۲۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۹
کد خبر: ۶۵۷۷۷۹
آسیب شناسی مشکلات عرصه تبلیغ (۷)

هم‌افزایی، تقسیم کار، مطالبه‌گری؛ حلقه وصل جزایر تبلیغی

هم‌افزایی، تقسیم کار، مطالبه‌گری؛ حلقه وصل جزایر تبلیغی
حجت الاسلام والمسلمین روستاآزاد هم‌افزایی بر محور تقسیم کار براساس مزیت نهادهای تبلیغی را مهم‌ترین راهکار برای ایجاد هماهنگی میان نهادهای اعزام تبلیغ دانست.

اشاره: تبلیغ دین به صورت سنتی از مسائل اساسی حیات اجتماعی، وظایف مقدّس انبیا، علما، و متفکّران دینی به شمار می رود که در قرن های گذشته علما همواره بر آن پایبند بوده و امروزه نیز با توجه به وجود رادیو، تلویزیون و فضای مجازی باز هم از اهمیت آن کاسته نشده است.

رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از روحانیان در سال 77 بیان فرمودند: «امروز هم تبلیغ، دارای همان نقش عظیم است. مبادا کسی این‌طور تصوّر کند که با بودن رادیو و تلویزیون و ویدئو و این وسایل امروزی، دیگر منبر چه نقشی دارد؟ تبلیغ دین چه نقشی دارد؟ نه؛ آن تأثیری که گفتار یک انسان در یک مجلس روبه‌رو، با گزینش مخاطبین، با انتخاب مطلب لازم در ذهن مخاطبین می گذارد، به‌کلّی با هر نوع تبلیغ دیگر متفاوت است، این نوعِ تبلیغی است که برکات الهی با آن هست؛ آثار مواجهه انسانی در آن هست. بسیار مهمّ است.»

با توجه به اهمیت تبلیغ دین به صورت سنتی نقش نهادهای متعدد اعزام مبلغ نیز بسیار مهم است اما ناهماهنگی و عدم انسجام میان آنها موجب موازی کاری و هدر رفت سرمایه های انسانی شده است.

سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، بررسی راهکارهای ایجاد انسجام در میان این نهادها را در دستور کار خود قرار داده و با مسؤولان مربوطه گفت‌وگوهایی داشته است.

حجت الاسلام والمسلمین نبوی معاون تبلیغ حوزه های علمیه تشکیل شورای تبلیغی از سوی رهبر معظم انقلاب و حجت الاسلام عزت زمانی مدیر کل تبلیغات اسلامی قم تشکیل جبهه تبلیغی را به عنوان راهکارهای ایجاد انسجام در میان نهادی فرهنگی  و تبلیغی بیان کردند.

حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مؤمنی استاد حوزه علمیه قم و خطیب کشوری نیز ایجاد کارگروهی با حضور صاحب نظران و اندیشمندان عرصه تبلیغ را برای بررسی راهکارهای ایجاد هماهنگی در میان نهادهای تبلیغی و فرهنگی، ضروری می داند.

اکنون نیز سراغ حجت الاسلام والمسلمین سعید روستاآزاد معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم رفته و مشکلات عرصه تبلیغ را مورد بررسی قرار داده ایم که تقدیم خوانندگان خبرگزای رسا می شود.

م///هم افزایی بر محور تقسیم کار براساس مزیت نهادهای تبلیغی

رسا ـ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مراکز و نهادهای مختلف فرهنگی و تبلیغی تأسیس شدند، اما به دلیل عدم وجود سازمان و مرکزی برای هماهنگی و تقسیم کار، شاهد هدر رفت منابع و نوعی موازی کاری و عدم هم افزایی هستیم و همین مسأله باعث شده تا در امر تبلیغ دین نیز شاهد مشکلات بسیاری باشیم، تحلیل شما در این زمینه چیست؟

در آغاز از زحمات دوستان عزیز خبرگزاری رسا و زحماتی که رسانه های مختلف حوزوی از جمله رسا متحمل می شوند، تشکر می کنم و حتما فعالیت های شما در پویایی، بالندگی و پیشرفت در مباحث حوزوی و برنامه‌های حوزه علمیه نقش مهمی خواهد داشت.

رسانه‌های حوزوی به ویژه خبرگزاری رسا در انتقال مطالبات طلاب به مدیران، از سوی دیگر رساندن دغدغه‌های مراکز حوزوی و مسؤولان به طلاب نقش مهمی ایفا می کنند که امیدواریم روز به روز موفق‌تر باشید و برنامه های خبرگزاری رسا مؤثرتر باشد و بار دیگر از زحمات مؤسسه فاخر رسا به سهم خود تشکر می کنم و امیدواریم مورد تأیید حضرت حق باشد.

در مورد بحث هماهنگی دستگاه ها و به نوعی هم افزایی دستگاه های تبلیغی چند نکته بیان می کنم؛ نکته نخست این که، اساسا دستگاه های فرهنگی همانند سایر سازمان ها بر اساس یک سری اهداف و واقعیت های جامعه و نیازهای موجود جامعه تأسیس شدند به عنوان مثال در آغاز انقلاب به واسطه ضرورت هایی در حوزه علمیه، حضرت امام خمینی(ره) تصمیم گرفتند یک مجموعه تبلیغی در کنار خود داشته باشند تا ارتباط طلاب با مردم را ساماندهی کند در نتیجه دفتر تبلیغات اسلامی دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تأسیس شد.

این مجموعه در ابتدا به عنوان دایره تبلیغات امام شروع به کار کرد و پس از مدتی به دفتر تبلیغات امام(ره) و پس از مدتی بنا به نظر امام خمینی(ره) به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تبدیل شد تا طلاب در این مجموعه آموزش دیده و تحت سامانه ای با مردم ارتباط گیرند و از این مسیر خدماتی نیز دریافت کنند.

سازمان تبلیغات اسلامی نیز براساس ضرورت هایی با حدود دو سال فاصله در سال 60 با انگیزه ها و ایده های مشابه در تشکیل دفتر تبلیغات اسلامی، تأسیس شد و پس از سال ها معاونتی در حوزه به عنوان معاونت تبلیغ و آموزش های کاربردی با اهدافی مشابه با همین اهداف و ضرورت ها تشکیل شد.

چند نهاد نام برده شده از سازمان های عمومی به شمار می روند یعنی با مخاطبان عمومی در ارتباط هستند در مقابل برخی مراکز تخصصی هستند، به عنوان مثال معاونت فرهنگی ـ تبلیغی در نهاد رهبری در دانشگاه ها یا اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان با همین اهداف با مخاطبان خاص دانشجو یا دانش آموز تشکیل شده اند.

رفته رفته هر مقدار جلو آمده ایم، سازمان های متعددی با اهداف گوناگونی و عمدتا با تأمین نرم افزار و محتوای تبلیغی همانند ستاد اقامه نماز، مرکز تخصصی نماز، مرکز تخصصی مهدویت، ستاد غدیر و دستگاه هایی از این دست همانند امر به معروف و نهی از منکر و سازمان های مختلف تأسیس شدند.

زمانی که یک فرد به عنوان ناظر بیرونی به تعدد دستگاه های فرهنگی و تبلیغی می نگرد، احساس می کند متولیان اداره امور کشور در حوزه فرهنگی، انتظاراتی از دستگاه های فرهنگی داشته اند که برآورده نشده و راه را در تأسیس دستگاه دیگری دیده اند به عبارت دیگر دستگاه یا سازمانی را برای دست یابی اهدافی تأسیس کرده اند اما به آنها دست پیدا نکرده و اهداف محقق نشده است در نتیجه باید سازمان و نهاد دیگری تأسیس کنند تا مطلوب محقق شود اما با چنین کارهایی نه تنها اهداف محقق نشد بلکه امروز با یک مسأله جدید رو به رو شده ایم که آن هم نحوه هماهنگ کردن این دستگاه ها با یکدیگر است.

هماهنگی میان دستگاه ها چه زمانی رخ می دهد؟ زمانی که شما یک مأموریت را میان دستگاه های مختلف تقسیم یا مأموریت واحدی را به مجموعه‌های مختلف واگذار کنید، اگر این مأموریت محوله به درستی انجام نشد، به ناچار باید واحدی را برای هماهنگی این مجموعه ها تأسیس کرد اما اگر از ابتدا مسؤولیت یک امر خاص به مجموعه ای خاص واگذار شود اساسا هماهنگی میان آنها معنا ندارد زیرا هر دستگاه وظیفه خاص خود را دارد.

آنچه که امروزه در میان دستگاه های تبلیغی رخ داده، این است که دستگاه های مختلف با انگیزه های شبیه و اهداف شبیه یکدیگر تأسیس شده و از سوی دیگر به سازمان یا اداره تبدیل شده اند که اداره و سازمان دارای اقتضائات خاص خود است در نتیجه امروز شاهد دستگاه های مختلف متولی امر فرهنگی و تبلیغی هستیم اما به دلیل این که تک سازمان نیستند، بالتبع به تنهایی نیز پاسخگو نخواهند بود و می توانند عدم هماهنگی را دلیل دست نیافتن به اهداف بدانند و بالتبع نمی توانند مورد سؤال نیز قرار گیرند.

تکلیف سازمان‌های فرهنگی تبلیغی با مفاهیم جدید

نکته بعدی این است که، سازمان ها براساس واقعیت های خارجی در زمان خود تشکیل شده اند اما امروزه در واقعیت ها تغییر فراونی صورت گرفته و اتفاقات متعددی در این واقعیت های میدانی رخ داده است اما سازمان ها به دلیل سازمان بودن، دارای اهداف خاص و نیروهایی با شرایط خاص خودش است به گونه ای که هر زمان خواستار مأموریت جدید برای سازمان، براساس واقعیت های موجود باشید، سازمان کشش مأموریت جدید را نخواهد داشت در نتیجه نمی توان سازمان را هر زمانی که خواستیم چابک و فعال کرده و براساس موقعیت های جدید مأموریت جدید تعریف کرد.

امروزه مفاهیمی همانند جهاد فرهنگی، مبلغان جهادی، مجموعه های آتش به اختیار و مفاهیم دیگر که عمده آنها از سوی رهبر معظم انقلاب پایه گذاری و مفهوم سازی شده اند، وارد ادبیات فرهنگی شده است بنابراین سازمان ها و نهادهای فرهنگی و تبلیغی تکلیف‌شان با این مفاهیم چیست و چه ارتباطی با آنها دارند؟ طبیعی است سازمان ها از این مفاهیم عقب بمانند، یعنی آن فرد جهادی و آتش به اختیار که احساس می کند سازمان های تبلیغی تسهیل گر و پشتیبان او هستند، و چنین احساسی نیز صحیح است، نمی توانند به خاطر محدودیت هایی که برگرفته از ذات سازمان است با او همراهی کنند.

در دیداری که با رهبر معظم انقلاب داشتیم ایشان جمله ای بسیار حکمیانه، دقیق و قابل توجه بیان کردند «سعی کنید فعالیت هایی که در دفتر شروع کردید همانند بحث قطب ها، تبدیل به اداره و کار اداری نشود» در بسیاری از موارد، انسان نمی خواهد فعالیتش در سازمان حالت اداری گیرد اما خود به خود چنین می شود؛ به نظر بنده ایشان به ذات سازمان اشاره داشته اند یعنی سازمان دارای ذات، هویت و مؤلفه هایی است که رهبر معظم انقلاب بیان می کنند نباید اجازه دهید ذات سازمان بر هویت کار شما غلبه پیدا کند به گونه ای که پس از مدتی احساس کنیم با یک اداره رو به رو هستیم.

زمانی که اتفاقاتی این چنینی در واقعیت جامعه رخ داده است، سازمان های فرهنگی باید تکلیف‌شان را روشن کنند که با این مفاهیم چه نسبتی دارند که شاید روز به روز نیز بیشتر شوند؛ با همه انگیزه ها و اتفاقات متعددی که رخ می دهد و تشکیل مجموعه های کوچک که در گذشته نداشته ایم، نسبت و تکلیف سازمان ها با این مجموعه های کوچک چیست؟ به عبارت دیگر سازمان های فرهنگی و تبلیغی چه نسبتی با گروه های جهادی که دارای اهدافی شبیه اهداف سازمان های بزرگ هستند، دارند؟ اگر مجموعه ها نتوانند مأموریت خود را بازتعریف کنند به صورت طبیعی نمی توانند ربط و نسبت خود با این مجموعه های جهادی را تعریف کنند.

م///هم افزایی بر محور تقسیم کار براساس مزیت نهادهای تبلیغی

رسا ـ برای ایجاد انسجام و هماهنگی میان سازمان‌های فرهنگی و تبلیغی چه راهکارهایی را مناسب می‌دانید؟

شاید حاصل بازتعریف بیان شده ادغام دستگاه های فرهنگی با یکدیگر باشد منتهی با توجه به مسائلی که در زمینه هویت سازمان ها و دستگاه های شبه دولتی متکی بر منابع عمومی، اگر هم چنین اتفاقی یعنی ادغام، صورت گیرد لزوما به معنای کاهش بروکراسی و کاهش نیروها نخواهد بود.

از سویی دیگر ادغام سازمان ها عملا کاری دشوار است، زیرا چنین ادغامی با روح سازمان ها سازگار نیست به دلیل این که سازمان نیرو جذب کرده و باید در مدت معینی با آن همراه باشند؛ به صورت کلی چه بسا ادغام نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.

بنابراین تنها یک راه باقی می ماند و آن هم هم‌افزایی دستگاه ها با یکدیگر است و تا جایی که بنده به خاطر دارم سال 87 از سوی رهبر معظم انقلاب این هم افزایی برای دستگاه های فرهنگی مطرح شد و پس از آن با برپایی نمایشگاه هایی، مجموعه های فرهنگی کارهای خود را عرضه کردند و مقرر شد دستگاه ها با یکدیگر هم افزایی داشته باشند.

در مرحله ای دستگاه های فرهنگی موظف به تبادل تفاهم نامه شدند و قریب به یک کتاب دویست تا سیصد صفحه ای از تفاهم نامه هایی که دفتر تبلیغات اسلامی با شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات، صداوسیما همچنین سازمان فرهنگ ارتباطات با حوزه علمیه و دستگاه های دیگر منتشر شد، اما آیا این تفاهم نامه ها به جایی رسید؟ منجر به هم افزایی شد؟ خیر نشد، آیا توصیه هایی که رهبر معظم انقلاب بیان کردند منجر به اتفاق ویژه ای شد؟ خیر اتفاق خاصی رخ نداد؛ همچنین کارگروه های متعددی ذیل شورای فرهنگی دفتر مقام معظم رهبری شکل گرفت که با تشکیل آنها نیز توفقیات قابل توجهی پیدا نشد و اتفاق خاصی رقم نخورد.

بنابراین در مرحله تشویق به امضای تفاهم نامه و مرحله تأسیس کارگروه های مختلف، آن مشکل و در واقع مسأله حل نشد در نتیجه هم افزایی نیز آن گونه که مورد توقع رهبر معظم انقلاب بود به دلایل مختلف محقق نشد.

با توجه به عدم امکان ادغام سازمان ها، نتیجه نگرفتن از سازمان ها و هم افزایی توصیه ای همچنین فایده نداشتن هم افزایی براساس امضای تفاهم نامه های متعدد، تنها راه حلی که برای ایجاد انسجام به نظر بنده می رسد، هم افزایی بر محور تقسیم کار و مطالبه است.

یعنی تنها راهی که می توان برای ایجاد هماهنگی و انسجام میان سازمان های فرهنگی و تبلیغی یاد کرد هم افزایی بر محور تقسیم کار براساس مزیت های دستگاه های مختلف است و پس از تقسیم کار نیز باید مطالبه صورت گیرد به عبارت دیگر قرارگاه یا شورای عالی تبلیغی باید هم افزایی میان دستگاه ها با تأکید بر تقسیم کار براساس ظرفیت را رقم زند و از آنها نیز مطالبه گری داشته باشد؛ در چنین صورتی می توان به هم افزایی امیدوار شد.

البته مجموعه ای فرادستگاهی یعنی مجموعه های کلان حاکمیتی می توانند این کار را انجام دهند؛ در کمیسیون فرهنگی و تبلیغی اجلاسیه علمای بلاد جامعه مدرسین در قم و اصفهان این پیشنهاد را در جمع بندی عصرگاهی بیان کردم و در اسناد جامعه مدرسین نیز موجود است؛ البته نباید تبدیل به شورایی در کنار سازمان های دیگر شود بلکه چنین شورایی باید چابک، مختصر و براساس مطالبه گری باشد.

ضرورت مطالبه‌گری رسانه‌های حوزوی و گروه‌های جهادی

نکته آخر این که مجموعه های رسانه ای حوزوی و گروه های جهادی می توانند ایجاد هماهنگی و انسجام میان دستگاه های فرهنگی و تبلیغی را به مطالبه تبدیل کنند، مطالبه ای از جنس همراهی هرچه بیشتر دستگاه ها با تحولات میدانی، همراهی با واقعیت های موجود در جامعه، که اگر این مسأله و موضوع تبدیل به یک مطالبه صنفی و حوزوی تبدیل شود اتفاق های مهمی رقم خواهد خورد.

این نکات بیان شده به معنای عدم همکاری و تعامل فعلی میان دستگاه ها نیست به عنوان مثال فرآیند اعزام میان دفتر تبلیغات اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی با همکاری کامل انجام می شود اما بیش از این ها به همکاری نیاز است و بخش زیادی از مدیریت استانی حوزه ها اعم از برادران و خواهران از ظرفیت های آموزشی مرکز آموزش های کاربردی دفتر تبلیغات بهره مند هستند.

رسا ـ به چه دلیل تبلیغ در حوزه علمیه در میان طلاب دارای پایین‌ترین جایگاه است در حالی که تبلیغ وظیفه اصلی حوزه علمیه به شمار می‌رود؟

هدف نهایی حوزه های علمیه ایجاد تحول در درون خودشان و تحول دینی و معنوی در جامعه است؛ براساس آیه شریفه «نفر» در مرحله اول باید حوزه هایی تأسیس شوند و گروهی تفقه پیدا کنند و در مرحله دوم مردم را انذار کنند؛ هدف غایی حوزه ها تحول درونی در وجود خود طلاب است که در نهایت منجر به تحول در میان مردم می شود و چنین موردی نیز محقق نمی شود مگر با ارتباط  طلاب با مردم و تبلیغ میان مردم.

م///هم افزایی بر محور تقسیم کار براساس مزیت نهادهای تبلیغی

جذابیت‌ آموزشی و پژوهشی سهم تبلیغ را کاهش می‌دهد

متأسفانه پیدایش جذابیت های متعدد پس از انقلاب برای مجموعه های آموزشی و پژوهشی به ویژه از سنخ جذابیت های مرتبط با دولت و وزارت علوم، موجب شده است اقبال به بخش تبلیغ به ویژه از سوی مستعدین حوزه بسیار کم شود؛ زمانی که از درون حوزه علمیه مسیری را برای جذب عضو هیأت علمی مورد پذیرش استانداردهای وزارت علوم ایجاد کردیم، به خاطر جذابیت های متعددی که این عنوان می تواند داشته باشد، جذب افراد مستعد حوزه به این فرآیند طبیعی است.

زمانی که ما مسیری برای کارمند شدن طلاب در جاهای مختلف اعم از آموزشی، پژوهشی، امنیتی، نظامی و انتظامی و مراکز متعدد دیگر تعریف کردیم، طبیعی است بخشی از ظرفیت تبلیغ به این نهادها منتقل خواهد شد و اتفاقا بخش زیادی از این ظرفیت در اختیار مستعدین حوزه علمیه قرار می گیرد در نتیجه همه این موارد سهم تبلیغ را در منابع انسانی حوزه کم خواهد کرد.

این اتفاقی است که به دست ما حوزویان رقم خورده، چه بخواهیم چه نخواهیم، چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم یعنی موضوعی است که به لحاظ کمی و کیفی سهم تبلیغ در حوزه را کاهش داده است.

در گذشته علمای بزرگ در امر مباحث تبلیغی مشاهده می کردیم و در اعصار گذشته حضور مجتهدان بزرگ در میان مردم بیشتر بود به عنوان مثال در شهری مانند تبریز ده‌ها مجتهد میان مردم زندگی می کردند اما امروزه در قم ده‌ها مجتهد تبریزی وجود دارد اما در تبریز نیستند، ده‌ها نفر از اساتید خوب استان های مختلف در قم کسوت استادی دارند اما مردم شهرهای‌شان محروم از ظرفیت تبلیغی این عزیزان هستند.

رسا ـ مهم‌ترین مشکل حوزه علمیه در عرصه تبلیغ چیست؟

بزرگترین مشکل کم شدن سهم تبلیغ در کلان حوزه است؛ البته مراد از حوزه کلان حوزه است نه مرکز مدیریت یعنی نمی توان از حوزه صحبت کرد اما ظرفیت دانشگاه باقرالعلوم(ع)، دفتر تبلیغات، جامعه مدرسین، مؤسسه امام خمینی(ره)، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سایر مراکز پژوهشی و تخصصی حوزه علمیه را ندید.

در هر صورت کم شدن سهم تبلیغ در کلان حوزه اعم از نظر کمی و کیفی و بیشتر کیفی بزرگترین مشکل است که اگر فکری برای این موضوع نشود حجم این سبد همچنان کم خواهد شد؛ فرایندهایی در کلان حوزه ایجاد شده که نتیجه آن کاهش سهم تبلیغ است و بخش قابل توجهی از دسترسی مردم به مبلغان و مروجان مربوط به سطوح پایین حوزوی است و شما می توانید سطح علمی شاغلین به تبلیغ با کسانی که در سایر مجموعه ها هستند را مقایسه کنید.

البته مشکلات دیگری مانند مسائل مالی و پیشتیبانی مالی نیز وجود دارد اما بزرگترین مشکل کم شدن سهم تبلیغ است و راه حل آن دیده شدن حق تبلیغ کماهو حقه است به عنوان مثال برای تقدیر از پژوهشگران حوزوی کتاب سال حوزه و جشنواره علامه حلی برگزار می شود اما هیچ زمانی برای تقدیر از مبلغان برتر چنین فرآیندی ترسیم نشده است و شاید دفتر تبلیغات یا طرح هجرت برای مبلغان خود چنین برنامه ای داشته باشند اما در کلان حوزه چنین موردی وجود ندارد.

برگزاری جشنواره‌های رسمی برای تقدیر از مبلغان

چه اشکالی دارد جشنواره شیخ جعفر شوشتری یا جشنواره مرحوم فلسفی که از قله های تبلیغ هستند برگزار شود و به مبلغان که در اقصی نقاط کشور مجاهدانه برای ترویج مکتب اهل بیت(ع) قدم بر می دارند بها دهیم.

همچنین یکی از راه های افزایش سهم تبلیغ که در طرح های اخیر آیت الله اعرافی بخشی از آن دیده شده، مشروط شدن اجازه دفاع از رساله سطح سه یا چهار به امر تبلیغ است و طلبه ای می تواند از رساله خود دفاع کند که بخشی از زمان خود را صرف تبلیغ کرده باشد.

رسا ـ از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید تشکر می کنیم.

بنده هم از شما عزیزان تشکر می کنم، ان شاءالله موفق باشید.

/1324/گ403/ف

مصطفی رستمی
ارسال نظرات