۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۷
کد خبر: ۷۰۹۸۱۵

منافقین همچنان سوژه اصلی من هستند

منافقین همچنان سوژه اصلی من هستند
محسن کاظمی گفت: از یادداشت‌هایم درمورد سفرم با شهید صیاد شیرازی تا نقاشی قهوه‌خانه در همه‌ آثارم منافقین حضور دارند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در ششمین روز از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و در ادامه سلسله نشست‌ها و گفت‌و‌گوها با نویسندگان انتشارات سوره مهر، نشست خبری محسن کاظمی در غرفه این انتشارات برگزار شد. محسن کاظمی از چهره‌های موثر در حوزه تاریخ شفاهی و فرهنگ است. از آثار او می‌توان به یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی، شبح میکونوس و نقاشی قهوه‌خانه اشاره کرد.

کاظمی در این نشست با بیان این که مسیر و حوزه کاری‌اش تغییراتی داشته بیان کرد: این مسیر هم تغییر داشته و هم نداشته. می‌گویم نداشته چرا که اگر رد آثارم را دنبال کنید، در تمام آثار من رد حضور منافقین را پیدا می‌کنید. از یادداشت‌هایم درمورد سفرم با شهید صیاد شیرازی که قربانی ترور بودند تا نقاشی قهوه‌خانه در همه‌ آثار سازمان مجاهدین خلق حضور دارد. در اثر نقاشی قهوه‌خانه حضور پررنگ دارد و به موضوع میکونوس می‌پردازد، بعد از رخداد میکونوس جبهه عظیمی که توسط اپوزیسیون  علیه ایران شکل می‌گیرد را منافقین سردمداری می‌کنند. یعنی اگر منافقین نبودند به این میزان عمق نمی‌گرفت. لذا من همچنان روی مدار قبلی حرکت کردم و در جهت باز کردن گره‌های کور تاریخی حرکت کردم.

لزوم تفکیک تاریخ شفاهی از خاطرات شفاهی

کاظمی در ادامه در پاسخ به میزان قابل اعتماد بودن تاریخ شفاهی و منابع آن گفت: بحث اعتبار پذیری، اعتبارسنجی و به عبارتی استناد و اعتباری که ما بر فرآیند تاریخ شفاهی می‌توانیم داشته باشیم، مهم است. تاریخ شفاهی اگر قرار باشد تنها یک خاطره را ثبت و منتشر کند و به آن اکتفا کند، پاسخگو نیست که بسیاری از کتاب‌های خاطرات منتشر شده به همین شکل است و ما بر تاریخ شفاهی نمی‌توانیم استناد داشته باشیم.

وی گفت: وقتی عنوان تاریخ شفاهی به میان می‌آید، ما باید بدانیم که کار فرآوری شده است و یک مورخ روی آن کار کرده است. مورخ به عنوان یک مصاحبه‌کننده کار می‌کند و برای یک موضوع و ادعای راوی تحقیقات انجام می‌دهد و این امر فقط ناظر به مصاحبه نیست. از قبل مصاحبه آغاز شده و تا بعد از آن و حتی در مرحله تدوین ادامه دارد و برخی اوقات تا پس از نشر.گاهی یک روایت پس از نشر مخدوش می‌شود. لذا آن روایت مورد بررسی و بازبینی قرار می‌گیرد. این است که تاریخ شفاهی به سمت تاریخ گرایش دارد و نه به سمت ادبیات.

این نویسنده تصریح کرد: باید توجه شود که تاریخ شفاهی را با خاطره شفاهی تمییز دهیم. 99 درصد  آثاری که با عنوان تاریخ شفاهی منتشر می‌شوند، اصلاً تاریخ شفاهی نیستند. در تاریخ شفاهی تنها به نگاه راوی بسنده نمی‌کنیم بلکه به مسئله یا رخداد از مناظر مختلف نگاه کرده و با افراد مختلف مرتبط با موضوع گفتگو می‌کنیم. با استفاده از این امر یک اعتبارسنجی دقیق صورت می‌گیرد و ما می‌گوییم که اعتبار درونی را می‌تواند تضمین کند.

وی گفت: بخشی از اعتبار تاریخ شفاهی به اعتبار درونی آن است. بخشی از آن را هم باید از بیرون، مانند آثار مادی که از وقوع حادثه به جامانده و یا اسناد و مدارک بگیرد. همه این موارد به کمک می‌آیند تا تاریخ شفاهی به وثوق تاریخی برسد. تاریخ شفاهی مانند تاریخ‌های دیگر است. همان اندازه که تاریخ مکتوب می‌تواند اعتبار داشته باشد، تاریخ شفاهی هم می‌تواند داشته باشد. همان اندازه که تاریخ شفاهی متزلزل است تاریخ مکتوب نیز متزلزل است. 

ناچار به انتشار رمان شدیم

کاظمی همچنین اذعان کرد که کتاب نقاشی قهوه‌خانه به شدت تخصصی است و ادامه داد: زبان و ادبیاتش به شدت سنگین است. قرار بود این کتاب مواجهه جهانی داشته باشد.کتابی باشد که افراد متخصص و پژوهشگر به آن رجوع کنند. یعنی مخاطبش عام نیست اما موضوع میکونوس و تروری که در برلین اتفاق می‌افتد موضوعی است که همه مردم درگیر شدند و در این امر کسی را شایسته‌تر از خود نیافتم. اگر من به رمان ورود کردم به این خاطر بود که این نیاز را دیدم. ممکن است فرد دیگری هم این کار را انجام می‌داد ولی آن خلل و فرجی را که من دیدم را نمی‌دید. من به این سمت رفتم که نیازی را از مخاطب رفع کنم.

کاظمی مطرح کرد: تاریخ شفاهی دغدغه‌اش تاریخ است و دغدغه مخاطب را ندارد. آن‌هایی که دغدغه‌شان مخاطب است، باید از محصول تاریخ شفاهی و فضای گفتمانی ناشی از آن و تاثیرش در بافت و بستر فرهنگی و اجتماعی در قالب‌های دیگری استفاده کنند و به سمت این که فیلم‌ داستانی و مستند ساخته شود و یا محصول دیگری تولید کنند، بروند.

وی در پایان خاطر نشان کرد: هیاهویی که برای تاریخ شفاهی است، برای هیچ است. یعنی تمام آثاری که منتشرشده هیچ‌اند.چرا که موضوعات اصلی ما روی زمین مانده است. اگر هیچ هم نبوده باشد حداقل سوژه‌سوزی شده است و کار تاریخی خوبی روی آن صورت نگرفته است. باید برای برخی موضوعات عمر پای آن گذاشت و هزینه کرد.

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات