۱۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۷
کد خبر: ۷۱۶۰۷۸

تهاجم فرهنگی اینبار در موسیقی و نوای محرم

تهاجم فرهنگی اینبار در موسیقی و نوای محرم
بحث تهاجم فرهنگی آنقدر جدی و اپیدمی شده که تمام شئونات زندگی را تحت‌الاشعاع خود قرار داده است. عادت کرده‌ایم منتظر بمانیم تا کالا یا خدماتی از فرنگ بیاید و ما بلافاصله از آن استفاده یا الگوبرداری کنیم. این معضل متاسفانه ناظر بر موسیقی و نواهای محرمی نیز هست.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرگزاری فارس ـ گروه موسیقی ـ علیرضا سپهوند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» همه روز عاشوراست و همه جا کربلا! خوب که به این پیام انسان‌ساز امام حسین (ع) فکر می‌کنی متوجه می‌شوی اینجا طرح الگویی جهان شمول است که دو بعد زمان و مکان را به همیشه و همه جا تعمیم داده است. این یعنی الگوهای انسانی، اجتماعی در کنار تعالیم الهی باید در دنیا فراگیر شود، آنگاه که بشریت به این آموزه‌ها عمل کند، تمام دنیا در آرمان‌شهر واقعی خواهند زیست و رستگاری دنیا و آخرت جز این نخواهد بود. ازاینرو این پیام  برای همه ما و برای همه دوران‌هاست و باید در تمام شئونات زندگی جریان داشته باشد.

بحث تهاجم فرهنگی آنقدر جدی و اپیدمی شده که تمام شئونات زندگی را تحت‌الاشعاع خود قرار داده است. عادت کرده‌ایم منتظر بمانیم تا کالا یا خدماتی از فرنگ بیاید و ما بلافاصله از آن استفاده یا الگوبرداری کنیم. این معضل متاسفانه ناظر بر موسیقی و نواهای محرمی نیز هست.  جنگ نرم بر علیه فرهنگ ما در جریان است. تمام این جنگ نرم به دنبال آن است که فرهنگ عاشورایی را از ما دور کند و یکی از مهمترین معضلات امروز حوزه مداحی، تغییر و استحاله بخش اعظمی از نوحه‌ها و مداحی‌ها است. همانطور که مستحضر هستید بسیاری از نوحه ها را که میشنویم یا خود بلافاصله اصل آهنگ پاپ و دون شان نوحه را متوجه می شویم یا میبینیم در جامعه همه آن را منتسب به یک آهنگ حتی مبتذل می‌دانند. و تمام این معضل به یک مساله برمیگردد که آن هم دور شدن مداحان از همان تقابل و بده بستانی است که گذشتگانشان با موسیق ایرانی داشتند و اکثر مداحان به ردیف های موسیقی ایرانی آشنایی داشتند و از دل این ردیف ها و گوشه‌ها بهترین و سوزناک ترین نواها را خلق می کردند که هم گیرا و رسا بود و هم در شان مداحی.

اما امروزه ترکیبی جدید و تاسف انگیز از ریتم‌های دیسکویی بخصوص در آثار ضبطی نوحه ها شنیده میشود که نوحه خوان علاوه بر خود چند نفر جواب دهنده را مثل کورال به کار گرفته اما اینجا جمع خوانان علاوه بر جواب نوحه خوان، برخی اصوات و صوت هایی را با حنجره خود تولید میکنند که هدف اصلی ایجاد صدایی شبیه به برخی قطعات درامز همچون «اسنر» «ترای انگل» و «های هت» است. اینها صدای فوق را با کشیدن و قطع کردن حروف سرِ ضرب نام مبارک «امام حسین(ع)» تولید میکنند. این صداها در استودیو پالایش، تقویت و ریورب داده می‌شود و اینجا می شود یک پایه ریتم که چند بم خوان هم کار بِیسیس را انجام می‌دهند و در نهایت یک نوحه می شود یک کار پاپ بزن بکوبی که امروزه میبینیم و میشنویم در سیستم پخش خودروی بسیاری از جوانان و این همان معضلی است که روز به روز در حال وخیم تر شدن است. پدیده‌ای که واقعا نه در شان این عذاداری‌ها است نه در شان جامعه شیعی ما ایرانی‌ها.

لازم به ذکر است که نواهای مذهبی و موسیقی ملی ایران خدمات متقابلی در طول تاریخ با هم داشته‌اند. مادامیکه طی دوران، ریتم‌ها و نغمات تعزیه‌ها جمع شده و موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی را درست کرده، حال باید افسوس خورد که این پیشینه و غنای فرهنگی هنری که نواهای محرمی در بطن خود داشته را با فرم‌ها و موتیف‌های وارداتی غربی جایگزین کرد که نه با حس و حال عذادار ایرانی سنخیت دارد و نه با فرهنگ عاشورا. 

در صد سال اخیر، دهه به دهه شکل نوحه‌ها عوض شده است. ما آسیب‌شناسی موسیقی مذهبی‌مان را اصلاً جدی نمی‌گیریم. در حال حاضر هر کسی هر چیزی دلش می‌خواهد به هر شکلی می‌خواند. می‌گویند نشان دادن ارادت به هر شکلی اشکالی ندارد در حالی که پر از اشکال است. بعد از دوران حماسی دفاع مقدس شکل نوحه‌ها رها شده است.

میرجلال‌الدین کزازی زبان باستان پژوه بزرگ کشورمان معتقد است که اگر آیین‌های سوگواری عاشورا نمی‌بود، بخشی گسترده از آهنگ‌ها و مقام‌های موسیقی ایرانی از دست می‌رفت. میرجلال‌الدین کزازی پژوهشگر ادبی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس، اظهار داشت: یکی از گونه‌های سخن‌ پارسی یا حتی می‌‌توانم گفت ایرانی آن است که ‌می‌توانیم آن را سوک‌سرود بنامیم. سوک‌سرود دو گونه و کاربرد در پهنه ادب ایران داشته است و کمابیش دارد. یکی آن است که در کالبدهای سخن پارسی مانند چامه یا گاهی غزل سخن‌وری در سوک، طبع آزموده است و سروده‌ای را در پیوسته است. وی ادامه داد: گونه دیگر که بیرون از ادب رسمی است، آن است که می‌توانم آن‌را ترانه‌های سوک بنامیم. این ترانه‌های سوک در آیین‌های اندوه و دریغ بکار برده می‌شده است. نوحه‌خوانان آن را می‌خوانده‌اند. 

اگر آیین‌های سوگ نمی‌بود می‌توانیم گفت که بخشی گسترده از آهنگ‌ها و مقام‌های موسیقی ایرانی از دست می‌رفت. اما این ترانه‌ها در گذشته به شیوه‌ای ادبی، هنرورزانه، زیباشناختی سروده می‌شد. اما آن‌چه در این سالیان ما در این گونه از ترانه می‌بینیم که ترانه سوگ است، سستی و بی‌اندامی و نااستواری این ترانه‌هاست. ترانه‌های پیشین که زیبا و استوار و ادبی است کمتر خوانده می‌شود، ترانه‌هایی که زیبنده آیین سوگواری نیست جای آن‌ها را گرفته است. این دگرگونی به هیچ روی شایسته آیینی کهن که در آن مردانی بزرگ و آزاد ارج نهاده می‌شوند، داستان دلاوری و مرگ سرخ شکوهمندشان باگفته می‌شود نیست. ترانه می‌باید هم‌سنگ و هم‌ساز باشد با این شکوه و والایی.

هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نیز در این خصوص اظهار داشت: ما آسیب‌شناسی موسیقی مذهبی‌مان را اصلا جدی نمی‌گیریم. در حال حاضر هر کسی هر چیزی دلش می‌خواهد به هر شکلی می‌خواند. می‌گویند نشان دادن ارادت به هر شکلی اشکالی ندارد در حالی که پر از اشکال است.

بعد از دوره مظفری خود نوحه‌گری‌ها تحت تاثیر موسیقی کوچه و بازار قرار می گیرد، مظفرالدین شاه وقتی به دربار می‌آید، مطربان مجلسی را دستور می‌دهد از دربار اخراج کنند، وقتی این کار را می‌کند، مطربان به سیروس می‌آیند و اولین بنگاه‌های تئاتر آنجا شکل می‌گیرند و محله خاصی شکل می‌گیرد که به بنگاه شادمانی معروف می‌شوند، این‌ها وقتی به آنجا می‌آیند موسیقی روحوضی شکل می‌گیرد، نوع موسیقی این‌ها از همان زمان وارد اجتماع می‌شود و برخی از نوحه‌گرها متاسفانه از این ریتم‌ها استفاده می‌کنند و صدمه زیادی به نوحه‌خوانی می‌زنند که مورد انتقاد روشنفکران قرار می‌گیرد. همان زمان نوحه‌ای شناخته می‌شود با عنوان « زینب زینب » ساخته می‌شود که که بر اساس آهنگی ریتمیک(بشکن بشکن) ساخته شده بود، یا برداشت از این نوع موسیقی بود، در دوره‌های بعد چگونه تحت تاثیر قرار می‌گیرد بماند حداقل سخاوت کلام را از دست نمی‌دهد یعنی نوحه گران فخیم بودن متن را از دست نمی‌دهند اما تعداد قابل توجهی از نوحه خوانان امروزی تمام اصول و حرمت‌ها را زیر پا گذاشته‌اند.

کتاب «شعر و موسیقی در تهران قدیم» امین فروغی خدمت بزرگی به فرهنگ ایران کرد. این کتاب نشان می‌دهد دوره به دوره چگونه نوع نغمه‌گی و نوحه‌ها در ایران عوض می‌شود.

جاوید افزود: شما با مطالعه این کتاب در سالهای ۵۷ و ۵۸ در می یابید نوحه گری ایران در این سالها فرم نغمه های شعارگونه انقلابی پیدا می کند یعنی فرم های جامعه در نوحه خوانی وارد می شود اما از ۵۹ که جنگ شروع می شود و دفاع مقدس شروع می شود نوحه ها تا سال ۱۳۶۸ به سمت حماسی مذهبی می رود و قالب و درون مایه آن حماسی و مذهبی می شود که کار چند جوان مثل آهنگران، فخری و کویتی پور است، آنها حرکتی انجام می دهند که نوحه را از مذهبی دینی صرف به حماسی رزمی مذهبی می برند؛ ولی بعد از آن می بینیم تا سال ۱۳۷۵ شکل و شیوه متن های نوحه گری به سمت نوعی نوستالوژی واقعه جنگ و اعتراض به وضعیتی که در جامعه پیش می آید می رود، پس از این متاسفانه حرکتی صورت می گیرد و از موسیقی الکترونیکی برای این نوع موسیقی استفاده می شود؛متاسفانه از سال ۱۳۷۵ شکل و شمایل نوحه گری توسط عده ای به سمت شیوه های سطح پایین رفت و این نوع نوحه ها آن سخاوت و فخر و احترامی را که باور جامعه نسبت به شخصیت های دینی مذهبی دارد را از بین می برد و به سطح نازلی می برد که تلاش می کند ارتباط بهتری برقرار کند در حالی که این ارتباط برقرار کردن صدمه به شخصیت های واقعه عاشورا می زند و واژه ها در خور شان ائمه نیست. در همین دوره یک اتفاق بدتر هم می‌افتد و ناآگاهانه می‌روند به سوی برداشت از موسیقی فرنگی و بر روی آنها نوحه گری می‌کنند حتی اتفاقاتی افتاد که وحشتناک بود و یک عده در شهرستان‌ها ناآگاه تر از مرکزنشینان عمل می‌کردند می روند به سمت ملودی ترانه‌های کوچه بازاری و سبک و شیوه نوحه گری را به طور کلی تا ۱۳۸۵ به هم ریختند به گونه‌ای که صدمه شدیدی زده شد که تا سالها درست نمی شود. در این دوره‌ها منظورم همه نوحه گران نبود اما منظورم عده‌ای بود که به خاطر سبک بودن کارشان در جامعه بیشتر مورد پسند واقع شدند.

در جمع بندی این موضوع می‌توان اذعان داشت که در این بین رسانه ملی از یک سو و فعالیت نهادهای مربوطه در تولید آثاری با بن مایه موسیقی و نغمات ایرانی و نظارت جدی بر فعالیت محتوایی نوحه خوانان و آموزش و تربیت نوحه خوانان بر مبنای اصول نوحه خوانی کلاسیک که همچنان بیشترین طرفدار و خواهان را در بین عزاداران دارد، می‌توان این مساله را به مسیر درستی هدایت کرد. هرچند جنگ نرم دشمنان انقلاب همواره هست و باید برای سرافرازی ایران اسلامی همواره از جان کوشید.

انتهای پیام/

ارسال نظرات