رحیمپور؛ طلبهای که لباس روحانیت نمیپوشد
خبرگزاری رسا ـ شرکت در جلسات روشنفکری انقلابی مذهبی و فعالیت در قالب پخش اعلامیه و راه اندازی راهپیمایی، طلبه شدن، حضور مستقیم در جنگ و نوشتن مقالات شخصیتی انقلابی از رحیمپور جوان پرورش داد.
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از هفتهنامه 9دی، اینکه بالاخره کلاف سردرگم و پیچیده مشکلات فرهنگی نظام کی حل میشود و راهش چیست، خدا میداند. دغدغهای که ذهن خیلی از فعالان این عرصه را به خود مشغول کرده و همیشه به دنبال راه حل و کارهای تاثیرگذار میگردند و نهایتا هم اگر مقایسهای بین موفقیت افرادی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و دکتر شریعتی در آن برهوت امکانات با حال خودمان کنیم منصفانه باید بپرسیم، ما چه میکنیم؟ به هرحال راز موفقیت آنها هرچه بوده نمونههای بارز و فعلا قابل دسترسی هستند که میتوان از آنها الگو گرفت و حتی به اندازه یک گام بهره برد.
در فاصله میان آنروزها تا امروز حسن رحیمپور در محیطی که جمع روشنفکری دانشگاهی و حوزوی و محیط فعالیتهای انقلابی بود به دنیا آمده و پدرش حیدر رحیمپور از مبارزان معروف قبل از انقلاب مشهد و مادرش فاطمه فکور نیز مبارزی همپای پدر بود. پدر علاوه بر محوریت در مبارزات انقلابی مثل نهضت ملی شدن صنعت نفت، بسیاری حرکتهای تبلیغی- مذهبی را نیز نمایندگی میکرد. اوج این جریانها شکل دهی کانون نشر حقایق اسلامی با همراهی محمد تقی شریعتی بود که بسیاری از جلسات روشنفکران مذهبی انقلابی مثل مطهری و شریعتی و خامنهای را به محفل خود کشانده بود.
شرکت در جلسات روشنفکری انقلابی مذهبی و فعالیت در قالب پخش اعلامیه و راه اندازی راهپیمایی، طلبه شدن، حضور مستقیم در جنگ و نوشتن مقالات شخصیتی انقلابی از رحیمپور جوان پرورش داد؛ به هرحال تاثیر رشد در این فضاست که منجر به بیان مسلط ویژگیهای شخصیتی و اجتماعی بزرگان انقلاب در امور فرهنگی متناسب با این زمان گردیده است. اما علاوه بر دغدغههای فرهنگی، حسن رحیمپور در حوزههای نظری هم مطرح و صاحب بیان است، از طرفی تسلط به متون دینی و نگاهی نو با پشتوانهای از نظریه پردازان انقلاب اسلامی دارد و از سویی هم به نقد و بررسی نظریات فلسفی علوم غربی با نگاه تولید و کشف نظریات اسلامی در حوزه علوم انسانی میپردازد؛ که نکته برجسته در این حوزه اخیر موفقیت وی در تفهیم اینگونه مسائل برای طبقه غیر نخبگانی جامعه است.
یکی از مهمترین فعالیتهای نظری این چهره علاقمند به نظریهپردازی در حوزه انقلاب اسلامی عضویت در هیئت ازریابی علمی و فرهنگی و مدیر مسئولی و سردبیری نشریه کتاب نقد با محوریت نقد نظرات نحلههای مختلف فکری داخل و خارج کشور و در مواردی مثل سکولاریسم، عدالت، آزادی و…. بود که به پاسخ پرسش ها برای مخاطب خاص میپرداخت. در واقع کتاب نقد پاتوق بسیاری از متفکرین جبهه انقلاب در اوج حملات به اصول بنیادین انقلابی بود.
از دیگر فعالیتهای نظری رحیمپور مشهدی میتوان به انتشار کتابها و مقالات متعددی در زمینه مباحث دینی و ایدئولوژی انقلاب اسلامی از جمله کتب حسین(ع) عقل سرخ، علی(ع) و شهر بی آرمان، مهدی(ع) ده انقلاب در یک انقلاب، محمد(ص) پیامبری برای همیشه و مقالات دین در حاشیه و دین در صحنه؟!، پارادوکسیکالیته روشنفکری دینی، مؤلفه های اصلاحات دینی و نقد آراء مخالف، جامعه دینی و نسبت آن با حکومت دینی، عرف و مصلحت در ترازوی حکومت اسلامی اشاره کرد. همچنین بعدازظهر جمعه ها هم شبکه یک با پخش سخنرانیهای داخلی و خارجی ازغدی با دانشجویان، کارکنان ادارات مختلف و استادان و دیگر اقشار جامعه در برنامه طرحی برای فردا، مخاطبان ثابتی را پای تلویزیون نشانده است که این نوع از فعالیت رحیمپور در مقایسه با مناظرات و کرسیهای آزاد اندیشی از وضوح پررنگتری برخوردار است.
اما دور از انتظار نیست که پسر حاج حیدر و خانم فکور حتی در صحنههای علنی مبارزه و نیاز جهان اسلام مثل بحران بوسنی نیز حاضر شده باشد و جایی برود که دیگر خبری از تئوری پردازی صرف نباشد. گذشته از این سوابق دو اتفاق در دو سال اخیر از حسن رحیمپور رسانهای شد که قابل توجه بود، یکی خبر تلاش برای ترورش در سال 90، که به گفته خودش برای بار سوم در یک سال و نیم اخیر بوده است و دیگری استعفایش از عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که گرچه با توجه به ابقایش در سال بعد پذیرفته نشد، اما امید است پیوندی با این خاطره داشته باشد: "یک سری مسئولین عالی رتبه نظام جمع شده بودند، چندین بار طرح های جدی برای حل مشکلات معرفتی و فرهنگی داد، کسی توجه نکرد. بعد که دید نشسته اند میخواهند یک سری کار روتین انجام دهند. بیتوجه به مقام و جایگاه آنها ـ که به جای پیگیری حرف رهبری میخواستند کار روتین کنند ـ بلند شده بود، گفته بود بشینید لاطائلات بگویید. در را کوبیده بود به هم و رفته بود بیرون!/971/پ203/ع
ارسال نظرات