۲۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۴
کد خبر: ۶۹۵۶۸۹
میراث تهرانی مقدم (۳)؛

شهید تهرانی مقدم از برخی دولت‌ها گله داشت اما با عشق به رهبری کار می‌کرد

شهید تهرانی مقدم از برخی دولت‌ها گله داشت اما با عشق به رهبری کار می‌کرد
سردار مقدم‌فر گفت: شرایطی که پس از جنگ و به خصوص در دولت‌های اصلاح‌طلب پدید آمد تهرانی مقدم را بسیار غصه‌دار کرد ولی ایشان هیچگاه کار خود را ترک نمی‌کرد.

شهید تهرانی مقدم سراپا اخلاص بود؛ من ۶-۲۵ ساله ایشان را از نزدیک می‌شناسم. همت خیلی بلندی داشت افقهای خیلی بلندی را می‌دید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان مدیریت بود. یک مدیر طبیعی بود درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود. این جملاتی است که رهبری در وصف شهید تهرانی مقدم فرمودند.

خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا برای واکاوی شخصیت شهید تهرانی مقدم و بررسی موفقیت‌های ایشان با سردار حمیدرضا مقدم‌فر، مشاور رسانه ای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین دوست نزدیک شهید به گفت‌وگو پرداخته است.

 

شهید طهرانی مقدم

به ترتیب از راست: احمد حق طلب، کریم رشادی، حمیدرضا مقدم فر، شهید حاج حسن تهرانی مقدم، مرحوم نادر مهران

رسا ـ سابقه آشنایی شما با شهید به چه زمانی باز می‌گردد؟

ما از نوجوانی با ایشان آشنا بودیم و رفیق بودیم؛ قبل و بعد از انقلاب با یکدیگر فعالیت می‌کردیم و همچنین فرزندان ما با هم بزرگ شدند و رفت و آمد خانوادگی داشتیم.

رسا ـ شخصیت فردی ایشان چگونه بود؟

شخصیت ویژه‌ای داشت. انس عجیبی با قرآن، ادعیه و اهلبیت داشت که از همان دوران نوجوانی زبانزد بود؛ او در عین حال که انسان پرتحرکی بود، از همان ابتدا تحت تربیت آیت الله لواسانی قرار داشت و در مکتب روحانیت و اجتهاد رشد پیدا کرده بود. حاج حسن به احکام مسلط بود هرچند که طلبه نبود ولی در محضر علما بزرگ شده بود؛ هم مسلط بود و هم عمل می‌کرد به نوعی که چیزی برای او مهم‌تر از تبعیت از ائمه، امام و رهبری نبود.

نماز اول وقتش ترک نمی‌شد؛ خاطرم هست سال ۵۸ در خیابان ولیعصر تهران با موتور می‌رفتیم و به محض اینکه اذان گفتند پیاده شد و در کنار خیابان یک مقوایی یا کارتونی زیرپایمان انداخت و گفت نماز بخوانیم، من گفتم تا رسیدن به یک مسجد صبر کن ولی او می‌گفت وقتی خدا ما را صدا کرده هرکجا باشیم باید لبیک بگوییم و می‌گفت از کجا معلوم ما اصلا به مسجد برسیم!

انس با قرآن، ادعیه و اهلبیت

زیارت عاشورا و سوره یاسین را حفظ و مقید به آنها بود همچنین دعای سمات روز جمعه‌اش ترک نمی‌شد. خلاصه اینکه شخصیت فردی او بسیا معنوی و همچنین پرتلاش و کاری بود به گونه‌ای که در کنار اینها به صورت حرفه‌ای در چند رشته ورزشی همچون فوتبال، کوهنوردی و... کار می‌کرد. صفتی که رهبری به ایشان دادند «پارسا» بود؛ انس با اهل‌بیت علیهم السلام داشت چه در زمان جنگ و چه در زمانی که روی موشک کار می‌کرد چه بعد و قبل از اینها؛ هرزمان مشکلی پیش می‌آمد یا عملیات یا مانوری می‌شد بلافاصله پس از آن به اهل‌بیت علیهم السلام توسل می‌کرد به خصوص حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت قمربنی هاشم علیه السلام. در نتیجه او در شخصیت فردی اش بسیار عارف بود هرچند که در ظاهر و در بین مردم شوخ‌طبع بود و شوخی می‌کرد.

 

آ / شهید طهرانی مقدم از برخی دولت‌ها گله داشت ولی باعشق به رهبری کار می‌کرد

 

رسا ـ از فعالیت‌های ایشان که منجر به ساخت موشک شد بفرمایید.

در زمان جنگ ایشان فرمانده توپخانه بود. زمانی او توپ خانه راه اندازی کرد که هیچ کس باورش نمی‌شد و وقتی ایشان شروع به کار کرد، خیلی از افراد وی را مسخره کردند که سپاه خمپاره ۶۰ هم ندارد حالا شما توپخانه راه اندازی می‌کنید و می گفت من با توپ‌های عراقی توپخانه راه می‌اندازم و اتفاقا همین کار را هم انجام داد! آن زمان شهید سردار شفیعی زاده معاون ایشان بود که موفق شدند این کار را انجام دهند.

تهرانی مقدم یک مدیر و دانشمند به تمام معنا بود

موشک‌باران شهرها که شروع شد و ما در مقابل پاسخی نداشتم که بدهیم، تصمیم گرفت موشک سازی را شروع کند. این کار برای خیلی‌ها خنده‌آور بود و او را مسخره می‌کردند. همان صفتی که رهبری به ایشان داد واقعا درست بود که او مدیری بلند همت و توانا است. او یک دانشمند برجسته و محقق بود هرچند در حوزه کلاسیک وارد نشد ولی واقعاً محقق بود؛ اکنون ما اشخاصی را داریم که دکترا دارند ولی با تحقیق و پژوهش بیگانه اند و بلد نیستند تحقیق کنند ولی ایشان تحقیق می‌کرد و پژوهشگر بود به گونه‌ای که چند صد نفر دکترای ریاضی، مهندسی در رشته های مختلف، دکترای فیزیک، شیمی و... زیر نظر او و زیر دست او کار می‌کردند که اینها نشان می‌دهد او یک دانشمند به تمام معنا بود.

شباهت حاج قاسم به شهید تهرانی مقدم

از جمله مؤلفه‌های موفقیت او در کارش که توانست موشک بسازد، مهندسی معکوس کند و به کشورهای دیگر مانند لبنان، فلسطین و سایر کشورهای مقاومت علم را انتقال دهد، شیوه مدیریت او بود. او از نظر شخصیتی اولاً بسیار مؤمن و متوکل بود و همچنین مدیریتی استثنایی داشت. این نوع مدیریت را باید در دانشگاه در رشته‌های مدیریت تدریس کنند. مدیریتش قلبی و انقلابی بود و پس از او من فقط حاج قاسم را دیدم که چنین روحیه مدیریتی را داشت. روحیه او بسیار خاص بود و هر کسی با او کار می کرد عاشقش می‌شد و دلی و عاشقانه با او کار می‌کرد.

این روحیه‌ای که ایشان داشت در مدیریت اداری و بروکراسی نمی‌گنجد و ایشان به هیچ وجه در این قالب‌ها جای نمی‌گرفت و این قالب‌ها را می‌شکست؛ به همین علت خیلی‌ها از او گله می‌کردند که چرا اینگونه رفتار می‌کنی!

 

آ / شهید طهرانی مقدم از برخی دولت‌ها گله داشت ولی باعشق به رهبری کار می‌کرد

 

رسا ـ بیشتر در رابطه با این نوع مدیریت که منجر به ناراحتی خیلی‌ها می‌شد توضیح دهید.

چارچوب این مدیریت ایثار و از خودگذشتگی بود؛ او گیر اضافه کار و مادیات و پول و مال نبود و اصلا غیر مادی کار می‌کرد؛ هیچگاه درگیر اعداد نمی‌شد و از جان مایه می‌گذاشت که همین برای عده‌ای از مدیران ناخوشایند است.

اصلاً نسبت به زیردستان نگاه از بالا به پایین نداشت و مثلا اگر شما را می‌دید در صورتی که نمی‌شناخت، ولی نیم ساعت با شما طوری صحبت می‌کرد که پس از آن احساس می‌کنید سال‌ها او را می‌شناسید. شاید صدها و هزاران نفر در مجموعه ایشان کار می کردند ولی با این وجود ایشان توجه خاصی به مجموعه خود داشت به حدی که اگر کسی مریض می‌شد یا مشکل شخصی پیدا می‌کرد با اینکه مشغله زیادی داشت ولی به او سر می‌زد و حال او را جویا می‌شد؛ اگر نمی‌توانست مشکل را برطرف کند حداقل با او همدردی می‌کرد. خیلی از کارهایی که مدیر وظیفه ندارد انجام دهد را او انجام می‌داد.

نوع مدیریت او جهادی بود و از سال ۶۸ که جنگ تمام شد تا سال بعد که شهید شدند همچنان روحیه خود را حفظ کرده بودند انگار هنوز زمان، زمان جنگ است و برای او جنگ تمام نشده بود بلکه در کشورهای مختلفی هم حضور او احساس می‌شد.

 

آ / شهید طهرانی مقدم از برخی دولت‌ها گله داشت ولی باعشق به رهبری کار می‌کرد

 

رسا ـ نگاه ایشان به مسأله تکنولوژی و غرب چگونه بود؟

ارتباط قلبی با رهبر انقلاب

نگاه ایشان همان نگاه رهبری بود و مدام با رهبری مکاتباتی داشتند؛ ارتباط ایشان با رهبری قلبی بود. ایشان سفرهای متعددی به لیبی، سوریه، لبنان، چین، کره و... داشتند و معتقد بودند باید علم را از سایر کشورهای یاد بگیریم.

در مسئله موشک خیلی‌ها با جدیت معتقد بودند نمی‌توانیم بسازیم و کشورهای دیگر هم به ما موشک نمی‌دهند ولی نظر ایشان با نظر سایرین فرق داشت؛ می‌گفت اگر یک موشک به من بدهید من آن را مهندسی معکوس می کنم و زمانی که سایرین می‌گفتند نمی‌توانیم، او می‌گفت امام به ما یاد داده است که می‌توانیم تازه ما چیزی داریم که غربی‌ها ندارند و آن هم توکل به خدا و توسل به اهل‌بیت است و این چیزی است که ما داریم و آنها ندارند.

رسا ـ شرایط ایشان در دولت‌های اصلاحات و در دوران بی‌مهری‌ها چگونه بود؟

شرایطی که پس از جنگ و به خصوص در دولت‌های اصلاح‌طلب پدید آمد ایشان را بسیار غصه‌دار کرد و ایشان بسیار نگران بودند. برخی دولت‌ها آمدند که با سپاه و بسیج و با تفکر انقلابی همخوانی نداشته بلکه مخالف بودند ولی ایشان هیچگاه کار خود را ترک نمی‌کردند و معتقد بود این کار را باید جلو برد.

من این را باز تأکید می کنم، ایشان بسیار نسبت به ولایت و رهبری تأکید داشتند و گوش به فرمان بود و همین عامل باعث می‌شد که تغییرات ایام او را از کارش پشیمان و منصرف نکند هر چند عده‌ای از انقلابیون پس از پایان جنگ و دیدن برخی دولت‌ها احساس پشیمانی بهشان دست داد. او می‌گفت اگر می‌خواهید خیر دنیا و آخرت را داشته باشید، باید تبعیت کنید و عشق بورزید به ولایت و عاشقانه تابع باشید.

 

آ / شهید طهرانی مقدم از برخی دولت‌ها گله داشت ولی باعشق به رهبری کار می‌کرد

 

رسا ـ و اما رابطه ایشان با خانواده و فرزندانشان چگونه بود؟

ایشان سه فرزند دختر دارد و یک پسر؛ هر چند که ایشان به خاطر کارهایی که داشتند فرزندانشان را کم می‌دیدند ولی پدری بسیار مهربان و احساسی و عاطفی نسبت به فرزندان و همسرشان بودند. شما نامه‌های ایشان را به همسرشان ببینید، نامه هایشان به فرزندانشان و دخترشان را ببینید که حاکی از رابطه‌ای محبت آمیز و عاشقانه است.

بچه‌های ما با هم بزرگ شدند و من دیده‌ام رفتار ایشان با خانواده خود را که چگونه نسبت به فرزندان محبت داشتند؛ او  روی فرزندانش حساس بود و مقید بود آنها خوب تربیت شوند و با وجود مشغله زیاد سعی می‌کرد ارتباطی نزدیک با فرزندان داشته باشد.

ارسال نظرات