اخلاق در سبک زندگی اسلامی/بخش چهارم
حسد، آفت دین و نابود کننده ایمان است
خبرگزاری رسا - یکی از ویژگیها و صفاتی که مؤمن حقیقی واجد آن میباشد، دوری از حسد است. مؤمن، غبطه میخورد ولی حسادت نمیورزد؛ اما منافق، حسادت میکند و غبطه نمیخورد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از رذایل اخلاقی که جنبه درونی دارد و میتواند سرچشمه برخی از گناهان دیگر گردد، حسد میباشد؛ گناهی که در روایات به عنوان آفت دین و نابود کننده ایمان ذکر شده است.
معنای حسد
نام دیگر این صفت، رشک بردن میباشد و به معنای درخواست و آرزوی نابودی نعمتی، از دیگرى است. به عبارتی شخص حسود، چشمِ دیدنِ نعمت، مزیّت یا مقامی را برای دیگری ندارد. این ویژگی در واقع اعتراض به حکمت خدا هم میباشد که چرا خداوند چنین نعمتی را به دیگری عطا کرده است؟! در زشتی و خطرناک بودن حسادت همین بس که خداوند در قرآن کریم میفرماید: «قُلْ اَعوذُ بِرَبّ الفَلَق... وَ مِنْ شَرِّ حاسدٍ اذا حَسَدَ؛ بگو پناه میبرم به پروردگار فلق... و از شر حسود، وقتی که حسادت میورزد». سوره فلق/ آیه 5
این آیه نشان میدهد که حسود تا چه اندازه خطرناک است که از شرّ او باید به خدا پناه برد!
بدترین نوع حسد این است که شخصی فقط دوست داشته باشد که فلان نعمت و خصوصیت از دیگری سلب شود، بدون اینکه خودش خواستار آن نعمت باشد و اصولاً از این ناراحت است که چرا فلان شخص، چنین نعمت یا مقامی را دارد؟!
نوع دیگر این است که خواستار نابودی نعمت است و دوست دارد خودش به جای آن شخص، آن نعمت را داشته باشد!
نقش مخرّب حسد
حسادت از جمله اموری است که میتواند زمینه ساز مسایلی مثل غیبت، تهمت، قطع رحم، کینهتوزی و حتی قتل و جنایت شود. اساساً بعضی اوقات، ریشه این امور، همین حسادت میباشد.
اولین قتلی که در بنی آدم رخ داد، ریشهاش همین موضوع بود که قابیل به برادرش هابیل حسادت کرد و در نهایت او را کشت. از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «ریشههاى کفر سه چیز است: حرص و تکبر و حسد؛ اما حرص در داستان آدم علیه السّلام است، زمانى که از خوردن آن درخت نهى شد و حرص، او را برانگیخت که از آن بخورد؛ تکبر در داستان شیطان است که چون مأمور به سجده آدم شد، سرپیچى کرد و اما حسد در داستان دو پسر آدم(هابیل و قابیل) است، زمانى که یکى دیگرى را کشت». کافی /چاپ اسلامیه /ج2/ص289
در داستان حضرت یوسف، آنچه که باعث شد برادرانش او را به چاه بیندازند، همین حسادت بود. از این جا این نکته را میتوان فهمید که اگر حسادت جدی شود، چه قدر میتواند خطرناک باشد و آشنا و غریبه هم نمیشناسد. چه بسا برادر به جان برادر بیافتد. ما امروزه میبینیم که بعضی از اختلافات خانوادهها از اینجا ناشی میشود، خواهر و برادرهایی به خاطر همین مسأله با همدیگر قهرند و پشت سر یکدیگر صحبت میکنند و چشم دیدن یکدیگر را ندارند، فقط به خاطر اینکه به هم حسادت میورزند.
یکی از اثرات منفی حسادت، اذیت شدن خود حسود است؛ برای اینکه از متنعّم بودن دیگران ناراحت است و معمولاً از این بابت عصبانی است؛ از این جهت، آرامش روحی او دچار مشکل میشود.
نکتهای که جا دارد در این بحث به آن اشاره شود، این است که در رابطه با مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، یکی از مهمترین مسایلی که سبب مظلومیت آن بزرگواران و دشمنی دشمنان ایشان شده است، همین حسادت مخالفین بوده که سبب شده به دشمنی با اهل بیت پیامبر علیهم السلام بپردازند و آنها را از جایگاهشان دور کنند.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً؛ آیا به مردم نسبت به آنچه خداوند از جانب فضلش به آنها داده حسادت مىورزند؟! ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنها حکومتى بزرگ عنایت کردیم». سوره نساء /آیه 54
منظور از مردم(ناس) و آل ابراهیم در این آیه شریفه، پیامبر اسلام و آل او علیهم السلام میباشند که مورد حسادت واقع میشوند و از امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمودند: «نحن المحسودون؛ یعنی ما آن کسانی هستیم که مورد حسد واقع شدهایم [که در آیه اشاره شده است]. تفسیر نمونه/انتشارات دارالکتب الاسلامیه/ج3/ص422
عوامل حسد
برخی از مواردی که جزء عوامل حسدورزی به شمار میرود، فهرستوار، به این شرح است:
1- خباثت نفس، تنگ نظری و بخل داشتن نسبت به بندگان خدا
2- کینه و دشمنی
3- دوست داشتن شهرت
4- تکبّر
حسرت
اگر کسی خواهان و دوستدار نعمتی باشد که دیگری آن را دارد، بدون اینکه آرزوی از دست رفتن نعمت را از صاحب آن داشته باشد، حسرت یا غبطه نام دارد؛ مثلاً شخصی منزل بزرگی دارد و شخص دیگری دوست دارد که خانهای مثل او داشته باشد و حسرت چنین خانهای را می خورد؛ از طرفی، آرزو نمیکند که او این خانه را نداشته باشد و از این امر ناراحت نیست.
غبطه خوردن در امور مثبت و معنوی امری پسندیده است و از ویژگیهای مؤمن شمرده شده است؛ مثلاً انسان نسبت به کسی که حال معنوی و حضور قلب در نماز خواندن دارد، غبطه بخورد و آرزو کند که او هم اینگونه باشد. در حدیثی از امام صادق علیه السلام وارد شده است: «افراد با ایمان غبطه مىخورند، ولى حسد نمىورزند، ولى مناق حسد مىورزد و غبطه نمىخورد». کافی/ج2/ص307
احادیث
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: یَقُولُ إِبْلِیسُ لِجُنُودِهِ أَلْقُوا بَیْنَهُمُ الْحَسَدَ وَ الْبَغْیَ فَإِنَّهُمَا یَعْدِلَانِ عِنْدَ اللَّهِ الشِّرْکَ؛ امام صادق علیهالسلام فرمود: شیطان به لشگریانش میگوید: میان انسانها حسدورزی و ظلم کردن را القاء کنید؛ برای اینکه این دو، نزد خداوند معادل شرک است». کافی / ج2 / ص327
«عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام یَقُولُ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام یَقُولُ: یَا طَالِبَ الْعِلْمِ إِنَّ الْعِلْمَ ذُو فَضَائِلَ کَثِیرَةٍ؛ فَرَأْسُهُ التَّوَاضُعُ، وَ عَیْنُهُ الْبَرَاءَةُ مِنَ الْحَسَدِ، وَ...؛ علم دارای فضایل زیادی است، سرش تواضع است و چشمش دوری از حسد و...». کافی/ج1/ص48
«عن ابی عبد الله علیهالسلام: إِنّ الْحَسَدَ لَیَأْکُلُ الْإِیمَانَ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ؛ حسد ایمان را میخورد(نابود میکند)، چنان که آتش، هیزم را میخورد». کافی/ج2/ص306
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: آفَةُ الدِّینِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْرُ؛ حسد، عُجب(خودبینی) و فخرفروشی، آفت دین هستند». کافی/ج2/ص307
از سفارشات امام کاظم علیهالسلام به هشام بن حکم؛ «... یَا هِشَامُ أَفْضَلُ مَا یَتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ بِهِ الصَّلَاةُ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ تَرْکُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ وَ الْفَخْرِ ...؛ ...ای هشام! بعد از معرفت به خدا، با فضیلتترین چیزی که باعث نزدیکی بنده به خدا میشود نماز، نیکی کردن به والدین و ترک حسد و عجب و فخرفروشی است... ». تحف العقول/انتشارات جامعه مدرسین/ص391
«عن الصادق علیه السلام: سِتَّةٌ لَا تَکُونُ فِی مُؤْمِنٍ الْعُسْرُ وَ النَّکَدُ وَ الْحَسَدُ وَ اللَّجَاجَةُ وَ الْکَذِبُ وَ الْبَغْیُ؛ شش چیز در مؤمن نمیباشد: 1- سختگیرى 2- کمخیرى و بخل 3- حسادت 4- لجبازى 5- دروغگوئى 6- ستمکارى». تحف العقول/ص377
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ علیهالسلام یَا ابْنَ عِمْرَانَ لَا تَحْسُدَنَّ النَّاسَ عَلَى مَا آتَیْتُهُمْ مِنْ فَضْلِی وَ لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى ذَلِکَ وَ لَا تُتْبِعْهُ نَفْسَکَ فَإِنَّ الْحَاسِدَ سَاخِطٌ لِنِعَمِی صَادٌّ لِقَسْمِیَ الَّذِی قَسَمْتُ بَیْنَ عِبَادِی وَ مَنْ یَکُ کَذَلِکَ فَلَسْتُ مِنْهُ وَ لَیْسَ مِنِّی؛ رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خداى عز و جل به موسى بن عمران علیه السّلام فرمود: اى پسر عمران! بر آنچه از فضل خود به مردم دادهام حسادت نکن و چشمت را دنبال آن دراز نکن و دلت را دنبال آن نبر، زیرا حسود از نعمت من ناراحت است و مانع تقسیمى است که میان بندگانم کردهام و کسى که چنین باشد، من از او نیستم و او از من نیست». کافی/ج2/ص307
اینها گوشهای از احادیثی است که در رابطه با حسد از بزرگان دین وارد شده است و زشتی این صفت را نمایان میسازند.
بابک شکورزاده
طلبه حوزه علمیه قم
/999/702/ر
ارسال نظرات