علمی که با بیاخلاقی و بیتعهدی همراه باشد، بزرگترین حجاب است
به گزارش خبرگزاری رسا، پس از سخنان مقام معظم رهبری درباره بررسی سبک زندگی، فعالان عرصه جنگ نرم لبیک گویان به ندای رهبری، سخنان ایشان را سرلوحه کار خود قرار داده و با برگزاری جلسات سخنرانی به توضیح سبک زندگی از دیدگاه اسلام پرداختهاند، متن زیر بخش نهم سخنان حجتالاسلام سید محمد انجوی نژاد در کانون رهپویان وصال شیراز درباره سبک زندگی است.
علم و آموزش و سبک زندگی
یکی از ملزومات زندگی راحت و زیبا، رعایت دستوراتی است که در دین آمده است، چراکه دین بر پایهی فطرت قرار داده شده است.
یکی از ملزومات دینی علم است و علم از دو جنبه مورد بحث قرار می گیرد.
جنبه اول - جنبهی روانی و روحی علم؛ بدین معنا که شخص وقتی علم را می آموزد، ممکن است هیچ سودی برایش نداشته باشد ولی ارتباطش با علم و پیشرفت علم قطع نمی شود.
مثلاًفردی 60 ساله که تمام کارهایش را کرده و بازنشسته شده به کلاس مکالمه عربی میرود اما هیچ استفاده ای هم از آن نمیکند، مهم نفس تعلیم است که عبادت محسوب میشود و برای شخص آرامش روحی به ارمغان میآورد.
یکی از دلایل افسردگی بیکاری سلولهای مغز است، یعنی اگر از آنها کار کشیده شود انسان افسرده نمی شود.
این شعر «زگهواره تا گور دانش بجوی» که معادل حدیث پیامبر (ص) است به اهمیت دانش اشاره دارد،ممکن است فرد هیچ وقت فرصت استفاده نداشته باشد اما هم به آرامش می رسد، هم عبادت کرده است.
ابوریحان در اواخر عمرش گفت : «بدانم و بمیرم یا ندانم و بمیرم ؟!» فرد با اینکه میداند میمیرد اما به علم خود اضافه میکند.
جنبه دوم - آموزش و علم کاربردی؛ انسان برای اینکه خوب زندگی کند نیاز دارد کاربرد قسمت های مختلف زندگیمانند کاربرد علم ارتباطات، استفاده از رسانه، علم مطالعه را باید آموزش ببیند،این آموزش ها در سبک زندگی و آرامش، بسیار مؤثر است.
برخی از علوم رسماً تجربی هستند، به این علوم باید با دیدگاه آموزشی نگاه کرد حتیبرای آموختن علم هم دانشی وجود دارد،آموزش علم هم خودش علمی است دارای چند فصل که، در این فصلها آموزش میدهد که چگونه علم را آموزش ببینید، چگونه مطالعه کنید، علم تند خوانی، فراگیری مطلب، روش تحقیق و نت برداری و ..
زمانی که شخص میخواهد دانشجو یا طلبه شود باید برای آموزش مطالعه کند؛ که بعضاً در مدارس ما تدریس میشود، خدا نکندکه شخص بعد از 15 سال مطالعه تازه بفهمد روش مطالعهاش اشتباه بوده و محفوظاتش بالا نرفته یعنی فقط وقتگذاشته و کتاب خوانده است.
در سبک زندگی علمی غربی دانش آموزان و دانشجویان چندین پیش نیاز را برای روش آموزش دیدنمیگذرانند؛ روش استفاده از فناوری اطلاعات روز،برای بالا بردن بهرهوری مطالعه یعنی مطالعه بیشتر در وقت کمتر، به یاد ماندن مطالب و ..
این آموزشها در جامعه ما دارای اشکال است، مقدار زمانی که معلمان و اساتید برای یادگیری روش تدریس وقت می گذارند مناسب نیست، یعنی برایشان اهمیت بالایی دارد.
پروفسور در نظر ما یعنی کسی که مراتب علمی را گذرانده است نه به این معنا که الزاماً میتواند خوب هم درس بدهد.
سیستم آموزشی یعنی سیستم انتقال علم از استاد به شاگرد، آموزش دهنده باید تمام معلومات انسانی، تجربی، ریاضی و دینی خود را انتقال دهد.
چقدر در ماه برای آموزش مطالعه و روش استفاده از کتاب و نگه داشتن این معلومات و نشر آن که زکات علم استوقت میگذاریم؟
آداب تعلیم و تعلم
اگر دانش آموز ببیند مربی او را تحقیر می کند و نسبت به او بی ادب است انگیزه فرا گیری علم را از دست میدهد، استاد و معلم و مربی باید با ادب باشد، حتی اگر خواهر یا برادر بزرگتر انسان باشد.
تحقیر در آموزش نباید باشد، در مقابل آداب دانش آموزان، دانشجویان و شاگردان بسیار مهمتر است.
بی ادبی و بی حرمتی دانش آموزان باعث می شود استادان و معلمان انگیزه درس دادن را از دست بدهند.
در بعضی دبیرستانها، کلاسها به مضحکه وتمسخر کشیده میشود! اعصاب معلم بعد از 4 سال تدریس ناراحت است و انگیزهای برای تدریس ندارد، این مسئلهایست که در سبک زندگی روی آن باید خیلی کار شود.
امام صادق (ع) می فرمایند : یکی از گناهان بزرگ بی احترامی به کسی است که به تو تعلیم می دهد.
اگر حفظ احترام استاد و رعایت ادب جاری باشد، کلاس در سکوت است و معلم با انگیزهی بالا درس میدهد و احترام هم طرفین سرجایش باقی میماند.
گاهی در دانشگاهها دیده میشود که 15 دقیقه قبل از پایان کلاس، دانشجویان جمله (استاد خسته نباشید) را به کار میبرند که این جمله بدترین نوع مضحکه و پایین آوردن ارزش استاد است.
بعد از این برخوردها است که استاد انگیزه خود را از دست میدهد و کیفیت تحصیل پایین میآید، در نتیجه شاگردان ناچار میشوند چند صد هزار تومان برای کلاسهای خارج از برنامه و فوق العاده هزینه کنند.
بعضی باید حتماً هزینه ای بپردازند تا بدانند که باید حرمت کلاس نگه داشته شود؟ در کالاسهای فوق برنامه این حرمت پول است که نگه داشته میشود نه حرمت کلاس و درس.
بی حرمتی و لاابالیگری در دانشگاه ها و دبیرستان ها بسیار زیاد است اما در ردههای پایینتر به دلیل ترس کمتر است و در بالاتر مثل دکترا هم طمعی است.
آموزش همراه با پرورش
امام (ره) به طلبه هایی که درس خارج می آموختند فرمودند«اگر کلاس اخلاق را نیایید راضی نیستم سر کلاس درس خارج بنشینید»
ایشان اعتقاد داشتند آموزش و پرورش دو بال است که باعث تعالی می شود و اگر یکی از این دو بال نباشد شخص به دور خودش میچرخد، بارها فرمودند «علمی که با بیاخلاقی و بیتعهدی همراه باشد، بزرگترین حجاب است».
به فرمودهی امام صادق (ع) « العلم هو الحجاب الاکبر»؛ علم بدون اخلاق بزرگترین حجاب است، یعنی فرد هم خودش جهنمی بار می آید و هم دیگران را جهنمی بار می آورد.
معاشرت و سبک زندگی
برای بررسی دقیق این یحث شما را به 10 جلسهای که درباره معاشرت صحبت کردیم ارجاع میدهم
پیامبر اکرم (ص) :«ای ابوذر همنشین صالح بهتر از تنهایی و انزوا است و تنهایی و انزوا بهتر از هم نشین غیر صالح است.»بحارالانوار ج 74 - ص 84.
در اینجا بحث وابستگی شدید و فطری بشر به یار و همنشین مطرح است که چگونه باید هدایت شود.
دو حالت دارد : همنشین تو صالح است؛ پس به رفاقت خود ادامه بده. حالت دوم : به شما می گویند این فردی را که برای دوستی انتخاب کردی دزد است! شما هیچگاه ارتباط برقرار نمی کنید، اما می گویند این فرد دین تو را می دزدد، آیا برایتان مهم است؟
پس کسی را انتخاب کن که دین و اخلاق تو را ندزدد.
«یوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا» (سوره فرقان آیه 27 تا 29)
و روزى را که آن کسى که از هدایت پیامبر بى بهره بوده و بر خود ستم کرده است، دست هاى خود را از پشیمانى به دندان مى گزد و مى گوید : اى کاش با رسول خدا راهى به سوى هدایت برگرفته بودم.
یَا وَیْلَتَىٰ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (28)
می گوید اى واى بر من! کاش فلانى را دوست خود نگرفته بودم.
لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا (29)
بى گمان او مرا از این قرآن که یادآور خداست، پس از آن که به من رسید، دور ساخت و به بیراهه کشانید. آرى شیطان انسانى را که به یارى او دل بسته است یارى نمى کند.
یکی از حسرت های آن دنیا این است که ای کاش همنشینی که انتخاب کردم همنشینی بود که در صراط مستقیم قرار داشت. و ای کاش فلانی را به عنوان حبیب انتخاب می کردم.
و خداوند می فرماید خودت راه خودت را انتخاب کردی، پس تقصیر را به دیگران محول نکن و نگو که دیگران من را غافل کردند، زیرا دوستانت را خودت انتخاب کردی و ادعای تو پذیرفته نیست، چون امکان انتخاب داشتی ولی دستور پیامبر را رعایت نکردی.
اگر دوست صالح داشتی نگهش دار، و اگر نداشتی تنها باش./995/پ203/ن