برخورد مناسبتی با مطالبات رهبر معظم انقلاب
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از بولتن نیوز، تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی. اینها عباراتی بودند که رهبر انقلاب از سالها پیش برای هوشیار کردن جامعه بکار بردند. هشدارهایی پیرامون خطری که تهدیدشان میکرد اما عدۀ قلیلی قادر به درک آن بودند. هرچقدر ایشان بیشتر به خطر پیش رو تأکید میکردند، ما بیشتر گوش نمیدادیم و خود را اسیر مدلهای توسعۀ سیاسی و اقتصادی کرده بودیم.
این پشت گوش اندازیها آنقدر ادامه پیدا کرد که بالاخره عفونت این زخم چرکین و زیرپوستی، در فتنۀ 88 بیرون زد و آفتاب آمد دلیل آفتاب. اما دریغا وقتی به عمق بیانات رهبر انقلاب و فاجعۀ پیش رو پی بردیم که به تعبیر ایشان وارد بحرانیترین مرز این وضعیت شدیم؛ یعنی جنگ نرم یا همان جنگ فرهنگی. و چقدر افسوس خوردیم بابت کارهای نکرده و فرصت از دست رفته.
گفتن اینکه در اوج دوران فتنه چه گذشت و چه دلایل زیربنایی سبب ساز این پدیدۀ شوم شد، تکرار مکررات است چون اکثر افراد دیدند و شنیدند آنچه روی داد و آنچه هنوز هم روی میدهد. اما به نظر میرسد در حال حاضر برای کمتر کسی جای تردید در این مسئله باقی مانده که علل بلند مدت و میان مدت تمامی این اغتشاشات و قدرتطلبیهایی که دیدیم، مباحث کلان فرهنگی و اخلاقی است.
به نظر میرسد کمتر کسی باشد که مثلاً در پشت پردۀ خودخواهیهای سران فتنه، سقوط اخلاق اسلامی در ضمیر وجود ایشان و در زیر اعتراضات اقشار مثلاً روشنفکر جامعه، تأثیر مشاهدۀ برنامههای شبکههای ماهوارهای و حضور مدام در عرصۀ شبکههای مضر اجتماعی و غیره را نبیند. به همین دلیل است که همواره از سوی بزرگان فرهنگ کشور، نسبت به رواج چنین پدیدههایی در جامعه اخطار داده میشد.
و البته در چنین فضایی بود که رهبر انقلاب باز به هشدار جامعه پرداخت و ورود به عرصههای کلان فرهنگی را برای نیروهای حزب اللهی ضروری دانست. از نشستهای ایشان گرفته با اصحاب هنر (شعرا و بازیگران صدا و سیما) تا بیانات ایشان در حوزۀ علمیۀ قم، همه و همه نشان دهندۀ دغدغههای همچنان تازه ایشان در این حوزه بوده و هست.
چند وقتی هم شاهد یکسری کارها بودیم، مثل بازاندیشی در علوم انسانی دانشگاهها و تشکیل کمیتهای برای زدودن مفاد درسی غربی از آن، راه افتادن بحث مناظرهها و کرسیهای آزاد اندیشی، انتقاد از برنامههای صدا و سیما و بیشتر شدن برنامههایی پیرامون امام و تاریخ انقلاب. چقدر مطلب گفته شد در مورد بازگشت به محتوای اسلامی-انقلابی و ضرورت بازخوانی تاریخ صدر اسلام و انقلاب و باز تولید مفاهیم اجتماعی اسلام منطبق بر زبان زمان و تولید آثار تصویری دینی و انقلابی و رویش قارچ گونه سایتهای خبری و اجتماعی برای بدیل سازی چنین فضاهایی که در اختیار دشمن قرار دارد و ضرورت نقد درون گفتمانی و غیره.
اما گویی فتنۀ 88 هم مناسبتی بود برای پر کردن برنامهها و صفحات و سمینارها. با گذشتن از این مناسبت طولانی، کمکم رنگ و بوی برنامههایی که برای باز تولید مفاهیم سیاسی- اجتماعی اسلام و انقلاب ایجاد شده بود، تغییر شکل داده و دیگر خبری از کرسیهای آزاداندیشی و تلاش برای ارتقای کیفی محتوای علوم انسانی به سمت معارف دینی نیست.
بعضی از سایتها و وبلاگهای بچه حزباللهیها از موضوعی که برایش ایجاد شدهاند منحرف شده و دچار کلیشه شدهاند و در کل دوباره دارد یادمان میرود که: «مسئلهى مهمى که در ذهن بنده همیشه هست - آن طور که فرمودند، در جلسه هم مطرح شده - و مورد دغدغهى افراد است، مسئلهى فرهنگ است؛ مهم است. مسئلهى فرهنگ از مسائل اقتصادى مهمتر است، از مسائل سیاسى مهمتر است. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری – 25/6/1389»
با مشاهدهی رویکرد فوق در نزد نیروهای انقلابی و حزباللهی این سؤال به ذهن خطور میکند که آیا توصیههای رهبر انقلاب در خصوص مسائل فرهنگی، تا این اندازه موقتی و گذرا بود؟ آیا ایشان تنها برای چند ماه بعد از آغاز فتنهی 88 پیشنهاد به بیشتر کردن و عمیقتر کردن چنین فعالیتهایی دادند؟ آیا خطر ضد ارزشهای فرهنگی که هر روز از طریق انواع رسانههای ماهوارهای و اینترنتی، بر سر مردم خراب میشوند زدوده شده که اینگونه به فرهنگ اسلامی و انقلابی بیتوجهی میشود؟
جواب سؤالات فوق را همهی ما میدانیم. اما افسوس که هنوز خطرات موجود در حوزهی فرهنگ را درک نکردهایم و خود را با چند کار کلیشهای قانع میکنیم. باور کنیم که اگر دچار غفلت و نسیان در این حوزه شویم، با دست خودمان زمینهساز فتنههای آینده خواهیم شد و این بار قطعاً مقصر اصلی، مایی هستیم که امروز داریم این موضوع مهم را به حاشیه میبریم. /9191/د101/ن