۰۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۹
کد خبر: ۷۰۰۶۱۰
به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا و روز زن؛

فاطمه، فاطمه است

فاطمه، فاطمه است
فاطمه (علیها السلام) مایه‌ی شادمانی دل، قره‌ عین و عامل آرامش و آسایش جان رسول الله(ص) است، تَسَرُّ بها عَینی، تَقَرُّ بها عَینی، و یَطمَئنُ بها قَلبی.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کلمه الله، دختر خدیجه و محمد است، همسر علی و مادر حسنین و زینب، ام الائمه است؛ بهانه‌ی آفرینش است، جدا شده از آتش، کسی که مردم از درک و شناختش عاجزند، اینها همه کافی نیست برای اویی که فاطمه است، آری فاطمه فقط فاطمه است.

فاطمه(علیها‌السلام) کلمه‌الله است، همانگونه که در قرآن آمده: (فتَلقی آدَمَ مِن ربّه کلماتِ)( سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۳۷)

فاطمه (علیها السلام) مایه‌ی شادمانی دل، قره‌ عین و عامل آرامش و آسایش جان رسول الله(ص) است، آنجا که پیامبر (ص)فرمودند:《 تَسَرُّ بها عَینی، تَقَرُّ بها عَینی، و یَطمَئنُ بها قَلبی.》

زهرا( سلام‌الله ‌علیها) از مقربان درگاه خداوند، والسّابقون، اصحاب یمین و ابرار‌ند.

 شخصیتی  که پیامبر اکرم (ص) ایشان را امّ ابیها و فداها ابوها خطاب می‌کرد.

فاطمه از حیث مرتبه‌ی وجودی و نسبت حقیقی با خدا و رسولش به مقام و منزلتی رسید که فانی فی الله شد و مظهر اسماء جمال و جلال الهی گشت، به گونه‌ای که پیامبر اکرم (ص)فرمود: خشنودی فاطمه خشنودی من و غضب او غضب من است.

فاطمه (علیها السلام ) و قرآن در هم تنیده‌اند آنجا که قرآن با کلام《لَن یَفتَرِقا 》 به این جدایی‌ناپذیری اشاره می‌کند. قرآن نور است و فاطمه (علیها السلام) نیز نور، قرآن قول فصل است و فاطمه (علیها السلام) نیز فصل‌الخطاب. قرآن هدی است و فاطمه (سلام‌الله علیها) نیز هدایت کننده‌...

قرآن رشد، حق، کریم، شفاء، رحمت، برهان، عزیز، حکیم، مطهر، غیر ذی عوج، ذکر، مصدّق، عظیم، بیان و قیّم است، فاطمه (سلام الله علیها)نیز بر اساس نصوص حدیث و مجامع روایی و به‌ویژه متن《زیارت جامعه‌ی کبیره》تمامی این صفات را داراست.

در قرآن کريم تعابير ويژه‌ای به کار رفته که طبق روایات می‌توان حضرت زهرا (سلام الله علیها) را یکی از مصادیق آن تعابیر دانست و این امر نشان‌دهنده‌ی عظمت، جلالت و مقام عصمت آن حضرت است؛ تعابیری چون: کوثر، مشکات، اهل بیت، عباد‌الله و ذوی‌القربی.

کوثر

《اِنّا اَعطَیناکَ الکَوثر، فَصلّ لِربّکَ وانحَر، اِنّ شانِئک هُو الاَبتَر》

 《اي رسول ما دشمن تـو خـودش ابتـر است و تو ابتر نيستی بلکه ما به تو خير کثير عطا کرده‌ايم به گونه اي که نسل مبارک تـو جهان را پر خواهد کرد.》

اين تعبير در سوره‌ی کوثر خطاب به پيامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در پاسخ شماتت کوته‌فکرانی مانند عاص‌ابن‌وائل که پیامبر را ابتر می‌نامید و اعرابی که فرزند ذکور را موجب تداوم نسل می‌دانستند آمده‌است.

کـوثر همان وجـود مقـدس حضرت زهرا (سلام‌الله علیها ) است که منشاء استمرار نسل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شد.

مشکات:

در سوره‌ی مبارکه‌ی نور آيه‌ی ٣٥ قرآن کريم به معرفي امامان و اهل بيت و اولياء خود در قالب تمثيل و تشبيه مي‌پردازد و هر کدام از آن بزرگواران را به قسمتي از مجموعه‌ی نور الهی تشبیه مي‌کند: «الله نُورُ السَّمواتِ و الارضِ مَثلُ نُورهِ کَمِشـکوهِ فيهـا مِصـباحُ المِصـباحُ فـي زُجاجَـه ...» خدا نور آسمانها و زمين است.  این نور به مثابه چراغـدانی است که در آن چراغی باشد و آن چراغ در ميان شيشه‌اي بلورين ...

در تفسیر این آیه آمده است که فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) مصداق بارز الله نور السموات و الارض فيهـا،  مصـباح: امام حسـن(ع) و المصباح :  امام حسين (ع ) هستند.

«مشکات » از ريشه‌ی شکو است که در لغت آن‌ را بـه معنـای روزنـه‌ی بی‌نفوذ و کاسه‌ی قنديل و هر چيزي که در آن چراغ قرار می‌دهند دانسته‌اند. (المنجـد). از تعبير خود آيه‌ی شريفه نيز همين معنا به خوبی روشن مي‌شود، چرا‌که مـی‌فرمايـد: مشـکاتی که در آن چراغی باشد.

به دنبال تعبير «کوثر» که بر اساس آن، حضرت زهرا (س ) منشاء نسل پيامبر اکـرم (ص ) بوده‌اند، تعبير مشکات نکته‌ی لطیف ديگری را بيان می‌دارد و آن اين کـه ايـن وجـود مقـدس چراغدانی است که يازده چراغ امامت را در خود پذیرفته؛ به تعبيـر ديگـر  یازده امام معصوم از نسـل او بـه دنيا پا مي‌گذارند؛ حضرت امير‌المؤمنين (ع )، هم در کنار ایشان قرار داشته و همۀ امامان (اهل بيت) با اويند و به او وابستگی دارند.

فاطمه، فاطمه است

 عباد‌الله:

  «اِنّ الاَبرار يَشربُون مِن کَاس کان مِزاجُها کافورأ عَينأ يَشربُ بِهـا عِبـادالله يُفجّرونَهـا تَفجيـرأ».

(الدهر، ٥و ٦)، نيکوکاران در بهشت از جامي مـی‌نوشـند کـه آميختـه با کـافور است.(کافور) چشمه‌ای است که «عباد‌الله » از آن مي‌آشامند و آن را هـر کجـا بخواهنـد جاری می‌سازند.

در اين آیه از دو دسته سخن مي‌گويد: يک دسته، ابرار و نيکان که عموم مؤمنان‌اند؛ اين‌ها به چشمه‌ی کافور مستقيمأ دسترسي ندارند بلکه از جامي که مقداری از اين چشمه با آن مخلوط شده است می‌آشامند. اما دسـته‌ی دوم عبـادالله‌ اند که اصل چشمه در اختيار آنان است. تعبير «عبادالله »  اشاره به اهل بيـت پيـامبر اکـرم (ص ) از جمله حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)  دارد که تعبيری بسيار لطيف، همراه با عنايتی ويژه است.

 اهل البيت:

تعبير به «اهل البيت » که دارای مقام طهارت‌اند، در آيه‌ی٣٣ سوره‌ی احزاب آمده و اين نکتـه بیان شده که اراده‌ی خدای رحمان بر آن است تا رجس و پلیدی را از شما خاندان دور سـازد و شما را  در نهایت پاکی و طهارت قرار دهد.

مي‌دانيم که براساس روايات فريقين حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها ) در زمره‌ی اهل بيت (علیهم السلام ) و بلکه به يک معنا محور اهل بيت‌اند؛ پس در مقام طهارت مطلق قرار دارند.

ذوی القربی:

تعبير به ذوی‌القربی درباره‌ی اهل بيت که حضرت‌زهرا (س ) نيز مرکز آن است، در آيه‌ی٢٣ سوره‌ی شوري آمده است، براساس اين آيه در قرآن کریم تنها اجری که برای رسالت رسول اکرم (ص ) از امت اسلامی خواسته شده، مودت ذوی‌القربای رسول خدا (ص ) اسـت.

قابل توجه است که همين ذوی القربای مطهر رسول خدا (ص ) هستند که در سال نهـم هجرت براي مباهله انتخاب شدند و تنها کساني بودند که پيامبر اکـرم (ص) آنـان را بـه صحنه‌ی راز و نياز با خداي سبحان بردند آنجا که خدا می‌فرماید: (فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ)

(سوره‌ی آل عمران آیه‌ی ۶۱)

در ميان امت اسلامي حضـرت زهـرا (سلام‌الله‌علیها) تنها بانويي بودند که در اين مرحله از قداست قرار داشتند کـه بـرای ايـن امـر انتخـاب شدند و اگر فرد ديگری در اين مرتبه بود می‌بايست رسـول خـدا (ص ) او را بـه صـحنه مي‌بردند، زيرا عبارت «نساءنا» جمع است و اگر افرادی شايسته، وجود می‌داشتند بايد بـه اين دستور جمع عمل می‌شد.

 بانویی هیجده ساله آنچنان به مرحله‌ای از رشد و کمال رسید که واسطه‌ی فیض گردید و جز به ذات اقدس اله به چیز دیگری تکیه نکرد. شخصیتی  که پیامبر عظیم الشان در اوصاف و فضائل‌ ایشان تعابیری به کار برده‌اند که هر کدام از آن تعابیر نشانه‌ای از مراتب شخصیتی بانوی دو عالم است. برخی از آن تعابیر عبارتند از:

_اولین شخصی که در بهشت بر من وارد می‌شود فاطمه است.

_همانا خداوند از رضایت تو راضی و از خشم تو خشمگین می‌شود.

_فاطمه سرور زنان در روز قیامت است.

_او سیده‌ی زنان اهل بهشت است.

_فاطمه بخشی از وجود من است.

_ای فاطمه آیا خشنود نیستی که سرور زنان جهانیان و سرور زنان این امت و سرور زنان اهل ایمان هستی؟

 به راستی که تمامی این تعابیر و تعابیر دیگر، همه و همه برازنده‌ی شخصیت والامقامی چون فاطمه(سلام الله علیها) است. اگر قلب انسان با خداوند پیوند بخورد و در هر کاری اول رجوع به قانون اساسی الهی یعنی قرآن کند، ازخدا مدد بجوید و زندگی‌اش را با این قانون اساسی الهی تطبیق دهد، نتیجه این می‌شود که "اِنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضبِ فاطِمه و یَرضی لِرضاها"

طاهره کنگازیان

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
مهری یزدان پناه
Iran (Islamic Republic of)
۰۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۴
با سلام چقدر زیبا ودر خور شآن آن حضرت والا مقام قلم نگاشته‌اید
1
0
بتول پناهی
Iran (Islamic Republic of)
۰۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۵
قلمتان پر توان موفق باشید
0
0
سلام
Iran (Islamic Republic of)
۰۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۶
مطالب زیبا و خواندنی بود.
دستا‌ن تان پرتوان و قلمتان پویا
0
0