۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۰
کد خبر: ۷۰۹۵۰۳
یادداشت؛

خاتون؛ با عینک کور به دیدن منظره حماسه‌های دهه ۲۰ رفتن

خاتون؛ با عینک کور به دیدن منظره حماسه‌های دهه ۲۰ رفتن
سریال شبکه نمایش خانگی خاتون هر چند از نظر فرم مخاطب را پای روایت‌گری خود می‌نشاند؛ اما روایتی ناقص، غلط و یک‌جانبه‌ای از تاریخ اشغال ایران در دهه ۲۰ را نمایش می‌دهد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شاید بتوان عنوان آن را اثری فاخر در حوزه بیان تاریخ نام نهاد؛ اما بی‌شک به لحاظ داستانی همراه با داستانی جذاب ولی پر از ایراد و اشکال است. سریال شبکه نمایش خانگی خاتون اثباتی بر این مدعا است که شبکه نمایش خانگی حتی می‌تواند در دل قصه‌های حماسی دهه 20 هجری شمسی هم مؤلفه‌های مبتذل شبکه نمایش خانگی از آرایش‌های غلیظ، رقص، صحنه‌های مستهجن و نامناسب، مثلث‌ها یا بهتر می‌توان گفت مربع عشقی و ... را تزریق کند.

خاتون؛ پیاده سازی غلط سبک نمایش خانگی در حماسه دهه ۲۰ شمسی

داستان خاتون از ماجرای آرامش قبل از طوفان اشغال ایران آغاز و تا تبعید ایرانی‌ها به سیبری ادامه می‌یابد. مخاطب همراه با شخصیت اصلی داستان یعنی خاتون با بازی نگار جواهریان داستان‌هایی که برخی واقعی و برخی تحریف و تغییر داده شده هستند، همراه می‌شود. خاتون در ابتدای فیلم همسر یک سرگرد ایرانی به نام ملک با بازی اشکان خطیبی است؛ اما خاتون درگیر و دار شهوت یک افسر روسی به نام کمیسر رجب‌اف با بازی بابک حمیدیان و عشق یک ایرانی مبارز به نام رضا فخار با بازی میرسعید مولویان می‌شود. شخصیت مبارزه‌طلب خاتون رضا فخار را به همه انتخاب‌های پیش‌رویش ترجیح می‌دهد؛ اما در این داستان به آن عشق نمی‌رسد.

سریال خاتون با نمایشی ناقص از دوران رضا پهلوی، تنها علت شکست ارتش ایران را در مقابل قوای متفقین، خیانت‌های برخی افسران داخلی ارتش نشان می‌دهد. چنانکه حتی سرگرد ملک به همین خاطر به مغز سرهنگ سنگری با بازی پژمان بازغی که جاسوس روس‌هاست شلیک می‌کند. البته دامنه خیانت‌های برخی ارتشی‌ها را به همین جا ختم نکرده است و امیر نخجوان را نیز به‌عنوان خائن نمایش می‌دهند.

البته دلیل شکست ارتشی‌ها در مقابل قوای متفقین این بود که ارتش ایران یک ارتش سرکوبگر بود تا یک ارتش سازماندهی شده بین المللی تا بتواند دربرابر حمله‌ها و تهاجم‌های خارجی ایستادگی کند. سرکوب‌گری هم در بخشی از فیلم در دیالوگ کوتاهی میان سرهنگ سنگری و ستوان نامجو با بازی بهنام شرفی روایت می‌شود؛ اما آن‌قدر غیرمستقیم است که مخاطب آن را نمی‌فهمد.

سرگرد ملک با ورود اشغالگران به سرهنگ ملک تبدیل می‌شود؛ چرا که هوش زیاد او در فهم مسائل نظامی باعث شد تا خانه و کاشانه‌اش از دست بمب‌افکن‌های روسی در امان بمانند؛ اما هوش کم او در مسائل سیاسی موجب شد تا به گماشته روس‌ها تبدیل بشود. هر چند او به ظاهر یک گماشته بود و تلاش می‌کرد مردم را از شر آسیب روس‌ها مصون بدارد؛ اما خود مردم سرهنگ ملک را درک نمی‌کردند و انتظار داشتند او هم لباس مردم معمولی را بر تن کند و در کنار مردم به مبارزه بپردازد. هوشمندی ضعیف سرهنگ ملک در حفظ خانواده‌اش هم در مقابل هوشمندی و زیرکی کمیسر رجب‌اف باعث شد تا او در اقدامی خاتون، همسر خود را طلاق بدهد؛ اما متوجه نشد که چشم‌های دیگری به دنبال شخصیت اول داستان است.

خاتون؛ پیاده سازی غلط سبک نمایش خانگی در حماسه دهه ۲۰ شمسی

شاید بتوان مهم‌ترین اشکال این داستان را در جایی ببینیم که خاتون در نگاه اول مورد طمع افسران روسی قرار می‌گیرد، درحالی که افسران روسی حتی سربازان خود را اگر بخواهند به زنان مردم دست درازی کنند، مجازات می‌کند؛ اما افسران انگلیسی کمترین چشم طمعی را به خاتون نشان نمی‌دهند. انگار انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در این داستان فرشته‌های مهربانی شده‌اند که حتی پدر خاتون را که دو افسر انگلیسی را مورد ضرب و شتم قرار داده بود، به اصرار او و دایی‌اش با بازی مهران مدیری آزاد کنند.

اشکال اساسی داستان پردازی فیلم این است که کارگردان و نویسنده با عینک مبتذل شبکه نمایش خانگی وارد روایت تاریخ شده‌اند و آن را به انحراف کشیدند و حتی تغییراتی ناصواب از تاریخ ارائه کردند. برای مثال امیر شهید غلامعلی بایندر در اشغال متفقین در جبهه جنوب به شهادت رسید در حالی که این فیلم نشان می‌دهد شهید بایندر در جبهه شمال کشور به شهادت رسیده است که از اشکالات فیلم به شمار می‌رود.

خاتون؛ پیاده سازی غلط سبک نمایش خانگی در حماسه دهه ۲۰ شمسی

البته نشان دادن وقایع سیاسی وقت کشور مانند تأسیس حزب توده و حضور فعال عناصری مانند کمیسر رجب‌اف در تأسیس چنین احزابی به‌خوبی بیان‌گر تلاش جدی کمونیست‌ها در اشغال طولانی مدت کشورهای دیگر است. ناگفته نماند باهوش نشان دادن کمیسر رجب‌اف در مقابل سرهنگ ملک نیز جای تأمل دارد.

رضا فخار نیز گروه رابین‌هودی‌ها را تأسیس کرد. البته نشان دادن سواد دیپلم رضا فخار به مخاطب چنین القا می‌کند که مردم آن زمان با سواد بوده‌اند، در حالی که قاطبه مردم چنین سوادی ندارند. البته مهم‌ترین ایراد فنی کار عدم نمایش دادن نقش حوزه علمیه و روحانیت در سازماندهی و تشویق مردم به مبارزه با متفقین است. ناگفته نماند تنها حضور دین در این سریال یک وجهه منفی است؛ چرا که زمانی که رضا فخار می‌خواهد با خاتون درباره زمان ازدواج صحبت کند، به‌صراحت می‌گوید که البته یک مشکل شرعی وجود دارد که آن باردار بودن خاتون است.

سریال خاتون در کل یک سریال ملی‌گرایانه ضد روس‌هاست. خاتون ملاک‌ها و معیارهای شبکه نمایش خانگی را بر روی یک قصه پرحماسه یعنی اشغال ایران توسط متفقین را پیاده سازی کرده است و به این شکل به دنبال تغییر ذائقه مخاطب نسبت به سریال‌ها و آثار فاخری خواهد بود که شاید در آینده شاهد آن باشیم. خاتون معیار زن ایرانی را به یک زن متجدد که فهمی از شریعت و دین ندارد تغییر می‌دهد. زنی که پدرش مرام‌های کمونیستی را پذیرفته و دایی او به سمت لیبرالیسم گرایش دارد و خود به دنبال برقرار کردن یک جنبش فمینیستی است. هر چند خاتون به صراحت از برقراری این جنبش‌ها صحبت نمی‌کند؛ اما از دیالوگ‌های قسمت‌های اولیه می‌توان چنین چیزی را متوجه شد.

اگر بخواهیم به خاتون نمره بدهیم، نمره آن در جمع 6 از 10 خواهد بود. چهار نمره به خاطر تغییر اشتباه ذائقه مخاطب، تغییر داستان و ارائه نگاه‌های ناقص از داستان‌ها و قصه‌های تاریخی کسر خواهد شد؛ اما ساخت و کارگردانی قوی، فیلم برداری و صداگذاری‌های مناسب همگی از امتیاز خوبی برخوردار هستند. در کل می‌توان گفت خاتون در فرم حد قابل توجهی از نگاه‌های مخاطب را به‌خود جلب کرده است و می‌توانست در داستان و محتوا بسیار بهتر از این‌ها عمل کند. شاید بتوان سریال خاتون را در حد و اندازه سریالی مانند آقازاده دانست که البته در فرم بهتر از آن عمل کرده است.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
احمد دنیا دوست
Iran (Islamic Republic of)
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۲
آخه این چه تیتری هست . عینک میشه تاریک کدر مخدوش. نمینویسن عینک کور
0
2
ناشناس
|
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۳
.. انتقاد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۶
تحلیل خوبی از این سریال داده شده
2
0
جاوید
France
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۲
باسلام
عکس زن ها را به این صورت شاید بهتر بود قرار نمی دادید .
با تشکر
1
1