۲۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۸
کد خبر: ۶۷۶۷۳۳

تأملی در پیام‌های رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت آیات خسروشاهی و تسخیری

تأملی در پیام‌های رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت آیات خسروشاهی و تسخیری
اگر بخواهیم فعالان شیعی تقریب مذاهب اسلامی را، به صورت نسلی یا دوره‌ای دسته‌بندی کنیم، آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله خسروشاهی، آیت‌الله تسخیری، آیت‌الله فضل‌الله، آیت‌الله محسنی و شهید آیت‌الله حکیم، تقریباً هم‌دوره‌اند.

به گزارش خبرگزاری رسا، زنده‌یادان آیت‌الله حاج سیدهادی خسروشاهی و آیت‌الله حاج شیخ‌محمدعلی تسخیری، دو تن از فعالان برجسته تقریب مذاهب اسلامی و کنشگران فرهنگی جهان اسلام بودند که به فاصله نزدیکی (اسفند ۹۸ و مرداد ۹۹)، درگذشتند. پیام‌های رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت این دو شخصیت برجسته فرهنگی و دینی، قابل بررسی و تأمل است و بیانگر شناخت دقیق رهبر انقلاب از این دو بزرگوار و تبیین‌گر راه پیش رو، برای فعالان حوزوی است. در مقال پی‌آمده، این دو پیام مورد خوانش تحلیلی قرار گرفته‌اند. امید آنکه تاریخ‌پژوهان معاصر و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.

سوگنامه‌ای برای «رفیق دیرین»


در ابتدای این مقال، به پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت درگذشت آیت‌الله سیدهادی خسروشاهی می‌پردازیم:


بسم الله الرحمن الرحیم


درگذشت عالم مجاهد مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج سیدهادی خسروشاهی (رحمت‌الله‌علیه) را، به خاندان محترم و بازماندگان و ارادتمندان و علاقه‌مندان به آثار قلمی ایشان، تسلیت عرض می‌کنم. ایشان عنصری خستگی‌ناپذیر در تبلیغ معارف اسلامی، به‌وسیله نگارش مقالات و ترجمه‌ها و کتاب‌های متعدد، در مدت ۶۰ سال از زندگی خویش بودند و انگیزه و همتی کم‌نظیر در تلاش برای تقریب مذاهب اسلامی و اتحاد مسلمین، به کار می‌بردند. تلاش‌های دیپلماسی در دوران جمهوری اسلامی در واتیکان و قاهره نیز، بخش دیگری از مجاهدت این رفیق دیرین اینجانب بود. از خداوند متعال، رحمت و مغفرت و حشر با اجداد طاهرین را، برای ایشان مسئلت می‌کنم.


سیدعلی خامنه‌ای/ ۱۰ اسفند ۱۳۹۸


در پیام رهبر انقلاب، استاد سیدهادی خسروشاهی به شرح ذیل توصیف شده است:


۱- عالم مجاهد: این تعبیر به خودی خود، گویاست. فعالیت‌های او مصداق «جهاد» و صبغه برجسته و مهم استاد خسروشاهی، مجاهدت ایشان بوده است.


۲- حجت‌الاسلام والمسلمین: این تعبیر در میان پیام‌های رهبری و مراجع تقلید، بار معنایی خاصی دارد. در پیام‌های رهبر انقلاب، این تعبیر معادل لقب «آیت‌الله» است. با توجه به دقت و سختگیری رهبر انقلاب در به کار بردن القاب برای دیگران، انتخاب این تعبیر برای استاد خسروشاهی، معنادار است. این نشان می‌دهد که رتبه حوزوی و فقهی استاد خسروشاهی نزد رهبری، اجتهاد است. این امر هنگامی اهمیت مضاعف می‌یابد که رهبر انقلاب برای برخی از منصوبین خود، که در فضای حوزوی و رسانه‌ها به آیت‌الله شهره بودند، در پیام‌های تسلیت یا انتصاب، تعبیر حجت‌الاسلام را به کار برده‌اند!


۳- عنصری خستگی‌ناپذیر در تبلیغ معارف اسلامی


۴- نگارش مقالات و ترجمه‌ها و کتاب‌های متعدد در مدت ۶۰ سال


۵- دارای انگیزه و همتی کم‌نظیر در تلاش برای تقریب مذاهب اسلامی و اتحاد مسلمین: به راستی او، حافظه تاریخی جهان اسلام در دوران معاصر، نماد گفت‌وگوی دینی در دوره حاضر، دایره‌المعارف مجسم نهضت‌های اسلامی و یکی از مهم‌ترین حلقه‌های ارتباطی کشور ما با جهان اسلام بود.


۶- تلاش‌های دیپلماسی در واتیکان و مصر: اینکه شخصیتی فعالیت و تلاش‌های دیپلماتیک در کشور‌های مختلف داشته باشد، اما این نقش او وصف مجاهدت بیابد، مهم و پرمعناست. تلاش‌های منحصر به فرد و سبک ابتکاری و خاص ایشان در کشور‌های محل مأموریت، می‌تواند الگویی برای سفرا و رایزنان فرهنگی ایران در کشور‌های اسلامی باشد.


۷- رفیق دیرین: شاید رهبر انقلاب، این تعبیر را در کمتر پیام تسلیتی به کار برده باشند. از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که این رابطه دو سویه بود و استاد خسروشاهی هم، همواره احترام و جایگاه رفیق دیرین خود را، داشت و نظرات ایشان را، فصل‌الخطاب می‌دانست و به ولایت سیاسی رهبر انقلاب، پایبند بود. در مجموعه خاطرات مستندی که استاد برای شخصیت‌های متوفای معاصر می‌نوشت، درباره تنها شخصیت زنده‌ای که کتابی مستقل نوشت، مقام معظم رهبری بودند و درباره تنها شخصیت زنده‌ای که مقاله‌ای مستقل نوشت، زنده‌یاد آیت‌الله تسخیری بود که بیانگر علاقه و ارادت فراوان استاد، به این دو شخصیت ارجمند است.


در بزرگداشت «زبان گویای اسلام و تشیع»


در بخش دوم این مقال، به پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت درگذشت آیت‌الله حاج شیخ‌محمد علی تسخیری می‌پردازیم:


بسم الله الرحمن الرحیم


با تأثر و تأسف اطلاع یافتیم که عالم مجاهد و زبان گویای اسلام و تشیع، جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ‌محمدعلی تسخیری (رحمت الله‌علیه)، دار فانی را وداع گفته است. کارنامه این سرو نستوه و خستگی‌ناپذیر در انواع خدمات برجسته در مجامع جهانی اسلامی، حقاً درخشان است. عزم راسخ و دل پرانگیزه ایشان، حتی بر ناتوانی‌های جسمانی در چند سال اخیر، فائق می‌آمد و حضور مؤثر و پربرکت وی را در هر نقطه لازم و مفیدی، استمرار می‌بخشید. مسئولیت‌ها و خدمات ایشان در داخل کشور نیز، فصل جداگانه و ارزشمندی از تلاش‌های این روحانی فاضل و متعهد است. اینجانب به خاندان و بازماندگان مکرم و نیز به همه همکاران و دوستان ایشان، تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت و رضوان الهی را برای وی مسئلت می‌کنم.

 

سیدعلی خامنه‌ای/ ۲۸ مرداد ۱۳۹۹


در این پیامِ رهبر انقلاب، آیت‌الله تسخیری به صفات زیر متصف شدند:


۱- عالم مجاهد: علاوه بر نکته مورد اشاره در فصل مربوط به استاد خسروشاهی، این نکته نیز قابل ذکر است که رهبر انقلاب این وصف را، کم و بیش برای شخصیت‌های انقلابی به کار برده‌اند. شخصیت‌هایی که در راستای پیروزی نهضت اسلامی و خدمات و مسئولیت‌ها در نظام اسلامی زحمت کشیده‌اند (چه بر آن عهد آغازین استوار باشند و همچنان همراهی کنند و چه بسا با شخص ایشان همراهی نکنند، مانند آیت‌الله صانعی).


۲- زبان گویای اسلام و تشیع


۳- جناب حجت‌الاسلام والمسلمین: در این باره نیز بر نکته فوق‌آمده، باید افزود که متأسفانه به دلایل گوناگون و از سوی پاره‌ای عناصر، دانش حوزوی فعالان حوزه تقریب مذاهب اسلامی و دغدغه‌مندان اتحاد مسلمین، زیر سؤال رفته و می‌رود و با حالتی تحقیرآمیز، به سواد کلامی و فقهی آنها، نگریسته می‌شود! با این همه رهبر انقلاب بدون واهمه از این حواشی و بازتاب‌های محتمل آن در برخی محافل، بدون تعارف و رودربایستی، به معلومات حوزوی و فقهی این دو شخصیت، اذعان و آن را تأیید کرده‌اند. سوگمندانه وجود همین فضاسازی موجب می‌شود تا فضای حوزوی ما، کمتر به عرصه مهم و تعیین‌کننده تقریب مذاهب اسلامی، توجه کند.


۴- سرو نستوه و خستگی‌ناپذیر: تأکید روی کلمه خستگی‌ناپذیری، از نکات مهم مندرج در این پیام به شمار می‌رود. توضیح آنکه این حوزه، در زمره عرصه‌هایی هست که هم خستگی‌آور است و هم همت بالا و اراده پولادین می‌طلبد. وجود این خصال، هم در مقابله با دشمنان خارجی و تفرقه‌افکن ضرورت می‌یابد و هم در مقابله با متحجّران و صاحبان افکار سنتی! نگارنده که آخرین ماه‌های حیات استادان خسروشاهی و تسخیری را درک کرده است، این تلاش‌های شبانه‌روزی و دغدغه‌های مستمر نشر معارف اسلامی و اهل بیت (ع) را، از نزدیک لمس کرده است.


۵- کارنامه‌ای درخشان با انواع خدمات برجسته در مجامع جهانی اسلامی


۶- عزم راسخ و دل پرانگیزه: پیگیری مسائل جهان اسلام به ویژه حوزه تقریب مذاهب اسلامی و تعامل با اهل سنت و جریانات و شخصیت‌های غیرشیعی، اراده بالایی می‌خواهد تا هم شخصیت تقریب‌گر از ادامه راه ناامید نشود و مهم‌تر از آن، ملاحظه آبرو و آینده خویش را نیز نکند!


۷- حضور مؤثر و برکت‌بخش


۸- تلاش‌های ارزشمند در مسئولیت‌ها و خدمات داخلی ایشان


۹- روحانی فاضل و متعهد


نکته‌ها و تأملات


یک-رهبر معظم انقلاب که دغدغه تقریب مذاهب و وحدت مسلمین و همسویی جهان اسلام را از دیرباز داشته و دارند، در فاصله شش ماه، دو شخصیت معتمد و همگام خویش را در تحقق این گفتمان، از دست دادند! هم از این رو، خلأیی بزرگ در حلقه‌های ارتباطی میان فعالان اسلام‌گرای جهان معاصر و اندیشمندان تقریبی شیعی کنونی، به وجود آمد که در کوتاه مدت، قابل جبران نیست. امید است آن طیف از فعالان حوزوی و دانشگاهی، که داعیه ولایتمداری و پیروی از اندیشه رهبری را دارند، به این حوزه بی‌توجه نباشند و تحت تأثیر فضا‌های سنت‌گرا و متحجر، از ورود در این عرصه واهمه نداشته باشند و به مسئله تقریب مذاهب و وحدت جهان اسلام، باوری راستین بیابند.


دو- اگر بخواهیم فعالان شیعی تقریب مذاهب اسلامی را، به صورت نسلی یا دوره‌ای دسته‌بندی کنیم، آیت‌الله سید‌علی خامنه‌ای، آیت‌الله سیدهادی خسروشاهی، آیت‌الله محمدعلی تسخیری، آیت‌الله سیدمحمدحسین فضل‌الله، آیت‌الله آصف محسنی و آیت‌الله سیدمحمدباقر حکیم، تقریباً هم‌دوره‌اند و در دوره پیش‌تر، آیت‌الله محمد واعظ‌زاده خراسانی و پیش از آن استاد اغلب این بزرگان، یعنی آیت‌الله العظمی حاج‌آقاحسین بروجردی، چنین گرایشی داشته‌اند. در میان این شخصیت‌ها، رفاقتی قدیمی میان تنی چند از آنان، یعنی رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت‌الله تسخیری و آیت‌الله خسروشاهی وجود داشته است و شاید بتوان آن‌ها را، «سه یار تقریبی» نامید. با درگذشت غالب شخصیت‌های برجسته تقریبی معاصر، این ایده می‌تواند دچار آسیب‌های جدی شده و در آینده نیز، به رکود فکری و نظری بگراید. مگر اینکه با الطاف خدای متعال و لطف و عنایت او، طلاب و روحانیون انقلابی، این مسیر را ادامه دهند.


سه- فرصت‌شناسی و زمان‌شناسی برای فعالیت‌های تقریبی، از جمله رویکرد‌های آیت‌الله خسروشاهی و آیت‌الله تسخیری بود. هر دو بزرگوار- که زمان پیش و پس از انقلاب را دیده بودند و در هر دو دوره، فعالیت‌های فرهنگی داشتند- دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی را، برای تقریب مذاهب و شناساندن صحیح و عقلانی مکتب اهل بیت (ع)، بسیار طلایی می‌دانستند و تلاش داشتند از این فرصت مهم، نهایت استفاده را ببرند. آنان علیرغم انتقاداتی که به بخش‌هایی از تصمیمات و رفتار‌های دولت‌ها داشتند، با تمرکز بر افق‌های کلانِ پیش روی مکتب اهل بیت (ع) در جهان و عبور از مسائلی که می‌توانست آن‌ها را درگیر مقولات خُردِ داخلی کند، پیگیر این آرمان بزرگ اسلامی و شیعی شدند. این دو برای رسیدن به این هدف مهم و تأثیرگذار، همتی والا و اراده‌ای پولادین داشتند و سختی‌ها، طعنه‌ها و نیش و کنایه‌ها را به جان خریدند. گرچه در دوره حاضر و زمان حیات و فعالیت‌های این بزرگواران، به نحو شایسته و درخور از کارکرد ایشان تقدیر نشد، اما بی‌تردید آیندگان، با نام نیک از آن‌ها و فعالیت‌هایشان یاد خواهند کرد و قدر آن‌ها را خواهند دانست!


چهار- یکی از ویژگی‌های مهم این دو شخصیت، سبک زندگی ایشان است. آنان به حداقل تمکن دنیوی یا به عبارت دیگر، استفاده کم و بازدهی زیاد اعتقاد داشتند. اگر غیر از این بود، آن‌ها نمی‌توانستند بیش از شش دهه، در راه چنین آرمان‌هایی، گام بردارند و سبکبار، پراطمینان و بی‌ملاحظه، تلاش خویش را پی گیرند. آنان در تمامی ادوار حیات، متواضع، جست‌وجوگر و پرتلاش بودند. در نوجوانی و جوانی، به آرمان‌های بلند «تحقق حکومت اسلامی» و اسلام به عنوان «تنهاترین راه حل جوامع مسلمان» می‌اندیشیدند و از هر فرصتی برای تحقق این اهداف، استفاده می‌کردند. ساختار رسمی حوزه‌ها، غیر از طیف نواندیش و امت‌اندیش، با اینان همراهی چندانی نداشتند ولی ایشان بی‌توجه به این موانع و مشکلات، بر اساس الگو‌ها و برنامه‌هایی که آن‌ها را صحیح می‌دانستند، رفتار می‌کردند. تحلیل شخصیت و نوعِ فعالیت‌های این دو بزرگوار، الگو‌هایی به‌روز از تعامل با اندیشمندان و جریانات اسلام‌گرای معاصر را، به جوانانِ حوزوی و دانشگاهی امروز، عرضه خواهد داشت و نسل امروز و فردا، از این تجربیات فراوان بهره خواهد برد. آیت‌الله خسروشاهی و آیت‌الله تسخیری، در زمره آخرین حلقه‌های نسل طلایی تقریب مذاهب اسلامی و وحدت اسلامی معاصر بودند که فقدان آنها، نقصانی جدی و جبران‌ناپذیر برای این گفتمان خواهد بود و حتی نگرانی آن است که نسل جدیدی از تقریب‌گرایان سیاست‌زده و شاید منفعت‌گرا، پرورده شده و قدم به عرصه فرهنگ بگذارند! حتی این احتمال وجود دارد که با درگذشت شخصیت‌های برجسته تقریبی معاصر در یک دهه اخیر، شاهد تغییر پارادایمی در حوزه تقریب مذاهب و اتحاد جهان اسلامی باشیم و چنین مباد!


پنج- نکته دیگری که موجب شد تا رهبر معظم انقلاب، پیام‌های تجلیل‌آمیزی درباره این دو عالم مجاهد و شخصیت تقریب‌اندیش داشته باشند، سلامت اعتقادی و اعتدال و میانه‌روی آنان در حوزه عقیدتی است. آیات خسروشاهی و تسخیری، از معدود شخصیت‌های بی‌حاشیه تقریبی معاصر بودند و از نظرات شاذ و حساسیت‌برانگیز در این حوزه، دوری می‌کردند و سعی داشتند تا روی اصول و محکمات اسلامی و شیعی، پافشاری کنند و اگر در مسائل اعتقادی یا تاریخ اسلامی نظراتی خاص داشتند، از بیان علنی آن خودداری می‌کردند تا به این بهانه، جریان تقریب زیر سؤال نرود و اظهار نظرات شخصی و علمی آنان، این ایده و جریان فکری را، دچار آسیب و چالش نکند! بنابراین همواره مراقب اظهار نظرات و نگاشته‌های خود در مسائل عقیدتی و معارفی بودند که بهانه دست منتقدان و مخالفان ندهند و تلاش داشتند جریان تقریب را، از حاشیه‌های غیرضروری دور نگه دارند و دفاعی عقلانی و منطقی از آن ارائه دهند. آنان معتقد بودند حواشی و تفرقه‌افکنی‌های مذهبی، از مهم‌ترین آفات فعالیت در این حوزه‌هاست و نهایت سعی خودشان را در پرداختن به اصول و مسلمات اسلامی و شیعی داشتند.


شش- نکته مهم دیگر اینکه آیات خسروشاهی و تسخیری به‌رغم رعایت تمامی ملاحظات شرعی و عقلی، هماره سعی می‌کردند تا فهم خود از سیره اهل بیت (ع) را، در برخورد با غیرشیعیان عملی سازند و از اینکه موقعیت و جایگاه‌شان در فضای سنتی زیر سؤال برود، ابایی نداشتند! بنابراین از ادوار جوانی، میانسالی و کهنسالی، در آنچه که درباره آن احساس مسئولیت می‌کردند، به وظایف خودشان عمل می‌کردند و در موارد مهم و حساسیت‌برانگیزی، چون فتاوی حرمت قمه‌زنی، حرمت بی‌احترامی به همسران پیامبر (ص) از سوی رهبر معظم انقلاب و همچنین فتوای ارتداد سلمان رشدی از سوی امام خمینی، به تبیین این اندیشه‌های ناب اسلامی و فتاوی امامین انقلاب پرداختند. آن‌ها خود را برای پذیرش پیامد‌های این رویکرد، آماده کرده و همه نوع سرزنش، تحقیر، اهانت و انگ شدند! این دو با شجاعت، پا در این میدان خطیر نهادند و از ادامه آن، واهمه‌ای به خود راه ندادند و آماده بودند تا آماج هجمه‌ها و تلاش‌های تخریبی عده‌ای، در فضا‌های خاص و حتی مشکوک دینی شوند!


این دو بزرگ در زمان حیات خویش، رهبر انقلاب را- که خود از چهره‌های برجسته تقریبی و معتدل معاصر است- تنها نمی‌گذاشتند و در تبیین اندیشه‌ها و رویکرد‌های اصلاحی و تقریبی ایشان، آن بزرگوار را همراهی می‌کردند و دست به روشنگری و تبیین می‌زدند. به آزاداندیشی و تعاملات و گفتگو‌های علمی در مسائل مذهبی و پرهیز از تفرقه و کینه‌ورزی و لجاجت، دعوت می‌کردند و در همه حال، سعی داشتند علاوه بر بیان مستدل و عقلانی معارف اهل بیت (ع)، خود در عرصه عملی و رفتاری، نمونه‌ای قابل تحسین از پیروان و شیعیان اهل‌بیت (ع) باشند و به همین خاطر فعالان جهان اسلام، همواره انصاف، تواضع و خوشرویی این دو بزرگوار را، تحسین می‌کردند.


هفت: یکی از ویژگی‌های مشترک بین دو بزرگوار، باور راستین و اعتقاد نظری و عملی به مسئله تقریب مذاهب اسلامی بود و از این نظر خویش، تا پایان حیات پربرکت‌شان بازنگشتند و بدان پایبند ماندند. از گفتگو‌های بین مذاهب اسلامی، استقبال می‌کردند و در صدد تعاملات گسترده و نوین، با نخبگان سنتی و جدید دنیای اسلام بودند. از گفت‌وگوی بین‌الادیانی نیز، استقبال می‌کردند و اقتضائات و محدودیت‌های آن را، می‌دانستند ولی برای مفاهمه و رفع آلام بشری و حفظ جوامع انسانی از ظلم مفسدان و مستکبران، بدان می‌پرداختند. تجربیات امام موسی صدر و علامه سیدمحمدحسین فضل‌الله را، در این زمینه حائز اهمیت می‌دانستند و به نیکی از نقش این دو عالم شیعی معاصر، یاد می‌کردند و شرح صدر، روحیه آزاداندیشی و انصاف در گفتگو را، لازمه موفقیت و تأثیر‌گذاری بر مخاطبان می‌دانستند. روحشان شاد و بر خوان رحمت الهی مهمان باد.

 
منبع: روزنامه جوان
علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات