قائلین به مساله وحدت در همین مساله وحدت ندارند
یکی از جریاناتی که در چند دهه اخیر در دنیای اسلام مورد توجه قرار گرفته است، مساله وحدت بین مسلمانان است که بزرگانی از میان علمای شیعه همچون آیتالله بروجردی و امام راحل(ره) تلاش بسیاری در این جهت به عمل آوردند و سازمانها و نهادهایی برای آن تشکیل شد. اما به خاطر حساسیت موضوع نگرانیهایی را به همراه داشته و دارد.
با وجود تاثیرات روشن این مقوله باید گفت که پیشرفت خوبی در این زمینه صورت نگرفته است. برای تبیین این مساله و راههای رسیدن به نتیجه مطلوب در بحث وحدت و تقریب مذاهب، در گفتوگویی با حجتالاسلام محمد محسن مروجی طبسی، کارشناس فرق و مذاهب اسلامی و نویسنده چندین کتاب و مقاله به بررسی این مساله پرداختیم.
رسا ـ عدهای از علما و مسئولان مدتی است که بحث تقریب بین مذاهب را دنبال میکنند لکن دیدگاه یکسانی در آنها دیده نمی شود. برای رفع این اشکال چه نظری را باید دنبال کرد؟
در اصل و ضرورت وحدت بین مسلمین احدی نمیتواند تردید داشته باشد، چرا که امری بدیهی است. اما به دلیل وجود قرائتهای مختلف از وحدت، متاسفانه کسانی که خودشان قائل به مساله وحدت میباشند در همین مساله، وحدت ندارند و به همین خاطر هرگاه که نام از وحدت بین مسلمین برده می شود، قبل از اینکه این واژه دشمن را بترساند، خودیها را میترساند که ما عقاید خود را چه کنیم.
با این وجود در بحث وحدت دیدگاه رهبر معظم انقلاب و مراجع عظام تقلید اولویت دارد که باید دیدگاه آنها را تبیین کرده و به صورت یک منشور در بیاوریم و همین منشور به عنوان فصل الخطاب قرار بگیرد که با مشکلات بعدی مواجه نشویم.
برخی از مجامعی که متکفل مباحث تقریب هستند یک نگاه کاملا انحرافی، از نگاهی که مقام معظم رهبری و مراجع دارند را دنبال می کنند که در نهایت استحاله مذهبی را در پی خواهد داشت.
رسا ـ آیا مصادیقی برای این نوع نگاه استحاله گرا دارید؟
مثلا بحث وحدت را مطرح می کنند و به بهانه همین وحدت میگویند بحث شهادت حضرت زهرا(س) را مطرح نکنید. یعنی در قدم اول میگویند نسبت به مسائل اختلافی سکوت باید کرده و تاکید بر مشترکات داشت و این اولین قدم برای استحاله مذهبی خودمان میتواند باشد. چون وقتی در مباحث اختلافی سکوت اختیار کنیم، با توجه به اینکه قوام یک مذهب وابسته به آموزههای آن مذهب است، بعد از گذشت یک نسل، آن غیرت مذهبی تقلیل پیدا میکند. زیرا نسل جدید آن اطلاعات تاثیرگذار، که همان مباحث اختلافی است را ندارند.
در قدم دوم هم تلاش میکنند که به نحوی آن مسائل اختلافی را زیر سؤال ببرند، به طور مثال برخی از افرادی که مباحث تقریب را دنبال می کنند، برای حفظ وحدت قائل به سکوت در مباحث اختلافی هستند. برخی دیگر اساسا شهادت حضرت زهرا(س) را به طور مثال زیر سؤال میبرند و یا بیعت امام علی(ع) با خلفا را مطرح می کنند که امام علی (ع) با آنها بیعت کردند و مشروعیت برای خلفا میسازند. پس در نتیجه کسی نگوید که خلفا یا شیخین غاصب بودند و یا نماز خواندن امام علی(ع) پشت سر خلفاء را مطرح می کنند، که همه این مطالب جای بحث دارد، و اساسا ثابت نیست، یعنی میخواهند برای اثبات یک مسأله ضروری و یقینی به نام وحدت از یک سری مباحث ظنی، شکّی و یا وهمی استفاده کنند.
همه این امور از کارهای خطرسازی میباشند که هم رهبر انقلاب و هم مراجع عظام تقلید نسبت به آنها حساس هستند و باید نسبت به آن هوشیار بود.
برای اثبات سخن اشاره می کنم به مجالس ایام فاطمیه(س) در بیت رهبر انقلاب، که تا چند سال گذشته فقط یک شب برگزار میشد، اما در چند سال اخیر پنج شب مراسم ایام فاطمیه(س) در بیت معظم له برگزار میشود تا افرادی که دنبال نگاه تفریطی از تقریب هستند، آگاه شوند که مقصود ایشان از وحدت این نوع نگاه نیست.
رسا ـ در موضوع وحدت چه اصولی را باید دنبال کرد؟
در بحث وحدت چند فاکتور وجود دارد. یکی از آنها این است که ما به دنبال وحدت اعتقادی نیستیم؛ یعنی بنا نداریم سنی را شیعه، یا شیعه را سنی کنیم و یا یک خودزنی مذهبی ایجاد کنیم که شیعه بیاید، کلنگ به دست بگیرد و عقاید خودمان را زیر سوال ببرد. مثل زیر سؤال بردن زیارت جامعه کبیره، دعای توسل، زیارت عاشورا و حدیث کساء. البته این مباحث اینچنین نیستند که بتوان به راحتی آنها را زیر سؤال برد.
رسا ـ اگر به دنبال وحدت اعتقادی نیستیم، پس چه وحدتی مد نظر است؟
ما به دنبال وحدت اعتقادی نیستیم بلکه به دنبال یک وحدت اخلاقی هستیم. یعنی به دنبال یک زندگی مسالمت آمیز در یک جامعه اسلامی هستیم. به طوری که اگر شیعه، سنی را دید با او به عنوان یک برادر دینی رفتار کند. نه اینکه تصور کند که او یکی از خلفای سه گانه است، که در صدر اسلام کارهای خاصی را انجام داده است. همچنین بالعکس، وقتی یک سنی، شیعه را میبیند مخالف خودش را تحمل کند و او را به عنوان یک برادر دینی که عقاید خاص خودش را دارد ببیند و به خاطر لعن برخی از صحابه، آن شیعه را مورد دشنام و بیاحترامی قرار ندهد. پس آن نگاهی که در وحدت وجود دارد، یک وحدت عملی است و به دنبال یک زندگی سالم، همراه با اخوت دینی هستیم.
حال یک بُعد آن نسبت به دشمنان خارجی است، چون برخی تصور میکنند که حالا ما وحدت پیدا کردیم و دشمنان مشترک دنیای اسلام را هم از بین بردیم. پس از آن چه میشود؟ باید به جان یکدیگر بیافتیم؟
زیرا این نگاه یک حالت موقت را نشان می دهد. در حالی که اینطور نمیباشد و وحدت یک مساله دائمی است و دارای ثبات میباشد، یعنی حتی اگر دشمنان خارجی هم نباشند، باید وحدت وجود داشته باشد و بین یکدیگر نگاه احترام آمیز بر قرار باشد و مال و جان و عرض یکدیگر را محترم بدانند. پس در بحث وحدت، این قرائت باید مد نظر بوده و مورد تاکید قرار بگیرد. یعنی آموزههای اخلاقی به پیروان دو مذهب تأکید شود، تا یکدیگر را تحمل کنند و ادبیات گستاخانه و توهینآمیز نسبت به هم به کار نبرند.
نکته بعدی در بحث وحدت، به رسمیت شناختن اختلافات مذهبی است، زیرا نمی توان اختلافات مذهبی یکدیگر را پاک یا کم رنگ کرده و زیر سوال ببریم، اما علیرغم وجود اختلافات مذهبی باید به دنبال این باشیم که این اختلافات مضّر نباشد، نه اینکه صورت مساله را پاک کرده و یا مسائل اختلافی را مسکوت بگذاریم.
اگر این نکات پیاده شود، به وحدت پایدار که هدف صحیح و اساسی است میرسیم. در غیر این صورت روال به همین منوال فعلی خواهد بود، و هر چه ما با این نگاه فعلی بخواهیم حرکت کنیم، مثل این میماند که مخالف جریان رودخانه عمل میکنیم، که هیچکدام از اهل سنت و تشیع تابع نخواهند بود.
کسی که مطرح کننده بحث وحدت است، حداقل برد سخن او این است که خودیها حرف او را بخرند. وقتی که با وضع فعلی، نظر نخبگان شیعه جلب نشده، معلوم میشود که طرح ناموفقی بوده است و دغدغههای رهبر انقلاب و مراجع را تامین نکرده است.
نکته آخر در رسیدن به وحدت پایدار این است که ما باید برای گفتوگوهای علمی در مباحث اختلافی مذاهب اسلامی یک فضایی را قرار دهیم. به طوری که در یک فضای سالم و آرام دو طرف برای گفتوگو حاضر شوند.
نمیتوان به طور کلی مباحث اختلافی را زیر سئوال برد و یا مسکوت گذاشت. خصوصا بین شیعه و سنی که در بسیاری از مباحث اعتقادی دارای تضاد هستند. زیرا نمیشود اینها را کتمان و یا پاک کرد، یا بگوییم فعلا سکوت کنیم تا اسرائیل را از بین ببریم و بعد مورد بررسی قرار دهیم.
باید این راه حلهای موقت را که همانند مسکِّنی عمل میکنند را کنار بگذاریم، زیرا ممکن است بعد از مدتی اتفاقات ناگوارتر رخ دهد. لذا یک سری شاخص می تواند ما را در ایجاد یک وحدت پایدار کمک کند که عبارتند از: اخلاق مداری، به رسمیت شناختن اختلافات مذهبی و کنترل صحیح اختلافات مذهبی. اگر این سه شاخص رعایت شوند، میتوان به وحدت پایدار رسید. در این صورت، نه شیعیان از واژه وحدت هراسی دارند و نه اهل سنت. زیرا این واژه، در میان برخی شیعیان و برخی از اهل سنت نگرانی ایجاد کرده است.
رسا ـ مصادیقی که نشان دهنده این رویکرد اشتباه است را معرفی کنید؟
مثل بحث وهابیت که بزرگترین مشکل عالم اسلام بوده و بزرگترین مانع تحقق انسجام و وحدت اسلامی میباشد. زیرا آنچه را که وهابیت دنبال میکند، این است که مسائل اختلافی بین شیعه و سنی را به صورت غیر طبیعی مطرح کند، مسائل اختلافی بین شیعه و سنی اگر به صورت طبیعی مطرح شود نه تنها مضر نیست بلکه مفید هم هست. اما وهابیت، به عنوان مصداق عینی، در غالب چند شبکه ماهوارهای به زبان فارسی در تلاش برای زیر سؤال بردن عقاید شیعه میباشند و به صورت غیر طبیعی و تحریک احساسات و دور از عقلانیت به مسائل اختلافی بین شیعه و اهل سنت دامن میزنند، که واکنشهای منفی را به دنبال خواهد داشت. به طور مثال شبکه اهلبیت که توسط آقای "الله یاری" از نیویورک مدیریت میشود با الفاظ تند و تحریک احساسات به مقابله با این قشر وهابیت رفته است. البته وهابیت همین را میخواهند که در این بازار هر کس اظهار نظری کند، تا اختلافات به صورت غیر طبیعی نمود پیدا کند.
اختلافات سلیقهای، فرهنگی، عقیدتی و فکری ضرورری است و نمیتوان آن را انکار کرد. اما کنترل آن بسیار حائز اهمیت است.
رسا ـ کنترل صحیح جریان وحدت چگونه ممکن است؟
در ابتدا باید یک اطمینان بخشی به پیروان مذهب شیعه صورت گیرد که در صدد از بین بردن عقاید شیعه نیستیم. بلکه در صدد دفاع و تحکیم عقاید شیعه میباشیم. سپس دیدگاههای مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید را برای رسیدن به وحدت پایدار مد نظر قرار دهیم.
اگر بتوان پیروان مذهب شیعه را نسبت به این بحث متقاعد و توجیه کرد اهم کار در کنترل صحیح جریان وحدت صورت گرفته است. زیرا ترسی از آن وجود دارد که شیعه بخواهد از عقائد خود عقب نشینی کند. این دغدغه اصلی مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید میباشد و برخی در تلاش هستند که به یک اسلام بلامذاهب یا القای مذاهب یا ادغام مذاهب برسند، که امری خطرناک میباشد.
اما در قدم بعدی نمایندگانی از طرف رهبر انقلاب، مراجع، علما و نخبگان حوزه باید جمع شوند و یک منشور کامل و جامع راتدوین کنند.
متاسفانه در چند دهه اخیر، مساله وحدت فقط به صورت رسمی و سیاسی دنبال میشد، لذا عملا این طرح شکست خورد. امروزه همه سازمانهایی که متکفل مساله وحدت بودهاند، عملاً تعطیل شدهاند. مثل سازمان کنفرانس اسلامی، مجمع تقریب و دارالتقریب. البته نباید زحمات آنها را زیر سوال برد، اما ما به نتیجه توجه میکنیم که باعث ایجاد بدبینی به آنها در هر دو مذهب شیعه و اهل سنت شده است.
لذا پیشنهاد این است که این موضوع از طریق بدنه و سنتیهای حوزه پیگیری شود و یک منشور با لحاظ کامل نکاتی که امام(ره)، مقام معظم رهبری و کسانی که داعیه تقریب داشتند، مثل سید جمال الدین اسد آبادی، مرحوم آقا تقی قمی، آیت الله العظمی بروجردی جمع آوری شده و به صورت یک منشور در آورده و بر اساس آن منشور عمل شود. به نظر میرسد که اگر این کارها انجام شود میتوان به کنترل صحیح جریان تقریب دست یافت.
402/925/ر