۰۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۴
کد خبر: ۷۲۴۷۸۵
صدای پای فرقانیسم (۴)؛

عدالت‌خواهی بدون ولایت، مخرج مشترک با دشمن پیدا می‌کند

عدالت‌خواهی بدون ولایت، مخرج مشترک با دشمن پیدا می‌کند
حجت‌الاسلام لیالی گفت: اگر سخنان کسی که مدعی عدالتخواهی است از رسانه‌های معاند سردربیاورد، او گرفتار عدالتخواری شده و باید در شیوه و مبانی تجدید نظر کند.

اشاره: انحراف در فهم‌ها گاهی تنها به اندازه یک درجه آغاز می‌شود؛ اما در نتیجه  می‌تواند 180 درجه برخلاف حقیقت حرکت کند. عدالت‌خواهی مفهومی است که مدت‌هاست رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند؛ اما عده‌ای با فهم غلط و از هر جریانی آن را بازیچه دست خود کرده‌اند تا به‌وسیله‌اش اهداف خود را به‌هرشکل تأمین نمایند. حال این اهداف نیت‌های مادی و مالی و یا نیت رسیدن به شهرت است. عدالت‌خواهی به‌قدری پوشش خوبی برای برخی شده است که حتی اصلاح طلبان و معاندین با اسلام و انقلاب اسلامی به نام عدالت‌خواهی هجمه‌های حزبی خود را توجیه می‌کنند. پس لازم است عدالت مفهوم شناسی شود و حدود و ثغور آن مشخص.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجت الاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه و دانشگاه رفت تا با وی پیرامون مفهوم شناسی عدالت و شیوه کاربست آن در جامعه گفت‌و‌گو کند.

رسا ـ مفهوم عدالت چیست و عدالت خواهی چه معنایی دارد؟

بحث عدالت، عدالت خواهی و نظریه عدالت یکی از مباحث اساسی در تفکر دینی، اسلامی و تشیع به حساب می‌آید. بارها در قرآن کریم به این مفهوم اشاره شده است. برای مثال خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ» یا در جای دیگری می‌فرماید: «بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» عدل، داد و قسط در زبان فارسی یکی از مفاهیم اساسی است که در تفکر دینی بدان توجه شده است. مفهوم عدل، داد و قسط در مقابل مفهوم ظلم، ظالم، ستم، بی‌داد و بی‌عدالتی به کار می‌رود.

طبیعی است که بحث عدالت، عدالت خواهی و عدالت طلبی از مهم‌ترین مبانی فکری و معرفتی اسلام و نیز هویت دینی تشیع به خصوص در گفتمان امام و رهبری و نیز گفتمان انقلاب اسلامی به حساب می‌آید. عدل و قسط بحث مفصلی در قرآن دارد. تشیع در تفکر خود به عدل و عدالت شناخته می‌شود. سرآمد همه عادلان، عدالت خواهان و عدالت طلبان، امیر مؤمنان است که بهترین و بارزترین نماد و مظهر عدالت و عدالت خواهی بوده است.

بشریت تشنه عدالت، عدالت طلبی و عدالت خواهی بود، هست و خواهد بود. آخرالزمان و تحقق آن نیز در تفکر دینی و هویت شیعی نیز به واسطه عدالت، عدالت خواهی و عدالت طلبی ارتباط دارد. امام عصر نیز کسی است که پایان بشر و تاریخ آن را با عدالت و عدالت خواهی رقم خواهد زد. چنانچه در برخی از روایات ما آمده است که از وجود مبارک نبی مکرم اسلام که فرمودند: «المهدی منی یملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ مهدی از من است و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، چنان که جهان پر از فسق و جور خواهد شد. عدالت عنصر گمشده بشریت بود، هست و خواهد بود. بهترین مکتب، تفکر و اندیشه‌ای که می‌تواند مفهوم عدالت را تبیین کند، هویت شیعی و در زمان کنونی نیز، گفتمان انقلاب اسلامی است که مقدمه ظهور حضرت عصر را باید فراهم کند.

رسا ـ بر اساس تعریفاتی که بیان کردید، فرد عدالت خواه باید حائز چه ویژگی‌هایی باشد؟

بحث عدالت خواهی به همان میزانی که اهمیت دارد، مفهوم ظریف و لطیفی است که خطرهای بسیاری نیز در انتظار مفهوم عدالت، عدالت خواهی و عدالت طلبی وجود دارد. بدون تعارف مهم‌ترین ویژگی عدالت در این است که همراه با امامت و ولایت باشد. عدالت، عدالت خواهی و عدالت طلبی بدون امامت و ولایت به جایی ره نخواهد برد و حتی شاید به بی‌راهه‌ها برود. کسی که به دنبال عدالت و عدالت خواهی است، باید فهم صحیحی از عدالت داشته باشد. بصیرت، آگاهی، صبر، فهم عدالت، امامت و ولایت و نیز همراهی با ولایت و امامت برای گسترش عدالت و عدالت خواهی داشته باشد.

اگر کسی که به دنبال جریان عدالت، عدالت خواهی و عدالت طلبی است، به‌همراه امامت و ولایت نباشد، قطعاً سقوط خواهد کرد. او در تفکر غیر دینی گرفتار جریان‌هایی مانند مارکسیسم، کمونیسم و سوسیالیسم خواهد شد. جریانی که به دنبال عدالت خواهی است، باید سرگذشت این جریان‌ها را که شکست خورده‌اند مطالعه کند. البته مظهر و نمونه شکست جریانی که به ظاهر دنبال عدالت بودند را در خوارج داریم.

خوارج از مهم‌ترین جریان‌هایی بودند که به دنبال بحث گسترش عدالت و عدالت خواهی بودند؛ اما چون با مفهوم امامت و ولایت آشنا نبودند و نیز با آن همراهی نکردند، با امام و ولی درگیر شدند و کارهای آن‌ها به جایی رسید که بر علیه امام و ولی عادل جامعه خروج کردند و اصلاً به‌عنوان نمادی در تفکر اسلامی به‌عنوان جریان خارجی‌گری و خوارج تبدیل شدند.

بسیاری از افراد، گروه‌ها و جریان‌هایی در طول تاریخ حیات جامعه اسلامی بودند که به بهانه عدالت و عدالت خواهی برخاستند؛ اما در فرجام و پایان، خود گرفتار بی‌عدالتی شدند، از عدالت ساقط و گرفتار افراط و تفریط و انحطاطی شدند که ما مظهر و نماد آن را در انقلاب اسلامی گروهک فرقان، سازمان مجاهدین و خلق و بسیاری از جریان‌هایی که به بهانه عدالت و عدالت خواهی برخاستند، بعدها بر علیه حاکم و حکومت اسلامی تیغ و نیام برآوردند و در مقابل حکومت اسلامی قرار گرفتند.

جریان عدالت خواهی باید مراقب باشد. آن‌ها باید از ویژگی که تفکر و گفتمان انقلاب اسلامی برخودار است را در خود پیدا کند و در عین حفظ گفتمان انقلاب اسلامی به دنبال گسترش گفتمان عدالت و عدالت خواهی بر اساس گفتمان امام، رهبری و مؤلفه‌های دینی باشد.

رسا ـ عدالت خواهی در اندیشه و منش امامین انقلاب چه حدود و ثغوری دارد؟ آیا فردی تحت عنوان عدالت خواهی می‌تواند با صرف تهمت زدن، بردن آبرو و هتک حیثیت دیگران پیش برود یا باید بر اساس مطالب مستند و مستدل در مجامع ذی صلاح به طلب عدالت بپردازد؟

سؤال بسیار مهمی است. کارها، کتاب‌ها و مقالات بسیار خوبی درباره اندیشه و مفهوم عدالت در گفتمان امام و رهبری نوشته شده است. حضرت امام(ره) عبارت قشنگی را درباره مفهوم عدالت به کار می‌برد. تأکید امام بر مفهوم عدالت در آثار امام خمینی که در صحیفه امام خمینی مشاهده می‌شود. امام خمینی جامعه را موضوع عدالت می‌داند. فقه و قانون نیز موضوع عدالت هستند و تحقق عدالت نیز منوط به تشکیل حاکمیت و حکومت اسلامی است.

تشکیل حکومت نیز برای تحقق عدالت است. ظلم ستیزی، نفی حکومت‌های جائر، ضرورت عدالت اجتماعی، شاخصه‌های عدالت، مبارزه با بی‌عدالتی‌ها، عدالت برای رفع فقر و ایجاد رفاه برای همه، ساده زیستی مسؤولان نظام، عدالت از وظایف پیامبران، ائمه و زمام داران اسلامی، عدالت اجتماعی برای توزیع ثروت و قدرت و مانند اینها بخشی از اندیشه‌های امام درباره مفهوم متعالی عدالت است.

رهبر معظم انقلاب نیز عبارات بسیاری را در آثار و اندیشه‌های خود به کار برده‌اند. ایشان عدالت را اساس کار حیات طیبه جامعه انسانی می‌داند. عدالت استمرار راه انبیاء است. ضرورت تحقق عدالت، عدالت محوری، عدالت اجتماعی و اقتصادی، عدالت همه جانبه در همه عرصه‌ها، عدالت به‌عنوان ارکانی برای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و لزوم رعایت عدالت در بخش‌های مختلف بخش‌هایی از اندیشه رهبر معظم انقلاب برای بحث عدالت، عدالت خواهی و عدالت طلبی است.

عدالت خواهی و عدالت طلبی با پرخاشگری، بردن آبروی دیگران و ... تحقق پیدا نمی‌کند. عدالت خود یک مفهوم متعالی است که باید این مفهوم متعالی را شناخت و دانست که کجا و چگونه باید یک بحث را مطرح کرد. چگونه باید مطالبه کرد؟ مطالبات باید بر اساس تفکر، اندیشه و معارف دینی و مذهبی اسلامی و تشیع باشد. اگر گفتمان عدالت، عدالت طلبی و عدالت خواهی بر اساس گفتمان امامت و ولایت نباشد، ره به جایی نخواهد برد و گرفتار انحطاط‌ها و انحراف خواهد شد.

متأسفانه دیدیم که جریان‌های بسیاری تحت عنوان عدالت و عدالت خواهی بر آمدند و در جرگه انحراف و جریان انحرافی قرار گرفتند که سر به ناکجا آبادها گذاشتند. جالب این است که برخی گروه‌های افراطی جریان عدالت طلبی به جایی رسیدند که بر علیه حاکمیت و حکومت اسلامی برخاستند. آن‌ها اصلاً از کشور خارج شدند و به اردوگاه دشمن پناهنده شدند. جوانانی بودند که به هر دلیل عاطفی و احساسی مفهوم عدالت را به دست گرفتند و بعدها به تعبیر رهبر معظم انقلاب گرفتار استحاله شدند و این مفهوم متعالی را در جای دیگری خرج کردند و با دشمن مخرج مشترک پیدا کردند که نتوانستند بر سفره انقلاب اسلامی بنشینند و با انقلاب، نظام، امام و رهبری و شهدا همراهی کنند.

رسا ـ آیا برخی از حرکت‌هایی که امروز چه حتی جریان اصلاحات، اصولگرا و جریان انحراف و چه جریان‌های شبه انقلابی تحت عنوان عدالت خواهی انجام می‌شود، به دنبال پیاده سازی مفهوم عدالت هستند؟

سؤال سختی را پرسیدید و من می‌خواهم به تجربه این گروه‌ها در دهه‌های شصت و هفتاد مراجعه کنند. کسانی که دورانی علم مبارزه با فقر، فساد و تبعیض را برعهده داشتند. رسانه و روزنامه را در اختیار داشتند، جریان چپ، راست، اصلاح طلب یا انقلابی بودند. کسانی که رسانه در اختیارشان بود امروز در کجا قرار دارند؟ آن‌ها امروز در مقابل انقلاب، نظام، امام و رهبری ایستاده‌اند.

عدالت خواهی و عدالت طلبی بدون امامت و ولایت ره به جایی نخواهد برد. کسانی که از عدالت و عدالت خواهی سخن می‌گویند، میزان نزدیکی این افراد با امام و رهبری جامعه و گفتمان امام و رهبری جامعه کجاست؟ اگر قرابت و نزدیکی داشتند، طبیعتاً ما این گفتمان را خواهیم پذیرفت؛ اما اگر با گفتمان و اندیشه‌های امام و رهبری و نهضت انقلاب اسلامی سازگاری نداشتند، به تعبیر رهبر معظم انقلاب مخرج مشترک با دشمن پیدا می‌کنند.

معنا و مفهوم ندارد کسی که به دنبال عدالت خواهی و عدالت طلبی باشد؛ اما سخنان و صحبت‌های او از صدای آمریکا، بی بی سی، ایران اینترنشنال و سایر رسانه‌های دشمن سر در بیاورد. معنایی ندارد که شما به بهانه عدالت و عدالت خواهی، گرفتار عدالت خواری شوید. تحصن کنید، به وزارت کشور نامه بدهید که ما می‌خواهیم بر علیه فلان مقام مسؤول یا فلان تصمیمی که نظام اتخاذ کرده، راهپیمایی کنیم. اینکه با شورای نگهبان و نهادهای رسمی و قانونی درگیر شوند. طبیعی است که این جریان، جریان انحرافی می‌شود. حال می‌خواهد چپ باشد، راست باشد، اصولگرا باشد یا هر جریان دیگری باشد.

خلاصه کلام این است که انقلابی‌گری با تندروی، افراط و تفریط معنا پیدا نمی‌کند. چنان که عدالت طلبی و عدالت خواهی نیز با افراط و تفریط معنا پیدا نخواهد کرد. جریان عدالت خواهی و عدالت طلبی جریان اصیلی است. نباید اجازه داد تا دیگران بر این جریان سوار شوند و مدیریت آن را به افراط و تفریط بکشانند. مهم‌تر از همه نیز مفهوم و مبانی فکری و نظری عدالت را بشناسند و بدانند که در کجا باید سخن گفت و در کجا باید سکوت کرد. این خود مشکلی است که برخی جریان‌ها ممکن است به بهانه عدالت خواهی در جامعه مطرح کنند.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات