۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۳
کد خبر: ۶۵۶۶۶۵

پیشنهاد ۴ رمان رضوی برای هدیه به نوجوان

پیشنهاد ۴ رمان رضوی برای هدیه به نوجوان
همزمان با دهه کرامت ۴ رمان رضوی با نام‌های «اعترافات غلامان»، «بیدارم کن»، «راز آن‌بوی شگفت» و «ماه غریب من» ویژه گروه سنی نوجوان برای مطالعه پیشنهاد می‌شود.

به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، همزمان با دهه کرامت ۴ رمان رضوی با نام‌های «اعترافات غلامان»، «بیدارم کن»، «راز آن‌بوی شگفت» و «ماه غریب من» ویژه گروه سنی نوجوان برای مطالعه پیشنهاد می‌شود.

بر اساس این گزارش، «اعترافات غلامان»، به قلم حمیدرضا شاه‌آبادی، «ماه غریب من» به نویسندگی مجید ملامحمدی و دو کتاب «بیدارم کن» و «رازآن بوی شگفت» از فریبا کلهر چهارگانه رمان‌های رضوی ویژه نوجوانان است که انتشارات آستان قدس رضوی طی سال‌های گذشته روانه بازار کرده است و در این ایام فرصت مناسبی برای مطالعه است.

 


* بیدارم کن؛ سفر امام رضا(ع) از مدینه به مرو

«بیدارم کن» عنوان کتابی ۱۴۰ صفحه‌ای مصور در قطع وزیری به قلم «فریبا کلهر» است که نویسنده در آن، داستانی را بر اساس سفر امام رضا(ع) از مدینه به مرو در سال ۲۰۰ هجری قمری روایت می‌کند. این کتاب در دو بخش نوشته شده است؛ «حرکت از مرو به سوی مدینه»، «مدینه»، «حرکت از مدینه»، «بصره»، «اهواز»، «اصفهان»، «نیشابور» و سرانجام «مرو»، عناوین سرفصل‌های بخش اول این کتاب است؛ نویسنده در بخش دوم نیز در قالب عناوین مردی که به تمام آرزوهایش رسیده بود، جواب همیشگی، نمازی که خوانده نشد، نقشه‌ای دیگر، به سوی بغداد و رو به آسمان داستان را روایت می‌کند.

نویسنده برای نگارش آن از منابعی همچون عیون اخبارالرضا(ع)، منتهی الآمال، اخبارالطویل، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا(ع) از مدینه تا مرو، زندگی سیاسی هشتمین امام(ع)، الکافی و ... استفاده کرده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«به جلودی می‌گویم: از چه می‌ترسی؟ جلودی سرم فریاد می‌زند: از تو، از ابوالحسن، از تک تک این سربازها که ممکن است ظاهرا سرباز من، اما در باطن، طرف‌دار ابوالحسن باشند، از این ماه که انگار فقط برای ابوالحسن است که نورافشانی می‌کند، از این خاکی که زیر پایم منتظر فرمان ابوالحسن است تا چشمه‌هایش را نشان دهد، از این باد که در دست ابوالحسن آرام می‌گیرد، از آن گنجشک، از آن سکه، از آن آهو، از آن شیر، از همه چیز می‌ترسم رجاء! چون مسئولیت ابوالحسن با من است؛ چون ابوالحسن یارانی دارد که تمام راه ما را تعقیب کرده‌اند تا در جایی مناسب، بر سر و رویمان بریزند و امامشان را از چنگمان درآورند...»

 


* راز آن بوی شگفت؛ داستانی بر اساس زندگی امام رضا(ع)

«فریبا کلهر» در کتاب دوم خود نیز با عنوان «راز آن بوی شگفت» داستانی را بر اساس زندگی امام رضا(ع) برای مخاطبان نوجوان روایت می‌کند. نویسنده در این کتاب می‌کوشد با زبانی شیوا و روان و در قالب داستان، نوجوانان را با زندگی هشتمین امام شیعیان، حضرت رضا(ع) آشنا کند. این اثر هم در ۱۴۰ صفحه‌ مصور رنگی در قطع وزیری روانه بازار شده است.

کتاب «راز آن بوی شگفت» که برگزیده یازدهمین کتاب سال رضوی شده است، براساس سفرنامه امام رضا(ع) از مدینه به مرو در دو بخش برای کودکان و نوجوان نوشته شده؛ بخش اول؛ داستان مشاهدات رجاء بن ابی ضحاک (از مردم خراسان) در همراهی سفری با عیسی جلودی (سردسته نظامی مامون) به مدینه به قصد غارت و دگرگونی او؛ در داستان‌های حرکت از مرو به مدینه، مدینه، حرکت از مرو به سوی مدینه، مدینه، حرکت از مدینه، بصره، اهواز، اصفهان، نیشابور، و سرانجام مرو؛ بخش دوم؛ داستان‌هایی به روایت ابولصلت(اباصلت هروی) راوی که در مرو همه جا همراه امام بود در قالب عناوینِ: مردی که به تمام آرزوهایش رسیده بود، جواب همیشگی، نمازی که خوانده نشد، نقشه‌ای دیگر، به سوی بغداد و رو به آسمان؛ (داستان‌های هم‌نشینی اجباری ثامن‌الحج با مامون تا شهادت آن امام بزرگوار.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«صدا گفت: بلند شو... بلند شو فرار کن!. صاحب آن صدای لرزان، دست‌های ابوعبدالله را باز کرد. پوستین گرمی به روی دوشش انداخت و گفت: این بخت توست. گروگان‌های قبلی، همین‌جا بالای کوه دفن شدند و کسی خبر ندارد که چه بلایی به سرشان آمده است؛ اما تو... خوش اقبال بودی که تحمل من تمام شد و دیگر نمی‌توانم به این زندگی ادامه بدهم. بلند شو و برو... دور شو...!»

 

* اعترافات غلامان؛ روایت ۳۰ غلام جنگی

«حمیدرضا شاه‎آبادی» نویسنده «اعترافات غلامان» در این اثر حکایت آوردن امام رضا(ع) از مدینه به مرو را از زبان ۳۰ نفر از غلامان جنگی بنی‌عباس و مأمون روایت می‌کند. هر بخش از این کتاب از نگاه یکی از این غلامان روایت می‌شود برای مثال غلامی که سرکرده غلامانی است که امام رضا(ع) را از مدینه به مرو می‌آورند یا غلام کاتب دارالحکومه که شب و روز در خواب و بیداری مراقب امام(ع) است و ...؛ همه این غلامان از زاویه دید خود به روایت ماجرا می‌پردازند و پازلی را تکمیل می‌کنند که قرار است به فاجعه‌ای دردناک منجر شود.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

ما سی نفر بودیم؛ سی غلام سیاه با سرهای تراشیده، سینه‌های ستبر و بازوهای پیچ در پیچ و در هم فرو رفته. سی غلام با حلقه‎های آهنی بزرگ که از لاله‌های گوشمان گذرانده بودیم و بازوبندهای سیاه چرمی که بر گرد بازوهایمان داشتیم. ما سی غلام بودیم که بنا بود ثروتمند شویم، ثروتمندترین مردان مرو. قرار بود هر کدام ده کیسه طلا پاداش بگیریم با ده پارچه آبادی از خاک حاصلخیز خراسان. ما سی غلام بودیم که قرار بود کمی بعد، هر کدام حداقل سی غلام داشته باشیم.

ما سی غلام بودیم که بنا بود بی‌رحمانه محاکمه شویم. آنقدر شلاق بخوریم که پوست تنمان از گوشتمان جدا شود و خون قرمز رگ‌هایمان، رنگ تیره پوستمان را به سرخی برگرداند. قرار بود سرهایمان را جدا کنند و تنمان را بر سی داربست چوبی، کنار دروازه مرو بیاویزند! و سرهایمان، همان سی سر تراشیده سیاه رنگ را که حلقه‌های آهنی از میان گوش‌هایشان گذشته بود، بر پشت شتری راهوار ببندند و روانه مدینه کنند.

ما سی غلام هستیم که خون بهترین اولاد آدم در روی زمین را ریخته‌ایم. آیا به راستی ریخته‌ایم؟! می‌دانیم که شمشیرهایمان را بر تنش فرود آوردیم، آن هم نه یک بار، آنقدر که گوشت و استخوان‌هایش در هم کوبیده شد؛ اما ما او را نکشته‌ایم! آیا به سزای عمل بی‎نتیجه‌مان، مهمان ادبی آتش خواهیم شد؟...

 

ماه غریب من ؛ به دو زبان فارسی و عربی

ماه غریب من کتاب، داستان زندگی امام رضا(ع) را در ۴فصل به نام‌های: بهشت مدینه، هشتمین آسمان، سفر به سرزمین غربت و سرانجام، تنهایی روایت می‌کند. هر فصل شامل ۶۳ قصه از داستان‌های کوتاه و زیبا با موضوعات مختلف از تولد امام رضا(ع)، پدرش، مادرش و ماجراهای او و یارانش است. نثر کتاب بسیار ساده و روان و به علاوه نوعی از شاعرانگی هم لابه‌لای سطور پیداست.

در بخشی از کتاب آمده است:

امام رضا(ع) ناراحت بود و چشمانش نگران و مضطرب. ایستاد و به گوشه‌ای از زمین خیره شد.
یکی از یاران پرسید: «چرا ناراحتید؟ چه شده مولای من؟»
امام میوه‌ای نیم خورده را به او نشان داد. نیمی از آن را یکی از غلامان خورده بود و نیمه دیگرش را آنجا انداخته بود.
امام گفت: «این میوه را چه کسی خورده است؟»
یکی از غلامان جلو آمد و با خجالت گفت: «من خورده‌ام!»
امام با ناراحتی نگاهش کرد و گفت: «سبحان‌الله! چرا اسراف می‌کنی؟ چرا به نعمتهای خداوند بی‌اعتنایی؟ مگر نمی‌دانی که خدا اسراف‌کاران را به سختی کیفر می‌دهد؟»
بعد برگشت طرف دوستان و ادامه داد: «وقتی به چیزی نیاز ندارید، بیهوده آن را مصرف نکنید. هیچ چیزی را بیهوده تلف نکنید. اگر به آن نیاز ندارید، آن را به نیازمندان ببخشید!»...
کتاب ماه غریب من با عنوان قمری الغریب به زبان عربی نیز توسط به‌نشر منتشر شده است.

این کتاب ها را می‌توانید از www.Behnashr.com و فروشگاه‌های کتاب به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) همزمان با دهه کرامت با تخفیف ویژه تهیه کنید./826/ت303/ق

منبع: فارس
ارسال نظرات