عطوان:
شانس توطئه جدید علیه لبنان بیشتر از گذشته نیست
تحلیلگر مسایل راهبردی منطقه انفجار بیروت را توطئهای خارجی برای خلع سلاح مقاومت دانست و تاکید کرد که شانس موفقیت این توطئه بیشتر از توطئههای قبل نیست.
به گزارش بینالملل خبرگزاری رسا، عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در روزنامه الکترونیکی رای الیوم به بررسی سرنخ های دست داشتن احتمالی جریانهای خارجی در انفجار بندر بیروت پرداخته است. متن کامل این مقاله به قرار زیر است:
شرایط کنونی در لبنان شرایطی است که هرج و مرج و کشمکشهای داخلی آغاز شده و مردم به خیابانها آمدند و برخی شخصیت های دولتی استعفا کرده و تعداد قربانیان فاجعه افزایش یافته و گرسنگی و کرونا و فروپاشی اقتصادی در این کشور گسترش یافته، اما تمام این شرایط امکان استمرار ندارد و باید شرایط به صورت ریشهای تغییر کند، اما سوالی که مطرح است این است که نحوه بروز این تغییر چگونه خواهد بود و چه کسانی باید رهبری این روند را در اختیار بگیرند و سرعت این تغییر و نتایج مترتب بر آن چطور خواهد بود.
در خصوص مسئله تغییر که به آن اشاره شد، سه جریان متناقض وجود دارد که هر سه در رابطه با هدف این تغییر توافق نظر دارند اما راهکارهای آنها متفاوت است.
اول: جریان اول تغییر را با قدرت سلاح و از طریق مداخله خارجی می خواهد و ترجیح میدهد که این تغییر رویکردی آمریکایی، اسرائیلی یا فرانسوی داشته باشد و با همکاری ستون پنجم داخلی لبنان صورت گیرد. آنها در شرایط کنونی خود را برای این ماموریت آماده کردهاند.
دوم: جریان هایی که به قدرت تغییر بر اساس رویکرد دموکراتیک و حفظ هویت چندجانبه سیاسی لبنان در چارچوب پارلمان جدید اعتقاد دارند و معتقدند که پارلمان جدید میتواند طبقه سیاسی جوانی را ایجاد کند که قدرت را از سران قدیمی و فاسد در کشور بگیرد.
سوم: طبقه سیاسی سنتی در این کشور به دنبال ایجاد تغییرات صوری با حفظ سهمیه بندی های فرقهگرایانه سیاسی کنونی در کشور هستند. آنها معتقدند باید اصلاحات جزئی برای کاهش حجم فساد صورت گیرد و دولت وحدت ملی انتقالی تشکیل شود تا التهاب کنونی از مردم گرفته شود و برخی مسئولان بندر نیز برای کاهش این التهاب به دادگاه سپرده شده و قربانی شوند.
نخست وزیر لبنان پیشنهاد انتخابات پارلمانی زودهنگام طی دو ماه آینده را مطرح کرده تا طبقه سیاسی و پارلمان جدید به عنوان اقدام اساسی برای حل این بحران تشکیل شود و اعتماد از دست رفته مردم به نظام سیاسی کشور بازگردد. اما برخی جریانها به بهانههای مختلف از جمله ضرورت تصویب قانون انتخابات جدید که باید انتخابات پارلمانی بر اساس آن برگزار شود، با این تصمیم مخالفت میکنند. آنها بر ضرورت انجام تحقیقات جدی و محاکمه تمام افرادی که در این سهلانگاری دست دارند و سوءمدیریت آنها باعث این حادثه شده، تاکید کردهاند. برخی از کسانی که با ایده برگزاری انتخابات زودهنگام مخالف هستند، خواستار انجام تحقیقات بینالمللی برای روشن شدن واقعیتها شده و در توانمندی موسسات داخلی لبنان در ابعاد امنیتی و سیاسی درباره انجام این ماموریت تردید ایجاد کردهاند.
از نظر ما تمام این فرضیهها و تحرکات که به دنبال براندازی دولت حسان دیاب است و آن را دولت حزب الله بر میشمارد، مبتنی بر رد تئوری دست داشتن جریان های خارجی در پشت پرده فاجعه بیروت است که آسیب زیادی به لبنان وارد کرده و باعث ایجاد خلاء سیاسی و قانون اساسی در کشور شده و کشور را به سمت هرج و مرج و احتمالاً جنگ داخلی پیش می برد.
بعید دانستن عوامل خارجی در انفجار بندر بیروت بخشی از طرح شیطانی ضد محور مقاومت است که تلاش دارد مداخله های خارجی نظامی برای خلع سلاح حزب الله را از طریق ترویج ایده قدیمی- جدید دولت در درون دولت به لبنان بکشاند.
اسرائیلیها به عنوان متهم اساسی انجام این انفجار مطرح هستند که به خوبی از تمام جزئیات موجود در داخل لبنان از طریق برخی رهبران احزاب و سرویسهای امنیتی این کشور اطلاع دارند. رهبرانی که نه تنها اسرائیل را دشمن خود محسوب نمی کند، بلکه وابسته به تلآویو هستند. صهیونیستها اطلاعات مربوط به بسیاری از دوربین های نظارتی در داخل لبنان را در اختیار دارند و دستگاههای شنود خود را نیز طی سالیان گذشته در مناطق مختلف این کشور کار گذاشته اند، علاوه بر اینکه هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی نیز به صورت روزمره در حریم هوایی لبنان به پرواز در آمده و تمام تحرکات کوچک و بزرگ را رصد میکنند. ما این اعتقاد را نداریم که اسرائیلیها از انبار شدن 2750 تن ماده نیترات آمونیوم با قابلیت انفجار شدید که از هفت سال پیش در انبارهای بندر بیروت قرار داده شده، اطلاع نداشتهاند. این در صورتی است که آنها خودشان به صورت عمدی این محموله ها را در لبنان قرار نداده باشند و آنها را برای زمان مناسب انبار نکرده باشند.
برخی، ما را به دنبال کردن توهم توطئه متهم میکنند، ولی ما کسانی هستیم که وقتی در برابر دروغ وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق ایستادیم نیز با این اتهام روبرو شدیم. ما در آن زمان تاکید کردیم که بیشتر بازرسان بین المللی مزدوران آمریکا هستند. آنها بعدها از این بهانه به عنوان توجیهی برای اشغال بغداد استفاده کردند. ما از اتهامات کنونی نیز نمیترسیم، چرا که گزارشهای خبری وجود دارد که تهدیدات سرکردگان ارتش اسرائیل مبنی بر تخریب لبنان و زیرساختهای آن به ویژه تخریب بندر بیروت را ثبت کرده است و این در حالی است که اسرائیلی ها مدعی هستند این بندر برای قاچاق و انبار تسلیحات حزبالله به کار گرفته میشود. این در حالی است که رژیم صهیونیستی سلاح های بسیار پیشرفته ای از جمله های لیزری در اختیار قرار دارد که قادر به ایجاد انفجار در انبار آمونیاک در بندر بیروت هستند.
دیروز یکشنبه شبکه تلویزیونی سی ان ان آمریکا مصاحبه ای را با سخنگوی شرکت موزامبیکی تولید مواد منفجره انجام داده که قرار بود این محموله آمونیوم که بر روی یک کشتی ترابری متعلق به مولداوی را از بنادر گرجستان حمل می کرد، دریافت کند، انجام داده است. وی در این مصاحبه تاکید کرد که تنها محموله ای که به ایستگاه پایانی خود نرسید و با توقیف هایی عجیب و نامشخص روبرو شد، همین محموله بود. این در حالی بود که این محموله، محموله کوچکی نبود که در اداره پست گم شود. وی تاکید کرد که این محموله بسیار عظیم بود و حتی باروت نیز امنیتی بیشتر از آن داشت. دولت های زیادی وجود دارند که چندین میلیون تن از این ماده را استفاده میکنند، اما در معرض چنین انفجارهایی قرار نمیگیرند.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اولین کسی بود که در نتیجه این انفجار با یک رسوایی روبرو شد و گفت که این انفجار در نتیجه یک حمله بزرگ صورت گرفته است و ژنرالهای وی این موضوع را به وی اطلاع داده اند. ما اعتقاد نداریم که دونالد ترامپ سخنان بیهوده بر زبان بیاورد، بلکه اظهارات وی بر اساس اطلاعاتی است که از سرویسهای جاسوسی بنا بر موقعیت و پست وی به وی رسیده است.
ابراز همدردی دروغین رژیم صهیونیستی با فاجعه بندر بیروت و قربانیان این حادثه و اعلام آمادگی آنها برای ارسال کمکهای مختلف، ما را به یاد اصطلاح مشهوری میاندازد که میگوید مجرم همیشه به صحنه جرم باز میگردد. از کی تا به حال این عده به ملت لبنان اهمیت میدهند و برای جلوگیری از خونریزی در میان آنها اصرار دارند. این در حالی است که همین عده بودند که جنایت های متعددی را در قانا و بیروت انجام داده و در جنگ سال 2006 جنوب لبنان را بر روی سر اهالی آن ویران کردند.
از تمامی آنچه که گفته شد، و از پیگیری تحولات کنونی در عرصه لبنان به این نتیجه میرسیم که سناریویی برای سوء استفاده از این فاجعه و به کارگیری آن در یک هدف واحد آماده شده که همان کشاندن حزبالله به جنگ با استفاده از خلاء قدرت و ایجاد هرج و مرج است. سناریویی که قرار است به درگیری های داخلی در لبنان کشیده شود. به این علت عجیب نیست که میبینیم برخی شبکههای لبنانی و سعودی از همان لحظات اولیه انگشت اتهام خود را به سمت حزبالله دراز میکنند و این حزب را به دست داشتن در این فاجعه و در اختیار داشتن انبارهای تسلیحاتی در بندر بیروت متهم می کنند.
«برای ما مشکل است که ببینیم حتی یک دلار وارد لبنان شود بدون این که مشروط به تسلیم شدن حزب الله در تحویل دادن موشک ها و سلاحهای آن باشد، حزباللهی که در لیست گروههای تروریستی قرار گرفته است.» این سرنوشت کنفرانس پاریس برای کشورهای کمک کننده به لبنان است که امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه به آن دعوت کرده است. میلیاردها دلار پول وعده داده شده در این کنفرانس نیز سرنوشتی مشابه کنفرانس شرم الشیخ خواهد داشت که بعد از تجاوز سال 2014 رژیم صهیونیستی قرار شد در آن 5 میلیارد دلار برای بازسازی نوار غزه اختصاص داده شود، اما حتی یک دلار از آن پول به غزه نرسید. چرا که جنبش مقاومت کنار گذاشتن سلاح خود را رد میکرد. البته ما امیدواریم که در این زمینه اشتباه کرده باشیم.
حزبالله امتیازهای زیادی را برای حفظ صلح و ثبات داخلی در لبنان داده و تلاش زیادی برای جلوگیری از جنگ داخلی به کار گرفته و بارها مجبور به سکوت و همکاری با برخی نمادهای فساد در این کشور شده است. همین اتفاق مخالفان آنها را دچار سوء تفاهم کرده است. ما اعتقاد داریم که شرایط کنونی زمان را برای بررسی مجدد و فراگیر مواضع این گروه ها فراهم کرده است، چرا که دیگر کارد به استخوان رسیده و روزهای آینده با خطرات گستردهای روبرو است.
اسرائیل به عنوان مالک «ارتش شکست ناپذیر» نتوانست حزبالله را شکست دهد و آن را خلع سلاح کند. اسرائیل دوبار در سالهای 2000 و 2006 طعم شکست از حزب الله را چشیده و ما فکر نمی کنیم که شانس توطئه کنونی نیز بیشتر از گذشته باشد.
شرایط کنونی در لبنان شرایطی است که هرج و مرج و کشمکشهای داخلی آغاز شده و مردم به خیابانها آمدند و برخی شخصیت های دولتی استعفا کرده و تعداد قربانیان فاجعه افزایش یافته و گرسنگی و کرونا و فروپاشی اقتصادی در این کشور گسترش یافته، اما تمام این شرایط امکان استمرار ندارد و باید شرایط به صورت ریشهای تغییر کند، اما سوالی که مطرح است این است که نحوه بروز این تغییر چگونه خواهد بود و چه کسانی باید رهبری این روند را در اختیار بگیرند و سرعت این تغییر و نتایج مترتب بر آن چطور خواهد بود.
در خصوص مسئله تغییر که به آن اشاره شد، سه جریان متناقض وجود دارد که هر سه در رابطه با هدف این تغییر توافق نظر دارند اما راهکارهای آنها متفاوت است.
اول: جریان اول تغییر را با قدرت سلاح و از طریق مداخله خارجی می خواهد و ترجیح میدهد که این تغییر رویکردی آمریکایی، اسرائیلی یا فرانسوی داشته باشد و با همکاری ستون پنجم داخلی لبنان صورت گیرد. آنها در شرایط کنونی خود را برای این ماموریت آماده کردهاند.
دوم: جریان هایی که به قدرت تغییر بر اساس رویکرد دموکراتیک و حفظ هویت چندجانبه سیاسی لبنان در چارچوب پارلمان جدید اعتقاد دارند و معتقدند که پارلمان جدید میتواند طبقه سیاسی جوانی را ایجاد کند که قدرت را از سران قدیمی و فاسد در کشور بگیرد.
سوم: طبقه سیاسی سنتی در این کشور به دنبال ایجاد تغییرات صوری با حفظ سهمیه بندی های فرقهگرایانه سیاسی کنونی در کشور هستند. آنها معتقدند باید اصلاحات جزئی برای کاهش حجم فساد صورت گیرد و دولت وحدت ملی انتقالی تشکیل شود تا التهاب کنونی از مردم گرفته شود و برخی مسئولان بندر نیز برای کاهش این التهاب به دادگاه سپرده شده و قربانی شوند.
نخست وزیر لبنان پیشنهاد انتخابات پارلمانی زودهنگام طی دو ماه آینده را مطرح کرده تا طبقه سیاسی و پارلمان جدید به عنوان اقدام اساسی برای حل این بحران تشکیل شود و اعتماد از دست رفته مردم به نظام سیاسی کشور بازگردد. اما برخی جریانها به بهانههای مختلف از جمله ضرورت تصویب قانون انتخابات جدید که باید انتخابات پارلمانی بر اساس آن برگزار شود، با این تصمیم مخالفت میکنند. آنها بر ضرورت انجام تحقیقات جدی و محاکمه تمام افرادی که در این سهلانگاری دست دارند و سوءمدیریت آنها باعث این حادثه شده، تاکید کردهاند. برخی از کسانی که با ایده برگزاری انتخابات زودهنگام مخالف هستند، خواستار انجام تحقیقات بینالمللی برای روشن شدن واقعیتها شده و در توانمندی موسسات داخلی لبنان در ابعاد امنیتی و سیاسی درباره انجام این ماموریت تردید ایجاد کردهاند.
از نظر ما تمام این فرضیهها و تحرکات که به دنبال براندازی دولت حسان دیاب است و آن را دولت حزب الله بر میشمارد، مبتنی بر رد تئوری دست داشتن جریان های خارجی در پشت پرده فاجعه بیروت است که آسیب زیادی به لبنان وارد کرده و باعث ایجاد خلاء سیاسی و قانون اساسی در کشور شده و کشور را به سمت هرج و مرج و احتمالاً جنگ داخلی پیش می برد.
بعید دانستن عوامل خارجی در انفجار بندر بیروت بخشی از طرح شیطانی ضد محور مقاومت است که تلاش دارد مداخله های خارجی نظامی برای خلع سلاح حزب الله را از طریق ترویج ایده قدیمی- جدید دولت در درون دولت به لبنان بکشاند.
اسرائیلیها به عنوان متهم اساسی انجام این انفجار مطرح هستند که به خوبی از تمام جزئیات موجود در داخل لبنان از طریق برخی رهبران احزاب و سرویسهای امنیتی این کشور اطلاع دارند. رهبرانی که نه تنها اسرائیل را دشمن خود محسوب نمی کند، بلکه وابسته به تلآویو هستند. صهیونیستها اطلاعات مربوط به بسیاری از دوربین های نظارتی در داخل لبنان را در اختیار دارند و دستگاههای شنود خود را نیز طی سالیان گذشته در مناطق مختلف این کشور کار گذاشته اند، علاوه بر اینکه هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی نیز به صورت روزمره در حریم هوایی لبنان به پرواز در آمده و تمام تحرکات کوچک و بزرگ را رصد میکنند. ما این اعتقاد را نداریم که اسرائیلیها از انبار شدن 2750 تن ماده نیترات آمونیوم با قابلیت انفجار شدید که از هفت سال پیش در انبارهای بندر بیروت قرار داده شده، اطلاع نداشتهاند. این در صورتی است که آنها خودشان به صورت عمدی این محموله ها را در لبنان قرار نداده باشند و آنها را برای زمان مناسب انبار نکرده باشند.
برخی، ما را به دنبال کردن توهم توطئه متهم میکنند، ولی ما کسانی هستیم که وقتی در برابر دروغ وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق ایستادیم نیز با این اتهام روبرو شدیم. ما در آن زمان تاکید کردیم که بیشتر بازرسان بین المللی مزدوران آمریکا هستند. آنها بعدها از این بهانه به عنوان توجیهی برای اشغال بغداد استفاده کردند. ما از اتهامات کنونی نیز نمیترسیم، چرا که گزارشهای خبری وجود دارد که تهدیدات سرکردگان ارتش اسرائیل مبنی بر تخریب لبنان و زیرساختهای آن به ویژه تخریب بندر بیروت را ثبت کرده است و این در حالی است که اسرائیلی ها مدعی هستند این بندر برای قاچاق و انبار تسلیحات حزبالله به کار گرفته میشود. این در حالی است که رژیم صهیونیستی سلاح های بسیار پیشرفته ای از جمله های لیزری در اختیار قرار دارد که قادر به ایجاد انفجار در انبار آمونیاک در بندر بیروت هستند.
دیروز یکشنبه شبکه تلویزیونی سی ان ان آمریکا مصاحبه ای را با سخنگوی شرکت موزامبیکی تولید مواد منفجره انجام داده که قرار بود این محموله آمونیوم که بر روی یک کشتی ترابری متعلق به مولداوی را از بنادر گرجستان حمل می کرد، دریافت کند، انجام داده است. وی در این مصاحبه تاکید کرد که تنها محموله ای که به ایستگاه پایانی خود نرسید و با توقیف هایی عجیب و نامشخص روبرو شد، همین محموله بود. این در حالی بود که این محموله، محموله کوچکی نبود که در اداره پست گم شود. وی تاکید کرد که این محموله بسیار عظیم بود و حتی باروت نیز امنیتی بیشتر از آن داشت. دولت های زیادی وجود دارند که چندین میلیون تن از این ماده را استفاده میکنند، اما در معرض چنین انفجارهایی قرار نمیگیرند.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اولین کسی بود که در نتیجه این انفجار با یک رسوایی روبرو شد و گفت که این انفجار در نتیجه یک حمله بزرگ صورت گرفته است و ژنرالهای وی این موضوع را به وی اطلاع داده اند. ما اعتقاد نداریم که دونالد ترامپ سخنان بیهوده بر زبان بیاورد، بلکه اظهارات وی بر اساس اطلاعاتی است که از سرویسهای جاسوسی بنا بر موقعیت و پست وی به وی رسیده است.
ابراز همدردی دروغین رژیم صهیونیستی با فاجعه بندر بیروت و قربانیان این حادثه و اعلام آمادگی آنها برای ارسال کمکهای مختلف، ما را به یاد اصطلاح مشهوری میاندازد که میگوید مجرم همیشه به صحنه جرم باز میگردد. از کی تا به حال این عده به ملت لبنان اهمیت میدهند و برای جلوگیری از خونریزی در میان آنها اصرار دارند. این در حالی است که همین عده بودند که جنایت های متعددی را در قانا و بیروت انجام داده و در جنگ سال 2006 جنوب لبنان را بر روی سر اهالی آن ویران کردند.
از تمامی آنچه که گفته شد، و از پیگیری تحولات کنونی در عرصه لبنان به این نتیجه میرسیم که سناریویی برای سوء استفاده از این فاجعه و به کارگیری آن در یک هدف واحد آماده شده که همان کشاندن حزبالله به جنگ با استفاده از خلاء قدرت و ایجاد هرج و مرج است. سناریویی که قرار است به درگیری های داخلی در لبنان کشیده شود. به این علت عجیب نیست که میبینیم برخی شبکههای لبنانی و سعودی از همان لحظات اولیه انگشت اتهام خود را به سمت حزبالله دراز میکنند و این حزب را به دست داشتن در این فاجعه و در اختیار داشتن انبارهای تسلیحاتی در بندر بیروت متهم می کنند.
«برای ما مشکل است که ببینیم حتی یک دلار وارد لبنان شود بدون این که مشروط به تسلیم شدن حزب الله در تحویل دادن موشک ها و سلاحهای آن باشد، حزباللهی که در لیست گروههای تروریستی قرار گرفته است.» این سرنوشت کنفرانس پاریس برای کشورهای کمک کننده به لبنان است که امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه به آن دعوت کرده است. میلیاردها دلار پول وعده داده شده در این کنفرانس نیز سرنوشتی مشابه کنفرانس شرم الشیخ خواهد داشت که بعد از تجاوز سال 2014 رژیم صهیونیستی قرار شد در آن 5 میلیارد دلار برای بازسازی نوار غزه اختصاص داده شود، اما حتی یک دلار از آن پول به غزه نرسید. چرا که جنبش مقاومت کنار گذاشتن سلاح خود را رد میکرد. البته ما امیدواریم که در این زمینه اشتباه کرده باشیم.
حزبالله امتیازهای زیادی را برای حفظ صلح و ثبات داخلی در لبنان داده و تلاش زیادی برای جلوگیری از جنگ داخلی به کار گرفته و بارها مجبور به سکوت و همکاری با برخی نمادهای فساد در این کشور شده است. همین اتفاق مخالفان آنها را دچار سوء تفاهم کرده است. ما اعتقاد داریم که شرایط کنونی زمان را برای بررسی مجدد و فراگیر مواضع این گروه ها فراهم کرده است، چرا که دیگر کارد به استخوان رسیده و روزهای آینده با خطرات گستردهای روبرو است.
اسرائیل به عنوان مالک «ارتش شکست ناپذیر» نتوانست حزبالله را شکست دهد و آن را خلع سلاح کند. اسرائیل دوبار در سالهای 2000 و 2006 طعم شکست از حزب الله را چشیده و ما فکر نمی کنیم که شانس توطئه کنونی نیز بیشتر از گذشته باشد.
ارسال نظرات