نویسندگی یا مسافر کشی علمی؟!
اشاره: نویسنده کسی است که با هنر نویسندگی، دیدگاهی نو یا نگاهی نو را با نگارش و قلمی نو، به خواننده انتقال می دهد. امروزه بسیاری از نویسندگان و اهل قلم با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند و برای امرار معاش و گذران زندگی به ناچار به فعالیت هایی می پردازند که در تعریف نویسنده و نویسندگی نمی گنجد؛ مشکلاتی که باعث تغییر مفهوم نویسنده و عدم رغبت هنرمندان و علاقه مندان به حرفه نویسندگی شده است و به طور طبیعی به محتواهای گنجانده شده در کتاب ها نیز تاثیر گذاشته و اثرهای خوبی نیز چاپ و منتشر نمی شود. به همین خاطر خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام علی اکبر مظاهری نویسنده و پژوهشگر کتاب گفتوگویی داشته است.
متن کامل این گفتوگو بدین شرح است:
رسا- شما در چه زمینهای و برای چه سنینی کتاب می نویسید؟
بنده در دو بخش کتاب می نویسم؛ نیمی از آن ها درباره اسلامیات است و نیمی از آنها نیز در حوزه خانواده و تربیت. اسلامیات مثل ترجمه و شرح نهج البلاغه و نهج الفصاحه، کتاب اوج آسمان و کتاب های اینگونه که اسم آنها را اسلامیات گذاشتهام.
البته در حوزه خانواده و تربیت نیز اسلام هست نه اینکه در این نیمه هیچ اسلامی نباشد و صرفا در نیمه اول باشد بلکه در مسائل خانواده و تربیت نیز از نگاه اسلام به آنها می پردازم کتاب هایی که در این بخش نوشته ام برای ۵ رکن خانواده است چراکه من خانواده را ۵ رکن می دانم و شما اگر از جامعه بپرسید و از اساتید و دانشجویان سوال کنید که خانواده چند رکن دارد همه می گویند خانواده سه رکن دارد «پدر- مادر- فرزند - زن و شوهر و فرزند» اما ما با تعریفی که از خانواده می کنیم می گوییم در این صورت ۲ رکن از خانواده باقی می ماند که آن ۲ رکن پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها هستند.
پس خانواده ۵ رکن دارد یعنی پدر و مادر، فرزندان و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها از هر دو طرف زن و شوهر. بنابراین کتاب های من که در حوزه خانواده نوشتهام برای این ۵ راکن نوشته شده است. بهعنوان مثال کتاب فرهنگ خانواده در30 فصل شامل تمام این ارکان است ۳ فصل کامل را برای پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها اختصاص دادهام و ۲۷ فصل دیگر هم برای بقیه ارکان خانواده است و یا کتاب نبرد بی برنده برای زن و شوهرهای جوان است که شامل هشدارهای تربیتی برای پدر و مادرها در تربیت کودک است و جوانان و انتخاب همسر که پر رونق ترین کتاب ما درباره انتخاب همسر و ازدواج است.
یا کتاب دختران و انتخاب همسر که خواصه برای دختران است یا کتاب از زبان مشاور که مشاوره های حضوری و کتبی ما است و کتاب هایی دیگر از این قبیل که حدود ۲۰ کتاب نوشتهام و ادامه نیز دارد در قسمت دوم سوال شما که گفته اید برای چه سنینی کتاب می نویسید جواب من این است که از گهواره تا گور از ولادت تا رحلت، همان حدیثی که پیامبر اعظم(ص) فرمود: دانش بیاموزید از گهواره تا گور که در فارسی واژه گور چون خوشایند نیست ما می گوییم کتاب های بنده برای از ولادت تا رحلت است.
رسا_ به نظر شما روزی چند ساعت مطالعه نیاز است؟
جواب بنده این است که این امر متفاوت است چرا که افراد مختلف است؛ کسانی هستند که دانشمند بوده یا محقق و نویسنده و اهل مطالعه هستند اینها کارشان مطالعه است و برنامه روز و شب شان با کتاب توأم است و آنها باید مطالعه کنند چرا که نیمی از نوشتن مطالعه است و این یک قاعده نویسندگی است و نویسنده باید این چنین باشد.یعنی نویسنده نباید مشغول نوشتن کتاب شده و از مطالعه غفلت کند که متاسفانه برخی از نویسندگان ما می پندارند ذخیره علمی کافی دارند و فقط باید بنویسند که این امر فکر کاملاً اشتباهی است و باید به صورت اخذ و اعطاء همزمان باشد یعنی دریافت و پرداخت.
از یک سو با مطالعه دریافت کنیم و از سوی دیگر با نوشتن پرداخت کنیم؛ به طور مثال در استخرهایی که آب آن از یک طرف وارد و از طرفی دیگر خارج می شود مثل باغ فین کاشان که از یک سو آب وارد و از سوی دیگر آب خارج می شود که به همین خاطر هیچ وقت آب آن نمی گندد و هیچ وقت ته نشین نمیشود زیرا هم اخذ و هم اعطا دارد.
برخی از سخنرانان و اساتیدی که مطالبشون محتوا ندارند دلیلش این است که مطالعه ندارند و چیزهایی را که از قبل دارا هستند ارائه می دهند در حالیکه باید مطالعه داشته باشند و هر چقدر مطالعه بیشتر باشد محتوا بهتر خواهد شد. اما درباره ساعت مطالعه نسبت به عموم مردم باید گفت آنها باید به قدر نیاز جانشان مطالعه کنند و ما در این زمینه ساعت مشخص نمی کنیم و افرادی که جانشان تشنه است باید عطش خود را بر طرف کنند چنانچه به مغز گرسنه باید غذا رساند و کسانی که گرسنگی فکری و روحی دارند باید بیشتر مطالعه کنند تا خوراک جانشان تامین گردد در مقابل کسانی هم هستند که ممکن است با مطالعه کمتر نیازشان برطرف و اشباع شوند. بنابراین ساعت مطالعه برای افراد متفاوت است اما هیچکس بی نیاز از مطالعه نیست حتی کسانی که کار یدی می کنند چرا که جان انسان و ذهن انسان نیازمند غذا است و مطالعه غذا است برای جان انسان که ما اسم آنرا خوراک جان گذاشته ایم.
رسا- شما به عنوان نویسنده بیشتر کتاب های الکترونیکی را می پسندید یا کتاب های کاغذی را؟ ذائقه غالب مردم در این زمینه کدام است؟
من به شخصه مطالعه کتاب کاغذی را ترجیح می دهم چراکه ما نسلی هستیم که با کتاب کاغذی بزرگ شده و با کاغذ اُنس گرفته ایم و در زمان دانش آموزی، دانشجویی و طلبگی ما خبری از ابزار کامپیوتر و پی دی اف نبود و لذا من کاغذی را ترجیح می دهم و از مطالعه کتاب های کاغذی لذت می برم.
اما درباره قسم دوم از سوالتان باید بگویم که متاسفانه ذائقه اغلب مردم به غیر کتاب کاغذی رفته است؛ البته تاسف ما از این جهت است که کتاب کاغذی از بین رفته است و معنای تاسف ما این نیست که از کتاب های الکترونیک یا پی دی اف کتاب ها و کامپیوتر و اینترنت استفاده نشود بلکه منظور ما این است که با ورود کتاب های الکترونیک نباید کتاب های کاغذی کنار گذاشته شود بلکه وجود هر دو لازم و ضروری است اما جامعه ما بیشتر به کتاب های غیر کاغذی ذوق پیدا کرده است. البته در کودکان زیاد تاثیری نگذاشته و بچه های امروزی نیز با کتاب های کاغذی بیشتر اُنس دارند تا کتاب های الکترونیکی.
رسا- به نظر شما عمده مشکل نویسندگان و چاپ کنندگان کتاب چیست؟
مشکلات چاپ کنندگان و نویسندگان این است که آنها نمیتوانند به حق التالیف ها تکیه کنند یعنی در کشور ما همیشه چنین بوده است که نویسنده از طریق نویسندگی نمیتوانست امرار معاش کند و به اجبار به کارهای غیر فکری هم می پرداخت و ما همیشه دلمان می خواست و متفکران نیز می گفتند که نویسنده را باید از لحاظ مالی چنان تامین کرد که مثل یک کارمند بانک یا کارمند اداره برق بداند که زندگی و امرار معاش از راه نویسندگی تامین می شود تا بتواند تمام انرژی خود را صرف نویسندگی کند اما متاسفانه این آرزو برآورده نشد. امروزه نیز با توجه به اینکه بازار کتاب به شدت افت کرده نویسنده ها دیگر نه تنها دنبال نویسندگی و کار فکری نمی روند بلکه دنبال فعالیت و کارهای یدی هستند و قلم و دانش خود را کنار گذاشته اند و این یک فاجعه برای جامعه ما است.
چرا در کشور ما به نویسنده بهایی داده نمی شود و نویسندگان را از مسافرکشی علمی نجات نمیدهند؟ مسافرکشی علمی تعبیری است که آقای بهاءالدین خرم شاهی در کتاب گریز از فلسفه از آن استفاده کرده است به این معنا که به نویسنده می گویند مقاله ای بنویسد یا کتابی به او میدهند تا آن را ویرایش کند و کارهایی از این قبیل که با نویسندگی که تولید تفکر است تناسبی ندارد. باید ذهن نویسنده و متفکر آرام باشد تا بتواند فکر کند و اگر نویسنده به فکر نحوه تامین امرار معاش و گذران زندگی خود باشد نویسنده مبرّزی نخواهد شد؛ به همین خاطر باید عقلای قوم و مسئولان مربوطه به مشکلات نویسندگان دقت کرده و در پی برداشتن مشکلات آنان باشند.
رسا_ به نظر شما عمده دلیل مطالعه کمتر در جامعه چیست؟
عوامل زیادی وجود دارد یکی از آن این است که ذائقه فرهنگی جامعه کوک نیست و دیگر اینکه کتاب های خوب که با قلم خوب نوشته شده باشد در جامعه بسیار کم است و یا در بعضی از موارد اصلا نیست؛ در حالی که مردم به دنبال قلم زیبا و نوشتار زیبا هستند.
متاسفانه بسیاری از کتابهای ما با قلم زیبا نوشته نمی شود هرچند محتوای غنی و مناسبی ممکن است داشته باشند. در کشورهای دیگر نیز یکی از دلایل مطالعه زیاد و رغبت مردم به مطالعه این است که با قلم زیبا کتاب می نویسند و پرفروشترین کتاب های آنها رمان هایی است که با قلم زیبا نوشته شده اند
رسا- میزان مطالعه و رغبت مردم به کتابخوانی چه مقدار است؟
متاسفانه مطالعه و رغبت مردم ما به کتابخوانی و مطالعه بسیار پایین است به حدی که قابل ذکر نیست چرا که بسیاری از افراد در سال یک کتاب نیز مطالعه نمی کنند و بهترین روش برای ترغیب مردم به مطالعه کتاب این است که کتاب های زیبا را به آنان نشان دهیم و کتاب هایی که با قلم های زیبا نوشته شدهاند به مردم معرفی شوند. بنابراین اگر کتابهای خوب و با قلم خوب نوشته شوند حتی در عصر دیجیتال نیز خواننده خود را خواهد داشت.
رسا ـ با تشکر از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.