۲۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۵۰
کد خبر: ۷۱۶۹۱۶

روایت عاشورا از زبان داود میرباقری

روایت عاشورا از زبان داود میرباقری
داود میرباقری فارغ‌التحصیل دانشگاه امیرکبیر است که پس از گذراندن یک دوره سه ساله هنرآموزی تئاتر از سال ۱۳۵۹ فعالیتش را در تئاتر و همزمان در تلویزیون شروع کرد.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، تاریخ پر از سوژه است، پر از اتفاقاتی واقعی که اگر بدانی از کدام زاویه تماشایشان کنی و چطور به آنها بپردازی و پروبال داستانی بدهی، دستمایه اثری ماندگار خواهند شد. یکی از بخش‌های مهم موثر تاریخ که در آن با موضوعاتی خاص روبه‌روییم؛ چراکه مستقیما بر قلب و جان مخاطب اثر می‌گذارند، عرصه تاریخ اسلام است. فضایی که حساسیت‌های خودش را هم دارد و گفتن و نوشتن از آن کار هر کسی نیست. باید بدانی در این سفر پا به کدام بخش از این تاریخ بگذاری و چطور اول در دنیای کلمات و بعد در قاب تصویر از آن بگویی. در واقع این بیان، نگاه ویژه‌ای می‌خواهد که باعث می‌شود تا پرداختن به آن کار ساده‌ای نباشد و هر کسی نتواند سراغش برود.

داود میرباقری اما جزء معدود چهره‌هایی است که با همان نگاه ویژه نامش به بخشی از تاریخی گره خورده که همه ما از آن شنیده‌ایم و درباره‌‌اش خوانده‌ایم. همان تاریخ پراهمیت و پرداستان که در زندگی امروزمان هم جاری است. «امام علی(ع)»، «معصومیت از دست رفته»، «مسافر ری» و بعد هم «مختارنامه» معروف چند مجموعه نام‌آشنایی هستند که با زبانی روان و قاب‌های ماندگار ما را به دل این تاریخ و شنیدنی‌هایی که هنوز هم سرشار از گفتنی‌ها هستند، برده‌اند.
در این بین آخرین مجموعه یعنی «مختارنامه» هر چند اولین اثر در حوزه پرداخت به عاشورا محسوب نمی‌شود اما به جرأت می‌توان گفت که این سریال از جذاب‌ترین و تاثیرگذارترین مجموعه‌هایی است که حتی پخش چندباره‌اش هم هنوز مخاطبانش را دارد. اما اینکه چرا چنین نگاهی به مختار وجود دارد و چه چیزی باعث شده تا همچنان هر سال در محرم این مجموعه دوباره جان بگیرد و روی آنتن برود؟ به دیدگاه و شیوه‌کاری کارگردان و نویسنده آن یعنی جناب میرباقری برمی‌گردد، رویکردی که در ادامه نگاهی به آن داریم.

تبلور نگاه مهندسی در روایت میرباقری از عاشورا

در دانشگاه مهندسی معدن خواند، اما سر از عالم تصویر درآورد. فارغ‌التحصیل دانشگاه امیرکبیر است اما پس از گذراندن یک دوره سه ساله هنرآموزی تئاتر در «تئاتر شهر» از سال ۱۳۵۹ فعالیتش را در تئاتر و همزمان در تلویزیون شروع کرد. آغازی که البته 42 سال است که تداوم پیدا کرده است. از تحصیل در رشته معدن تا کار کردن روی صحنه انتخاب‌های عجیبی هستند که می‌شود گفت ربطی به هم ندارند، اما واضح است که داود میرباقری کاوشگر خوبی است و اگر هم رفته بود سراغ رشته دانشگاهی‌اش حتما یک مهندس موفق بود! او امروز در معدن کار نمی‌کند اما می‌شود رد نگاه مهندسی را در آثارش دید، جریانی که از وجوه مختلفی قابل بررسی است و به چشم می‌آید. درواقع میرباقری هدایت و کارگردانی را با دقتی که از همان نگاه مهندسی‌شده می‌آید ترکیب کرده، نگاهی که تبلور آن را می‌توان درمورد «مختارنامه» دید.

روایت عاشورا از زبان داود میرباقری

از متن تا خلق صحنه‌های عاشورا در لحظه

تا دل‌تان بخواهد از انتخاب بازیگران و دقت‌نظر میرباقری در این زمینه برای مختارنامه نقدونظر وجود دارد. اتفاقی که به‌طور حتم در ماندگاری و جذابیت این اثر نقش بسزایی داشته اما در کنار اینها قدرت تصویرسازی و خلق صحنه‌هایی مثل نبرد مختار یا عاشورا که نقطه اوج قصه است، از اصلی‌ترین مواردی‌اند که این اثر را شهره کرده‌اند. روایت میرباقری از خلق این صحنه هم جالب و یادآور همان مثل «هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند»، است. او درباره به تصویر کشیدن قیام عاشورا بیان می‌کند: «من غالب صحنه‌های کربلا را در لحظه خلق می‌کردم. یعنی از قبل فکر نکرده بودم که چه کار کنم. استرس و عدم آمادگی مجال این وضعیت را به من نمی‌داد. به محض اینکه پایم به صحنه‌ کربلا رسید انگار از یک منظر دیگر دارم به جهان نگاه می‌کنم؛ به‌هر‌حال شورانگیزترین و موثرترین پلانی که من در این مجموعه گرفتم لحظه‌ای است که حضرت ابوالفضل(ع) سر نهر علقمه می‌آید. برای من نما و پلان عجیبی بود.

بعد از گرفتن این پلان احساس کردم باید گوشه‌ای تنها باشم و مدت‌ها به تابلویی که شکل گرفته فکر بکنم تا ببینم حق مطلب را توانسته‌ام ادا کنم یا نه؟» او معتقد است که عاشورا و فرهنگ عاشورایی چنان پتانسیل و انرژی‌ای دارد که قادر است در هر زبان و هر مکانی به یاری مظلومین و ستم‌دیدگان عالم بیاید. میرباقری می‌گوید: «فرهنگ عاشورا از سویی این ویژگی را دارد که با زبان‌های مختلف، با قالب‌های مختلف مثل هنر، ادبیات، شعر و... زبان باز کند و حقانیت خودش را فریاد کند؛ این باور من است.»

اینجاست که به بحث همان نگاه و رویکرد ویژه می‌رسیم، به‌طور حتم اگر خالق یک اثر به آنچه می‌سازد اعتقاد نداشته باشد نمی‌تواند دست به یک خلق ماندگار و موثر بزند و میرباقری با همان چند دقیقه نشان داد که زمان هشت ساله‌ای که صرف ساخت چنین اثری کرده، بیهوده نبوده و تمام لحظه‌های آن به همان صحنه‌ای که ناگهان خلق شد و قلب همه را لرزاند، می‌ارزد.  در کنار اینها از متنی که حاصل پژوهش و در امتداد همان نگاه آقای کارگردان است، نمی‌‌شود گذشت. مهدی فخیم‌زاده که در طول هشت سال تولید این سریال حدود پنج سال نقش عمربن سعد را بازی کرده هم راز ماندگاری این سریال را متن و کارگردانی آن می‌داند و می‌گوید: «مختارنامه فیلمنامه بسیار قرص و محکمی دارد. بارها دیده‌ایم نتیجه فیلمنامه‌ای متوسط اما خوش ساخت فیلمی متوسط می‌شود ولی فیلمنامه‌ای قوی حتی اگر متوسط هم ساخته شود باز هم نتیجه فیلمی قابل‌اعتنا می‌شود. همچنین باید تاریخ را با جذابیت برای مخاطب امروز روایت کرد.»

روایت عاشورا از زبان داود میرباقری

طوفانی به اسم مختار

درمورد «مختارنامه» عنوان انقلاب در تولید چندان غریب نیست؛ چراکه این سریال با ساختار گسترده‌ای که داشت بیشتر سال‌های دهه 80 را به خود اختصاص داد و میرباقری در همه این سال‌ها مشغول ساخت این مجموعه بود. بعد از «امام علی» و «مسافر ری»این بار میرباقری برای آنکه بتواند در درام خود موازنه‌ای بین قطب‌های مثبت و منفی ایجاد کند، «مختار ثقفی» را به‌عنوان شخصیت مرکزی انتخاب می‌کند که زندگی پر‌فراز‌و‌نشیبی داشته و پس از واقعه کربلا به خون‌خواهی امام حسین(ع) برمی‌خیزد.
شکل‌دادن به این مجموعه که از سریال‌های «الف» ویژه‌های تلویزیون محسوب می‌شود کار ساده‌ای نبود و این بار هم میرباقری همان نگاه ویژه‌اش را در ابعاد بزرگ‌تری از سریال«امام علی(ع)» اجرایی کرد. در مختارنامه هم با دیالوگ‍‌ها و بازی‌های قابل باور روبه‌رو هستیم؛ چراکه میرباقری قبل‌تر هم نشان داده بود که متن را می‌شناسد و از شرایط جامعه و جنس مخاطبانش آگاهی دارد. درواقع همین شناخت است که باعث می‌شود تا خیلی از ساخته‌های او با استقبال بیننده همراه شود.

داستان تولد مختار هم جالب است و به زمانی برمی‌گردد که او مشغول کار درباره سریال «سلمان فارسی» بود. در این بین میرباقری با اشاره به پیوندش به داستان مختار می‌گوید: «در طول پژوهش به شخصیت مختار گره خوردیم و مختار مثل یک طوفان ما را با خود برد و هشت سال درگیر کرد.»
نگاه او به این طوفان هم از موارد اصلی است که باعث شده تا امروز شاهد تماشای این مجموعه ماندگار باشیم. میرباقری که گفته بود هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کرد که بخواهد به ماجرای قیام مختار بپردازد، در صحبت‌هایش درباره این شخصیت مختار را چهره‌ای می‌داند که به دلیل ظرافت‌ها و رمزورازهایی که داشت در دوره تاریخی پرتلاطمی توانست بر شیعیان که به نگاه‌های خاصی درگیر بودند، رهبری کرده و یک حکومت بنا کند. (بعد از شهادت حضرت علی(ع) دوره کوتاهی که مربوط به دوره امام حسن(ع) بود تا قیام مختار و تشکیل دولت و حکومت به دست او، دولت مختار اولین دولت شیعی است که زمام امور را به‌دست می‌گیرد.)
در همین راستا این کارگردان و نویسنده می‌گوید: «بررسی پرونده و تشکیل حکومت این نهضت و آسیب‌هایی که بعد از این تشکیل منجر به شکست می‌شود، مواردی بود که گمان کردم می‌تواند برای این دوره تاریخی مفید و موثر باشد، به همین دلیل نیتم این بود چیزی که به درد تاریخ امروز ما هم می‌خورد را به تصویر بکشم. همچنین مختار شخصی است که شخصیت چهار امام(ع) را درک کرد و وقایع بزرگی ازجمله وقایع کربلا در آن دوران اتفاق افتاده است. ما در این مجموعه در پی آن بودیم که شخصیتی محوری و همچنین وقایع تاریخی را که در زمان این شخصیت به وقوع می‌پیوندد برای مخاطب بازگو کنیم. البته هنر نمایش اقتضا می‌کرد که این قصه را حول یک شخصیت بنا کنیم اما از عمده حوادث تاریخی زمان مختار غافل نبودیم.»

روایت عاشورا از زبان داود میرباقری

شروع انقلاب در روایت تاریخ از دهه 70

در کنار همه این موارد می‌توان شروع این انقلاب که «مختارنامه» آن را به سرانجام رساند را در سفرهای قبلی میرباقری در دل تاریخ دانست. همان وقتی که این کارگردان با «مسافر ری» راوی زندگی عبدالعظیم حسنی شد. داود میرباقری در این فیلم از خلال شرح سفر عبدالعظیم حسنی به ایران و برخوردش با گروه‌های مختلف در طول مسیر، به عقاید و دیدگاه‌های او می‌پردازد. اثری که یکی از ماندگارترین اتفاق‌هایش گریم جمشید هاشم‌پور در نقش ابوعون بود.

در ادامه هم ابتدای دهه 80 بود که «معصومیت از‌دست‌رفته» ساخته شد و روی آنتن رفت. سریالی که در قالب داستان و شخصیتی خیالی به نام (شوذب) در دوران امویان، کشمکش‌ها و دغدغه‌های انسانی را مورد واکاوی قرار می‌دهد، داستانی که فضای آن هرچند کم اما به مجموعه «گرگ‌ها» که اولین مجموعه تاریخی تلویزیونی او محسوب می‌شود، نزدیک بود. این مجموعه هم در سال 1382 روی آنتن رفت و بعد از آن بود که میرباقری انقلاب بزرگی را در حوزه ساخت تاریخی‌های ماندگار، شروع کرد.
 این روند نشان می‌دهد که میرباقری از سال‌ها پیش که سفر در دل تاریخ را آغاز کرد تا امروز که همچنان درگیر ساخت «سلمان فارسی» است؛ با آگاهی در این راه پیش رفته، زبان روایت را بلد است و دور از کلیشه‌ها و نزدیک به شرایط روز هر زمان دست به خلق اثر و گفتن از ناشنیده‌ها و ناگفته‌ها می‌زند.

ارسال نظرات