عشق و محبت به اهل بیت(ع)، نقطه مشترک مراسمهای ایران و عراق است
اسم کاملش باسم اسماعیل محمد علی است و کنیهاش ابومحمد. با اینکه سالهای پیش در ایران بوده و مدیحه سرایی را از همینجا آغاز کرد، اما پس از 22 سال دوری بار دیگر به این کشور آمده و در استان ولایتمدار خوزستان در جشنهای دهه ولایت به مدیح سرایی پرداخت. آمدن به خوزستان با دعوت حضرت آیت الله موسوی جزایری، آنقدر مردم خوزستان را خوشحال کرد که میتوان به نوشتن نامهها، ابراز ارادت در مراسمها و نصب پلاکاردهای اشعار در وصف وی، درخیابانها اشاره کرد.
درباره کار مداحی با او به گفتوگو نشستیم.
مداحی را در چه سنی شروع کردید و اولین استاد شما چه کسی بود؟
در دوران کودکی به فوتبال و مداحی اهل بیت(ع) علاقه بسیاری داشتم و این دو مقوله را در ذهنم پرورش میدادم که کدام یک را انتخاب کنم. در دوران تحصیل عضو گروه سرود مدرسه در کربلا بودم که در آن گروه به علت داشتن صدایی شیوا و رسا از شاگردان نمونه در خواندن سرود بودم. بین مداحی و فوتبال تردید داشتم اما به یاری خداوند متعال مداحی و خدمت به اهل بیت(ع) را انتخاب کردم.
اولین استادم و نخستین کسی که مرا در ابتدای راه تشویق می کرد و در حقیقت استعداد نهفته مرا کشف کرد، مادر بزرگم بود که نه تنها مرا در این راه تشویق میکرد بلکه جهت خرید کتاب شعرای اهل بیت(ع) به من پول میداد.
نخستین باری که به ایران سفر کردید کی و چگونه بود؟
با وجود ظلم وستم رژیم بعثی در کشور عراق به همراه خانواده به جمهوری اسلامی ایران و شهر اصفهان مهاجرت کردیم و در این شهر به مدت 5 سال ابتدا به قرائت قرآن پرداختم اما به علت این که در قرآن خواندن صدای خوبی نداشتم و برعکس در خواندن قصیده در مدح اهل بیت(ع) صدای شیوایی داشتم، کار مداحی را آغاز کردم.
با توجه به این که اشعار مورد استفاده شما هم از نظر محتوایی و هم از نظر آهنگین بودن از غنای بالایی برخوردار هستند، آیا آنها را خود میسرایید؟
من استعداد نوشتن شعر را ندارم و بیشتر سرودهایم از شاعر بزرگوار «جابر الکاظمی» است و بخاطر اینکه این مرد جلیل القدر هم به زبان عربی فصیح و هم به زبان عربی محلی در نگارش شعر تبحر دارد که این مسأله باعث شده خواندن آنها برای من ساده و دلنشین باشند؛ چرا که بیشتر شاعران در نوشتن این دو فن قوی نیستند و معمولا در یکی از این دو زمینه تبحر لازم را ندارند. اما جابر الکاظمی این استعداد را دارد که در هر دو فن شعر بسراید.
قبل از جابرالکاظمی با شاعران دیگری از قبیل شاعر «فتح الله کربلائی(ره)» هم کار کردهام و از طریق دیوانهای کاظم منظوم شعرهای مورد نظر را نُتبرداری کرده و از نوارهای ضبط شده «حمزه الصغیر» قصیدههای او را مینوشتم.
استعداد من درست کردن ریتم و آهنگ برای قصیده در مدح اهل بیت(ع) است و این کار برای من خیلی اهمیت دارد.
برنامههایی که تا کنون در خوزستان اجرا کردهاید همراه با ملا جلیل بوده است، آیا رقابتی بین شما و ملاجلیل وجود دارد؟
در زمان قدیم میان من و استاد بزرگوارم ملاجلیل یک رقابت تگاتنگ بود اما در برهه کنونی نه؛ چرا که ملاجلیل در این حرفه 42 سال قدمت دارد و من 32 سال، پس او با سابقه تر از من است. من استاد ملاجلیل را یک مداح نمونه و بلند مرتبه میبینم که علاقهمندان و دوستداران زیادی دارد.
در زمینه آموزش به دوستداران این عرصه چه اقداماتی انجام داده اید؟
در کشور کویت چند نفر را در خواندن و مداحی تعلیم دادهام. چند نفر از آنها مداحی را خوب یاد گرفتند اما مدرسهای برای آموزش مداحی ندارم. برنامهای طراحی کردم که قصیده با ریتم و آهنگ به گونهای تنظیم شود که شعر به شکل صحیح خوانده شود. به علاقهمندان وعده میدهم که در آینده مداحان نمونهای وارده عرصه جهانی شوند که از ملا باسم هم بهتر باشند.
استقبال مردم خوزستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
با اینکه من برای سومین بار به اهواز آمدهام اما شب اول این مراسم واقعا مرا حیرت زده کرد. محبان اهل بیت(ع) در خوزستان اشتیاقشان را به این خاندان ثابت کردند؛ من هم هرچه دارم از برکت دوستداران ومحبان اهل بیت(ع) است.
مردم خوزستان به واقع حب به اهل بیت(ع) را به جهانیان ثابت کردهاند. لازم است بنده از حضور مردم عاشق و ولایتمدار خوزستان تشکر کنم. این حضور برای من خاطرهای بیاد ماندنی است که هرگز از ذهنم فراموش نمیشود.
به نظر شما چه قرابتی بین این برنامهها در خوزستان و عراق وجود دارد؟
مراسمهای برگزار شده در خوزستان و دیگر شهرهای ایران با مراسمهای کشور عراق یک پیوند دوست داشتن به اهل بیت(ع) را ترسیم میکنند، به گونهای که وقتی در خوزستان برنامه اجرا میکردم، گمان کردم در عراق هستم و هرگز احساس غربت نکردم.
فرقه ضاله وهابیت سعی میکند از این برنامهها ضعفی گرفته و علیه شیعیان از آنها استفاده کند، نظر شما در این خصوص چیست؟
این افراد که با شبکههای ماهوارهای خود تشیع و مداحان اهل بیت(ع) را مورد هدف قرار دادهاند، افراد بیماری هستند که درمان آنها فقط آتش جهنم است؛ چرا که آنها از اسلام دور هستند وفقط با کلمه «لا اله الله محمد رسول الله» خود را قانع میکنند. آنها واقعا به «لااله الا الله» اعتقاد ندارند چرا که اگر داشتند این اعمال ننگین و خارج از اسلام و دین را انجام نمیدادند. در واقع تاریخ و گذشته فرقه ضاله وهابیت کسانی بودند که مخالف پیامبر(ص) و اهل بیتش بودند.
آنها از این حضور مردمی در اعیاد و ایام عاشورای حسینی(ع) خوزستان ناراحت وخشمگین هستند؛ لذا از این جهت نسبت به این استان توجه زیادی دارند که مردم را از مذهب و عقیده دینی، منحرف کنند. اما مردم خوزستان با حضور در حسینیهها، مساجد و مراسمهای دینی و مذهبی پایبندی خود را به خط ولایت و امامت نشان دادهاند. همچنین با وجود امام جمعههای برجسته در این استان یقینا این مردم به برنامههای شیطانی وهابیت توجه نمیکنند زیرا این مردم داری فرهنگ بسیار بالایی بوده، به مذهب خود و قوانین کشورشان پایبندند، تاریخ اسلام را میدانند و پیشینه شوم وهابیت را خوب میشناسند.
من درحق شاعران اهل بیت(ع) خوزستان کوتاهی کردهام که با آنها دیدار نکرده و از آنها استفاده مفید نبردهام؛ انشا الله در آینده میخواهم یک سفر اختصاص دهم به دیدار شاعران خوزستانی تا از شعرهای پر محتوا و زیبای آنها استفاده کرده و در زمینه مداحی با ایشان همکاری کنم./9456/403/ر