۱۹ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۹
کد خبر: ۱۶۰۹۰۹
آیت‌الله جوادی آملی:

وجود ولایت لازمه ایجاد حکومت و نظام الهی است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: وجود مبارک پیامبر(ص) برای تشکیل نظام که نه فردی باشد و نه سلطنتی و نه مردم‌سالاری عادی باید بر دیگران ولایت داشته باشد، خداوند می‌فرماید « النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» وقتی به مؤمنین اولی شد، نسبت به غیر مؤمنین هم به طریق اولی، ولایت دارد.
 آيت الله جوادي آملي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر امروز در ادامه تفسیر سوره مبارکه احزاب که در مسجد اعظم برگزار شد، گفت: «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه» به این معنا نیست که برای زن دو قلب قرار دادیم، بلکه به این معنا است که برای هیچ انسانی دو قلب قرار نداد، این مطلب نکره در سیاق نفی است و برای همه اثبات می‌شود، گاه در قرآن مرد در برابر زن قرار می‌گیرد اما گاه این گونه نیست و در آیه محل بحث مطلب از این قرار است، چون انسان بیش از یک قلب ندارد و یک قلب جای دو مکتب نیست، این قلب را از حب الهی و حب اهل‌بیت(ع) پر بکند، این دعای حضرت حجت(ع) که می‌فرماید «واملاء قلبی بالعلم والمعرفه» به این دلیل است، اگر قلب از معرفت پر شد، دیگر جایی برای بیگانه نیست، قرآن شفا است و اگر کسی با این کتاب مأنوس بود، شفا پیدا می‌کند، باید مواظب بود که این قلب دچار بیماری نشود.
وی با اشاره به آیه «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» اظهار داشت: کتاب روح القوانین حکومت را به چهار قسم تقسیم می‌کند اما این مطلب اشتباه است و نقص‌های فراوانی دارد، در کتاب روح القوانین حکومت فردی بدون قانون، قبل از موضوع مجلس و حاکم فرد بر جامعه حکومت می‌کرد، بدون قانون و اراده شاهانه، یک نوع حکومت هم حکومتی است که مجلس و امثال ذلک دارد اما همچنان یک فرد بر جامعه حکومت می‌کند، یک نوع حکومت هم حکومت یک حزب بر جامعه است، آن حزب مکتب و مرام‌نامه‌ و مصوباتی دارد و آن مصوبات را دولت اجرا می‌کند، قسم چهارم حکومت مردمی است، نه این‌که حزب حکومت کند، مردم هر کس را پذیرفتند و رأی دادند، در مجلس و دولت قرار می‌گیرند، در این اقسام چهارگانه سخن از مردم‌سالاری هست اما سخن از مردم‌سالاری دینی نیست.
مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: بشر را باید قانون اداره کند، این قانون یا الهی یا بشری و الحادی است، اگر الحادی شد، آن‌گاه آن چهار قسم کتاب روح القوانین مطرح است، یا حزبی دارند یا عموم مردم در اداره حکومت دخالت می‌کنند و مانند آن، این نوع دمکراسی مردمی است، اما اگر قانون حاکم بر مردمی الهی بود این حکومت شکل‌هایی دارد، وجود مبارک پیامبر(ص) برای تشکیل نظام که نه فردی باشد و نه سلطنتی و نه مردم‌سالاری عادی باید بر دیگران ولایت داشته باشد، خداوند می‌فرماید « النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» وقتی به مؤمنین اولی شد، نسبت به غیر مؤمنین هم به طریق اولی، ولایت دارد.
وی اظهار داشت: این سنخ ولایت از سنخ متقابلی که در سوره مبارکه توبه و برخی روایات است نیست، مانند روایت «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»، یا در سوره توبه می‌فرماید « وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ» مانند این‌که زید بر عمرو و عمرو بر زید ولایت دارد و این موضوع در امر به معروف و نهی از منکر مصداق می‌یابد، امر به معروف یعنی امر به معروف، کاری به موعظه، تعلیم و تربیت ندارد، امر یعنی امر، اگر کسی مسأله‌ای را نمی‌داند باید به او یاد داد، این امر به معروف نیست، تنبه جاهل و تنبیه غافل این‌ها امر به معروف و نهی از منکر نیست، امر به معروف کسی است که می‌داند و عالما عامدا دارد گناه می‌کند، این‌جا امر به معروف و نهی از منکر مصداق می‌یابد، در این‌جا ولایت دارند، این مطلب از سنخ ولایت انبیا و معصومان نیست.
بیان احکام جزو رسالت پیامبر(ص) است
حضرت آیت‌الله جوادی آملی ابراز داشت: در سوره مبارکه نساء خداوند فرموده است «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّـهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ» ، همان مضمون در آیه 64 این سوره آمده است: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّـهِ»، و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این‌که از او فرمان‌برداری شود، یک‌بار احکامی را از سوی ذات اقدس اله می‌آورند که این جزو رسالت آنان است، اما یک‌بار می‌گویند که بر فرض اسامه فرمانده جنگ است باید این کار را کند، یکی را فرماندار کرد و یکی را مسؤول آموزش و پرورش کرده است، ولایت پیامبر(ص) رهبری او و مدیریت جامعه چیز دیگر است، از سنخ بیان احکام نیست، مبطلات حج و عمره و مانند آن احکام فقهی است، اما در این‌جا صبغه فرمانروایی است، در مدینه پیامبر(ص) می‌خواهد حکومت تشکیل دهد، این جزو محوری‌ترین بحث‌های این سوره است، البته آیات تطهیر جزو غرر آیات است، این که مربوط به ولایت پیامبر(ص) است کلیدی‌ترین بحث‌ها دین اسلام است.
وی در بیان معنای اولی بودن پیامبر(ص) نسبت به مؤمنان خاطرنشان کرد: درست است که انسان به جان خود علاقه‌مند است، اما باید پیامبر را بیش از جان خود دوست داشته باشد، درست است که شما جان خود را دوست دارید، اما باید از جان خود برای حفظ پیامبر(ص) بگذرید، « مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الْأَعْرَابِ أَن یَتَخَلَّفُوا عَن رَّسُولِ اللَّـهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ»، اهل مدینه و اعرابیان را نسزد که از حکم پیامبر خدا سر بپیچند و جان خود را از جان او عزیزتر بدانند، خودتان را سپر قرار دهید که تیر به پیامبر نخورد.
اهل‌بیت جان جانان انسان هستند
استاد عالی حوزه علمیه قم اظهار داشت: وقتی جبهه رفتید نباید دور پیامبر را خالی کنید، مبادا بگویید حفظ نفس واجب است، حفظ نفس واجب است اما حفظ اولی من النفس واجب‌تر است، حفظ کسی که جان جانان است، اوجب است، چرا هر چه بگوییم او می‌فهمد برای این است که وی جان جانان است، چرا هر چه بگوییم ائمه و امام زمان(ع) با خبر هستند، برای این‌که آنان جان جانان هستند، بدن ما یک جانی دارد و هر کاری که این جان انجام دهد، آن جانان با خبر است، حفظ نفس واجب است، آن چه که تا پایان سوره احزاب می‌آید به معنای شرح این آیه است، کرسی قضا زیرمجموعه نظام اسلامی است، کلید بحث را ذات اقدس اله ولایت پیامبر ترسیم کرد، پیامبر(ص) مظهر تام رأفت و رحمت خداوند است، اگر ما هم مظهر تام رأفت و رحمت خداوند بودیم نباید گناه می‌کردیم، ولایت پیامبر(ص) یک جانبه است به دلیل رأفت و رحمت و به دلیل فهمیدن و اجرا کردن این مطالب به صورت معصومانه، این کلیدی‌ترین بحث سوره احزاب است.
وی با اشاره به آیه «وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ»،ادامه داد: هم احترام همسران پیامبر لازم است و حرمت نکاح دارند، اگر فرمود و ازواجه امهاتهم، نکاح با مادر حرام است، خواه مادر سببی، نسبی، رضاعی یا همسر پیامبر باشد، این «وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ» حاکم بر آیه «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ» است، اگر نکاح با مادر حرام است، نکاح با همسران پیامبر(ص) نیز حرام است، در آیه دیگر در همین سوره احزاب به صراحت ذکر فرمود «وَمَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّـهِ وَلَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّـهِ عَظِیمًا» و بر شما هرگز جایز نیست که با همسران پیامبر(ص) بعد از وی ازدواج کنید این حرام ابدی است، این مطلب احکام فقهی است، لزوم احترام به آنان حکمی فقهی است./914/پ201/ج
ارسال نظرات