۲۲ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۷
کد خبر: ۱۶۰۰۳۰

امیرالمؤمنین در قرآن

خبر گزاری رسا - کارشناسان شبکه وصال حق ، نور و کلمه مدعی شدند که حتی یک آیه در مورد حضرت علی (ع) در قرآن وجود ندارد .
اميرالمومنين در آيات قرآن

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، عبدالله کشتکار ، منصور حسینی و محمد انصاری کارشناسان شبکه های وصال حق ، نور و کلمه ، مدعی شدند که حتی یک آیه در مورد حضرت علی (ع) در قرآن وجود ندارد .


و این در حالیست که آیات فراوانی در قرآن کریم در مورد امیر مومنان علی (ع) و برتری وی بر دیگران نازل شده است . وبسیاری از علمای شیعه و سنی تا 350 آیه را در این باره برشمرده‌اند که ما به نقل روایاتی از طریق اهل سنت و شیعه در این باره اشاره می کنیم:


ابن عساکر، از علمای بزرگ اهل سنت در «تاریخ دمشق ج 42 ، ص364» می‌نویسد :
عن ابن عباس ، قال : نزلت فی علیّ ثلاثمائة آیة؛
ابن عباس می گوید : 300 آیه از قرآن کریم در باره علی (ع) نازل شده است.


 همچنین خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد ج 6 ، ص 221 » می‌نویسد :
«عن ابن عباس قال : نزلت فی علی ثلاثمائة آیة».


وسیوطی در «تاریخ الخلفاء ، ص 172» ،  زینی دحلان در «السیرة النبویّة ، ج2 ، ص11»  و ابن حجر هیثمی در «الصواعق المحرقة ، ص 125»  آورده اند:

«قال ابن عباس : نزلت فی علی أکثر من ثلاثمائة آیة فی مدحه؛
بیش از سیصد آیه از قرآن کریم ، در ستایش از علی (ع) نازل شده است».


ابن حجر هیثمی در کتاب «الصواعق المحرقة ص 76»  که آن را در رد عقائد شیعه نوشته است، در این باره می‌نویسد:
«وروى سعید بن جبیر ، عن ابن عباس ، قال : ما نزل فی أحد من کتاب اللّه ما نزل فی علی. در حق هیچ کسی ، به اندازه علی (ع) ، در قرآن آیه نازل نشده است».


و حتی بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده‌‌اند که یک چهارم قرآن در حق امیر المؤمنین علی بن أبی طالب (ع) نازل شده است .


« شواهد التنزیل ، ج 1 ، ص59 و ص62 » ، «تاریخ یعقوبی ، ج 2 ، ص136»  و «ینابیع المودة ، ج 1 ،‌ ص377 » می‌نویسند:
«عن الاصبغ بن نباتة ، عن على قال : نزل القرآن أربعة أرباع : ربع فینا ، وربع فی عدونا ، وربع حلال وحرام وربع فرائض وأحکام ولنا کرائم القران؛
اصبغ بن نباته از امیر مومنان علی (ع) نقل کرد که فرمودند قرآن درچهار جزء نازل شد . یک چهارم در مورد ما ، یک چهارم در مورد دشمنان ما ، یک چهارم در مورد حلال و حرام و یک چهارم در مورد واجبات واحکام ؛ وآیات شاخص قرآن  در مورد ماست».


اما مهم‌ترین آیاتی که در قرآن کریم در باره ولایت امیر المؤمنین علی (ع) نازل شده ، از قرار زیر است :


1 . سوره مبارکه مائده آیه 55 :
«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آَمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛
ولىّ شما ، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده اند : همان کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند».

مراد از « الذین آمنوا ... » قطعاً امام امیر المؤمنین علی (ع) است؛ زیرا این آیه در زمانی نازل شده است که امام علی (ع) در حال رکوع به فقیری که از مردم استمداد می‌کرد ، انگشترخود را صدقه داد.


بنابر تصریح بسیاری از علمای اهل سنت ، این آیه در بارۀ امیر المؤمنین علی (ع) نازل شده است .

قاضی عضد الدین الإیجی ، در این باره در «المواقف فی علم الکلام ، ص »405 می‌گوید :
«وأجمع أئمّة التفسیر أنّ المراد علی؛
تمامی مفسرین اجماع دارند که این آیه در بارۀ امام علی علی (ع) نازل شده است».


سعد الدین تفتازانی  در «شرح المقاصد فی علم الکلام ، ج 5 ، ص270» تصریح می‌کند:
«نزلت باتّفاق المفسّرین فی علی بن أبی طالب ، رضی اللّه عنه ، حین أعطى خاتمه وهو راکع فی صلاته؛
این آیه به اتفاق مفسران در بارۀ علی بن أبی طالب (ع) هنگامی که در حال رکوع انگشترش را به فقیر نیازمند بخشید نازل شده است».


و نیز علاء الدین علی بن محمد حنفی ، معروف به قوشجی در این باره در «شرح تجرید الاعتقاد، ص 368» می‌گوید :
«إنّها نزلت باتفاق المفسّرین فی حق علی بن أبی طالب (ع) حین أعطى السائل خاتمه وهو راکع فی صلاته؛
این آیه، به اتفاق مفسران در حق علی بن أبی طالب (ع) نازل شده است . وآن هنگامی بودکه به سائل انگشترش را بخشید در حالی که در رکوع نماز بود».

 

و آلوسی نیز در روح المعانی ، ج 6 ، ص168 می‌گوید :

«غالب الأخباریّین على أنّ هذه الآیة نزلت فی علی کرّم اللّه وجهه؛
غالب اخباری ها بر این عقیده‌اند که این آیه در حق علی (ع) نازل شده است».


 برخی منابع، روایتی را در شأن نزول این آیه نقل می کنند که بسیار جالب و خواندنی است.


 در«مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع)  ص 293، حدیث 460،» ، «تفسیر الثعلبی ، ج 4، ص 80»، ، «تفسیر الکبیر ، ج12 ، ص26 » ،«شواهد التنزیل حسکانی ، ج 1، ص 229 - 230»،، «مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (ع) ، ص 170»، و «الفصول المهمة فی معرفة الأئمة ابن الصباغ المالکی ، ج 1، ص 579 » آمده است:


«ابن عباس کنار چاه زمزم نشسته بود و از رسول خدا (ص ) حدیث نقل می کرد، مردی که صورتش را با عمامه پوشیده بود نزدیک آمد و هرگاه که ابن عباس می گفت رسول خدا (ص) چنین فرمود ، او هم می گفت: رسول خدا (ص) چنین فرمود، ابن عباس گفت: تو را به خدا سوگند می دهم خودت را معرفی کن . پارچه را از صورتش برداشت و گفت: ای مردم هرکس مرا می شناسد که می شناسد و آنان که نمی شناسند خودم را معرفی می کنم ، من جندب پسر جناده ابوذر غفاری از یاران رسول خدا (ص ) در جنگ بدر هستم ، از رسول خدا (ص) با دو گوشم شنیدم و با چشم هایم دیدم که اگر غیر از این باشد کر و کور باشم ، فرمود: علی (ع) پیشوای نیکوکاران و کشنده کافران است ، هرکس او را کمک کند پیروز است و آن که او را خار نماید ذلیل و بی‌چاره شود. بدانید که روزی از روزها هنگام ظهر برای اقامه نماز در مسجد خدمت رسول الله (ص) بودم، مردی نیازمند وارد شد وتقاضای کمک کرد؛ ولی هیچ کس به وی کمکی نکرد، علی (ع) که در همان لحظه و در حال رکوع و مشغول نماز بود، دست راستش را که انگشترش در یکی از انگشتانش بود جلو آورد تا آن را به مرد نیازمند هدیه کند، مرد فقیر انگشتر را در آورد، پیامبر اکرم (ص) این منظره را مشاهده نمود، پس از پایان یافتن نماز، دست به دعا بلند کرد و عرض کرد: خداوندا؛ برادرم موسی از تو تقاضا نمود تا به وی سعه صدر و گشایش در امور و بیانی رسا و شیوا و جانشینی برادرش هارون را عنایت فرمائی، و تو ای خدا، درخواستش را اجابت فرمودی، واکنون من پیامبر و فرستاده و برگزیده ات، درخواست می کنم تا شرح صدر و آسان شدن کارهایم را به من مرحمت فرمائی و نیز برادرم علی (ع) را وزیر و جانشین من قرار دهی تا همراه و کمک من در کارها و پشتیبان رسالتم باشد.
ابوذر می گوید: هنوز سخن و تقاضای رسول خدا تمام نشده بودکه جبرئیل نازل شد و این آیه را از جانب خداوند بر وی تلاوت نمود: همانا پیشوا و رهبر و فرمانده شما خدا و رسول او و مومنان هستند؛ همان‌ها که نماز را برپا می دارند و در رکوع نماز ، زکات و صدقه می دهند».


2 . سوره مبارکه نساء آیه 59 :
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ؛
اى کسانى که ایمان آورده اید ، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و صاحبان امر خود را (نیز) اطاعت کنید».


در این آیه، اطاعت از خداوند، پیامبر و اولی الأمر واجب اعلام شده است و اولی الأمر غیر از ائمه معصومین کسان دیگری نمی‌تواند باشد.


3. سوره مبارکه مائده آیه 67 :
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ؛
اى پیامبر ، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ، ابلاغ کن ؛ و اگر نکنى پیامش را نرسانده اى . و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مى دارد».


طبق اعتراف بسیاری از علما و مفسران بزرگ اهل سنت ، این آیه در زمانی نازل شد که پیامبر اسلام (ص) در حال بازگشت از آخرین حج خود بود که خداوند به آن حضرت دستور می‌دهد که ولایت و امامت امیر المؤمنین علی (ع) را برای عموم مردم ابلاغ کند .

 

ما عبارت چند تن از مفسران اهل سنت را در این باره نقل می‌کنیم :


فخر رازی مفسر معروف اهل سنت در باره شأن نزول این آیه در «تفسیر الرازی ، ج 12، ص 49،50» می‌نویسد :
«نزلت الآیة فی فضل علی بن أبی طالب علیه السلام ، ولما نزلت هذه الآیة أخذ بیده وقال : من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، فلقیه عمر فقال : هنیئا لک یا ابن طالب أصبحت مولای ومولى کل مؤمن ومؤمنة؛
این آیه در برتری و شان علی (ع) نازل شده است زیرا پس از نزول آن، پیامبر (ص) دست علی (ع) را گرفت وفرمود: هر کس من رهبر و فرمانده اوهستم، علی (ع) رهبر اوست خدایا دوستدارش را دوست بدار و دشمنش را دشمن دار، خلیفه دوم به دیدار علی (ع) شتافت وگفت: مبارک باشد بر تو ای علی تو از این لحظه مولی وفرمانده من وتمام مردان وزنان مومن هستی».


سیوطی در «الدر المنثور ، ج 2، ص 298» و آلوسی در «روح المعانی ، ج 6 ، ص193» می نویسند :
ابوسعید خدری می گوید: آیه بلاغ که در غدیرخم بر رسول خدا (ص) نازل شد ،  درشان علی بن ابوطالب (ع) است.


وأخرج ابن مردویه عن ابن مسعود قال کنا نقرأ على عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم یا أیها لرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک ان علیا مولى المؤمنین وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس.
از ابن مسعود نقل است که گفت: در زمان پیامبر (ص) این آیه را این گونه قرائت می کردیم: ای رسول آنچه از جانب پروردگارت برتو نازل شده است که علی مولی وسرپرست وپیشوای مومنان است به مردم ابلاغ کن».


ابن عساکر، تاریخ نویس معروف و بسیاری دیگر از علمای بزرگ اهل سنت این روایت را در « تاریخ دمشق ، ج42 ،‌ ص237»، واحدی در «أسباب نزول القرآن ، ص204 ، حدیث403» ، حاکم حسکانی در « شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فى الآیات النازلة فى أهل البیت ، ج 1 ، ص 187 ، ح 243 و244 و245 و246 و247 و248 و249 و250 و 240» ، و العلامة السید صدیق حسن خان در «فتح البیان فى مقاصد القرآن ، ج 3 ، ص63 » نقل کرده اند:
«نزلت هذه الآیة : یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک على رسول الله صلى الله علیه وآله یوم غدیر خم فی علی بن أبی طالب».


4 . سوره مبارکه مائده آیه 3 :
«الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ؛
امروز کسانى که کافر شده اند ، از (کارشکنى در) دین شما نومید گردیده‌اند. پس، از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را براى شما (به عنوان) آیین برگزیدم».


این آیه زمانی نازل شد که رسول گرامی اسلام (ص) در غدیر خم ، دست امیر المؤمنین علی (ع) را بلند کرد و او را رسماً به عنوان جانشین بعد از خودش تعیین کرد.


یعقوبی تاریخ نویس معروف اهل سنت در کتاب «تاریخ الیعقوبى ج ، ص430 » می نویسد:


وگفته شده است که آخرین آیه ای که بر رسول خدا (ص) نازل شده است همین آیه 3 سوره مائده بوده است و این همان روایت صحیح است و نزول آن در روز کوچ (در مکه) در مورد امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع) بوده است در غدیر خمً».


وی  در همان کتاب ، ج 2، ص 112 می گوید:
«روزی که رسول خدا (ص) قصد بیرون آمدن از مکه را داشت وارد خانه خدا شد و با خانه وداع نمود، این آیه نازل شد: امروز دین را برشما کامل و نعمتم را تمام نمودم و اسلام را دین شما قراردادم، رسول الله (ص) شبانه به طرف مدینه حرکت کرد، دربین راه و در روز هیجدهم ذی حجه، به مکانی نزدیک جحفه به نام غدیر خم رسید، درهمان روز و درهمان سرزمین، رسول خدا (ص) برای مردم خطبه خواند و در بین خطبه، دست علی (ع) را گرفت و فرمود: آیا من بر مومنان برتر ازجانشان نیستم؟ همه گفتند: آری این چنین است ، فرمود: هرکس من مولی و رهبر و سرپرست او هستم علی (ع) نیز بر او مولی و رهبر است، خدایا دوست بدار آنکه علی (ع) را دوست بدارد و دشمن بدار آنکه علی (ع) را دشمن بدارد، سپس فرمود: ای مردم کنار حوض کوثر بر من وارد می شوید از شما درباره دو یادگار و گوهر گرانبها سوال خواهم کرد، پس مواظب باشید حق آن دو را محترم دارید، پرسیدند : آن دو گوهر چیست؟ فرمود : کتاب خدا قرآن که یک طرفش در دست خدا و طرف دیگرش در دست شماست، پس به آن چنگ زنید تا گمراه نشوید و در آن دست نبرید، و یادگار وگوهر دوم،خاندان وعترت من هستند»./9161/خ
 

ارسال نظرات