۰۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۱
کد خبر: ۶۶۸۸۳۴

بسیج و بالندگی‌هایش در داستان

بسیج و بالندگی‌هایش در داستان
رحیم مخدومی گفت: خاستگاه ادبیات انقلابی و مردمی «بسیج» است؛ همان ادبیاتی که کم‌کم متولد شد و کتابی که تا پیش از آن بین مردم جایگاهی نداشت و به مرور بین مردم محبوب شد.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، رحیم مخدومی از نویسندگان کشورمان در گفت‌وگویی درباره «بسیج و بالندگی‌هایش در عرصه داستان» اظهار داشت: در عرصه ادبیات داستانی، قبل از انقلاب حرفی برای گفتن نداشتیم. این مسأله هم جوانبی داشت. از سویی محتوای آنچه داستان‌نویس‌ها به آن می‌پرداختند، بی‌ارزش و پوچ بود و سخیف شمرده می‌شد، چرا که با تقلید از غرب نوشته شده بود.

متأسفانه در آن ایام افراد نگاه می‌کردند بینند آثاری که شهرت بین‌المللی یافته به چه موضوعاتی پرداخته و سپس برداشت‌هایی از آن داشته و عمومی‌سازی می‌کردند که در آن هم البته ناموفق بودند، چرا که رگه‌های مشهود غیرخودی که با واقعیت‌ها فاصله داشت در آثار وجود داشت.

مگر آثار پیش از انقلاب و دفاع مقدس چگونه بود؟

وی با بیان اینکه هنگام مطالعه این آثار حس می‌شد ملغمه‌ای از جامعه خود و غیرخودی‌ها در محتوا گنجانده شده، توضیح داد: مردم هم البته نسبت به این محتواها اقبال نشان نمی‌دادند.

مخدومی با بیان اینکه مردم از این آثار بی‌محتوا فاصله داشتند، چون گمشده خود را در آن نمی‌یافتند، ابراز داشت: فقط جامعه شبه روشنفکری به این آثار اقبال نشان می‌داد و آن را تحسین می‌کرد. از این‌رو تیراژ کتاب نه تنها در همان چاپ اول باقی می‌ماند و اقبالی از آن صورت نمی‌گرفت، بلکه خوانده هم نمی‌شد.

مردم از هر مساله‌ای فاصله بگیرند، مرگ آن موضوع رخ داده است اعم از سیاست یا ادبیات

مخدومی با تاکید بر این مهم که درد بزرگی است که مردم با چیزی فاصله بگیرند چه در عرصه کتاب و چه سیاست و چه هر عرصه دیگر، عنوان کرد: فاصله مردمی با هر مساله‌ای مرگ آن موضوع شمرده می‌شود. حتی در عالم سیاست اگر مسئولی نتواند این فاصله را بردارد، مرگ سیاسی‌‌اش فرا می‌رسد. دنیای ادبیات هم همین گونه است.

انقلابی در عرصه ادبیات

این نویسنده با بیان اینکه یکی از انقلاب‌هایی که در عرصه ادبیات شکل گرفت «مردمی شدن ادبیات» بود، توضیح داد: پس از این انقلاب نویسنده‌ها از دل مردم و از کوچه پس کوچه‌ها برخاستند. راوی آن‌ها مردم بودند. اگر به نویسنده‌ها نگاه کنید می‌بینید که بخش عمده نویسنده این گونه بودند، حرفه‌ای نبودند و بنا نداشتند نویسنده شوند، اما وقایع زمانه و جریان‌ها آنها را به این سمت سوق داد.

زمانی قلم به دست گرفتند و زمانی به سمت رزمنده شدن سوق یافتند، هرچند قرار نبود اسلحه به دست بگیرند، ولی چون زنده بودند و با زمانه پیش می‌رفتند و حقایق را می‌دیدند، طبیعی بود که انسان حی و حاضر و به روز متاثر از زمانه و مردم خود باشد. بنابراین موضوعی هم که او کار می‌کند، مهم‌ترین مساله عصر و زمانه خود اوست؛ نه موضوعی پرت که از تاریکخانه پیدا کرده است و مبتلابه آن افراد قلیل باشند.

نویسنده کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» تصریح کرد: ادبیات انقلابی و مردمی که خاستگاه آن بسیج است، کم‌کم متولد شد و نتیجه آن این شد که کتابی که با آن محتوا بین مردم جایگاهی نداشت به مرور وارد مسیری شد که با ادبیات جدید مردمی شد، خانواده‌ها به کتاب روی آوردند و بسیاری از کسانی که با کتاب قهر بودند با آن آشتی کردند، چون خودشان در پیدایش کتاب دخیل بودند.

وقتی راوی، نویسنده و قهرمان مردم شد، کتاب‌هایی با تیراژ بسیار نمایان شد

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با بیان اینکه وقتی راوی، نویسنده و قهرمان آثار مردم بودند مروج هم خودشان شدند، گفت: در این صورت فضا به نحوی شد که کم کم کتاب وارد محافل مردمی شد و مروج هم همان‌ها بودند. ‌بلافاصله در این فضا مثلا از کتابی یک میلیون نسخه چاپ شد که پیش از آن سابقه نداشت و یا اکنون آثاری را می‌بینیم که بیش از ۵۰ چاپ از آنها در بازار وجود دارد. آثار بسیاری دیگر هم هستند که همچنان مورد اقبال بوده و حتی نسل جدید هم آنها را مطالعه می‌کند.

وی افزود: بالندگی دیگر در عرصه ترجمه است، چون پیش از آن آثاری نداشتیم که قابلیت ترجمه داشته باشند، زیرا کتاب‌ها تقلیدی بود و به نوعی بهتر از آن در سوی دیگر مرزها وجود داشت؛ بنابراین ترجمه این آثار خنده‌دار بود؛ در صورتی که کتاب‌هایی که ذیل فرهنگ جهاد و بسیج خلق شد بومی، نو و ابتکاری بود و نمونه‌اش را نداشتیم و توانست خلاء را در عرصه بین‌المللی پر کند.

به گفته این مولف، اگرچه متولیان باید کار می‌کردند، اما در چند حوزه کم گذاشتند، ولی باز هم این آثار مرزها را در نوردید و در کشورهای مختلف ترجمه شد و تاثیرگذار بود. اما اگر متولیان کم نمی‌گذاشتند و در چند حوزه نقش ایفا می‌کردند، برای آموزش نیرو وقت و بودجه صرف می‌کردند و زمان رشد در این عرصه کوتاه‌تر می‌شد. اما این کار را نکردند و زمان زیادی طی شد تا ادبیات انقلاب و دفاع مقدس حرکت کرده و در دهه ۹۰ به بلوغ برسد. در حالی‌که این زمان می‌توانست کوتاه‌تر باشد. یا در زمینه ترویج می‌توانستیم بهتر عمل کنیم تا امروز با افتخار از سرانه مطالعه یاد کنیم و با آمارهای درخشان مواجه باشیم.

کوتاهی‌های متولیان فرهنگی

وی در راستای ترویج به مسئولیت نهادها و سازمان‌هایی چون صدا و سیما اشاره کرد و افزود: اگر صداوسیما پای کار می‌آمد و می‌توانست تاثیرگذاری بیشتر داشته باشد یا وزارت ارشاد می‌توانست تاثیر ترویج را همگانی کند، زودتر به نتیجه می‌رسیدیم. ارشاد نه تنها این کار را نکرد بلکه کوتاهی‌‌هایی هم داشت.

وی با اشاره به کوتاهی‌های متولیان فرهنگی اضافه کرد: متولیان امور فرهنگی اگر به درستی نقش خود را ایفا کنند، فکر می‌کنم همانگونه که در عرصه نظامی تنها کشوری هستیم که با تحریم ایستاده‌ایم و به رشد رسیدیم در عرصه ادبیات هم اینگونه خواهیم بود.

ارسال نظرات