اجارهنشین خیابان الأمین؛ روایت حوادث سوریه از دید شاهد عینی
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، جنگ سوریه طی سالهای گذشته یکی از وقایع تأثیرگذار در منطقه بود. جنگی که هرچند با بهانههای داخلی آغاز شد، اما کمکم از این شکل خارج شد و ابعادی وسیعتر به خود گرفت. اتفاقات سوریه، اینکه شعله جنگ چطور در این کشور روشن شد و چرا ایرانیها با عنوان «مدافعان حرم» در این کشور حضور دارند، ممکن است از مهمترین پرسشها در ذهن هر کدام از ما در سالهای اخیر باشد.
هرچند آثار مختلفی طی سالهای اخیر درباره سوریه و حضور ایرانیها در آنجا ساخته شده است، اما عمده این آثار چه در بخش آثار تلویزیونی و مستند و چه در حوزه نشر، معطوف به وقایع پس از شروع جنگ است. کمتر اثری است که در سالهای اخیر تلاش کرده باشد تا این وقایع را از ابتدا روایت کند. کتاب «اجارهنشین خیابان الأمین»، نوشته علیاصغر عزتی پاک، جزو معدود آثار در این زمینه است که به تازگی از سوی دفتر نشر معارف منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
کتاب روایتگر خاطرات جمال فیضاللهی، یکی از ایرانیان ساکن دمشق است که با زبانی ساده نقل شده است. عزتی پاک که نامش با دنیای داستاننویسی پیوند خورده، در «اجارهنشین خیابان الأمین» تجربهای نو را در کارنامه فعالیتهای ادبی خود ثبت کرده است.
کتاب تازه عزتیپاک از چند وجه خواندنی است؛ نخست نوع خاطرات راوی است. فیضاللهی که پیش از سفر به سوریه، در یک دفتر بازرگانی در ترکیه کار میکرد، به صورت اتفاقی به همراه یکی از دوستان خود راهی سوریه میشود. او که در ابتدای این سفر بسیاری از وقایع کربلا را زیر سؤال میبرد، با دیدن خوابی در جوار حرم حضرت رقیه(س)، منقلب شده و معتکف این بارگاه میشود. خاطرات فیضاللهی از پیش از شروع جنگ داخلی سوریه آغاز میشود و در ادامه، ماجرای شهری را نقل میکند که در عین آرامش و ثبات، به یکباره با دمدمه دیگران، به آتش گرفتار میشود.
خاطرات فیضاللهی به عنوان یکی از شاهدان جنگ سوریه، دو تصویر از یک شهر را پیش و پس از جنگ به نمایش میگذارد. شهری که پیش از این یکی از شاهراههای تجاری منطقه بوده اما به یکباره در آستانه سقوط قرار دارد. او در این بخش از خاطرات از مردمی میگوید که تا پیش از این همسایه بودهاند، اما ناگهان به روی هم اسلحه گرفتهاند، از شهری میگوید که دیگر دوست و دشمنش مشخص نیست، از آرزوهایی میگوید که به یکباره از بین رفت و از آرامش و امنیتی میگوید که ترس و وحشت آن را ویران کرد. او در این بخش از نقش ایرانیها در حمایت از مردم سوریه و چرایی حضور آنها سخن میگوید؛ حضوری که مایه دلگرمی مردم سوریه و در نهایت بازگشت آرامش به شهر میشود.
شاید در کنار جذابیت خاطرات، شخصیت خود راوی نیز بر جذابیت و شیرینی کتاب افزوده است. فیضاللهی که پیش از سفر به سوریه نسبت به بسیاری از اعتقادات پشت کرده بود، با زیارت حرم حضرت رقیه(س) به یکباره دچار تحول روحی میشود و این سفر، برای او تولد دوبارهای است که رنگ زندگی او را تغییر میدهد.
عزتیپاک برای نوشتن «اجارهنشین خیابان الأمین» که در قالب خاطره نوشته شده، روش و سیاق کتابهای خاطرات معمول را رعایت نکرده است. متن او مانند راوی صریح و ساده است. او تلاش نکرده تا با استفاده از شگردهای مختلف داستاننویسی که در سالهای اخیر پا به میدان خاطرهنویسی گذاشتهاند، مخاطب را مجذوب خاطرات کند. سادگی و صراحت کتاب خود دلیل دیگری برای جذب مخاطب به این کتاب است.
«اجارهنشین خیابان الأمین» حوادث سوریه را از زاویه دید یک شاهد عینی روایت میکند. کتاب تلاش دارد از وجوه عاطفی که معمولاً در آثار اینچنینی پررنگ است، فاصله گرفته و با روایتی منطقی به بسیاری از پرسشهای ذهن ایرانیها پاسخ دهد. اینکه چطور یک شهر میتواند در مدت زمان کوتاهی به تلی از خاکستر تبدیل شود؟/826/د102/ق