۱۳ آبان ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۲
کد خبر: ۶۶۷۶۵۹

فصلنامه «مطالعات تفسیری» در پله چهل و سوم

فصلنامه «مطالعات تفسیری» در پله چهل و سوم
چهل و سومین شماره فصلنامه مطالعات تفسیری (پاییز ۹۹) منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، چهل و سومین شماره فصلنامه مطالعات تفسیری (پاییز 99) به صاحب امتیازی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها ـ دانشگاه معارف اسلامی و مدیرمسئولی حجت الاسلام و المسلمین دکتر روح الله شاکری منتشر شد.

فهرست مقالات منتشرشده و چکیده مقالات به شرح زیر است:

ماهیت و مکان جنت آدم در تفاسیر فریقین

سحر دادخواه تهرانی؛ دانش‌آموخته  کارشناسی ارشد تفسیر اثری دانشگاه قرآن و حدیث

محسن خوشفر؛ استادیار گروه حدیث جامعة المصطفی(ص) العالمیه

خلقت حضرت آدم(ع) و برخي حوادث پيرامون آن در هفت سوره از قرآن مجيد بيان شده ‌است. در سه سوره بقره، اعراف و طه از حقيقتي به نام «جنّت» به‌عنوان سکونت‌گاه اوليه آدم و حوا ياد مي‌شود. چيستي و مکان جنّت مذکور مسأله‌اي اختلافي در ميان مفسران است. در اين‌باره هشت ديدگاه وجود دارد که چهار قول از همه برجسته‌تر است: آسماني و آخرتي بودن جنّت؛ دنيايي و زميني بودن جنّت؛ برزخي بودن جنّت و توقف و عدم تعيين به سبب تعارض مستقر در ادله. بررسي تفاسير فريقين نشان‌مي‌دهد که ديدگاه برزخي با شواهد و قرائن تطابق بيشتري دارد و پاسخ‌هاي دقيق‌تري به شبهات مي‌دهد. افزون بر آن، دقت در ظهور آياتي که جنّت حضرت آدم(ع) در آنها مطرح شده و توجه به ترتيب چينش اتفاقات و روايات تفسيري، دليلي نو بر تقويت قول برزخي بودن جنّت حضرت آدم(ع)  است.

انگاره تکرار تاریخ در اندیشه تفسیری علامه طباطبایی با محوریت آیه 214 بقره

علی ملاکاظمی؛ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه دامغان

زینب تبریزیان؛ دانش‌آموخته  کارشناسی ارشد تفسیر دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

محسن دیمه کار؛ استادیار گروه قرآن دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

انگاره تکرار تاريخ ناظر به اين مطلب است که هرآنچه در امت‌هاي گذشته به وقوع پيوسته، در اين امت نيز تکرار مي‌شود. نوشتار پيش‌رو در صدد آن است تا اين موضوع را در ديدگاه تفسيري علامه طباطبايي واکاوي نمايد. بررسي‌ها نشان مي‌دهد آيه 214 سوره بقره در انديشه تفسيري علامه، برجسته‌ترين آيه‌اي است که بر تکرار تاريخ دلالت دارد. استنادهاي علامه طباطبايي به آيه مذکور در مواضع متعدد تفسيري و کلامي، نشان مي‌دهد که ايشان تعبير ابتدايي آيه مورد بحث را به‌منزله مفهوم عامي دانسته است که با معناي دلالي روايات «حذوا النَّعل بالنَّعل» مطابقت دارد. از اين رو با الهام از آيه فوق و استناد به روايات مذکور به بيان مصاديقي از تکرار تاريخ؛ همچون تحريف معنوي قرآن، رجعت اهل بيت(ع)، نزول عذاب بر امت اسلام، افتراق مسلمانان و سرگرداني امت پيامبراکرم(ص) مي‌پردازد.

ﺑﺮﺭﺳﻲ اﻣﻜﺎﻥ نقش شیطان در ﺑﻴﻤﺎری‌های ﺟﺴﻤﻲ انسان ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﺁﻳﻪ 41 ص

سید سعید میری؛ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء(ص) بهبهان

موضوع اين جستار، بررسي مسئله امکان نقش و ﺗأﺛﻴﺮ ﺷﻴطان در ﺑﻴﻤﺎﺭي‌هاي ﺟﺴﻤﻲ انسان ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﺁﻳﻪ 41 سوره ص و روايات مرتبط است. هدف، يافتن پاسخ به اين پرسش است که آيا شيطان در گرفتاري‌هاي مختلف حضرت ايوب(ع) به‌ويژه بيماري‌هاي جسمي او و به‌تبع آن ساير انسان‌ها نقشي داشته و اگر چنين است، ساز و کارش چگونه است؟ از جمله يافته‌هاي اين پژوهش يکي اينکه تأثير شيطان از طريق انگيزش هيجانات رواني و وسوسه انسان به انجام افعالي که نتيجه قطعي آن بيماري‌هاي جسماني اوست، مسلم است؛ ديگر اينکه دايره مفهوم و مصداق شيطان يا شياطين در زبان آيات و به‌ويژه روايات فراتر از ابليس جِنّي است و شامل شياطين انسي و موجودات موذي و تهديدکننده سلامت انسان مثل انواع ميکروب‌ها نيز مي‌شود.

نقد قرائت آرامی ـ سریانی لوکزنبرگ از آیه 24 مریم

سهیلا جلالی کندری؛ دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث  دانشگاه الزهراء(س)

ساجده نبئی؛ دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهراء(س)

آيات 17 تا 36 سوره مريم بيانگر آن است که حضرت مريم (س) بعد از اينکه از شرم مواجهه با قومش به مکان دوري پناه برد و درد زايمان او را فراگرفت، خدا ايشان را با بشارت به قرارگرفتن جوي آب در زير پا و باردادن درخت خرما تسلّي داد. امّا ظاهرًا شرم از مواجهه با قوم، چيزي نيست که به‌وسيله طعام و شراب تسکين يابد. لوگزنبرگ کوشيده تا بين اين دو مقوله ارتباطي برقرار سازد. او معتقد به نگارش قرآن به زبان عربي ـ آرامي است و چون با رسم‌الخط ابتدايي و بي‌نقطه و اِعراب بوده، برخي از کلمات آن تصحيف شده است، مانند «تحت» و «سريّ» در آيه 24 که تصحيف «نحيت» به‌معناي «زايمان» و «شريّ» به‌معناي «مشروع» در زبان سرياني ـ آرامي است. امّا شواهد تاريخي نشانگر آن است که مسلمانان در قرائت قرآن تحت تأثير زبان سرياني نبوده‌اند و هيچ مفسري اين دو واژه را مصحّف نمي‌داند. همچنين کتب لغت سرياني نيز معاني موردنظر لوگزنبرگ را تأييد نمي‌کنند. افزون بر اينکه ارتباط اين آيات توجيه‌هاي ديگري نيز دارد که پذيرفتني‌تر است.

بازخوانی تفسیری جزیه اهل کتاب در آیه 29 توبه

یحیی صباغچی؛ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی شریف

ديدگاه مشهور ميان فقها در مورد مواجهه با اهل‌کتاب آن است که اهل‌کتاب در صورت اسلام نياوردن، بايد به مسلمانان جزيه بپردازند و در غير اين صورت، مسلمانان موظف به قتال با ايشان است. از عمده‌ترين مستندهاي اين مسئله، آيۀ 29 سوره توبه است. اين مقاله به بررسي تفسيري اين آيه از جهت موضوع و حکم مي‌پردازد و نشان مي‌دهد که بر اساس ساير آياتي که در مورد اهل‌کتاب در قرآن وجود دارد، ويژگي‌هاي اهل‌کتابِ مذکور در آيۀ جزيه شامل همه اهل‌کتاب نيست و در ضمن با توجه به احکامي از قبيل «اعراض» و «صفح» نسبت به اهل‌کتاب در ساير آيات، حکم قتال با آنان مربوط به همه شرايط نيست. بنابراين جزيه در مورد دسته‌اي از اهل‌کتاب و در شرايط معيني مطرح مي‌شود، نه در مورد عموم ايشان و در مطلق شرايط.

موطن اخذ میثاق در آیات 172 و 173 اعراف از منظر علامة طباطبایی و آیت الله جوادی آملی

ابراهیم کلانتری؛ دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه تهران

حمیدرضا شاملو؛ دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی  دانشگاه تهران

آيات 172 و 173 اعراف مشهور به آيات ميثاق از پيچيده‌ترين آياتِ قرآني به‌لحاظ تفسيري است. يکي از مباحث اصلي در تفسير اين آيات بحث موطن أخذ ميثاق است؛ به اين معنا که، اين ميثاق الهي که مفاد آن ربوبيّت الهي و عبوديّت انسان است در کجا بسته شده و صحنه‌اي که پرسش «أ لَسْتُ بِرَ بِّكُمْ» و پاسخ «بَلي» در آن رخ نموده در کجاست؟ مفسران از ديرباز نظرهاي متفاوتي درباره موطن أخذ ميثاق در اين آيات ابراز داشته‌اند؛ از جمله علامه طباطبايي عالم ملکوت را موطن أخذ ميثاق مي‌داند اما آيت‌الله جوادي‌آملي اين نظر را نقد و ردّ نموده و موطن فطرت را موطن أخذ ميثاق دانسته است. اين مقاله در پي آن است که، پس از تقرير نظر اين دو مفسر، نشان دهد: قول ملکوتي‌بودن أخذ ميثاق با مباني قرآني و برهاني سازگارترست و ديگر آنکه تمام مواطني که براي أخذ ميثاق از سوي مفسّران صورت‌بندي شده است به دو موطن ملک و ملکوت قابل ارجاع است.

تحلیل تفسیری اندیشه آیه در گفتمان قرآن

سید هدایت جلیلی؛ استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی

زهره سادات موسوی؛ دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهراء(س)

انديشه‌ورزي درباره اعجاز قرآن در گستره تاريخ انديشه اسلامي، گفتماني حول قرآن فراهم آورده است. در اينکه  اين گفتمان، چه نسبتي با خود گفتمان قرآن دارد؟ و آيا اين گفتمان ادامه و بسط گفتمان قرآني است يا از گفتمان قرآني فاصله گرفته است؟ برخي تصور مي‌کنند تفاوت مورد بحث فقط در سطوح ظاهري و در تفاوت‌هاي مفهومي و واژگاني است و «آيه» و «معجزه» به يک‌معنا و مدعا اشارت دارند. اما تحليل و مقايسه مختصات دو گفتمان مذکور نشان مي‌دهد حضور مسلط مفهوم آيه در قرآن و سيطره مفهوم معجزه در گفتمان پساقرآني را نمي‌توان به تفاوت دو واژه مترادف فروکاست. تفاوت و تحول ميان انديشه قرآني و پساقرآني در باب اعجاز قرآن در حد تفاوت گفتماني است. در جهان‌نگري قرآني همه هستي حتي رخدادهاي اعجازآميز، آيه و نمود پروردگارست؛ اما گفتمان پساقرآني، گفتماني جدلي کلامي است که اين شاخصه ممتاز آيت‌انديشي قرآن را نمايندگي نمي‌کند. آيات در گفتمان قرآني، کارکردي توحيدي دارند اما معجزات در گفتمان پساقرآني، کارکردشان اثبات صدق نبي است و اين، چرخشِ مهم و معناداري است.

بررسی تطبیقی علت تفرّق فرزندان حضرت یعقوب(ع) در آیه 67 یوسف از منظر مفسران فریقین

سید عبدالله اصفهانی؛ استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

محمدحسین شیرافکن؛ دانشجوی دکتری علوم و معارف قرآن کریم

تضارب آراء مفسران، يکي از قراين دست‌يابي به مقاصد آيات الهي است. رفع اجمال و گزينش ديدگاه مختار در آيه 67 سوره يوسف: «وَ قَالَ يَا بَنىَّ لا تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَ ادْخُلُواْ مِنْ أ‌َبْوَابٍ مُتَفَرِّقَة» به طريق تجميع و تحليل آراء مفسّران فريقين در اين مقاله مدّ نظر است. پرسش اساسي پژوهش حاضر که به روش توصيفي، تحليلي و نقلي نگارش يافته،‌ جستجو از علت دستور حضرت يعقوب به فرزندان، در خصوص تفرّق در ورود به مصر، از طريق درهاي متفاوت است که در آيه 67 سوره يوسف× به اجمال واگذار شده است. دستاورد پژوهش، دست‌يابي به هشت و پنج ديدگاه، به ترتيب، از سوي مفسران شيعه و سني است که در نهايت، اين نتيجه به‌دست مي‌آيد: ديدگاهي‌ که از کمترين مناقشه برخوردار است، علت تفرّق فرزندان برطرف کردن موانع وصول بنيامين به يوسف× است.

عصمت پیامبران در سامانه آیات غرر

عمران عباسپور؛ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه تبریز

صمد بهروز؛ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه تبریز

سید حسین علیانسب؛ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه تبریز

قرآن کريم منبع مقدس تمام اعتقادها و اعمال مسلمانان است و به علت وحدت مسلمانان در پذيرش تمام آيات آن، مي‌تواند همه مسلمانان را به وحدت رساند؛ اما اختلاف در فهم آيات موجب بروز اختلاف در ميان آنان شده است. يکي از معارف مورد اختلاف در بين مسلمانان، موضوع عصمت انبياست. دقت در ابزارهاي تحصيل عصمت مي‌تواند محدوده عصمت انبيا را مشخص نمايد. مدعاي اصلي اين پژوهش آن است که در صورت تشکيل سامانه‌اي از آيات غرر قرآن، ابزارهاي عصمت انبيا و محدوده آن در قرآن روشن خواهد شد. آيات غرر قرآن دسترسي به خصيصه عصمت را با استفاده از ابزارهايي مثل اعطاي علم متعالي، تقويت عقل، توفيق الهي و از بين بردن سلطه شيطان، امکان‌پذير مي‌نمايد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه‌اي و به صورت تحليلي ـ توصيفي اين مدعا را اثبات کرده است.

بررسی و نقد تفسیر وهابیت از صفات خبری

محمد مهدوی؛ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه تبریز

صفیه جعفرپور؛ طلبه حوزه علمیه خواهران الزهراء(س) تبریز

در قرآن کريم صفاتي به خداي سبحان نسبت داده شده که موهم تشبيه و تجسيم است. چيستي اين صفات يکي از دغدغه‌هاي هميشگي قرآن‌پژوهان از آغاز رواج دانش تفسير تا به امروز بوده است. از رهگذر همين دغدغه‌ها، مفسران با توجه به مرام اعتقادي و مذهب کلامي خويش، اين آيات را تفسير نموده‌اند. يافته‌هاي تحقيق حاکي از آن است که دو رويکرد کلي در باب صفات خبري وجود دارد؛ يکي رويکرد عقل‌گرايي و ديگري رويکرد ظاهرگرايي؛ وهابيت به رويکرد دوم تعلق دارند و رأي خود را ديدگاه اصيل اسلامي مي‌دانند و ساير ديدگاه‌ها را بدعت تلقي مي‌کنند، در مقابل علماي شيعه به نقد ديدگاه وهابيت پرداخته‌اند و با ارجاع متشابهات به محکمات و تقدم عقل برهاني به ظواهر نقلي و بهره‌وري از دلالت لفظي و تصديقي، به فهم و تفسير آيات مربوطه مي‌پردازند. آنها قائل به نظريه «اثبات با تأويل» بوده، نظريه «عينيت صفات و ذات» و نظريه «تنزيه» را پايه تفسير صفات خبري قرار داده‌اند

مواجهه فرهنگی انبیا با قوم‌گرایی از منظر قرآن کریم

سید کمال حسینی؛ استادیار گروه تفسیر جامعه المصطفی(ص) العالمیه

عبالواحد مطهری؛ دانش آموخته سطح چهار علوم قرآن و حدیث جامعه المصطفی(ص) العالمیه

وابستگي افراطي به فرهنگ نياکان که در جامعه‌شناسي به قوم‌گرايي تعبير مي‌شود، يک واقعيت اجتماعي فرازماني است و مختص عصر انبياء(ع) نبوده و اکنون نيز در قالب گرايش‌هاي افراطي اسلامي: طالبان، داعش، بوکوحرام، جبهه النصره و گروه صحابه پديدار شده است. با توجه به اين‌که انبياء در خط مقدم مبارزه با اين تفکر قرار داشته‌اند، بازخواني روش‌هاي آنها در جهت کنترل و اصلاح اين پديده از متن قرآن کريم، براي رهبران و فرهنگيان امروز جوامع اسلامي، ضرورت پيدا خواهد کرد. از جمله نتايج مقاله حاضر آن است که انبياء^ در تقابل با اين تفکر ناسالم اجتماعي، روش‌هاي فرهنگي زير را به کاربرده‌اند: تلاش در تغيير نگرش قوم‌گرايان، رشد عقلانيت و بارورسازي انديشه و خرد و ارائه تحليل جامع از حالات روحي و رواني اکثريت مردم و نقد آنها.

ارزیابی رویکرد تاویلی نصرحامد ابوزیددر فهم آیات الاحکام

فتحیه فتاحی‌زاده؛ استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهراء(س)

مهدیه کیان‌مهر؛ دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهراء(س)

حامد ابوزيد از نوانديشان معاصر معتقدست که راه زنده ماندن پيام قرآن، تأويل است. از ديدگاه وي، آيات الاحکام بايد به‌صورت عصري تأويل شود؛ از سير تکوين احکام در عصر نزول، پيامي حاصل مي‌شود که با استفاده از آن مي‌توان احکام عصري را به‌دست آورد. از آنجا که هر فهمي از قرآن بايد ضابطه‌مند باشد، بررسي ضابطه‌مندي تأويل ابوزيد ضروري مي‌نمايد.  هدف پژوهش حاضر، پي‌گيري ضابطه‌مندي در مؤلفه‌هاي تأويل ابوزيد؛ مباني هرمنوتيکي، روش و معيار تأويل است. مطابق نتايج پژوهش، برخي عوامل موجب بي‌ضابطگي تأويل مي‌شود: در مباني، غفلت از قصد مولف، اعتقاد به تاريخمندي فهم و ...؛ در روش، خوانش‌پذيري پيام حاصل از سير تکوين احکام و در معيارها، عصري بودن و مطابقت با پيام حاصل از سير تکوين احکام. البته دو معيار پيوند معنا با فحوا و توجه به بافت‌هاي مختلف کلام، خوانش افراطي متن را مهار مي‌کنند./826/

ارسال نظرات