ایدئولوژی انقلاب دشمنان را متحیر کرده است/ استعمارگران با سیاست های فرهنگی در کشورها نفوذ می کنند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، حجت الاسلام محمد صادق امینی، استاد حوزه علمیه و امام جمعه مسجد سلیمان، معتقد است یکی از اثرات انقلاب اسلامی ایران، خیزش های اسلامی است که در کشورهای مسلمان رخ داده است. وی مهمترین عهصری را که سبب شد این انقلاب در جهان سایه افکند، ایدئولوژی آن می داند و معتقد است مهمترین عنصر این ایدئولوژی، ولایت است.

در ادامه گفت و گوی رسا را با این استاد حوزه علمیه خوزستان، می خوانید:

رسا ـ نقش روحانیت در راه اندازی قیام های مردم علیه حکومت پهلوی چه بود؟

پیامبر در سخنی می فرماید که « العلماء أمناء الرسول » یا « علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل» و ائمه اطهار هم می فرمایند که « در دوران غیبت که دسترسی به امام معصوم نیست به سوی علما، فقها و کارشناسان دین بروید»؛ از این رو مردم متدین و بزرگواری که به نبوت و امامت اعتقاد داشتند، در برهه های گوناگون و در مشکلات فرهنگی، قضایی و اجتماعی به علما مراجعه می‌کردند، لذا ما هرگاه به جنبش های فرهنگی و اجتماعی نگاه می کنیم، نقش علما و روحانیت را برجسته و واضح می بینیم که جنبش تنباکو به رهبری میرزای شیرازی و جنبشی که در تهران بر علیه انگلیس رخ داد از نمونه های بارز آن است.

اما پس از دوره های متمادی مبارزه امت ایران علیه حکومت شاهنشاهی، مردی به میدان آمد که خورشید در چهره اش نمایان بود و فریاد او، ندای رسای ملت ایران علیه رژیم منحوس پهلوی بود و مردم نیز با همان تجربه تاریخی و باورهای دیرینه دینی که داشتند به این مرد الهی لبیک گفته و بی درنگ به فرامین او که بر گرفته از آموزه های ناب اسلامی بود، لبیک گفتند.

پس از پیروزی انقلاب خوشبختانه امام خمینی(ره) به خوبی توانست مردم را هدایت و نظام اسلامی را رو به جلو هدایت کند تا آن که رهبری مردم پس از رحلت جانسوز بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران بر عهده مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای قرار گرفت.

هم اکنون 22 سال از رهبری مقام معظم رهبری گذشته و مردم غیور نظام اسلامی تا کنون ملتزم به ولایت فقیه و گوش به فرمان سخنان و بیانات گهربار او هستند.

یکی از اثرات خوب انقلاب اسلامی ایران، خیزش های اسلامی است که در کشورهای سراسر جهان رخ داده و این مسأله متأثر از امام و علمای بزرگوار نظام اسلامی است.

رسا ـ ایدئولوژی، رهبری و مردم هر یک چه نقشی در پیروزی انقلاب نقش داشتند؟

یقینا ایدئولوژی نقش مهمی در پیروزی انقلاب داشت و ما در همین ایدئولوژی بود که آموختیم اساس و اصل ولایت است و سرمایه بزرگ ایران مردم هستند.

مردم ایران مردمی دیندار و نیک سرشت هستند، به همین جهت به شخصیتی همچون امام خمینی(ره) که برآمده از ایدئولوژی و قرآن و روایات بود اقتدا کرده و به سخنان و رهنمودهای او گوش جان سپردند.

امام خمینی نیز بر اساس همان آموزه ها، سرمایه اصلی را مردم دانسته و بر این اساس حرکت او همچون حرکت انبیاء و بر خلاف حرکات پارلمانی، چریکی و پارتیزانی شد. امام خمینی (ره) بر این عقیده بود که ما باید توده های عظیم مردم را متوجه مسایل و اقدام های نظام کنیم و سرنوشت حکومت را به دست مردم بسپاریم که ما این مسأله را در راهپیمایی عظیم 57 و در رأی گیری به جمهوری اسلامی مشاهده کردیم که چگونه بیش از 2/98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند.

در جنگ تحمیلی هم امام خمینی(ره) اداره جنگ را به مردم سپردند؛ و خوشبختانه مردم به راحتی اما با مشقت زیاد از عهده جنگ نابرابری که یک طرف ایران و طرف دیگر همه ابرقدرت‌های جهان بود، برآمدند.

رسا ـ رهبری حکومت در دوران انقلاب بر عهده امام بود یا این که سایر علما و مراجع در هدایت و رهبری مردم نقش داشتند؟

از آنجا که جامعه ایرانی، یک جامعه با پیوندهای قوی مذهبی است، نگاه و توجه مردم به اندیشه و باور و فتوای روحانیت و مراجع، بسیار کلیدی، سرنوشت ساز و تعیین کننده بود. این انگیزه ها و اعتقادات مذهبی، مردم را به این ضرورت لایتغیر، گره می زد که رعایت دستورات مراجع روحانی از واجبات دینی است که خیر دنیا و سعادت آخرت را در بردارد؛ در نتیجه در پیروی و اجرای اوامر و باورهای روحانیون هرگز اهمال نمی کردند و همین باعث می شد که روحانیت به عنوان بازوی اصلی، نهضت اسلامی را پشتیبانی کند.

سخنرانی های پرشور روحانیون بر فراز منابر و در دل مساجد که در این مقطع تاریخی به کانون هم اندیشی مردم مبارز تبدیل شده بود، در برانگیختن مردم و جهت دهی به آنان بسیار موثر بود. این سخنرانی ها به اضافه حضور روحانیون در بدنه رهبری، از جمله راه ها و شیوه های بیدار کردن مردم و هماهنگی شان در واکنش جمعی و انقلابی بود.

این رهبری و این نقش آفرینی اجتماعی و سیاسی، پدیده تازه ای نبود و ریشه ای قوی در دل تاریخ کهن سال این سرزمین داشت؛ اما واقعیت این است که پیشینه مبارزاتی پررنگ مراجع و نقش مدیریتی آنها در رهبری جنبش ها و قیام های مردمی به اوج خود رسیده بود؛ از این رو روحانیت و مراجع در هدایت و رهبری مردم نقش بسزایی داشتند.

رسا ـ وجه مشترک دوران انقلاب (جنگ نظامی) با این دوره (جنگ نرم فرهنگی) چیست؟

اگر بخواهیم از دیدگاه دشمن شناسی بررسی کنیم باید بیان کنم که هدف دشمن تنها از بین بردن انقلاب اسلامی است و لذا وجه مشترک آن تنها در شیوه ها و روش ها است؛ دشمنان در برهه ای از طریق جنگ سخت نظامی وارد جنگ شدند، در برهه ای دیگر از طریق محاصره نظامی و حال که می بینند همه حربه های آنان بی فایده بوده، متوسل به جنگ نرم فرهنگی شده اند؛ چرا که قتل عام این جنگ بی سر و صدا است و به راحتی می توان در بدنه جامعه با استفاده از این روش نفوذ کرد.

امروزه با توجه به رشد فکری و آگاهی عمومی ملت‏های جهان، نفوذ و سلطه و به ‏دست آوردن مستعمرات از راه لشکرکشی‏های نظامی، به آسانی امکان‏پذیر نیست و در صورت اجرا هزینه‏های زیادی را بر مهاجمان تحمیل می‏کند؛ از این رو بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر داده‏اند. این کشورها معمولاً اجرای مقاصد خود را با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، ترویج زبان، انجمن‏های خیریه، ترویج بهداشت، سوادآموزی و به عبارت دیگر به نام سیاست‏های فرهنگی و فرهنگ‏پذیری انجام می‏دهند.

هرچند نمی‏توان این عناوین را از نظر نوع‏دوستی و انسانیت مورد تردید قرار داد، ولی تاریخچه ‏این روابط و خدمات نشان داده است که این برنامه‏ریزی‏های دقیق، در جهت رشد و بالندگی فرهنگ این کشورها نبوده، بلکه زمینه‏ اسارت کامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ‏آنان را فراهم ساخته است.

بدین ترتیب، استعمارگران، اکنون به این نتیجه رسیده‏اند که بهترین راه نفوذ در سایر کشورها، نفوذ در فرهنگ آنان و استحاله‏ درونی آن است.

آنان می‏خواهند ارزش‏های مورد پسند خود را ارزش‏های مترقی جلوه دهند و جایگزین معیارهای بومی و فطری ملت‏ها سازند و از این طریق، بدون هیچ دغدغه‏ای، به آینده‏ منافع خود در این کشورها مطمئن باشند. این جمع‏بندی، به ویژه در دهه‏های اخیر، مبنای فعالیت‏های سازمان‏یافته‏ گسترده‏ای قرار گرفته که غرب آنها را ترویج معیارهای تمدن، رشد و توسعه معرفی می‏کند؛ اما در فرهنگ ملت‏ها، از این اقدامات با تعابیر مختلفی یاد می‏شود که مفهوم مشترک آنها در تعبیر هجوم فرهنگی نهفته است.

خب در کل وجه مشترک دوران انقلاب با این دوران، استمرار توطئه‌های دشمنان و سخت تر شدن جنگ چندین ساله آنان با نظام اسلامی است.

رسا ـ در پایان بفرمایید که نقش روحانیت در آن برهه سخت تر بود یا در این برهه؟

به طور طبیعی وقتی جنگ سخت تر شود، شیوه مقابله با آن هم سخت تر می شود، اما روحانیت باید در این پیکار عظیم فکری، فرهنگی و اعتقادی تلاش های جدی و مستمری انجام دهد تا همانند دوران هشت سال جنگ تحمیلی بر دشمنان غلبه کرده و بتوانند توطئه های آنان را از بین برند.

بدون تردید بدون حضور روحانیت عالم، آگاه و مردم دوست، نظام نخواهد توانست بر دسیسه های دشمنان غلبه کرده و آنها را از بین برد؛ از این رو وظیفه روحانی در این برهه مضاعف تر از سال های گذشته بوده و آنان باید به عنوان علمداران مبارزه با تهاجم و هجمه فرهنگی به وظایف دینی و شرعی خود عمل کنند.

اما نکته آخر این که ما هم اکنون در برهه ای حساس از تاریخ قرار گرفته ایم، به طوری که دشمن همه توان خود را به کار گرفته تا بتواند مردم را از نظام اسلامی جدا کند و برای اجرایی کردن این مسأله کلیه امپراتوری های عظیم رسانه ای خود را بسیج کرده تا مردم را از انقلاب دلسرد و نا امید کند؛ نمونه بارز این تلاش ها را در انتخابات اخیر مجلس شاهد بودیم.

و در پایان نیز باید بیان کنم که روحانیت فعال و همیشه در صحنه ایران باید در این عرصه نیز همچون سایر عرصه های انقلاب به وظایف شرعی و قانونی خود که همان مبارزه با تهاجم فرهنگی و از بین بردن توطئه های دشمنان است، عمل کند و انشاءالله امیدواریم که مردم وفادار ایران همچنان که در این انتخابات حضور پرشور و گسترده ای داشتند، در تمامی عرصه ها حضور داشته و به دشمنان قسم خورده نظام اسلامی نشان دهد که همواره حامی ارزش های والای انقلاب اسلامی بوده و اجازه نمی دهند که دشمنان به اهداف و خواسته های شیطانی خود دست یابند.
/9465/گ403/ر