه معصومین(ع) در گفت­وگوی مؤثر و سازنده با پیروان سایر ادیان و رسیدن به یک همزیستی مسالمت­ آمیز با آنهاست. در این پژوهش روش قرآن در تعامل دینی در دو بخش روش گفت­ و گو و تعامل با پیروان سایر ادیان مطرح می­ شود که گفت­ و گو بر محور مشترکات، مجادله احسن، رعایت عدالت، احترام به پیمان­ ها و قراردادها، احسان و تألیف قلوب از جمله این روش­ هاست. سپس شیوه­ های گفت­ و گو در سیره نبوی و ائمه معصومین(ع) در مواجهه با پیروان سایر ادیان بررسی می­ شود. پیامبر اکرم(ص) گفت­ و گو، بحث، مناظره، نامه و پیمان­ های بسیاری با غیر مسلمانان داشت و اهتمام آن بزرگوار به رابطه دوستانه و مسالمت­ آمیز با دیگر ادیان نشان می­ دهد که آن حضرت همواره از جنگ، خون­ریزی و منازعه­ های بی­مورد گریزان بوده و منطق گفت­ و گو را بر هر امر دیگری مقدم می­ دانست. سیره ائمه اطهار(ع) نیز بر منطق گفت­ و گو مبتنی بود. گفت­ و گو با پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، داشتن سعه­ صدر و تحمل شنیدن دیدگاه­ های مخالف و احترام به حقوق اقلیت­ ها از ویژگی­ های بارز امامان معصوم(ع) بود. همچنین موارد بسیار زیاد گفت­ و گو و مناظره با رهبران دیگر ادیان بهترین دلیل بر اهمیت و جایگاه گفت­ و گو در سیره ایشان است.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دوفصلنامه تخصصی «کلام حکمت» می توانند به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://tw.journals.miu.ac.ir/ مراجعه کنند و یا با شماره 37183287-025 تماس بگیرند./822/ن۶۰۳/ف

شماره 4 دوفصلنامه «کلام حکمت» منتشر شد

مهدی فلاحی
ارسال نظرات