زیارت اربعین شاعران/ «ما ملت امام حسینیم، والسلام»
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، جمعی از شاعران آیینی کشور در آستانه فرارسیدن اربعین حسینی، تازهترین سرودههای خود را تقدیم حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع)، کردند. امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا و به منظور حفظ نکات بهداشتی، امکان سفر به عراق و زیارت اربعین برای مشتاقان حسینی فراهم نیست، اما عاشقان حضرت با این روش، عرض ارادت خود را به ساحت مقدس اباعبدالله الحسین (ع) ابراز میکنند. بخشی از شعرهای آیینی که در روزهای اخیر سروده شده را میتوانید بخوانید:
غلامرضا کافی
زدم به جاده بی هوا
دلم هواتو کرده باز
اینجاس که معنی نمیده
رنج سفر راه دراز
فرش ستاره زیر پام
بال فرشته روسرم
دلم جلوتر ازمنه
راستی مگه کجا میرم؟
زدم به جاده بیهوا
بارون گرفت یواش یواش
زائر چشمای توأم
خودت هوامو داشته باش!
هیشکی تو دنیای خدا
این همه عاشق نداره
با زائرای اربعین
جاده نفس کم میاره
قربون عاشقات برم
که گریه گریه سرخوشن
پای پیاده جون میدن
از شما دس نمیکشن!
یه عمریه شاعرتم
حالا که وقتش رسیده،
میخوام برات شعر بخونم
گریه امونم نمیده!
گریه امون نمیده من
شعرمو شعلهور کنم
شام خرابه رو بگم
قصه طشت و سر کنم
زدم به جاده بیهوا
دلم هواتو کرده باز
اینجاس که معنی نمیده
رنج سفر راه دراز
محمد غفاری
عطر تو باز در همه شهر میوزد
تا گرد پرچم تو بیایند خوب و بد
فهمیدهایم از همه اقوال مستند
هر جا گره به کار بیفتد تویی مدد
ما ملت امام حسینیم تا ابد
ای از زمان فراتر و الگوی هر ملل
در اسم تو حلاوت احلی من العسل
آتشفشان عشق تو داغ است و بیبدل
با هر که دشمنست بگویید: از ازل_
ما ملت امام حسینیم تا ابد
ای پرچمت همیشه و هرجا در اهتزاز
از خون پاک توست که شد شیعه پیشتاز
تو سربلند و پیروِ تو هست سرفراز
هرجای این جهان پر از قصهایم، باز:
ما ملت امام حسینیم تا ابد
مداح روضههای تو هستیم دم به دم
همراه با کتیبه مانای محتشم
با طوق و نخل و طبل عزا، پرچم و علم
صدبار گفتهایم و بگوییم باز هم:
ما ملت امام حسینیم تا ابد
تا اربعین هوای دلم غرق کربلا است
آن موکبی که میبردم سویتان کجا است؟
هر خانهای برای تو یک تکیه عزا است
از هر طرف که مینگرم خیمهات به پا است
ما ملت امام حسینیم تا ابد
نام تو تا همیشه تاریخ مستدام
عالم کند به محضر تو عرض احترام
خواهد رسید صبح فرج، روز انتقام
شکر خدا که پای تو هستیم یک کلام
ما ملت امام حسینیم، والسلام
نغمه مستشار نظامی
چفیه و کوله پشتی و چادر
همه آمادهاند آماده
رخصت اما نیامد از سویت
پشت در ماندهاند، درمانده
کولهپشتی به گریه میافتد
چفیه از خاطرات میگوید
چادری ارث مادران شهید
از غروب فرات میگوید
ای که یار پیادهها هستی
قسمتم نیست زائرت بودن؟
اربعین! بی قرار و دلتنگم
حسرتم شد مسافرت بودن
چفیه و کوله پشتی و چادر
با دل تنگ عشق هم دردند
حسرت کربلاست در دلشان
از مسیر تو بر نمیگردند
در عمود هزار و سیصد و عشق
موکبی بی قرار ما مانده
خوش به حال کبوتران حرم
ما که جاماندهایم، جامانده/826/د101/ق