نگاهی به جنایتهای آمریکا در گستره جهانی
به گزارش خبرگزاری رسا، با نگاهی به رفتار و عملکرد حقوق بشرِ سازمان ملل در سالهای اخیر، متوجه میشویم که این سازمان تنها بازتابنده و محققکننده آمال گروه و طبقهای خاص از جامعه جهانی است. از آن رو که این سازمان هیچ اشارهای به اوضاع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اقشار مختلف در برنامه خود ندارد، میتوان آن را ابزاری برای سلطه قدرتهای جهانی قلمداد کرد؛ یا به عبارتی حقوق بشر سلاحی سیاسی برای بقای قدرتمندان در عرصه جهانی است؛ یعنی این فاتحان و سلطهگرانند که حقوق بشر را تدوین و ترویج میدهند؛ بنابراین به راحتی میتوان آن را اعلامیه حقوقِ طبقه حاکم نامگذاری کرد.
در میان ناقضان حقوق بشر، رفتار آمریکا با دیگر کشورها و تعامل آن با سلطهجویان و مستکبرانی که همعنان او در تمامی اعصار بوده و هستند نمودی چشمگیر دارد.
از آن جهت که برای کشورمان، هجوم بخش اعظمی از رفتار نقضکننده حقوق بشر از سوی آمریکا بین تاریخهای هفتم تا دوازدهم تیرماه متمرکز شده است، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیهای در سال ۱۳۹۴ این هفته را به دلیل ظلم روا داشته شده و جنایات ضدبشری متعدد آمریکا بر ایران، و به طور خاص سقوط هواپیمای مسافربری ایران-دوبی در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷، «هفته حقوق بشر آمریکایی» نامگذاری کردهاند.
در ادامه به مناسبت سالروز شهادت قربانیان آدمکشیِ سال ۶۷ آمریکا، نگاهی به جنایات ضدانسانی این کشورخواهیم داشت و به شرحِ مختصر پارهای از آنان میپردازیم.
هیروشیمای ایرانی، محصول دوستی آمریکا و صدام
تاکنون خاطره بمباران شیمیایی رژیم صدام در شهرهای «سردشت»، «حلبچه»، «سرپل ذهاب»، «گیلانغرب»، «اشنویه» و «فاو» از ذهن ما ایرنیان پاک نشده و مانند زخمی کهنه باقی مانده است.
از بارزترین نمودهای جنایات آمریکا که بر جهانیان پوشیده نیست، کمکهای این کشور به رژیم بعثی صدام در عراق و حمایت سیاسی و لجیستیکی به متجاوزان در این بمبارانهای شیمیایی است.
رژیم صدام در طول جنگ تحمیلی حدود ۴۰۰ بار به ایران و نیروهای ایرانی حمله شیمیایی کرد. در آن زمان سازمان ملل حمل سلاح شیمیایی را در ظاهر ممنوع اعلام کرده بود، اما رژیم صدام به طور مکرر از آنها در جنگ تحمیلی علیه ایران استفاده میکرد. آغاز استفاده از این سلاحها پس از عملیات آزادسازی خرمشهر و در ابعاد محدودی آغاز شد؛ اما پس از پیروزیهای پی در پی ایران و شکست نیروهای عراقی در عملیاتهای «والفجر ۲»، «والفجر۴»، «خیبر» و «بدر»، استفاده از این سلاحهای به شکل گستردهتری انجام شد.
از نتایج جنایت آمریکا در همکاری ضدانسانی با رژیم بعثی تنها ذکر این نکته کافی است که علاوه بر صدهزار قربانی جنگ در آن زمان، در حال حاضر دهها هزار جانباز شیمیایی از جنگ تحمیلی برای ایران باقی مانده که اکثریتشان حال جسمانی وخیمی دارند.
نگهداری کودکان مهاجر در قفسهای آمریکایی
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، که به سیاستهای مهاجرستیزانهاش معروف است دو سال پیش (۱۳۹۷) به مأموران مرزی ایالات متحده دستور داد تا کودکان مهاجر را از والدینشان جدا کرده، پدر و مادر آنها را به زندان انداخته و کودکان را در قفس نگهداری کنند.
از همین رو در بازه زمانی یک ماهه (۵ اردیبهشت- ۱۹ خرداد ۱۳۹۷) حدود ۲ هزار و پانصد کودک مهاجر در آمریکا در قفس نگهداری میشدند.
این برنامه از سوی کاخ سفید «مدارای حداقلی» نامگذاری و اعلام شده بود که حتی مهاجرینی هم که خطر مرگ آنها را تهدید کند، از سیاستهای سختگیرانه آمریکا در امان نباشند.
خودزنی و آدمکشیِ درونی در آمریکا
قطعا نگاهی به جنایات آمریکا کافی است تا دریابیم این کشور به خودش هم رحم نخواهد کرد. یکی از جنایات غیرقابل چشمپوشی از سوی آمریکا در تاریخ ۱۹ آوریل سال ۱۹۹۳ (۳۰ فروردین ۱۳۷۲) رقم خورد.
در این زمان مأموران آمریکا در شهر «ویکو»، ایالت تگزاس، دست به رفتاری وحشیانه علیه اعضای یک شاخه مذهبی به نام «داودیه» زدند؛ جنایتی که در آن ۸۲ نفر با اکثریت زنان و نوزادان، زنده سوزانده شدند.
داودیان اعضای یک فرقه از مذهب پروتستان دین مسیح هستند. آنها به شکلی عمیق باور به ظهور یک منجی دارند و از همین رو در محلی جدا زندگی میکردند- منطقه تپه «مونت کارمل» در ۱۴ کیلومتری شهر ویکو ایالت تگزاس آمریکا.
رهبری فرقه داودیه، فردی به نام «دیوید کورش» بود. در آن زمان اداره «ای تی اف» (سلاح گرم ایالت تگزاس) کورش و اعضای داودیه را به انبار کردن سلاح و اختراع آتش بارهای جدید متهم کرده بود. از طرفی دادستانی تگزاس مظنون به زندانی کردن اعضای این فرقه به دست کورش بود. البته این اتهام بعدها از سوی بازماندگان جنایت آمریکا علیه فرقه داودیه به صراحت رد شد. علاوه براین، تشکیلات امنیتی و پلیسی ایالات متحده در سال ۱۹۹۲، کورش را به فساد اخلاقی متهم کرد، اما، چون برای این اتهام مدرکی نداشتند، پرونده او را مختومه اعلام کردند.
درآخر و با توجه به مقاومت اعضای داودیه، ماموران «اف بی ای» و ارتش آمریکا با چندین تانک به کمک نیروهای «ای تی اف» آمدند و سکونتگاه اعضای این فرقه در مونت کارمل را به محاصره خود درآوردند. این محاصره ۵۰ روز ادامه داشت.
این اقدامات جنایتکارانه پلیس و ارتش آمریکا در قبال فرقه داودیه تنها به استفاده از مواد آتشزا و تانک خلاصه نشد؛ آنها با گلوله نیز به اعضای این گروه شلیک کردند و در نتیجه آن بیش از ۲۰ نفر از اعضای داودیه مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند که ۵ نفر از آنها کودکان زیر ۱۴ سال بودند.
البته ذکر این نکته ضروری است که در جریان رسیدگی به پرونده این جنایت، دولت آمریکا از تمامی فشار خود استفاده کرد تا حرفی از استفاده مواد آتشزا زده نشود. حتی مسئولان شهر ویکو دستوردادند از بخشی از منطقه مونت کارمل که از سوی نیروهای دولتی آمریکا مورد حمله قرار گرفته بود، خاکبرداری شده تا نشانههای توحش پلیس و ارتش آمریکا کاملا محو شود.
همچنین در سال ۱۹۹۴ که کنگره آمریکا به شکلی صوری حادثه مونتکارمل را مورد برسی قرار داد، اسناد مربوط به استفاده نیروهای دولتی آمریکا از مواد و تجهیزات آتشزا در جنایت اعضای داودیه، را انکار کرد تا زمانیکه پس از پنج سال، سخنگوی «افبیآی» استفاده از مواد آتشزا در جریان حادثه مونت کارمل را تایید کرد.
زندان گوانتانامو، جایگاهی برای وحشیگری آمریکا
پس از حمله آمریکا به افغانستان، زندانی در پایگاه نیروی دریایی آمریکا در خلیج گوانتانامو در جنوبشرقی کوبا ساخته شد تا افرادی که به ظنِ ایالات متحده تروریست بوده و در نقاط مختلفی از جهان دستگیر شدند، در آن نگهداری شوند. البته این مسئله برکسی پوشیده نیست که آمریکا خود بزرگترین تروریست جهان است. در نتیجه این زندان به جای افرادی تبدیل شد که یا با آمریکا در اهداف تروریستیاش همکاری نکردهاند یا خودسرانه اقداماتی انجام دادهاند.
شهرت گوانتانامو به دلیل انواع غیرانسانیترین شکنجههایی است که در این زندان صورت میگیرد، وحشیگریهایی مانند آزارهای بدنی و خشونت جنسی، غرق مصنوعی، اعدامهای ساختگی، ممنوعیت از خواب و شوکهای الکتریکی و ...
به طور مثال در سال ۲۰۱۵ اخباری مبنی بر شکنجه فردی به نام «مجید خان» منتشر شد که گفته میشد در این زندان دو مرتبه غرق کرن مصنوعی روی او انجام شده بود یعنی صورت او را نگه داشته و رویش آب ریختند تا احساس غرق شدن در او ایجاد شود.
البته این تنها شکنجه روی مجید خان نبوده و گفته میشود او را سه بار به صورت عریان سه روز از میلهایی چوبی آویزان کرده و بعد به حمامِ یخ برده بودند.
همچنین «محمد صلاحی»، از دیگر زندانیان این زندان دز کتابی به نام «خاطرات در گوانتانامو» نوشته است: «در گوانتانامو خواب وجود نداشت و زندانی باید همیشه بیدار میماند؛ باید محل ادرار خود را با لباسمان کاملا خشک میکردیم؛ یک زندانی در گوانتانامو فقط ۳۰ ثانیه وقت غذا خوردن دارد؛ در گوانتانامو زندانیان اهل مناطق گرمسیر دنیا در اتاقهای یخ قرار میگیرند تا بدنشان بیحس شود»
ابوغُرَیب، تداعیگرِ مرگ
زندان ابوغریب برای هرکسی که نامش را میشنود مترادف با مرگ و وحشیگری است. این زندان در غرب بغداد، پایتخت عراق، قرار داشت و آمریکاییها آن را اداره میکردند. در آنجا زندانیانی که اکثریتشان بیگناه بودند با بیرحمانهترین شکنجهها مواجه میشدند.
شکنجههای این زندان به قدری شنیع است که نمیتوان به بیشتر آنها پرداخت. اما روزنامه گاردین اولین رسانه غربی بود که از تجاوز و تعرض زندانبانان و ارتشیهای آمریکا به نوجوانان و جوانان وفیلمبرداری از آنان در این زندان خبر داد. در اردیبهشت ۱۳۸۳ تصاویری غیرقابلباور از شکنجه زندانیان ابوغریب در سنای آمریکا منتشر شد. این تصاویر در همان تاریخ در یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون «سی بی اس» آمریکا نیز نمایش داده شد.
پس از انتشار این تصاویر، روزنامه نیویورکتایمز نیز دست به افشاگری زده و درباره یک نظامی افغان که در ابوغریب زندانی بود نوشت: «در حالی که او را کاملا برهنه کرده بودند، در وضعیت خلاف اخلاق، از او عکس گرفتند تا بعدا وسیله ارعاب و حق السکوت قرار دهند و او بدون جهت ۴۰ روز زیر شکنجه قرار داشت و مانع خوابیدن او شده بودند و بیشتر اوقات هم دستهایش از پشت بسته بود و...»
از یکی از سرجوخههای آمریکا با نام «لیندی اینگلند» که از ماموران شکنجه در ابوغریب بود تصویری منتشر شد که او را در حالی نشان میداد که یک زندانی را بر روی زمین با طناب میکشید، بعدها او در مصاحبهای اعلام کرد: «به ما گفته شده بود وضعیت را برای زندانیان ابوغریب به صورت جهنم درآوریم تا آنها هنگام بازجویی اعتراف کنند».
اما با گذشت ده سال از این افشاگریها فیلمی از شکنجه زندانیان به دست بازجویان آمریکاییِ ابوغریب انتشار پیدا کرد که تصاویر جدیدِ مشمئزکنندهای را نمایش میداد؛ این فیلم اوج سنگدلی ماموران آمریکایی را نشان میداد و یک فضاحت تمام عیار برای آمریکاییها بود.
پنتاگون در آن زمان تلاش بسیاری برای پخش نشدن این فیلم داشت. به قدری این فیلمها غیرانسانی بودند که تنها بیان آن که در بخشهایی از آن صدای ضجههای پسرانی نوجوان در حال آزار جنسی شنیده میشد نمایانگر قطرهای از دریای بیکران قساوت آمریکاییهای ابوغریب خواهد بود.
آمار تکاندهنده کشتار کور در آمریکا
در ایالات متحده سالانه تعداد بسیاری در تیراندازیهای کور کشته میشوند. Mass shooting، یا در اصطلاح فارسی «تیرانداری کور» به حادثهای گفته میشود که در آن چندین نفر قربانی خشونت میشوند. این نوع از کشتار عموماً در مدارس صورت میگیرد.
البته مقامات آمریکایی هر سال از انتشار آمار دقیق این کشتار طفره میروند، اما گفته میشود سالانه حدود ۳۰ هزار نفر در این کشور بر اثر شلیک سلاح قربانی میشوند. پروژهای با نام «بررسی سلاحهای سبک» تخمین زده است در بازه زمانی پنج ساله در هر سال ۸ هزار نفر با سلاحی گرم کشته شدهاند؛ یا به عبارتی میتوان گفت از هر صد نفر ۸ نفر.
به طور مثال، روزنامه «یو اسای تودی» سال ۲۰۱۷ را از مرگبارترین سالها برای آمریکا نام برده. زیرا تنها در چهار ماه نخست این سال بیش از چهار هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.
یکی از معروفترین این تیراندازیها «کشتار دبیرستان کلمباین» (Columbine High School massacre) در سال ۱۹۹۹ و ایالت کلرادو است. «گاس ون سنت»، کارگردان پرآوازه آمریکایی، فیلمی با نام «فیل» در سال ۲۰۰۳ ساخت که نگاهی تأمل برانگیز بر این حادثه دارد.
سیاهپوستان قربانیان دیرینه آمریکا
نگاهی به اعتراضات اخیر آمریکا به قتل جورج فلوید، شهروند سیاهپوستی که به دست افسر پلیسِ سفیدپوست آمریکایی کشته شد، کافی است تا دریابیم این کشور از دیرباز دست به آزار و اذیت و قتل رنگینپوستان کشورش زده است.
قتل فلوید و زانوی افسری بر گردن او که نفسش را برید، علتی شد تا زخمی نهادینه دوباره سرباز کند و مردم از اکثریت کشورهای جهان با او همصدا شوند و فریاد بزنند که نژادگرایی در آمریکا نفس همه دنیا را گرفته و باید به آن پایان داد.
لانه زنبور آمریکایی
در یکی از تازهترین اقدام سالهای اخیر، دستگاههای جاسوسی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی پروژهای با نام «لانه زنبور» طراحی کردند که محصول آن گروه تروریستی «داعش» بود. اسناد این پروژه به دست ادوارد اسنودن، افشاگر آمریکایی، پخش شده است. به گفته او پروژه لانه زنبور دو هدف اصلی در سر میپروراند: تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا و حفظ موجودیت رژیم صهیونیستی. این پروژه تروریستهای مختلف را از نقاط مختلفی گردهم میآورد و به سوریه میفرستاد.
این گروه انواع جنایات وحشیانه خود را در بازه زمانی میان ۸ آوریل ۲۰۱۳ (۱۹ فروردین ۱۳۹۲) تا ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷ (۳۰ آبان ۱۳۹۶) به جهانیان نشان دادند؛ وحشیگریهایی مانند سربریدن کودکان، پوست کندن زندهزنده مردان در مقابل خانوادههای خود، اسیر کردن دختران و زنان بیگناه و تجاوز به آنان و حتی سوزاندن زندهزنده افراد و ذبح دستهجمعی صدها جوان.
از نشانههای بارز همکاری آمریکا و داعش حمله به شهر رمادی، عراق، است. در سال ۹۵ نیروهای آمریکایی که در پایگاه «عین الاسد» مستقر بودند کاروانی بزرگ از نیروهای داعش را به شهر رمادی وارد کردند تا آنها در این شهر به کشتار، تجاوز و جنایت مردمان بپردازند.
کودکان یمنی قربانی هر روزه تعامل آمریکا با عربستان
سالهاست عربستان سعودی به خاک یمن تجاوز نظامی کرده و مردمان آن را به خاک و خون میکشاند. اما کشتار و آوارگی مردم سوریه، سرکوب قیامهای آزادیخواهانه مردم بحرین، و اعدام روحانیون بدون حمایتهای مالی و لجیستیکی آمریکا از عربستان هرگز انجام نمیشد.
کشتار مردم یمن به دست سعودیها، استفاده از بمبهای اورانیوم غنی شده و خوشهای و محاصره زمینی، دریایی و هوایی یمن برای گرسنه نگه داشتن یمنیها و به تسلیم واداشتن آنها در برابر ستمگران و متجاوزان سعودی که با سکوت مرگبار نهادهای بینالمللی مواجه شده، از جمله مواردی است که جهانیان را متحیر کرده است.
آماری که دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل منتشر کرده، از جان باختن حدود ۱۴ هزار نفر یمنی در تجاوز عربستان خبر میدهد، این در حالی است که دیگر گزارشها آماری بسیار بالاتر از این مطرح کردهاند.
همچنین یونیسف (صندوق کودکان ملل متحد) نیز گزارشی ارائه داده است که در آن گفته شده از آغاز عملیات متجاوزانه سعودیها علیه مردم یمن بیش از ۵ هزار کودک یمنی یا جان خود را از دست دادهاند یا مجروح شدهاند، یعنی هر روز به صورت میانگین ۵ کودک کشته یا زخمی میشوند.
این در حالی است که سازمان ملل، که مدعی ترویج صلح و ثبات در جهان است، با مشاهده این جنایات عربستان را محکوم نمیکند و حتی در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) دبیرکل وقت سازمان ملل، نام عربستان را از فهرست کشورهای نقض کننده حقوق کودکان خارج کرده است.
پس از انتشار این اخبار، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا سفری به عربستان داشت و قرارداد فروش ۳۰۰ میلیارد دلار تسلیحات به سعودیها را امضا کرد. آمریکا بزرگترین تامینکننده تسلیحاتی آلسعود محسوب میشود. ارزش مبادلات میان واشنگتن و ریاض به حدی از میزان مجاز بینالمللی فراتر رفته است که با این قرارداد، آمریکا رکورد فروش سلاح به یک کشور را شکسته است!
مدال شجاعت مدعی حقوق بشر به کودکان ایرانیها
در سال ۱۳۶۷ جنایتی وحشیانه از سوی آمریکا صورت گرفت که مانند زخمی در دل ما مردم ایران باقی مانده و گویی ۱۲ تیر ماه هرسال نمکی بر آن پاشیده میشود. در این تاریخ هواپیمای مسافری ایرباس ایران از بندرعباس عازم دُبی بود که بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی جزیره «هنگام» با هجوم یگانهای دریاییِ متجاوز آمریکایی سقوط کرد.
در این هواپیما ۲۹۰ مسافر و خدمه (۶۶ کودک زیر ۱۳ سال، ۵۳ زن و ۴۶ تن تبعه کشورهای خارجی) بود که تمامی آنها با ارتکاب این جنایت وحشیانه به شهادت رسیدند.
پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی با دلیلتراشی و حرفهای ضدونقیض سعی کردند تا این رفتار سبعانه را اشتباهی کوچک جلوه دهند. اما از آن رو که کشتی جنگی وینسنس، که با آن این جنایت صورت گرفته بود، به پیشرفتهترین سیستمهای راداری و رایانهای تجهیز بود و از طرفی نوع هواپیمای در حال پرواز نیز مشخص بود، احتمال اشتباه به کلی مردود اعلام شده و مشخص است این اقدام کاملاً تعمدی بوده است.
مقامات آمریکا بیاعتنا به جنایتی که در قبال ایرانیان انجام دادند پس از چندی مدال شجاعتی بر گردن «ویلیام سی راجرز سوم» ناخدای ناو حمله کننده به هواپیمای ایرانی انداختند تا حمایت خود را از این جنایت رسمی کنند.
اما جمهوری اسلامی ایران نیز ساکت نماند و در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامهای به رئیس شورای امنیت تشکیل جلسه فوری برای رسیدگی به این جنایت را الزامی دانست. سپس در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۶۷ این شورا جلسهای برای رسیدگی به این موضوع برگزار کرد که در آن علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران، به نیابت از کشورمان و جرج بوش پدر، معاون وقت رئیس جمهور، نیز از سوی آمریکا حضور داشتند.
ولایتی در آن جلسه بیان کرد: «حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بی قانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتکارانه آمریکا در حمله به هواپیمای کشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست»
در انتهای این جلسه شورای امنیت، قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد.
به دلیل جنایتی که در این تاریخ صورت گرفت و تکرر دیگر وحشیگریهای آمریکا در هفته بین ۶ تا ۱۲ تیرماه، به تازگی این زمان از سوی رهبر معظم انقلاب هفته «افشای حقوق بشر آمریکایی» نامگذاری شده است.
حضرت آیت الله خامنهای در بیانیه خود در سال ۱۳۹۴ برای نامگذاری این هفته در دیدار با خانوادههای شهدا هفتم تیر و دیگر شهیدان گفتند: «امروز کشور به شناخت دشمن [نیاز دارد]. دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را بهوسیلهی انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانهای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را بشناسیم.
در همین چند روز مشاهده کنید: فردا هفتم تیر است، حادثهی حزب اتّفاق افتاده است؛ در سال ۶۶ در همین روز هفتم تیر، حادثهی بمباران شیمیایی سردشت اتّفاق افتاده است؛ بله، صدام آن کار را کرد، امّا پشت سر صدام چه کسی بود؟ آمریکاییها بودند، غربیها بودند، همان کسانی بودند که بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل این جنایت بزرگ و این قتلعام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر - چند روز بعد - ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است.
در روز دوازدهم تیر - چند روز بعد از این - حادثه اسقاط هواپیمای ایرباس بر روی خلیجفارس است. از هفتم تیر تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتلعام و کشتار [انجام شد]؟ [چقدر]زن، کودک، عالِم، سیاستمدار، بهوسیلهی عوامل آمریکا آماج این جنایتها قرار گرفتند؟ اگر طراح این حوادث هم سرویسهای امنیتی آمریکا و غرب نبودند، حداقل کمککننده بودند؛ حداقل تشویقکننده بودند. این دشمنها را بشناسیم. به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته حقوق بشر آمریکایی اعلام بکنیم.»
در آخر و با توجه به جنایات آمریکا در سرتاسر جهان که تنها گوشهای از آنها در این گزارش آمده، و وجود نهادی در سازمان ملل با نام حقوق بشر، سوالی که همچنان اذهان را درگیر خود میکند، این است که تعریف بشر برای این نهاد چیست و به کدامین گروه خاص تعلق دارد؟ و اگر سازمان هدف این سازمان به ادعا خود برقراری صلح و آرامش برای مردم جهان است، چرا تاکنون به هیچ یک از جنایاتهای آمریکا رسیدگی نشده یا اگر هم بررسی انجام شده صوری بوده است؟