این کتاب درباره «عمار» نیست/جمهوریخواهی فرهنگی در سینما
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، جشنواره مردمی فیلم عمار که امسال قرار است یازدهمین دوره آن همانند سالهای گذشته در دی ماه برگزار شود، هم از جهت مضامین و هم فرم برگزاری تفاوت بسیاری با انبوه جشنوارههای فرهنگی و هنری دیگر دارد به صورت سالانه در کشور برگزار میشود.
مجتبی نامخواه که فارغ التحصیل دکتری دانش اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام است، در کتاب «تولد یک جنبشواره» به عنوان جلد اول از مجموعه کتابهای «جشنواره مردمی فیلم عمار» انتشارات «راه یار»، این جشنواره فیلم را از بُعد اجتماعی و جامعهشناسی تحلیل و بررسی کرده است. نامخواه در این کتاب، تلاش خود را برای بازخوانی تجربه جشنواره عمار در دو فصل «عمّار و امر اجتماعی» و «آوردههای عمار» سامان داده است. نامخواه در فصل سوم نیز بر سه اثر «بانو»، «داد» و «زمستان یورت» از میان صدها اثر برگزیده جشنواره مردمی فیلم عمار متمرکز شده و تحلیل خود را در متن و نقد این سه اثر پی گرفته است. اما نامخواه درباره میزان ارتباط کتابش با جشنواره عمار این چنین میگوید که «عجیب خواهد بود اگر ادعا بکنم این کتاب هیچ ارتباطی با جشنواره عمار ندارد و پیش و بیش از آنکه درباره عمار باشد؛ درباره امر اجتماعی و جنبشواره است.»
تجلیل یا تحلیل؟
او مینویسد: «غرض از طرح «توجه عمار به امر اجتماعی» و «جنبشوارهبودن عمار» نه تجلیل، که تحلیل ماجرا است. غرض این است که جشنواره عمار بهمثابه یک نمونه میتواند تجربه مفیدی به ما بدهد برای بازتولیدِ بازگشت به امر اجتماعی. آنچه میماند، پاسخ این پرسش است که جشنواره عمار بهمثابه تجربه یک امر اجتماعی چه آوردهها و چه درسهایی برای بسط کنشگری نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی دارد؟ تجزیه و تحلیل این تجربه چه فایدهای برای کنشگری انقلابی دارد؟»
این نویسنده و پژوهشگر در فصل اول کتابش؛ «عمار و امر اجتماعی» با نگاهی انتقادی نسبت به فضای فعلی علوم اجتماعی، تحلیل خود را درباره جامعهشناسی جشنواره فیلم عمار با توجه به نوع مخاطبانش مطرح کرده و مینویسد: «اغلب کنشگران علوم اجتماعی علاقه دارند بیشتر به بیان کلیاتی در نفی یا دفاع از کلیت علوم اجتماعی بپردازند تا به مسئلهها و موضوعات عینی و اجتماعی؛ بنابراین بحث درباره جامعهشناسی سینمای ایران و مشخصاً یک جشنواره سینمایی، نمیتواند متکی به یک ادبیات غنی علمی باشد. در واقع آنچه هست، صرفاً یک طرح موضوع است تا زمینه را برای بررسی بیشتر فراهم آورد؛ نه اینکه واقعاً بخواهد مطلب مهمی در زمینه جامعهشناسی بخشی از سینمای ایران و این جشنواره بگوید. بههرحال، این پرسش یک پاسخ و تبیین اجتماعی میخواهد که «چرا جمعهای قابل توجهی در اغلب اقشار اجتماعی، از جمله در شهرستانها و روستاهای کوچک و در مکانهای متفاوتی مانند مسجد، مخاطب جشنواره عمار میشوند؟»
خرق عادت در جشنواره عمار
نامخواه در بخش دیگری از تحلیل خود در توضیح اینکه چرا عنوان «جنبشواره» را مناسبتر از عنوان «جشنواره» برای یک رویداد فرهنگی- هنری همانند جشنواره مردمی فیلم عمار میداند، این چنین مینویسد که: «سطح جشنوارهبودگی عمار، تنها به همان رویدادهایی باز میگردد که در بازه افتتاحیه و اختتامیه و در یک سالن سینما در یکی از خیابانهای پایتخت روی میدهد. در حالی که برگزارکنندگان همین برنامه، اذعان و اغلب شرکتکنندگان اطلاع دارند که «عمار»، تنها آن چیزی نیست که در یک سالن سینما در یکی از خیابانهای پایتخت در حال برگزاری است. بخش دیگر و مهمتری از جشنواره، در بیرون سالن در جریان است. این «بیرونِ سالن»، احتمالاً از نزدیکترین مسجد، حسینیه، مدرسه و ایستگاه آتشنشانی بههمان سالن شروع میشود و تا دورافتادهترین نقاط ایران ادامه دارد. در واقع جشنواره عمار از دو بخش تشکیل شده است: بخش درون سالن و بخش بیرون آن. اما مسئله اینجا است که بخش بیرون سالن جشنواره عمار را نمیتوان حاشیه آن دانست؛ بلکه این نسبت بهنوعی معکوس است.»
مجتبی نامخواه، نویسنده
جمهوریخواهی فرهنگی در سینما
این نویسنده و پژوهشگر علوم اجتماعی در فصل دوم کتابش، دستاوردها و آوردههای این جشنواره را بررسی میکند. او یکی از مهمترین دلایل توفیقات «عمار» را تعریف ساختارهایی برای عبور از فضای بسته و اَشرافی حاکم بر سینما میداند و مینویسد: «جشنواره عمار، اگر موفقیتی داشته، به این دلیل بوده که توانسته در برابر اراده معطوف به اشرافیت ظاهرالصلاح در حوزه فرهنگ، «فرمول»هایی برای مشارکت مردم به دست بدهد. توانسته کاری کند که تعداد بیشتری از مردم در رسانه سینما روایت شوند و تعداد بیشتری هم این روایتها ببینند.»
نامخواه وجود جشنواره فیلم عمار را در شرایطی که «اشرافیت فرهنگیای که همواره در مصادر مدیریتی و شورایی عرصه فرهنگ حضور داشته و برای پیشبرد خواستههای ظاهرالصلاح خود، حتی به قانون اساسی هم اعتنایی ندارد، یک نیاز مبرم عنوان میکند و از جشنواره عمار بهمثابه یک «جنبش جمهوریخواهی فرهنگی» یاد میکند.
بستری برای بازشناسی
نویسنده کتاب «تولد یک جنبشواره» در بخشی از تحلیل خود نگاهی هم به دیدار عوامل و دستاندرکاران جشنواره عمار با رهبر انقلاب در اسفند 1391 دارد و مباحث بیان شده در آن دیدار را «مایههای مناسبی برای اندیشیدن درباره عمار» و «ارزیابی مستمر و مراقبه جشنواره عمار از خود» میداند.
سهگانه جشنواره عمار
براساس این گزارش در فصل سوم کتاب؛ نویسنده با اتکا و استناد به تحلیلهای فصول پیشین، نگاهی انداخته به سه مستند منتخب ادوار اخیر جشنواره عمار.
«بانو»؛ روایتگر زندگی پرفراز و نشیب بانو عصمت احمدیان، مادر شهیدان فرجوانی است. زنی که خودش و اعضای خانواده ایشان از جمله همسر و سه فرزندش هرکدام به نوعی با جنگ در ارتباط هستند. زندگی پس از جنگ و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خانم احمدیان نیز بخش مهمی از زندگی اوست که در این مستند به آن پرداخته شده است.
«داد»؛ این مستند به برخوردهای ناروای امنیتی و قضایی سالهای اخیر به اعتراضات صنفی سالهای اخیر از جمله اعتراض رانندگان کامیون در بندرعباس، برخورد با کارگران معترض معدن آقدره و اعتراضات پرستاری میپردازد و در پی حل کردن معادله سه مجهولی جمهوریت، امنیت و عدالت است.
«زمستان یورت»؛ عنوان مستندی است که به ماجرای ریزش معدن یورت و جان باختن 43تن از کارگران معدن میپردازد. در کنار این موضوع، مسائل و مشکلات معدنکاران نیز در این مستند پیگیری میشود؛ در حالی که بسیاری از این کارگران معدن علیرغم داشتن مطالبات چند ماهه و کار در شرایط ناایمن به خاطر ترس از بیکار شدن، جلوی دوربین حاضر نمیشوند.
چه بهتر بود که نسخهای از این مستندهای برگزیده نیز در قالب لوحفشرده همراه با کتاب عرضه شود یا آنکه لینک هر مستند به صورت کد QR درج میشد.
کتاب «تولد یک جنبشواره» در 128صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 13 هزار تومان به همت انتشارات «راه یار» منتشر شده است. علاقهمندان برای تهیه آن، علاوه بر کتابفروشیها میتوانند به صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub و یا سایت ammaryar.ir مراجعه کنند./826/