۰۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۶
کد خبر: ۶۸۱۱۶۵
سرمقاله؛

گذار از چاه برجام به سیاه‌چاله وین

گذار از چاه برجام به سیاه‌چاله وین
مذاکرات «ناموجه» وین با دو خطای فاحش شروع شد. پیش‌پا افتاده‌ترین اشتباه این بود که تیم ایرانی بدون اخذ هیچ امتیازی باب مذاکره غیرمستقیم آمریکا با ایران را گشود. این اقدام امتیازی گشاده‌دستانه به دولت عهدشکنی بود که یکطرفه میز مذاکره را ترک و از توافق خارج شد.

به گزارش خبرگزاری رسا، سید محمدعماد اعرابی در روزنامه کیهان نوشت: «برجام داستان موفقی نبود.» این جمله، ادعای منتقدان دولت و یا یک تیتر جنجالی در روزنامه‌ای مثل کیهان نیست؛ بلکه سخنان معاون وزیر خارجه دولت تدبیر و امید و یکی از اعضای ارشد مذاکرات برجامی است. عباس عراقچی اسفند ۱۳۹۶ یعنی دو ماه پیش از خروج آمریکا از برجام در اندیشکده «چتم‌هاوس» لندن گفت: «ایران برجام را داستانی موفق نمی‌داند؛ چرا که ایران از آن بهره‌مند نشده و تحریم‌ها برداشته نشده است. دلیل آن ساده است، آمریکا تقریبا هر روز تعهداتش در برجام را نقض می‌کند.» بر این اساس «مذاکرات وین» را می‌توان بازگشت به یک «داستان ناموفق» قلمداد کرد؛ امری که مسلما نامعقول نیز به نظر می‌رسد و متأسفانه به‌خوبی می‌دانیم که دولت یازدهم و دوازدهم طلایه‌دار این‌گونه اقدامات است؛ از اتلاف روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین با حذف کارت سوخت و بازگشت پرهزینه آن در آبان ۹۸ گرفته تا توقف پروژه‌های مسکن‌سازی و تحمیل تورم ۷۰۰ درصدی مسکن به مردم و همچنین بر باد دادن ۱۸ میلیارد دلار ذخایر ارزی کشور با ارزپاشی گسترده در شب انتخابات ۹۶ یا چوب حراج به ۶۲ تن ذخیره طلای بانک مرکزی و... گویی دولت فاقد یک قوه عاقله با محاسبات دقیق برای تصمیم‌سازی‌های کلان و اجرای صحیح آن است. حقیقتی که نگرانی و تردیدها درباره توانایی اجرایی دولتمردان تدبیر و امید را طی این سال‌ها روز به روز بیشتر کرده است. در واقع آنها یا نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند قوانین و سیاست‌های کلی نظام را به‌درستی اجرا کنند. چنین سوابق و انگاره‌ای از دولت باعث می‌شود تا این روزها ایران اسلامی را از متحمل شدن «خسارت محض» دیگری این بار در «وین» مصون ندانیم.


مذاکرات «ناموجه» وین با دو خطای فاحش شروع شد. پیش‌پا افتاده‌ترین اشتباه این بود که تیم ایرانی بدون اخذ هیچ امتیازی باب مذاکره غیرمستقیم آمریکا با ایران را گشود. این اقدام امتیازی گشاده‌دستانه به دولت عهدشکنی بود که یکطرفه میز مذاکره را ترک و از توافق خارج شد. خطای راهبردی‌تر آنکه این مذاکرات فرصت تنظیم مجدد روابط میان آمریکا و متحدان اروپایی‌اش را برای اجماع بر سر سیاست‌های ضدایرانی‌شان در اختیار آنها قرار داد. ۹ می ۲۰۲۱ «نیویورک تایمز» در تحلیل «مذاکرات وین» به نقل از دستیاران «بایدن» نوشت: «[فرآیند] بازگرداندن توافق قدیمی[برجام] باعث ایجاد اتحاد بین‌المللی بیشتر به‌خصوص با [دولت‌های] اروپایی که به تصمیم سختگیرانه ترامپ برای خروج از توافق معترض بودند؛ خواهد شد.» اما فارغ از این موارد شواهد جدی تنازل از سیاست قطعی نظام در طول مذاکرات وین دیده می‌شود. سیاستی که بر دو پایه «لغو تمامی تحریم‌ها» و «راستی‌آزمایی عملی لغو تحریم‌ها» به‌عنوان پیش‌شرط ایران برای بازگشت به تعهدات برجامی به مذاکره‌کنندگان دولت ابلاغ و در دستور کار آنها قرار گرفته است. با این حال در گام اول «لغو تحریم‌ها» صرفا به «تعلیق موقت تحریم‌های ناسازگار با برجام در دوران ترامپ» فروکاسته و در گام دوم «راستی‌آزمایی عملی لغو تحریم‌ها» به یک اقدام «سریع» چند روزه تقلیل داده شد.


این اتفاق در حالی رخ داد که از سه قانون ویزا، ایسا(ISA) و کاتسا(CAATSA) که به‌عنوان سه قانون مؤثر بر تحریم ایران پس از اجرای برجام اعمال شد؛ دو قانون ویزا و ایسا(ISA) در دولت باراک اوباما مورد تصویب و تمدید قرار گرفت. قانون کاتسا(CAATSA) نیز در دوران ترامپ علاوه‌بر تحریم‌های تازه با فراهم کردن شناسه‌های غیرهسته‌ای، دیوار تحریم‌ها را محکم‌تر و اعمال بسیاری از تحریم‌های هسته‌ای گذشته را با برجام سازگار ساخت. این قوانین جدای از دستورات اجرایی رؤسای‌جمهور آمریکاست که باعث می‌شود انتفاع اقتصادی ایران از برجام «تقریبا هیچ» باشد و دولت بایدن بخش قابل توجهی از این دستورات را چه در زمان ترامپ و چه پیش از او، تحریم‌های سازگار با برجام تلقی می‌کند. اما نکته تعجب‌آور زمانی بود که دولتمردان ایران ادبیات جدیدی برای دسته‌بندی تحریم‌ها خلق و آنها را به دو دسته «بخشی»(موضوعی) و «شخصی»(افراد) تقسیم کردند. تیم مذاکراتی دولت با این کار تحریم‌ها را بر اساس مقصد(هدف تحریم) تقسیم‌بندی کرد. در حالی که برای اجرای سیاست قطعی نظام تحریم‌ها باید بر اساس مبدأ(منشأ صدور تحریم) تقسیم‌بندی می‌شد. تقسیم‌بندی جدید دولتمردان گمراه‌کننده بود چون راه گریز از «لغو تحریم‌ها» را برای طرف آمریکایی کاملا باز می‌گذاشت. برای اجرای سیاست نظام در «لغو تحریم‌ها» باید «قانون» یا «دستور اجرایی» تحریم‌ها لغو شود نه اینکه اهداف از شمول تحریم خارج شوند. در این صورت ابزار تحریم‌ در دست آمریکا باقی مانده و فقط برخی مصادیق از دایره تحریم خارج می‌شود.


در مورد «راستی‌آزمایی عملی لغو تحریم‌ها» و فروکاستن آن به یک اقدام صوری چند روزه موضع‌گیری دولتمردان حیرت‌انگیزتر بود. محمدجواد ظریف ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ فرآیند «راستی‌آزمایی» رفع تحریم‌ها از جانب ایران را «سریع» توصیف کرد و نوشت: «ایران پس از راستی‌آزمایی سریع، اقدام متقابل خواهد کرد.» حسن روحانی نیز ۵ روز بعد با ادبیات خاص خودش در حالی که به کارشناسانی که حداقل زمان «راستی‌آزمایی» را «۳ تا ۶ ماه» عنوان می‌کردند، کنایه می‌زد؛ گفت: «هر زمان که طرف مقابل به تعهدات خود برگردد همان روز به عین برجام برمی‌گردیم، به شرط آنکه در عمل ببینیم که عمل به این تعهدات واقعی است و آن را راستی‌آزمایی کنیم و این هم، زمان نمی‌برد، چون بعضی‌ها بلد نیستند، حرف‌هایی می‌زنند این در حالی است که ما شرایط راستی‌آزمایی را طراحی کردیم و می‌دانیم که زمان زیادی نمی‌برد.» این اظهارات در کمتر از یک هفته توسط سخنگوی دولت نیز تکرار شد و علی ربیعی ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ به خبرنگاران گفت: «[هم] دولت آمریکا در مدت کوتاه می‌تواند به تعهدات برجام که نقض کرد، برگردد، هم ما به سرعت می‌توانیم راستی‌آزمایی کنیم و توان راستی‌آزمایی در زمان اندک را داریم.» اما باز هم مثل همیشه تناقضی آشکار در گفتار و رفتار دولتمردان تدبیر و امید وجود داشت. تقریبا ۵ سال پیش در ۲۶ فروردین ۱۳۹۵ وزارت امور خارجه ایران گزارش سه ماهه خود از اجرای برجام را منتشر و در آن تأکید کرد مدت زمان «سه ماهه» برای ارزیابی عملی رفع تحریم‌ها کافی نیست و برای این منظور به زمان بیشتری احتیاج است: «تنها سه ماه از اجرای برجام گذشته است. بازگشت به وضعیت قبل از تحریم‌ها به لحاظ فنی و عملیاتی مسلماً به زمان احتیاج دارد.» یازده روز بعد آقای عراقچی معاون وزیر خارجه نیز همین موضع را تأیید کرد و در پاسخ به این سؤال که چرا آقای سیف(رئیس وقت بانک مرکزی) عواید ایران از برجام را «تقریبا هیچ» عنوان کرده است؛ گفت: «فقط سه ماه از برجام گذشته است و برای برقراری روابط بانکی به زمان نیاز داریم.» ۲ آبان ۱۳۹۵ در حالی که بیش از ۹ ماه از اجرای برجام می‌گذشت، آقای روحانی حتی این مدت زمان «نه ماهه» را نیز برای ارزیابی عملی نتایج برجام کافی ندانست و در اظهارنظری تاریخی گفت: «امروز عده‌ای کودک به درب باغ آمده و می‌گویند، سیب و گلابی کجاست که می‌خواهیم میل کنیم. امروز این باغ که نهال‌های آن تازه غرس شده آماده باروری است، اما برای به ثمر نشستن صبر لازم است.» حالا سؤال اساسی اینجاست دولتمردانی که فرصت‌های «سه ماهه» و «نه ماهه» را برای ارزیابی عملی رفع تحریم‌ها در برجام کافی نمی‌دانستند اکنون چگونه از «راستی‌آزمایی سریع» رفع تحریم‌ها تنها ظرف چند روز برای «بازگشت به برجام» سخن می‌گویند؟


شتاب‌زدگی در اقدامات دولت برای دستیابی هرچه سریع‌تر به یک توافق ولو ضعیف و خسارت‌بار به وضوح قابل مشاهده است. اقدامی که باز هم یادآور شعار کوته‌بینانه وزارت خارجه دولت تدبیر و امید پیش از توافق برجام است: «هر توافقی بهتر از عدم توافق است.» با این تفاوت که چنین توافقی در وین به مراتب پرهزینه‌تر از توافق برجام خواهد بود. داستان وین موفق نیست همان‌طور که داستان برجام ناموفق بود. دولتمردان به‌جای اینکه بر سیاست قطعی نظام پافشاری و با طرف غربی برای تعدیل مواضعش چانه‌زنی کند؛ بر مذاکره و توافق به هر قیمتی با طرف غربی پافشاری و در نهادهای عالی ایران برای تعدیل سیاست قطعی نظام چانه‌زنی می‌کنند! رویکردی که باعث می‌شود اقدامی فنی برای صیانت از منافع ملی در حد یک واسطه‌گری مبتذل تنزل پیدا کند. آینده درباره انگیزه دولت اعتدال از این بازی ناشیانه قضاوت خواهد کرد اما این انگیزه هرچه باشد یک چیز تقریبا مشخص است: ما با دولتی بی‌کارنامه مواجهیم که حاضر است با گرو گذاشتن منافع ملی نزد بیگانگان برای خود کارنامه‌ای چند روزه بسازد.

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات