نقش انبیاء در پیشرفت تمدن و فرهنگ

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه« نقش انبیاء در پیشرفت تمدن و فرهنگ » پژوهشی از«حجتالاسلام مصطفی زحمتکش» به بررسی نقش انبیاء در پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری میپردازد.
بر اساس این گزارش، نویسنده در پایان نامه « نقش انبیاء در پیشرفت تمدن و فرهنگ » به بررسی نقش انبیاء در تمام شؤون زندگی بشری اعم از اجتماعی سیاسی و فرهنگی و نقش آنان در پیشرفت تمدن و فرهنگ پرداخته است.
چکیده
موضوع تحقیق نقش پیامبران الهی در فرهنگ و تمدن جامعه بشری بوده که با بیان یک مقدمه و پنج فصل تنظیم و تدوین شده است که اولین فصل به بیان مفاهیم و کلیات و اینکه هیچ تمدنی بدون فرهنگ پدید نمیآید.و فرهنگها هم به نوبه خود وامدار دین بودهاند. و تاریخ نشان داده است. که انبیاء فرهنگ و تمدن بشر را گام به گام به جلو بردهاند.
فصل دوم به بیان مهمترین عوامل پیدایی تمدن، و شاخصههای تمدن که عبارتند از علم، قانون، اخلاق، امنیت، دولت، عمران و آبادی، آداب و رسوم اجتماعی و هنر پرداخته و فصل سوم به احیاء علم و دانش توسط انبیاء، و اینکه انبیاء نخستین، علم آموز بشر بوده و حتی نخستین کسانی بودهاند، که به نوشتن پرداخته و با تشویق و تاکید آنها زمینه رشد و تربیت و تعلیم بشریت را فراهم نمودهاند.
و انبیاء توانستند با تربیت انسانهای صالح و دانشمندان و محققان به طور مستقیم و غیرمستقیم از قبیل:ارسطو، افلاطون، بوعلی، ابوریحان، فارابی و غیره اشاره کرد. چراغ راه پیشرفت و ترقی، علوم باشند و به قول قرآن کریم (و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون)چیزهایی به بشریت آموختهاند که اصلاً و ابداً قادر به آموختن آن نبودهاند (بقره آیه 151) و اصلاً زیر بنای استدلالهای انبیاء عقل بوده و هدف ارسال رسولان و بعثت آنها تکمیل عقل بشر بوده که خمیر مایه اصلی پیدایی تمدنها است.
احیاء ساختار حقوقی بشر از جهت آوردن قانون، تشکیل حکومت و کرسی قضاوت، ارتقاء فرهنگ ناب دینی همراه با علوم اجتماعی برای جلو گیری از هرجومرج و فاصلههای طبقاتی و پایه گذاری نظام حقوقی جامع بر اساس کرامت انسان (و لقد کرمنا بنی آدم)( اسراء آیه 70) بنیان گذار آزادی معنوی (درونی) و بیرونی همراه با بیان احکام اخلاقی جهت جلوگیری از تخلفات قانونی و مقررات اجتماعی از عوامل بسیار مهم برای پیدایش تمدنها و مانع سقوط و انحطاط تمدنها بوده است.
احیاء ارزشهای اخلاقی در چارچوب فضایل اخلاقی مثل احساس مسؤولیت نسبت به خدا، خلق خود و طبیعت و پرورش ایمانی درونی به مبدأ و معاد و غیره، جهت جلوگیری از اضطراب و ترس سرخوردگی و پوچ گرایی و ایجاد روح تعاون و وحدت جهت آبادانی دنیا و پرهیز از تفرقه و اختلاف و عدوات که ریشه همه عقبماندگیها است، از آموزههای فرهنگی انبیاء بوده است.
نتیجه گیری
تدوین این رساله با یک سؤال اساسی که نقش انبیاء در پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری چیست شروع شده به خاطر آنکه متأسفانه بسیاری از کسانی که در تاریخ و تمدن کتاب نوشتند به این مقوله اساسی که انبیاء در همه ابعاد زندگی بشری نقش داشته غفلت نمودهاند از جمله نتایج این غفلت سبب روی آوری بشر به سکولاریزه شدن نهادهای اجتماعی و جدایی دین از عرصه سیاست منجر شده است.
لذا در فصل اول بعد از بیان مفاهیم و کلیات به ارتباط بین تمدن و فرهنگ و دین پرداخته و نتیجهای که گرفته این بوده که هیچ تمدنی بدون پیش زمینه فرهنگی پدید نمیآید و فرهنگها هم به نوبه خود وامدار دین هستند و تاریخ ادیان و بعثتها نشان دادهاند که انبیاء فرهنگ و تمدن را گام به گام به جلو بردهاند دلیلش هم آن است خاورمیانه که انبیاء بیشتری در خود داشته مهد تمدنها بوده است.
در فصل دوم عوامل پیدایی تمدن که عبارتند از عامل انسانی و فرهنگ و دین و عوامل مادی و طبیعی اشاره شد و شاخصههای اصلی تمدن که علم، اخلاق، قانون، امنیت، دولت، آداب و رسوم اجتماعی، و عمران آبادی و هنر است بیان شد اما به طور مختصر نقش انبیاء در هر یک از این شاخصهها هم بیان شده است.
در فصل سوم به بررسی نقش بسیار مهم انبیاء در احیاء علوم و دانش پرداخته که اگر علم و دانشی چراغ روی بشریت گشوده شد و هر تمدنی وامدار علم و دانش بوده و خواهند بود از زحمات انبیاء بوده که بشر به این سلاح علم مجهز شده است به عنوان نمونه اولین پیامبر بشریت حضرت آدم (ع) با سلاح علم به زمین هبوط کرد چنانچه در قرآن(و علم آدم الاسماء کلها ) آمده است.
در سوره (بقره آیه 31) و آنچه طبق تفاسیر آمده است خداوند جمیع مایحتاج فرزندان آدم و همه حقایق و اسرار و حکم و آنچه متعلق به عمارت دنیا بوده است را به حضرت آدم آموخت و او را برای بشریت به ارمغان آورد و در آیه دیگر قرآن کریم میفرماید (و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون)( بقره آیه 151) یعنی انبیاء عظام چیزهایی را به بشریت آموختهاند که بشر اصلاً و ابداً قادر به آموختن آن نبوده.
سپس نقش انبیاء به عنوان نخستین معلمان انسانها در تعلیم و تربیت، در تهذیب نفس و علم آموزی در تعقل و خرد ورزی و در آگاهی بخشیدن جامعه از رهانیدن بشر از جهل غیر قابل انکار بوده تا جایی که در قرآن کریم هدف ارسال رسل را همین امور تام برده تا انسانها در راه رشد و تکامل خود گام بردارند و از نادانی جهل و تقلیدهای کورکورانه و فرهنگهای نادرست و آداب نا صحیح به دانایی و رشد و تعالی برسند و لذا انبیاء چه به طور مستقیم و یا به طور غیر مستقیم با پیشرفت علوم و تکنولوژی و ترقی نقش داشته حتی با تربیت شاگردانی چون فارابی و بوعلی، ارسطو و افلاطون و غیره چشمههای جوشان علم و معرفت را به روی بشر گشودند.
در فصل چهارم به نقش انبیاء در احیاء ساختار حقوقی پرداخته و اینکه هیچ تمدنی بدون قانون شکل نخواهد گرفت نقش آنها را در آوردن قوانین جامع چه فردی و چه اجتماعی جهت جلو گیری از بی نظمی و هرج و مرج در تشکیل حکومت در آن جایی که مقدور میشد و یا ارائه الگوی مناسب جهت سیاست گذاریها کلان یا مبارزات آنها جهت نشر عدالت اجتماعی و حفظ ارزشهای انسانی جهت نابودی ستم گران و طاغوتها و انسانهای فاسد و باز کردن غلها و زنجیرهای اسارت از قبیل خرافه پرستی و بت پرستی جهت رساندن بشریت به آزادی درونی و بیرونی بوده و از اقدامات مهم انبیاء بوده و در پیشرفت علم و تمدن فرهنگ نقش کلیدی داشته است. جای بسی تأسف بوده اینکه جنگیدن انبیاء با طاغوتها و فساد و تخریبها و تباهی بوده تا جوامع به راحتی به راه رشد و ترقی حرکت کنند اما این همه اقدامات نادیده انگاشته شده است.
در فصل پنجم نقش انبیاء را در احیاء ارزشهای اخلاقی بیان نموده و این انبیاء بودهاند که با احیاء حس مسؤولیت پذیری انسان نسبت به خود و خدا و خلق و طبیعت توانستهاند بشر را آن گونه تربیت کنند که به هیچ وجه وقتش را جهت آبادانی دنیا هدر ندهد و از هیچ کوششی در راه رساندن خود و هم نوعش به رفاه و خوشی کوتاهی نکند.
انبیاء با دمیدن روح ایمان به جامعه، همان باوری که انسان به مبدأ و معاد و حساب پیدا میکند توانستن چنان امیدی به انسانها بدهند و انسانها را از چنگال ترس و اضطراب و نگرانی و تشویق خاطر نجات بدهند تا انسانها هیچگاه ناامیدانه به سوی پوچی و هرزهگی و بیهدفی زندگیشان را تباه نکنند.
انبیاء با ایجاد وحدت و تعاون که یک ارزش اخلاقی است در محوریت توحید توانستند عواملی که باعث از بین بردن تمدنها است مثل عداوت و تفرقه و کینه را از بین ببرند و زمینه را جهت صلح و امنیت و آرامش فراهم آورند تا جایی که قرآن میفرماید (انما المؤمنون اخوه حجرات)( آیه 10) و انبیاء با آموزههای اخلاقی فراوانی که به طور کل برای بشریت داشتهاند تا مقداری توانستهاند در جوامع نفوذ کنند ارزشهای حقیقی را جایگزین همه عواملی که تمدنها را نابود میکنند قرار بدهند و جلوی سقوط و انحطاط تمدنها را بگیرند.
متأسفانه اگر امروز بشریت در سراشیبی سقوط افتاده است و ارزشهای انسانی و اخلاقی هیچ جایگاهی در زندگیاش ندارد به خاطر آن است که از انبیاء و آموزههایش فاصله گرفتهاند و ما شاهد آن هستیم بشر با حس سود جویی و منفعت طلبی روی به ساختن بمبهای اتمی و سلاح کشتار جمعی بیاورد و خودش بنیانهای تمدن چندین هزار ساله زحمات انبیاء و دلسوزان را به باد فنا قرار دهد.
لذا انسانها در هر زمانی نیازمند به آموزههای اخلاقی انبیاء بوده چرا که رفتارهای انسانها در همه زمانها بر حسب فطرت ثابت بوده و هیچگاه کهنه نخواهد شد لذا این آموزههای انبیاء هم کهنه نخواهد شد این آموزهها سبب ایمان، وحدت و تلاش بیشتر همراه با آرامش و آسایش و صلح و صفا محبت و دوری از خود محوری و خود خواهی و خود برتر بینی و عداوت و دشمنی خواهد شد که همه این عوامل در ساختن آبادانی و رفاه و ترقی و پیشرفت تکنولوژی در هر زمانی کار ساز خواهند بود.
شایان ذکر است پایان نامه پایان نامه « نقش انبیاء در پیشرفت تمدن و فرهنگ » به نگارش «حجتالاسلام مصطفی زحمتکش» و با راهنمایی «حجتالاسلام محمد هادی غروی» و مشاوره « اسماعیل خداداد » برای اخذ مدرک سطح سه حوزه علمیه قم در سال 1390دفاع شده است.
علاقهمندان به مطالعه این پایاننامه میتوانند به کتابخانه آیتالله حائری در «مدرسه عالی فیضیه» مراجعه کنند./905/پ201/ن