با امام خمینی حکومت اسلامی را در جهان پیاده میکنیم
به گزارش خبرگزاری رسا، شیوه شهادت، صادقانهترین و غیرتمندانهترین شیوه دینداری است. در فهم این نکته ماندهام که شهیدان تنها با یک قدم می رسند و من با این همه قدمهای شکسته هنوز حرکت را نفهمیده، پای در گِل نهادهام. به آنها که کاری نکردهاند و شتابان میآیند که در آیند باید گفت که: «تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟!» اما کار شهدا به بیرون رفتن، دست دگران را گرفتن و آنان را به درون در آوردن بود. سخن در وصف آلالهای سرخ از تبار فداییان قافله سالار عشق است که ملکوتیان دو عالم را مبهوت خویش نمود.
در یکی از روزهای زیبا و گرم تابستان 1337 فرزندی از تبار دلاورمردان مازندرانی در طبیعت هماره سبز آن سرزمین در روستای «اجارستاق» در خانوادهای کشاورز و مذهبی چشم به جهان گشود تا در آیندهای نه چندان دور جزء حماسه سازان مکتب اسلام باشد. شهید اردشیر اجارستاقی ایمان و عشق به امامان معصوم (علیهم السلام) را نخستین بار در چهره زحمتکش پدر دید. دوران خوش کودکی را در حال و هوای روستا تحت حمایت والدینی پاک سپری کرد و راهی مدرسه شد.
زندگی همراه با درد فقر
سالهای ابتدایی را همراه محرومیت و درد فقر با موفقیت به پایان رسانید. در هجرتی که خانوادهاش به ساری داشتند، همراه آنها به مرکز استان رفت. پس از پایان دوران ابتدایی جذبه دلربای خورشید مهدوی شامل حال او شد و شهید اجارستاقی با اندیشهای برگرفته از معرفت عاشقانه به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) راهی حوزه علمیه شد تا با سربازی آن حضرت، خود را به کمال انسانی و رضوان الهی نزدیکتر کند. تحصیلات حوزوی را در مدرسه مسجد مصطفی خان ساری آغاز نمود. پس از گذشت دو سال برای ادامه تحصیل به جوار کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در شهر مقدس قم رفت و تا پایان مقطع سطح دروس حوزوی با موفقیت ادامه داد.
سرباز ولایت
یکی از دوستان شهید نقل میکند: «زمانی که اولین بار عکس حضرت امام(رحمه الله علیه) را برایم آورد، چون من چیزی از امام نشنیده بودم از او پرسیدم: این عکس کیست و برای چه آوردهای؟ گفت: «این عکس امام و رهبر مسلمانان جهان است که به امید خداوند متعال میخواهیم انقلاب کنیم و حکومت اسلامی را در جهان پیاده نماییم.» ما با سخنان و راهنماییهای او بود که در تظاهرات و راهپیماییها شرکت میکردیم.»
فعالیتهای تبلیغی شهید اجارستاقی
شهید اجارستاقی در آگاهی دادن و بسیج تودههای مردم بر ضد رژیم ستمشاهی پهلوی نقش فعالی داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به مشهد مقدس هجرت کرده و از سوی دفتر تبلیغات اسلامی جهت ارشاد و هدایت مردم به نقاط مختلف کشور اعزام شد.
با شروع جنگ تحمیلی به ندای «هل من ناصر» حسین (علیه السلام) لبیکی عاشقانه گفته، سوره هجرت و جهاد را خواند و قدم در وادی کربلای ایران نهاد تا به عهد و پیمان خود با مولایش مهدی (سلام الله علیه) وفاداری کند. سرانجام این روحانی دلسوز و سرباز عاشق امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در 9/12/1359 در منطقه «سرپل ذهاب» (غرب) شهادت را که بالاترین آرزویش بود، در آغوش کشید و میهمان مولا و معشوق خود، حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) گردید. پیکر مطهرش پس از تشییع با شکوه مردم حزبالله در گلستان شهدای اجارستاق به خاک سپرده شد./914/د101/ن