تحرکات خزنده داعش از جنوب آسیا تا هدف گرفتن جریان مقاومت در عراق و لبنان
خبرگزاری رسا - بین الملل: گزارش سازمان ملل درحالی گویای تشدید تحرکات عناصر تروریستی در شبه قاره و کشورهای پیرامون آن است که به تازگی نام «نور ولی محسود» سرکرده گروه تروریستی تحریک طالبان در فهرست تحریمهای کمیته تحریم شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت.
اخیرا سازمان ملل سرکرده گروه تروریستی تحریک طالبان را که از سال 2018 و با هلاکت ملا فضل الله سرکردگی این گروه را به عهده گرفته است، تحریم کرد.
این درحالی است که دو سال پیش «احسان الله احسان» سخنگوی سابق تحریک طالبان پاکستان خود را تسلیم نیروهای ارتش پاکستان کرد و طی اعترافات خود اعلام کرد: نیروهای این گروهک در افغانستان به سر می برند و در صورت مجروح شدن برای درمان به هند می روند.
احسان الله احسان بعدها در جریان یک نقل و انتقال از چنگ نظامیان پاکستانی گریخت و بسیاری می گویند: دولت به پاس اعترافات این تروریست از روی عمد او را آزاد کرده است.
تحریک طالبان پیشتر توسط سازمان ملل یک گروه تروریست شناخته شده است که مسئولیت حملات تروریستی متعددی در داخل پاکستان را برعهده دارد.
پاکستان بدون اشاره به نام کشوری، برخی از طرفهای ثالث را به دست داشتن در پشتیبانی از اقدامات تروریستی تحریک طالبان و اجازه فعالیت به این عناصر در خارج از مرزهای پاکستان متهم کرد.
وزارت امور خارجه پاکستان با درک تحرک مرموز طالبان تاکید دارد که این کشور متعهد به اقدام علیه تامین کنندگان مالی تروریسم، تسهیل کنندگان و عناصر دخیل در اقدامات تروریستی است.
کمیته تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل اواسط اردیبهشت ماه سال گذشته نیز «مولانا مسعود اظهر» سرکرده گروه تروریستی «جیش محمد» مستقر در پاکستان را در فهرست تحریمهای خود قرار داد.
تروریستهای خارجی از جمله عناصر تحریک طالبان که دارای پایگاههای مخفی در داخل افغانستان هستند، تهدید جدی برای هردو کشور پاکستان و افغانستان محسوب میشوند. تعداد عناصر گروه پاکستانی تحریک طالبان بین ۶ تا ۶ هزار و ۵۰۰ نفر تخمین زده میشود.
سازمان ملل هشدار داد که در کنار تحرکات داعش، تروریستهای القاعده شاخه شبه قاره که تعداد آنان بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر برآورد میشود، درحال برنامه ریزی برای انجام عملیات در منطقه جنوب آسیا هستند.
سال گذشته میلادی داعش مدعی تاسیس ولایت در هند موسوم به ولایت هند شد، این درحالی بود که درگیریها میان نیروهای امنیتی هند و تروریستها در برخی از مناطق این کشور از جمله کشمیر وارد مرحله جدیدی شده بود.
داعش اواخر دیماه سال گذشته مسئولیت عملیات انتحاری در شهر «کویته» مرکز ایالت بلوچستان پاکستان را برعهده گرفت که دست کم ۱۵ کشته و ۲۰ زخمی برجای گذاشته بود.
گسترش حملات علیه مواضع داعش این گروه را وادار به یک عقب نشینی تاکتیکی کرده است اما در عین حال شمار زیادی از تروریست ها را واداشته است تا به کشورهای خود بازگردند. به همین دلیل مسئولان نگران هستند که آموزش هایی که این عناصر در سوریه دیده اند به دیگر کشورهای جهان گسترش یابد.
«کتیبه نوسانتارا» (گروه مالایی زبانان داعش در آسیای جنوب شرقی که قدمت آن به زمان اشغال افغانستان توسط شوروی بر می گردد) هفته گذشته به دولت کوآلالامپور هشدار داد.
در این هشدار ویدئویی آمده است: «اگر شما ما را هدف بگیرید تنها تعداد ما افزایش می یابد. اما اگر اجازه دهید بمانیم، ما به هدفمان برای برگرداندن خلافت نزدیک تر خواهیم شد.»
اقدامات داعش و تبلیغات این گروه در رسانه های اجتماعی، کشورهای این منطقه را در خصوص اینکه چه مناطقی هدف حملات داعش خواهند بود، دچار سردرگمی کرده است. به عنوان مثال، داعش به سرعت مسئولیت حمله 14 ژانویه سال 2019در جاکارتا را برعهده گرفت، اما هنوز مشخص نیست این ادعا درست بوده است یا خیر. نیروهای پلیس اعلام کردند که تحقیقات نشان داده است که این حمله به طور عمده به شبکه های قدیمی تر تروریستی داخلی گره خورده بود.
در حالی که نیروهای امنیتی توجه خود را به منطقه «سولاوسی» متمرکز کرده اند، تحلیل گران از گسترش شبکه حامیان گروه داعش در اطراف جاکارتا ابراز نگرانی می کنند.
صدور ورژن خشونت طلب افراطی ازخاورمیانه به اروپا
تحلیلگران اطلاعاتی آمریکایی و غربی از دیرباز هراس داشته اند که داعش تلاش کند مدل های خشونت طلب افراطی خود را به ورای خاورمیانه صادر کند. علاوه بر حملات داعش در شهرهایی مانند «پاریس» فرانسه و «سن برناردینو» کالیفرنیا، این گروه یک پایگاه بزرگ در کشور جنگ زده لیبی تاسیس کرده که گفته می شود به دنبال جذب نیرو و وابستگانی در کشورهایی مانند روسیه و افغانستان است. آسیای جنوب شرقی با توجه به داشتن بزرگترین جوامع مسلمان جهان و تاریخچه ای از جنبش های داخلی، پتانسیل های خوبی برای جذب تروریست از سوی داعش دارد.این پتانسیل در حال تغییر ورژن جدید خود در افراط گرایی و صدور آن به اروپاست.
در چند گزارش خبری تحلیلی مانند روزنامه کیهان و اطلاعات، نسبت به تحرکات مشکوک آمریکا در عراق و سوریه هشدار داده بود. طبق گزارشهای رسمی که از عراق و سوریه میرسید، آمریکاییها به شدت مشغول جابهجایی سرکردههای گروههای تروریستی و ارسال تجهیزات نظامی به شکل انبوه بین این دو کشور بودند. به عبارتی، برای کسانی که این اخبار را دنبال میکردند، پیشبینی آنچه در صلاحالدین عراق اتفاق افتاد، کار سختی نبود. اکنون ، وِلولهای در عراق به راه افتاده و تقریبا تمام جریانهای سیاسی این کشور که بعضا دچار اختلافاتی هم با هم هستند، به این نتیجه رسیدهاند که، جمله «داعش ممکن است بازگردد» جدی است.اما چه اتفاق تازهای رخ داده که، آمریکاییها را به این نتیجه رسانده که میتوانند، پروژه نیمهتمام داعش را تمام کنند؟
حضور عوامل رژیم اسرائیل درعراق و لبنان از ویروس کرونا بدتر است
«کرونا» یکی از این اتفاقات است. این ویروس که نصف جمعیت کره زمین را به قرنطینه برده و انرژی، وقت و اقتصاد تقریبا تمام کشورها را درگیر خود کرده، فرصت بینظیری است برای فرصتطلبان و چه رژیمی فرصتطلبتر از رژیم صهیونیستی و صهیونیسم جهانی؟!
سال 2003 و پس از اشغال عراق توسط آمریکا و مهیا شدن فرصت، چه دانشمندان، پزشکان و متخصصان عراقی که از سوی این رژیم ترور نشدند!اختلافات جریانهای سیاسی در عراق و لبنان، یکی دیگر از این اتفاقات ناخوشایند است که قطعا، موجب تشویق دشمن برای احیای مجدد داعش شده است. برای درک بهتر این مهم به موضعگیریهای «تیموتى پاوندز»، سرکنسول سابق آمریکا در کنسولگرى این کشور (کرکوک) و دستیار وزیر امور خارجه آمریکا دقت کنید که تصریح میکند؛ «باید با روشهای مختلف به دنبال اختلافافکنی در بین گروههای حشدالشعبی و تلاش برای تضعیف آن بود».
آنچه در عراق و لبنان جریان دارد، در یک چیز کاملا مشترکند و آن اینکه، به هر شکلی که شده، حوادث در نهایت به سمت نیروهای مقاومت کشانده میشوند! فراموش نکنیم، اگر حزبالله لبنان نبود، لبنان را هم داعش، با خاک یکسان کرده بود. مگر «احمد الاسیر» معروف به شیخ فتنه را فراموش کردهاید؟!اگر این تحلیل درست باشد، باید منتظر اتفاقاتی مشابه، در سوریه، محور دیگر مقاومت در منطقه باشیم.
براین اساس ، «جیمز جفری» نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه بر خلاف وعدههایی که ترامپ داده بود گفته، «از سوریه خارج نمیشویم»!قطعا این تحرکات بیپاسخ نخواهند ماند و «حزبالله» و دبیرکل محبوبش در لبنان و همینطور، جریانهای مقاومت در عراق، در کنار مردم این دو کشور، به این کشتارها و فتنهانگیزیها پاسخ محکمی خواهند داد. وقتی سید مقاومت، از پسِ فتنههای پیچیدهتر و بزرگتری مثل «استعفای سیاسی سعد حریری»، «داعش» و «رژیم صهیونیستی» به خوبی برآمده، این یکی که جای خود دارد.
روی این صحبت بیشتر مردم و دولتمردان دو کشور هستند که باید ضمن حفظ هوشیاری، تا دیر نشده مانع از بازگشت دوران سیاه داعش شوند.گروه تروریستی داعش به دنبال به خدمت گرفتن برخی شبهنظامیان طالبان و دیگر گروههای افراط گر محلی به منظور ایجاد یک پایگاه قدرت جدید در افغانستان و گسترش دامنه نفوذ خود به آسیای مرکزی است.نویکوف ،تحلیلگر روسی با استناد به گزارش خبرگزاری تاس گفت: گروه تروریستی داعش صادرکننده یک الگوی جدید از فعالیتهای تروریستی و افراطی از مناطق جنگی سوریه و عراق به کشورهای آسیای مرکزی است.
او مشخصا تاکید کرد: افزایش فعالیتهای طالبان در مناطق شمالی افغانستان که هم مرز با آسیای مرکزی هستند میتواند حاکی از تغییر بیعت برخی فرماندهان طالبان و پیوستن آنها به داعش باشد.نویکوف توجه همه را به این حقیقت جلب کرد که طالبان هرگز مدعی مناطق خارج از افغانستان نبوده است در حالی که گروه تروریستی داعش در سال ۲۰۱۵ از تشکیل یک استان جدید برای به اصطلاح خلافت خود با مرکزیت افغانستان خبر داده بود که در عین حال شامل مناطقی از کشورهای آسیای مرکزی میشد.
وی ادامه داد: تحلیل درگیریهای نظامی در افغانستان این مساله را مطرح میکند که شبهنظامیان محلی نه فقط راهبرد نظامی بلکه یکسری مفاهیم تاکتیک نظامی را در پیش گرفتند که قبل از آن مختص به داعش بود.وی افزود: افراط گران افغان اکنون تلاش میکنند مناطق بزرگ را تصرف کرده و سپس مناطق اطراف آنجا را نیز تحت کنترل درآورند و راهی برای گسترش دامنه مناطقشان آماده کنند.نویکوف ادامه داد: در میان مدت گروه تروریستی داعش هدفش گسترش نفوذ در مناطق شمالی افغانستان و دستیابی به مناطق مرزی کشورهای آسیای مرکزی و در عین حال مرز با استان مسلمان نشین سینکیانگ چین است.
حرف آخر
از نظر طالبان داعش گروه متمردی است که از اطاعت امیرالمومنین سرباز زده و از سوی دیگر از دید داعش طالبان گروهی است که با خلیفه البغدادی بیعت نکرده و بر طبق یک قانون هرکه با خلیفه بیعت نکند دشمن قلمداد می شود. این امر در نامه پراکنی های میان طالبان و داعش نیز مشهود است به عنوان نمونه طالبان در نامه خود به البغدادی هشدار دادند که پای داعش را به افغانستان باز نکند و الا مسئولیت عواقب آن بر عهده او خواهد بود و از سوی دیگر شاخه داعش در افغانستان با انتشار نامه ای به چهار زبان این ادعا را کرده که تمام نیروهای مجاهد باید تحت یک پرچم و یک فرمانده جمع شوند و وجود نیروی طالبان ضروری نیست.
به طور سنتی طالبان در مناطق جنوبی و شرقی افغانستان دارای منابع ثروت و قدرت هستند و ظهور گروه داعش به نوعی کاهش اقتدار طالبان در این مناطق را درپی خواهد داشت و از سوی دیگر داعش به دلیل مسائل مالی و هزینه های جنگ، گوشه چشمی به منابع معدنی و جنگلی و حتی مواد مخدر شرق افغانستان دارد، امری که به هیچ وجه خوشایند طالبان نیست، لذا طالبان به شدت با حضور رقیبی در محدوده تحت تسلط خود مقابله میکنند.
از سوی دیگر برای داعش دشوار است تا بتواند از اهرم نفاق مذهبی –همچون عراق و سوریه –در افغانستان بهره ببرد. شاید با توجه به فعالیتهای سلفی ها و مبلغان وهابی این موضوع در سالهای اخیر جای پای خود را در برخی مناطق باز نموده باشد اما به نظر دشوار میرسد که داعش بتواند از این حربه در افغانستان استفاده کند. اما به هر حال نباید از حرکتهای مرموز و خزنده که تلاش در جهت ایجاد نزاع مذهبی در افغانستان و کشورهای منطقه دارند غافل بود. یکی از مهمترین عوامل گسترش داعش در عراق و سوریه، سوء استفاده از اختلافات مذهبی بود. اما در افغانستان نزاع مذهبی آنگونه که در سوریه و عراق مشهود است، وجود ندارد. لذا داعش نمیتواند در افغانستان آنگونه که در سوریه و عراق شاهدش بودیم رشد کند.
به نظر میرسد شاخه داعش در افغانستان همان سیاست ایجاد ارعاب و ترس را در حال پیگیری است اما با توجه به موارد پیش گفته و اینکه هم طالبان و هم دولت افغانستان ظهور این گروه را تهدیدی برای خود میدانند، دشوار است که بتوان آینده روشنی برای این گروه در افغانستان تصور نمود.
اما به هر حال نباید از حرکتهای مرموز و خزنده که تلاش در جهت ایجاد نزاع مذهبی در جنوب آسیا و کشورهای منطقه دارند غافل بود. یکی از مهمترین عوامل گسترش داعش در عراق و سوریه، سوء استفاده از اختلافات مذهبی بود. اما در افغانستان نزاع مذهبی آنگونه که در سوریه و عراق مشهود است، وجود ندارد. لذا داعش نمی تواند در افغانستان آنگونه که در سوریه و عراق شاهدش بودیم رشد کند.
نویسنده: علی معروفی کارشناس فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی