۱۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۶
کد خبر: ۷۱۸۸۲۱

برگزاری نشست اقتضائات سیاستگذاری مناسک دینی و نقش هیئات مذهبی

برگزاری نشست اقتضائات سیاستگذاری مناسک دینی و نقش هیئات مذهبی
نشست اقتضائات سیاستگذاری مناسک دینی و نقش هیئات مذهبی در جامعه پنجشنبه 10 شهریور در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار رسا، نشست اقتضائات سیاستگذاری مناسک دینی و نقش هیئات مذهبی در جامعه پنجشنبه 10 شهریور توسط اندیشکده هاتف در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.

در ابتدای نشست آقای امید زند کریمخانی دبیر نشست و از دست اندرکاران تهیه پژوهش در اندیشکده هاتف توضیحات مختصری نسبت به پژوهش ارائه داد و گفت: ما برای انجام پژوهش به سراغ سه حوزه رفتیم: صاحب نظران، مشاهدات میدانی و دست اندرکاران هیئات. همچنین پس از جمع آوری داده ها با مراجعه به متخصصان به این مسئله پرداختیم که آیا کلا سیاستگذاری در این زمینه ممکن است یا خیر؟ و اگر ممکن است اقتضائات و بایدها و نبایدهای آن چیست. زیرا سیاست‌گذاری فعلی در جهت نابودی هیئت‌های کوچک و تقویت هیئت‌های بزرگ است و پویایی هیئت و زنده‌بودن آن را در نظر نمی‌گیرد. نگاه ما به هیئات به عنوان پدیده پویا بود بنابراین سیاست‌گذار نباید گمان کند که برای جسم بی جان و خشک سیاستگذاری میکند.

در ادامه محمدتقی ضرغام‌افشار به ارائه گزارشی از پژوهش و یافته های آن پرداخت و گفت: همان طور که می دانید مطالعات اجتماعی به سه صورت است: نخست. کلاسیک که فقط توصیف کننده است؛ دوم. انتقادی که علاوه بر توصیف به اصلاح بدنه اجتماع می پردازد و سوم. نگاه از بالا به پایین و اصلاح از موضع رسمی است که ما از این منظر ورود کردیم.

همچنین باید میان مناسک اولیه و ثانویه تفاوت قائل شویم. از طرفی مناسک اولیه به صورت واحد و یک شکل است اما مناسک ثانویه همچون هیئات متکثر است؛ ضمن اینکه هیئت پدیده‌ای اجتماعی است و نه صرفا مذهبی و برای تحلیل آن باید به شبکه ای که در آن قرار دارد اعم از نهاد ها و... پرداخت.

ما در تقسیم بندی هیئت‌ها را با مسامحه به سه گروه: دانشجویی، مردمی و نزدیک به حکومت تقسیم کردیم و به توصیف ماهیت و غالب هر یک از این سه گروه پرداختیم.

همچنین دو هدف برای هیئت‌ها ترسیم کردیم که نخست سهم هریک از آنان در توزیع معنا چقدر است؟ چون هیئت‌ها مصرف کننده معنا هستند؛ که در اینجا با دو پارادایم روبه رو هستیم: پارادایم انتقال معنا و پارادیم ساخت مشارکت معنا. در پارادایم نخست هیئت‌ها صرفا معنایی که از مرکز تولید شده است را منتقل می کنند اما در پارادایم دوم معنا با مشارکت مخاطبان در خود هیئت‌ها شکل می گیرد و ما این رویکرد را مدنظر داشتیم.

از سویی دیگر هدف دومی که برای هیئت‌ها ترسیم کردیم این بود که حلقه های واسط مردم و حاکمیت باشند و در این زمینه نقش ایفا کنند؛ زیرا هیئت‌ها به‌نوعی تنها NGO یا سمن رسمی هستند که می‌توانند این نقش را ایفا کنند. هیئت‌های بزرگ به جهت پوشش رسانه ای بزرگ و بعضا حرفه ای صرفا مخاطب دارند و معنایی در هیئات شکل نمی گیرد؛ همچنین از دیگر نقش های هیئات به تمرین جامعه پذیری و ترویج هنجارهای جمعی می توان اشاره کرد.

اما اقداماتی که سیاستگذار می تواند در این زمینه انجام دهد این است که نقش حمایتی داشته باشد و به گسترش هیئت‌های کوچک و مردمی کمک کند؛ از سویی با ایجاد مجامع تخصصی در میان مداحان، نخبگان دینی و سخنرانان به همفکری و تعدیل کمک کند. همچنین هیئت‌های مردمی و محلی با خرده فرهنگ ها ارتباط دارند در صورتی که هیئت‌های بزرگ کاملا از آن محیط و محله فک شدند و ارتباطی با خرده فرهنگ ندارند بنابراین سیاست‌گذار باید از انعکاس و بازتاب اغراق آمیز هیئت‌های بزرگ دست بکشد.

در مسئله سخنرانان شاهد بودیم که حتی برخی هیئت‌های دانشجویی  سخنرانی را از هیئت حذف کردند و وقتی علت را جویا شدیم گفتند چون سخنران خوب که بتوانیم اعتماد کنیم نداشتیم، دلیل این مسئله این می تواند باشد که وقتی در جامعه تکاپو را شاهد نبودیم و تک صدایی بود و از طرفی ذائقه مردم به مصرف گرایی عادت پیدا کرد نمی توانیم انتظار داشتیم باشیم که مخاطب از سخنرانی لذت ببرد.

همچنین در برخی هیئت‌های دانشجویی شاهد بودیم که حتی افراد مذهبی که اهل هیئت هستند هم این هیئت‌ها را نمی رفتند و به محله خود می رفتند و دلیلش را گرایش خاص هیئت در موضوعات سیاسی عنوان می کردند و یا برخی هیئت‌های دانشجویی به سمت جذب مخاطب عام رفته بودند که در نگاه نخست خوب به نظر می رسید ولی دانشجویان به جهت سطحی شدن مثلا سخنرانی گلایه داشتند.

در ادامه دکتر جبار رحمانی به نقد و ارائه دیدگاه خود نسبت به موضوعات مطرح شده پرداخت و گفت: نسبت به پژوهش چند نکته وجود دارد نخست اینکه نگاه شما به هیئت ایستا بوده است و تغییرات را ندیده اید. همچنین اینکه تاکنون چه سیاستگذاری هایی بوده و چه نهادهایی دخالت داشته اند به این حوزه ورود نکرده اید؛ چون همیشه قدرت ها درصدد هستند تا انرژی های جامعه را به نفع خود مصادره کنند.

نکته سوم این هست که حدود و مرز هیئت‌ها را بررسی نکردید که هیئت‌ها از نظر فرهنگی، جنیسیتی و قومیتی چه مرزی دارند.

اما بر خلاف آنچه مطرح شد به نظر هیئت‌ها از نظر اخلاقی بسیار غنی هستند حال به درستی یا غلطی آن کار ندارم اما شما نگاه کنید که روضه ها و روایت ما از کربلا کاملا موافق ذهن اسطوره‌ای ما است و نگاهی مردسالار دارد که مطابق خانواده محوری ما است یعنی صحبت از عمو، پدر و عمه و... می شود اما صحبتی از خاله و خانواده مادری نیست. این نگاه به طور کلی نسبت ما را به جامعه مشخص می کند که جامعه دیو همچون شمر و حرمله دارد و تا کجا باید برای جامعه فداکاری کرد؛ بنابراین هیئت‌ها با این اسطورها به وضع موجود معنا می بخشند که مثلا مشکلات را باید تحمل کرد.

اما باید توجه کرد که مناسک همچون چاه نفت است و تاجایی می توان از آن استخراج کرد و روزی تمام می شود و به ابتذال کشیده می شود مثلا روزی حج مطرح بود ولی دیگر امروز چندان دغدغه نسل جوان مذهبی نیست و می گوید روزی پیر شدم می روم اما برخلاف آن تمام تلاش خود را می کند تا به کربلا و پیاده‌روی اربعین برود.

 سخنران بعدی این نشست محسن‌حسام مظاهری بود که به ارائه دیدگاه خود پرداخت و بیان کرد: ادبیات پژوهش تهرانی بود یعنی به سراغ هیئت‌های خارج تهران نرفتید. از طرفی و از اساس من سیاستگذاری در این حوزه را نمی فهمم؟ ما می خواهیم با هیئت ها چیکار کنیم؟ معقدم باید سیاستگذاری هایی که تاکنون انجام شده است نقد شود و جای آن در پژوهش خالی بود؛ چون روح سیاستگذاری در این حوزه به بحث های مهندسی فرهنگی ارتباط دارد.

چون تا الان سیاست نسبت به مناسک وجود داشته است اصلا به طور کلی مناسک در شیعه همواره در ادامه خود با سوال برای چه همراه است؟ یعنی می گوییم روضه برای چه؟ پس باید روضه سیاسی داشته باشی و ایدئولوژی را تقویت کند! این که می گویند یزید زمان را بشناس و...

بنابراین شما این همه نهاد و متولی را نگاه کنید می بینید که سراغ هنرهای سنتی نمی روند چون نمی توانند از آن بهره برداری که می خواهند را بکنند ولی سراغ فیلم سازی، موسیقی و شعر می روند! در صورتی که جای هنر سنتی خالی است مثلا شما ده‌ها نشست در مورد مراسم غدیر می بینید ولی در مورد عَلَم و نشانه‌های مذهبی نمی بینید.

از طرفی ما تا پیش از این هیئت بزرگ نداشتیم یعنی هیئت‌ها بر اساس صنف و محله بود و افراد قبل از این که وارد هیئات شوند هیئت شان مشخص بود اما از سال 76 یعنی همزمان با مسائل سیاسی شما تشکیل هیئت رزمندگان را به عنوان نخستین هیئت بزرگ می بینید بنابراین اراده سیاسی همواره در این حوزه وجود داشته است.

یا مثلا هیئت حسینیه اعظم زنجان که ارتباطی با خرده فرهنگ ندارد و برای نمایش سیاسی است؛ بنابراین سیاستگذار دیده است که از جایی به بعد تغییر اجتماعی رخ داده و چون مداحان قدیم نمی توانستند با این مسائل همراه شوند به سراغ سلبریتی مداحی رفته است. بنابراین سیاستگذار با تغییر فرهنگ همراه بوده است اما شکل گیری این هیئت‌های بزرگ در آینده آسیب به دنبال خواهد داشت.

معقتدم باید بگذاریم جامعه کار خودش را بکند و حمایت معنوی اصلا معنا ندارد و بدتر کار را خراب می کند، نهایت کار سیاستگذار می تواند تنظیم گری این جریان باشد؛ این که مشخص کند نباید به مقدسات یک دیگر توهین کرد و برای آن مجازات تعیین کند.

در ادامه آقای امید زندکریمخانی از پژوهشگران عنوان کرد: ما قبول داریم که در برخی قسمت های پژوهش روح اراده گرا همچون حاکمیت همراه بوده است اما چاره‌ای جز این نبوده زیرا هدف ما این بود که به سیاستگذار که در این پژوهش مخاطب ما سازمان تبلیغات اسلامی است بگوییم که شما با این سیاست‌گذاری حاضر در حال خفه کردن هیئت‌ها هستید و باید از این حالت کمی دست بکشید و به آن‌ها اجازه تنفس بدهید. به همین دلیل نمی‌توانیم بگوییم که کلا از سیاست‌گذاری دست بردارد بلکه می‌توانیم راه تنفسی برای هیئت‌ها باز کنیم.

در پایان حاضران این نشست به ارائه سوال های خود از پژوهشگران و میهمانان پرداختند.

ارسال نظرات