نادیده گرفتن آیات قرآن از سوی وهابیت
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، محمد انصاری، کارشناس شبکه وهابی وصال حق گفت : شیعه میگوید اصحاب رسول خدا(ص) در روز غدیر خم و دیگر ایام، نسبت به ولایت و وصایت حضرت علی بن ابی طالب(ع) و اطاعت از ایشان تضمین های لازم را به نبی خدا داده اند، لکن عده زیادی از آنان بر این پیمان نماندند و از ولایت مرتد شدند، این در حالی است که یک آیه دلیل بر ارتداد اصحاب وجود ندارد.
انصاری در حالی این ادعا را طرح می کند که آیات زیادی در مورد ارتداد بعضی اصحاب بعد از پیامبر اکرم(ص) وجود دارد.
باید دانست همان گونه که در قرآن کریم آیاتی در تعریف صحابه پیامبر(ص) نازل شده، آیات فراوانی هم در مذمّت و نکوهش آنان می توان یافت لکن در این جا عده ای فقط به آیاتی که در مورد اصحاب راستین و مدح آنان نازل شده چنگ زده و با تغافل از آیات مذمّت اصحاب، جمیع اطرافیان و اصحاب پیامبر(ص) را در دسته افراد ممدوح وارد کرده و بدین ترتیب تمام اعمال و کردار همه اصحابی را که البته خود از آنان راضی هستند و محبّت آنان در دلشان رسوخ کرده، توجیه و مذمت آنان را ممنوع کرده اند به علاوه این که مسلماً و یقیناً در بین اصحاب پیامبر اکرم(ص) افراد منافقی نیز وجود داشته اند که تمام فرق اسلامی بر اساس آیات قرآن به آن معتقدند.
در این راستا می توان به آیات زیر اشاره کرد:
«توبه، 38» : «ای کسانی که ایمان آوردید شما را چه شده که چون برای جهاد در راه خدا امر شوید به خاک زمین دل بستهاید آیا راضی به زندگانی دنیا عوض حیات ابدی آخرت شدهاید».
«توبه، 39» : «بدانید که اگر در راه دین خدا برای جهاد بیرون نشوید خدا شما را به عذابی دردناک معذب خواهد کرد و قومی دیگر برای جهاد به جای شما برمی گمارد».
«توبه،42» : «ای رسول اگر این مردم را برای منفعت آنی و فوری و سفر کوتاه تفریحی دعوت کنی البته تو را پیروی خواهند کرد لیکن از سفری که مشقتی دارد میپرهیزند و به زودی به خدا سوگند میخورند که اگر توانایی داشتیم همانا برای سفر آماده میشدیم اینان خود را به دست هلاکت میسپارند و خدا میداند که آن ها به حقیقت دروغ میگویند».
«توبه،48»: همچنین این آیه از سوره مبارکه «توبه،50» میگوید: «اگر نیکى به تو رسد آنان را بدحال مىسازد و اگر پیشامد ناگوارى به تو رسد مىگویند ما پیش از این تصمیم خود را گرفتهایم و شادمان روى بر مىتابند».
«توبه،56» : «و آنها دائم به خدا قسم یاد می کنند که ما هم به راستی از شما مؤمنانیم و حال آنکه باطناً از شما و هم عقیده شما نیستند و لیکن این قوم میترسند».
«احزاب، 13 و 14 و 15» : «و در آن وقت طایفهای از آن منافقین گفتند ای یثربیان دیگر شما را در مدینه جای ماندن نیست باز گردید و در آن حال گروهی از آن ها برای رفتن از پیغمبر اجازه خواسته و می گفتند خانه های ما دیوار و حفاظی ندارد در صورتی که دروغ می گفتند و مقصودشان جز فرار از جنگ نبود و اگر دشمنان دین از اطراف به شهر و خانه هایشان از پی غارت هجوم آورند سپس از آن ها تقاضای بازگشت به کفر و شرک کنند آن ها برای آن، جز اندکی، درنگ نمی کنند و آن ها با خدا عهد محکم بسته بودند که به جنگ پشت نکند و خلق بر عهد خدا مسؤول خواهند بود».
البته این ها موارد کمی از انبوه آیاتی است که در مذمّت عده ای از اصحاب رسول اکرم(ص) در قرآن کریم آمده است.
مضمون این آیات این است که در بین اصحاب پیامبر(ص) افرادی دنیا دوست و دنیا طلب و کسانی که نسبت به جهاد در کنار پیامبر(ص) بی رغبت و کاهل بوده اند وجود داشته و همچنین در بین آنان افراد دروغ گو و مستحق عذاب خداوند و فتنه گر نیز بوده اند.
گروهی دیگر بوده اند که از شادی پیامبر(ص) غمناک و از غصه آن حضرت دلشاد شده و همواره با کلمات و افعال خویش اسباب اذیت پیامبر(ص) را فراهم می کرده اند، با بی ادبی با حضرتش تکلم می کردند و در بین این اصحاب افرادی فاسق نیز بوده اندو عده ای از آن هابه خاطر اینکه به رسول خدا(ص) ایمان آورده اند بر او منت می گذاشتند.
طبق تصریح آیه کریمه سوره «منافقون /4»، در بین اصحاب پیامبر(ص) منافقینی به چشم می خوردند که چهره و گفتار آنان، آن قدر فریبنده بوده، که حتی فرد اول عالم امکان یعنی نبی الله الاعظم(ص) نیز ممکن بود به آنان از این جهت مایل شود و اگر خداوند آن ها را به پیامبر خویش معرفی نمی کرد او نیز فریب آن ها را میخورد و این سخن پروردگار در سوره مبارکه «توبه/101» است که به او فرمود: «از اعرابی که در اطراف شما هستند منافقانی بوده که بر این نفاق بعضی از اهل مدینه نیز خو گرفته اند ای رسول تو آنان را نمی شناسی، ما آنان را می شناسیم».
حال چگونه است که عده ای ادعا می کنند که تمام اصحاب پیامبر(ص) انسانهای صالحی بودهاند؟
با وجود چنین آیات و اوصافی که درباره برخی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) به ما رسیده است آیا می توان تنها به آیاتی که مدح اصحاب وارد شده تمسک کرد و همه اطرافیان و اصحاب رسول خدا(ص) را شامل آیات مدح کرده و همه آنان را انسان هایی وارسته بدانیم؟
نکته مهمی که باید در آن دقت لازم کرد این است که مدح ها و تعریف های موجود در آیات درباره همه اصحاب صدق نمیکند بلکه مربوط به اصحاب راستین، مؤمن و با اخلاص رسول خدا(ص) است و برای کسب فضیلت تنها صِرف صحابی بودن اکتفا نمی کند و شرط لازم شمول آیات، تبعیت و اطاعت و پیروی از رسول اکرم(ص) است.
فرقه ضاله وهابیت در باب تبرئه بعضی از اصحاب از اعمال شنیع و ناپسندی که مرتکب شده اند عمدتا به صحابی بودن آنان تمسک کردهاند یعنی اینکه همه اصحاب را بندگان صالح و مخلص معرفی کرده در حالی که این با آیات قرآن کریم و سنّت رسول اکرم(ص) سازگار نیست زیرا که آن چه از این دو برمی آید وجود افراد منافق و ناسالمی است که در اصحاب رسول خدا(ص) رخنه کرده و تعدادشان نیز اندک نبوده است.
آنها صرفاً مصاحبت با نبی رحمت(ص) را کمال و فضیلت محسوب کرده و این فضیلت جعلی را دست مایه توجیه ظلم ها و ستم های عده ای از همین صحابه قرار داده اند و این در حالی است که خدای مهربان در آیه شریفه « 29 حجرات» صفات اصحاب برگزیده را بیان کرده که اولین آن همراهی حقیقی با آن حضرت است نه جسم شان صرفاً با جسم شریف پیامبر(ص) معیت داشته باشد.
در حقیقت مصاحبت و همراهی ظاهری که عموم اصحاب با رسول اکرم(ص) داشته اند فضیلتی محسوب نشده و آن چه که فضیلت است تقوی و عمل صالح است.
خداوند متعال در سوره«کهف، 37» انسان مؤمن و کافری را مثال می زند که با هم مصاحب هستند، و این بدین معناست که ممکن است فرد کافری صحابی انسان مؤمن و پاک دامن باشد، «قال له صاحبه و هو یحاوره اکفرت بالذی خلقک من تراب؛ یار او در مقام گفتگو و اندرز به او گفت«آیا به خدائی که نخست ازخاک آفریدت کافر شدی»
پس صِرف مصاحبت با رسول اکرم(ص) کمالی محسوب نمی شود.
در اینجا جالب است بدانیم که در روایات اهل سنت نیز احادیث معتبری یافت می شود که صراحتاً بر عدم عدالت عده زیادی از اصحاب پیامبر(ص) دلالت می کند.
پیامبر اکرم(ص)فرمودند: در بین اصحابم دوازده نفر منافق وجود دارد که هشت نفر آنان هرگز وارد بهشت نخواهند شد.
همان گونه که از حدیث مشخص می شود در بین اصحاب رسول خدا(ص) طبق فرمایش آن حضرت منافق پیشه گانی بوده اند که تعدادی از آنان هرگز وارد بهشت نمی شوند.
حال که چنین است آیا می توان تمام آنان را عادل دانست و همه را یارانی وفادار نامید؟ خوانندگان عزیز دقت بفرمایند که پیامبر(ص) فرمودهاند: در بین اصحابم منافقینی وجود دارند یعنی منافقینی را نیز داخل در کلمه اصحاب فرمودهاند، پس نمیتوان گفت که کلمه صحابی صرفاً بار مثبت به همراه دارد.
بخاری در«صحیح بخاری، کتاب الایمان باب 37 خوف المومن حدیث اول صفحه 34» از قول ابن ابی ملیکه نقل می کند که سی نفر از اصحاب پیامبر(ص) را درک کردم که همگی از این که منافق باشند می ترسیدند.
در آیات قرآن هم سخن از رضایت همیشگی خداوند به میان نیامده بلکه این رضایت به خاطر عملی از اعمال آنان بوده و به همین دلیل است که اگر کسی از کار گذشته اش که مایه رضایت خداوند بوده دست بکشد دچار غضب و سخط خداوند خواهد شد.
عده ای از اصحاب رسول اکرم(ص) به خاطر بیعت رضوان مفتخر به فضیلتی شدند که مضمون آن رضایت خداست.
این فضیلت بسیار بالاست، لکن اگر آنان پس از رحلت رسول خدا(ص) بیعتی که در غدیر با همان حضرت مبنی بر وصایت و خلافت حضرت ولی الله علی بن ابی طالب(ع) کردند را نقض کنند و زیر پا گذارده و بشکنند باز این آیه و این فضیلت برای ایشان باقی می ماند یا خیر؟
طبق آیات قرآن کریم اگر چنین جنایتی توسط این عده اصحاب صورت گرفته باشد دیگر این فضیلت برای این گروه باقی نمی ماند، در واقع این گروه اصحاب که دارای چنان فضیلتی بوده اند با این نکث بیعت، آن فضایل را نابود کرده و از بین برده اند.
بله اگر آنان پیروان واقعی رسول خدا(ص) باشند هرگز از دینی که خداوند از آن راضی است یعنی دین همراه با ولایت همان گونه که سوره مبارکه«نساء، 137» به آن اشاره دارد، خارج نگشته و مانند سلمان ها و اباذرها و مقدادها مایه افتخار جمیع ملّت اسلام خواهند بود./9161/خ